محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831220696
امير عبداللهيان:جوانان منطقه از خط قرمز آمريكا عبور كردند/ شكست امريكا در انحراف حركت هاي اصيل
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: امير عبداللهيان:جوانان منطقه از خط قرمز آمريكا عبور كردند/ شكست امريكا در انحراف حركت هاي اصيل
جوانان منطقه از خط قرمز آمريكا عبور كردند/ شكست امريكا در انحراف حركت هاي اصيل
معاون عربي افريقايي وزير امور خارجه با بيان اينكه آمريكاييها به همراه غربيان و رژيم صهيونيستي بسيار تلاش كردهاند كه انقلابها و حركتهاي اصيل اسلامي را منحرف كنند اما نتوانستهاند گفت: به همين دليل كوشيدند موجسواري كنند كه در موجسواري هم موفق نبودهاند آمريكا و غرب و رژيم صهبونيستي با تمام توانشان به ميدان آمدهاند و جوانان يكي از اهداف اصلي آنها بودند چون جوانان منطقه از خط قرمز آمريكا عبور كردند.
به گزارش خبرگزاري مهر، سايت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري به مناسبت برگزاري اجلاس بين المللي جوانان و بيداري اسلامي در تهران مطلبي منتشر كرده است كه در پي مي آيد:
هر چند اقشار و آحاد مختلف مردم در جريان انقلابهاي منطقه نقشي مهم و مؤثر را ايفا نمودند، اما خطشكني و نقش پُررنگ جوانان در اين كشورها از جمله مسائلي است كه بايد بهطور ويژه به آن توجه كرد. حسين اميرعبداللهيان، سفير سابق ايران در بحرين و معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه با توجه مشاهدات و مراودات خود با جوانان فعال در منطقه، اين موضوع را بررسي ميكند.
مهمترين عنصر انقلابهاي اخير منطقه، همانا «حضور مردم» در آنها است. در اين بين، نقش و تأثيرگذاري جوانان در تمامي اين تحولات، پررنگتر از ديگر اقشار بوده است. تحليل شما از چرايي و چگونگي حضور جوانان در اين انقلابها چيست؟
هركدام از كشورهاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا با مجموعهاي از مطالبات مردم مواجهاند كه بخشي از آنها مطالبات اجتماعي است و بخشي مطالبات مدني و آزاديخواهي و بخش ديگر آن هم مطالبات اقتصادي است. نكتهي مهم اين است كه مطالبات مدني و اجتماعي و اقتصادي اكثريت مسلمان مردم خاورميانهي اسلامي، به يك معني در اين واژه خلاصه ميشود كه اين مطالبات، اسلامخواهانه است.
اما اين تقاضاهاي اسلامخواهي را چه كساني مطرح كردهاند؟ يكي از بازيگران مهم اين صحنه جوانان هستند. جوانان پيشگام اين انقلابها و در خط مقدم آن بودهاند. زنان نيز بهخصوص در يمن و بحرين بسيار مؤثر بودهاند. پس از جوانان، ديگر تودهها و اقشار مردم وارد صحنه شدهاند. جوانان در تمام مراحل، بازتوليد و تداوم حركت خودشان را پي گرفتهاند و به عنوان يك عنصر اساسي از ربوده شدن و مصادرهي حركت اسلامي مردمشان جلوگيري كردهاند. به اين سبب است كه شاهد تداوم يا «انقلاب در پي انقلاب» در اين كشورها هستيم و اينكه روزبهروز ماهيت اسلامي آنها تقويت ميشود. مثلاً در ماههاي اول حركت مردم مصر، قيام عليه خاندان حاكم را ميبينيم، اما پس از گذشت يك مدت، حركت عليه آمريكا و رژيم صهيونيستي را هم مشاهده ميكنيم.
