تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837077819
چه شد كه به ما دستغيب ميگويند
واضح آرشیو وب فارسی:الف: "چه شد كه به ما دستغيب ميگويند"
مرحوم آيت الله سيد هاشم دستغيب مي گفت:گفته ميشود كه يكي از اجداد ما در مجلس حاكم وقت از وي درباره نسب و شجرهنامه سوال ميشود و آن وقت، دستي از غيب ميآيد شجرهنامه را بر روي سينه حاكم مياندازد و حاكم از خود بيخود ميشود
در پي ارتحال فرزند شهيد دستغيب، حوزه نيوز ضمن آخرين مصاحبه اختصاصي خود با مرحوم آيت الله سيد محمدهاشم دستغيب كه در بيت آن فقيد سعيد انجام گرفته را بازنشر كرده است.
مرحوم آيت الله سيد محمدهاشم دستغيب در اين مصاحبه كه در فضايي بسيار صميمي انجام گرفته بود به پيشينه خاندان دستغيب و نيز ناگفتههايي از زندگي پدر شهيد خود و ارتباط صميمي آيت الله دستغيب با امام خميني(ره) را تشريح كرده است.
سادات دستغيب از خاندانهاي معروف شيراز به شمار ميروند راجع به اصالت خانوادگي مرحوم شهيد دستغيب توضيح بفرماييد؟
- فاميلي دستغيب حسب آن چه در اسناد اوقاف موجود است، به بيش از ۸۰۰ سال قبل برميگردد و از همان زمان تاكنون تعبير « دستغيب» رايج بوده است.
وجه تسميه آن چيست؟
گفته ميشود كه يكي از اجداد ما در مجلس حاكم وقت از وي درباره نسب و شجرهنامه سوال ميشود و آن وقت، دستي از غيب ميآيد شجرهنامه را بر روي سينه حاكم مياندازد و حاكم از خود بيخود ميشود باز گفته ميشود كه اين مصرع حافظ كه ميگويد «دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد» ناظر بر همين مسئله است.
نسب شما به كدام بزرگوار ميرسد؟
- با بيش از سي واسطه به زيدبن عليبن حسينبن عليبن ابيطالب (ع) ميرسد و مرحوم والد، اصرار داشت كه شجرهنامه در آخر يكي از كتابها ثبت شود و از همين رو در آخر كتاب قلب سليم آمده است.
راجع به سير علمي مرحوم شهيد دستغيب توضيح بفرماييد؟
- ايشان از نظر علمي در سطح بسيار بالايي قرار داشت كه قدرش كاملاً مجهول ماند، از شاگردان مبرّز مرحوم آشيخ محمد كاظم شيرازي است و با مراجعهشان به نجف در زمان تبعيد حضرت امام و تشكيل درس خارج، مقداري از جايگاه علمي مرحوم شهيد دستغيب نمود پيدا كرد منتها به طور كلي به دنبال طرح مقام علمي خود نبود و اين در حالي است كه اگر نوشتههاي علمي و حاشيههاي ايشان در مكاسب رسائل و كفايه احيا شود براي حوزههاي علميه قابل استفاده خواهد بود.
مرحوم شهيد دستغيب اجازه اجتهاد خود را از چه كساني دريافت كرده بود؟
- ايشان از مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهاني، مرحوم اصطهباناتي، ميرزاي قمي، آقا ضياء عراقي و چند نفر ديگر اجازه اجتهاد داشت.
تحصيل و تدريس ايشان در حوزههاي علميه كدام شهرها بوده است؟
در شيراز از محضر علماي مبرّزي چون شيخ احمد دارابي و ميرزا علياكبر ارسنجاني استفاده ميكند و سپس در نجفاشرف به تحصيلات حوزوي خود ادامه ميدهد ودر حدود ۳۰ سالگي بعد از سقوط پهلوي اول در سال ۱۳۲۰ به شيراز باز ميگردد.
راجع به فعاليتهاي مبارزاتي آيتالله دستغيب توضيحاتي بفرمائيد؟
ايشان از همان آغاز فعاليتهاي تبليغي و مجالس وعظ به مباحث سياسي و اجتماعي ميپرداخت لكن اين اقدامات به صورت جدي از سال ۱۳۴۱ آغاز شد. به طوري كه امام (ره) به وسيله يكي از بستگان سببي به مرحوم والد پيغام داده بودند و از شرايط كشور و مشكلات حكومت گفته بودند و مرحوم شهيد دستغيب پاسخ داده بودند كه« من دربست در خدمت شما هستم» . پس از پاسخ مرحوم والد به حضرت امام خميني (ره) ايشان به اتفاق اخويشان به خانه تك تك علماي وقت رفت و از آنها خواست كه همراه اين حركت و نهضت شوند و به آنها گفت: در جلساتي كه به همين منظور تشكيل ميشود، خودم سخنراني ميكنم تا اگر اتفاقي هم بيفتد، متوجه ديگران نشود» به هرحال مبارزات سياسي در شيراز با محوريت مرحوم شهيد دستغيب و همكاري علما شكل گرفت و نوارهاي سخنرانيشان در همه جا پخش ميشد كما اينكه ۲ نوار سخنراني ايشان به دستور امام (ره) تكثير و در سراسر كشور توزيع شد.