البته در اين انقلابها يك بخش «ابزار» وجود داشته و يك بخش «اهداف». هيچ كس منكر اين نيست كه انقلاب ارتباطات و فضاي مجازي و اينترنت و ماهواره به عنوان ابزار پيشبرد اهداف اسلامي اين جوانان به كار رفته، اما عامل اصلي نبوده است. آن محرك اصلي و حرف اساسي را به نقل از خود اين جوانان ميگويم:
آنها ميگفتند ما دانشجو بوديم و گاهي در دانشگاههاي قاهره دربارهي تحولات منطقه صحبت ميكرديم. به ما القا ميكردند كه ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي، به كشوري جنگطلب تبديل شده است. آنچه كه كشورهاي عربي در دههي دوم انقلاب اسلامي ايران به ما القا ميكردند، اين بود كه مردم و مديران ايران متحجر هستند. ميگفتند اين مسأله ده سال ذهن ما را مشغول كرده بود، اما در دههي سوم و در پي تحولات پس از يازدهم سپتامبر و انقلاب ارتباطات، امكان و دسترسي به ماهواره و فضاي مجازي و فضاي سايبر، ما با تصاوير و خروجيهايي از ايران مواجه شديم كه با تصاوير القاشده بسيار تفاوت داشت.
اين جوانان ميگفتند: مثلاً ما يك روز شاهد بوديم كه ايران در علوم ژنتيك پيشرفت چشمگيري دارد يا ميديديم كه ايران در زمينهي نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژي حرف تازهاي دارد. يك روز ميديديم كه ايران در خاورميانه ماهواره به فضا ميفرستد يا اينكه در عرصههاي دفاعي پيشرفتهاي چشمگيري دارد. مشاهده ميكرديم كه ايران روزبهروز به پيشرفتهاي عظيمي نائل ميشود و اين پيشرفتها زمينهاش در دو دههي اول انقلاب چيده شده و دستاوردهايش يكي پس از ديگري به بار مينشيند.
برخي از جوانان يك كشور ديگر عنوان ميكردند كه موضوع هستهاي ايران را اينگونه به ما القا ميكردند كه مثلاً طي پنج يا شش سال گذشته يك عده جوان ايراني در مقابل نمايندگان شش كشور قدرتمند دنيا مينشينند و دربارهي موضوع صلحآميز هستهاي مذاكره ميكنند. پس از مذاكره هم مصاحبه ميكنند و مقتدرانه به كشورشان برميگردند. آن شش كشور هم هركدام ايران را تهديد ميكردند كه مثلاً شمارش معكوس براي مورد هدف قرار گرفتن مراكز هستهاي و سرنگوني نظام ايران آغاز شده است. بعد ما تا چند ماه دائماً پيگير اين شمارش معكوس بوديم كه آمريكا و رژيم صهيونيستي چه زماني ايران را هدف قرار خواهند داد، اما ميديديم كه در پي سياست اقتدارآميز و منطقي ايران، دوباره آنهايي كه گفته بودند ديگر حاضر به مذاكره با ايران نيستند، مجدداً به ميز مذاكره با ايران برميگشتند. از طرفي هم خودمان و رهبران خودمان را مقايسه ميكرديم و ميديديم كه بر خلاف خواست مردم حركت ميكنند. اصلاً يكي از اعتراضات ما همين بوده كه چرا حاكمان ما در مقابل سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي اينقدر خاضع و ذليل بودهاند و تا اين حد موجب احساس حقارت مردم ما بودهاند.
لذا مجموعهي اين انگيزهها واقعاً بهموازات گفتمان منطقي جمهوري اسلامي ايران نقش بسيار بسزايي در ايجاد انگيزه براي اين جوانان منطقه بر عهده داشته و ميبينيم كه تا امروز براي اين جوانان نقش جوهري، اصيل و احياكننده دارد. البته نميخواهم بگويم كه در اين انقلابها، ديگر اقشار در مقابل جوانان قرار دارند، اما يقيناً متأثر از حركت جوانان هستند. معارضه و مبارزه به واسطهي حضور جوانان و زنان، روح و نشاط جديدي به خود گرفته است و اين به سبب نگاه اسلامي جواناني است.
پس طبيعي است كه نظام سلطه برنامههايي براي تأثيرگذاري بر افكار و اعمال جوانان اين كشورها داشته باشد. آيا مصاديقي از اين موارد را سراغ داريد؟
آمريكاييها به همراه غربيان و رژيم صهيونيستي بسيار تلاش كردهاند كه اين انقلابها و حركتهاي اصيل اسلامي را منحرف كنند، اما واقعاً نتوانستهاند. به همين دليل كوشيدهاند كه موجسواري كنند. در موجسواريها هم بنده بنا به دلايلي معتقدم كه موفق نبودهاند. يعني اگر بخواهيم واقعبينانه نظر بدهيم، آمريكا و غرب و رژيم صهبونيستي با تمام توانشان به ميدان آمدهاند و اتفاقاً جوانان يكي از اهداف اصلي آنها بودند.
فراموش نكنيد كه اين جوانان، از زمان حوادث يازده سپتامبر و ارائهي طرح خاورميانهي بزرگ آمريكايي، هدف اصلي نظام سلطه بودهاند. آمريكا و غرب يك دهه سعي كردهاند كه مادران را در كشورهاي عربي و اسلامي آموزش بدهند تا فرزندان و جوانان خود را متناسب با فرهنگ ليبرالي غربي تربيت كنند تا متناسب با نيازهاي غرب و براي استقرار فرهنگ آمريكايي در اين كشورها حركت كنند. حال چه چيزي باعث ناكارآمدي طرح آنها شده؟ اينكه طرح آنها واقعبينانه نبوده. عوامل جامعهشناختي، اسلامخواهي، نقش اسلام سياسي، بافتهاي عشيرهاي و قبيلهاي و نقش مهم خانواده در جوامع اسلامي و عربي واقعاً طرح آنها را با ناكارآمدي جدي مواجه ساخت.
اينكه بعضيها امروز ميگويند اين انقلابها در حوزهي كشورهاي عربي متأثر از طرح آمريكايي است، دقيقاً خلاف واقعيت است، زيرا در طرح بزرگ آمريكاييها يك خط قرمز وجود داشت؛ اينكه انقلابي رخ ندهد. غربيها بر اساس طرحشان بايد بهمرور بازيگران جديدي را متناسب با فرهنگ ليبرال غربي آموزش ميدادند تا كمكم در سطوح حاكميتي وارد شوند. سپس در يك گردش كار خيلي بسيط و كُند، اين گردش قدرت و چندحزبي شكل بگيرد. البته خط قرمز هم اين بود كه مبادا از دل اين طرح يك انقلاب بيرون بيايد. حالا اما ميبينيم كه اتفاق امروز همهي اين كشورها چيزي جز انقلاب نيست؛ انقلاب به معني واقعي آن و ديگر نميتوان گفت كه اين يك جنبش، خيزش، قيام يا حركت اجتماعي است. از اين جهت كه در اين كشورها عليرغم تغيير حاكمان، ميبينيم كه مردم به دنبال تغيير ساختار سياسي و امنيتي هستند.
لذا مردم اين كشورها مطالباتي دارند كه در تعارض با برنامهي آمريكا و غرب و حكام غربي منطقه است. اينها خط قرمزشان اين بود كه در كشورهاي منطقه انقلاب رخ ندهد و البته مردم از اين خط قرمز گذشتهاند. پس غربيها بعد از اين اتفاق در پي چه اهداف و دنبال چه كارهايي هستند؟ آنان جوانان را هدف اصلي قرار دادهاند، ولي در يك نگاه ساختاري به نظر ميرسد طرحي كه آمريكا و غربيها دنبال ميكنند، در اين چهارچوب است. آمريكا و غرب در موضوع تحولات خاورميانه معتقدند كه چند اتفاق فاجعهآميز براي منافعشان رخ داده است:
اول اينكه متحدان منطقهاي آنها يكي پس از ديگري در حال سرنگوني هستند. دوم اينكه اسلامگراها جايگزين اين افراد هستند. سوم اينكه بازيگران جديدي در پي انتخابات و اين انقلابها وارد عرصه شدهاند كه از جديدترين و مهمترين بازيگران، جوانان و زنان هستند. چهارم اينكه ساختار سياسي در هر يك از اين كشورها عليرغم تلاش آنها، به سمتي پيش ميرود كه اسرائيل و منافع آمريكا روزبهروز بيشتر به حاشيه رانده ميشود. همچنين متقابلاً حمايت از فلسطين و مقاومت روزبهروز افزايش مييابد.