موضوع سخنراني ايشان چه بود؟
- اساس صحبت ايشان راجع به نهي از منكر بود. مطلب به اينجا رسيده بود كه وقتي اساس دين مورد هجوم قرار ميگيرد، جايي براي تقيه نيست و نهي از منكر و قيام حتي اگر به قيمت خون انسان تمام شود، لازم است.
ايشان چند بار دستگير شد؟
- ايشان سه بار در سالهاي۴۲،۴۳و۵۶ به زندان رفت و بار دوم تبعيد شد.
راجع به دستگيريها و بازتاب آن بين مردم شيراز توضيح دهيد؟
- بار اول ايام عاشورا بود كه ۱۲ محرم حضرت امام (ره) و ۱۳ محرم، شهيد دستغيب را دستگير كردند. و مردم كه از قبل از اين دستگيري باخبر شده بودند، به خانه ما آمده تا جلوي دستگيري را بگيرند و با اصرار فراوان شهيد دستغيب را از طريق پشتبام به يكي از خانههاي همجوار منتقل كردند تا اينكه رنجرها ساعت ۳ بعد از نيمه شب، در را شكستند و با سر نيزه و هر چيزي كه دستشان بود به مردم حمله كردند. و بعد از نيم ساعت درگيري با مردم بيسلاح به ستون ۲ وارد شدند و اعضاي خانواده مرحوم والد را هم به شدت مضروب كردند و بسياري از مردم و اعضاي خانواده را دستگير كردند و مرحوم مادر ما را به قدري مضروب كردند كه آثار آن تا اخر عمر باقي مانده بود.
يعني موفق به دستگيري شهيد دستغيب نشدند؟
- خير، و همين مسئله باعث عصبانيت آنها و سختگيري بيشتر بر دستگير شدگان شد.
عكسالعمل مرحوم شهيد دستغيب به اين اقدامات چه بود؟
- ايشان بعد از ۲ روز و وصول گزارشات مبني بر سختگيريهاي فوقالعاده عليه دستگيرشدگان اعلام كرد كه به ۳ شرط، خود را معرفي ميكنم. يكي اينكه همه دستگيرشدگان آزاد شوند. دوم اينكه حاضر به محاكمه نيستم و سوم هم اينكه به تهران نميروم.
هر سه شرط را قبول كردند؟
در مورد آزادي دستگيرشدگان حرفي نداشتند و در خصوص محاكمه هم، عملاً محاكمهاي صورت نگرفت ولي اعلام شد كه رفتن شهيد دستغيب به تهران، دستور شخص شاه است و گفته شد كه شاه تلفني به استاندار وقت شيراز دستور داده است كه: «پدرسگ!» يا دستغيب را ميفرستي يا خودت بايد به زندان بروي.
برنامههاي علمي ايشان در حين مبارزات سياسي چگونه بود؟
- ايشان طي اين دوران مشغول تدريس دروس خارج فقه و اصول بودند.
رونق درس ايشان چگونه بود؟
در آن زمان طلبهها در شيراز محدود بودند و تعداد طلبههاي رسمي به صد نفر هم نميرسيد، اما با اقدامات اساسي ايشان و همكاري علماء حوزه علميه شيراز توسعه يافت و چند مدرسه علميه راهاندازي شد.
مرحوم شهيد دستغيب هنگام بازگشت امام و پيروزي انقلاب كجا بود؟
- ايشان تازه از زندان آزاد شده بود و جزو آقاياني بود كه در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند و بعد هم با امام (ره) ملاقات خصوصي داشت.
رابطه ايشان با امام (ره) چگونه بود؟
- فوقالعاده صميمي بود و هر وقت بنده در نجفاشرف خدمت حضرت امام (ره) ميرسيدم، مخصوصاً به مرحوم والد سلام ميرساندند. و پس از پيروزي انقلاب هم كه چند مرتبه به اتفاق ابوي خدمت امام مشرّف شديم از نزديك شاهد روابط صميمي ايشان بودم.