در پي اين تحولات، ترتيبات جديد سياسي-امنيتي جديدي پديد ميآيد؛ مثل ورود رهبر جهادي حماس به تونس. اين اتفاق نشان ميدهد كه مقاومت به نقطهي اوج خودش ميرسد ولذا منافع و امنيت رژيم صهيونيستي و آمريكا به نازلترين سطح خودش ميرسد.
پس برنامهي آنها براي جلوگيري از اين افول چيست؟
اولاً قصد دارند مسلمانان را به عنوان موتور محركهي اين حركت اسلامي هدف قرار دهند. در اين راستا ميكوشند كه ذهن مردم مسلمان را تخريب و افكار ايشان را منحرف كنند و با ارائهي الگوهايي مخدوش و غلط، آنها را نااميد كنند. ثانياً خوب فهميدهاند كه به دليل گفتمان منطقي انقلاب اسلامي و عملكرد ايران در سه دههي گذشته، نگاه مردم منطقه به انقلاب اسلامي ايران است. پس ميكوشند با فشارهايي مثل بحث انرژي هستهاي يا سناريوهايي ساختگي مثل ترور سفير عربستان سعودي در آمريكا و ايراد اتهام مداخله در اين كشورها، توجه مردم و جوانان منطقه به ايران اسلامي را تا پايينترين سطح آن نزول دهند. البته خوشبختانه اين اتفاق رخ نداده و عكس آن در حال شكلگيري است.
حقيقت اين است كه تا اين لحظه عليرغم هزينهها و تلاشهاي فراوان آمريكاييها و متحدانشان، باز هم مردم منطقه در صحنهاند. لذا به لحاظ نظريهپردازي در مورد تحولات منطقه، نه ميتوان گفت كه طرح خاورميانهي بزرگ آمريكا پياده شده و نه ميتوان ادعا كرد كه صرفاً شكاف عميق اقتصادي و مطالبات اقتصادي مردم بوده. حتي نميتوان گفت كه تنها مطالبات دموكراسيخواهي و مدني مردم دليل حركت آنها بوده است. واقعيتي ايناست كه اولاً مطالبات اسلامخواهي مردم بوده كه همهي مطالبات فوقالذكر را پوشش داده است.
ثانياً هيچ تئوري و ديدگاهي جز اين نظريهي قرآني و كلام خدا نميتواند اين تحولات را توضيح دهد؛ اينكه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» واقعاً اتفاق و معجزهي كمنظيري كه امروز در خاورميانه و شمال آفريقا با آن روبهرو هستيم، يك سنت الهي و پيروزي است كه خداوند وعده داده و با همين نگاه و موتور محرك است كه موج بيداري اسلامي همچنان پويا و پايا به پيش ميرود.
به نظر شما با تكيه بر كدام الگوها و با چه شيوههايي ميتوان تجارب مثبت و دستاوردهاي انقلاب اسلامي را در حفظ خط اصلي انقلاب و عدم كرنش در مقابل خواستههاي نظام سلطه در اختيار جوانان منطقه گذاشت؟
اولاً خود اين جوانان بدون اينكه ما به دنبال انتقال اين تجربهها به آنها باشيم، خودشان با آن بلوغ و نبوغي كه پيدا كردهاند، سازوكارهاي ما را يافتهاند. شما در صحبت با جواناني كه در اين كشورها وسط ميدان مبارزهاند، آشكارا درمييابيد كه خودشان بدون نياز به هيچگونه لينكي، الگوها و سازوكارها را گرفتهاند و با توجه به واقعيات كشور خودشان، اين سازوكارها را دنبال ميكنند.
اما نكتهي مهم اين است كه شما وقتي با اينها مينشينيد، عليرغم اتهامات غرب و برخي كشورها عليه ايران، مردم و جوانان انقلابي منطقه نگاه منفي به ايران ندارند. آنان بر اين باورند كه از ايران آموختهاند اولاً بايد بر سر ارزشها بايستند و مسئلهي اسلام چيزي نيست كه بتوان بر سر آن معامله كرد. روحيهي استكبارستيزي و استبدادستيزي هم از ديگر ابعاد مهمي است كه كشورهاي منطقه با در نظر گرفتن الگوي جمهوري اسلامي ايران بهخوبي در پي پيادهسازي آن هستند.
© 2003 Mehr News Agency .
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]
-
گوناگون
پربازدیدترینها