ديدگاه مرحوم شهيد دستغيب درباره امام خميني (ره) به عنوان وليفقيه چه بود؟
- مرحوم ابوي معتقد به ولايت فقيه بود و حكومت اسلامي را لازم ميدانست و قبل از پيروزي انقلاب، قائل به اين نظريه بود و در درسش همواره، حكومت پهلوي را حكومت جور ميدانست. بعد از پيروزي انقلاب هم بارها در خطبهها ميفرمود كه امام، نايب اولوالامر است و اين جمله معروف از ايشان به يادگار مانده است كه: «من اطاعالخميني فقد اطاعالله» از جهت ديگر ايشان امام خميني (ره) را از اولياي الهي ميدانست و بارها ميفرمود كه ايشان ذخيره الهي براي اين زمان است.
بفرماييد كه فعاليت تبليغي ايشان چگونه بود؟
- از نظر تبليغي، معتقد به منبر و وعظ بود و ۳۰ سال بحث تفسير را داشت.
مركزيت تبليغي ايشان كجا بود؟
همين مسجد جامع عتيق هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء به مدت يك ساعت در موضوعات مختلف سخنراني ميكرد كه برخي از آنها تبديل به ۲۵ جلد كتاب شده است.
با اين حساب، بسياري از آثاري كه از شهيد دستغيب در بازار نشر موجود است، مربوط به سخنرانيهاي ايشان است؟
- بله همينطور است و ۵ اثر از آثار قلمي ايشان است.
اين ۵ اثر كدامند؟
- يكي گناهان كبيره است. ديگري قلب سليم كه ايشان اين كتاب را كلاس دوم كتاب گناهان كبيره ميدانست و به خود بنده فرمود كه اين دو كتاب حاصل عمر من است و سالها براي آن زحمت كشيده شده است. و سه كتاب ديگر: داستانهاي شگفت، ۸۲ پرسش و صلاهالخاشعين است كه كتاب اخير را در جواني نوشته بود و در اواخر عمر تكميل كرد.
آيا ايشان خدماتي هم در زمينه ساخت مسجد داشتند؟
- بله، مساجد متعددي با حمايت، كمك مالي و پشتيباني تبليغي ايشان احداث شد و اينها در كتاب يادنامه شهيد دستغيب چاپ شده است.
حاجآقا! با توجه به حيات آيتالله شهيد دستغيب در سالهاي نخست پيروزي انقلاب، بفرماييد كه رابطه ايشان با دولتهاي آن دوران چگونه بود؟
- ايشان اساس برنامه را بر پيروي از امام (ره) و فرمايش امام (ره) قرار داده بود و مشروعيت هر دولتي را به اذن وليفقيه ميدانست و اينها را مكرر در سخنرانيها، خطبههاي جمعه و مصاحبهها مطرح ميفرمود.
رابطه ايشان با بنيصدر چگونه بود؟
- مطالبي كه در اين باره عرض ميكنم، ياد ندارم كه تاكنون نقل كرده باشم و آن اينكه مرحوم ابوي بر اساس شناختي كه از جهت حس باطني معنوي داشت، به هيچ وجه با بنيصدر موافق نبود.
اين مطلب در جمع خانواده هم مطرح ميشد؟
به طور خصوصي، فراوان مطرح ميكرد ولي بعد از پست رياست جمهوري بنيصدر و تنفيذ امام (ره)، در تريبونهاي عمومي از جايگاه رياست جمهوري، نه شخص بنيصدر حمايت ميكرد.
يك نامه تاريخي از شهيد آيتالله دسغيب به بنيصدر دراسناد موجود است كه ايشان خطاب به بنيصدر فرمود: « مشروعيت شما تا زماني است كه تابع ولايتفقيه باشيد و امام امت شما را تاييد كرده باشد، اما آن روزي كه امام، نظرش را از شما بردارد رياست جمهوري شما مشروعيت ندارد و منعزل هستيد» اينجا نكته دقيقي است كه مرحوم ابوي داشته است كه منعزل هستيد يعني نميخواهد تو را عزل كند بلكه خود به خود عزل ميشوي.
يادم هست كه بنيصدر قبل از انتخابات رياست جمهوري وارد شيراز شده بود و از فرودگاه زنگ زده بودند كه بنيصدر ميخواهد با آيتالله دستغيب ملاقات كند، اما مرحوم ابوي فرموده بود كه ميخواهم استراحت كنم و لازم نيست بيايد، برود منزل آسيد علياصغر دستغيب (همشيرهزاده ايشان) و بعداً بنيصدر زنگ زده بود كه من ميآيم و فقط يك سلام ميكنم و ميروم.
رابطه ايشان با شهيد رجايي چگونه بود؟
- بعد از انتخاب شهيد رجايي به عنوان رييس جمهوري در مجامع عمومي و خصوصي وي را تاييد و از او حمايت ميكرد. چون او را ولايي و نقطه مقابل بنيصدر ميدانست و در شهادت آقاي رجايي هم فوقالعاده متاثر شد و تا چند روز ناراحت بود.
ديدگاه شهيد دستغيب در خصوص آقاي بازرگان و دولت موقت چه بود؟
- مرحوم شهيد دستغيب براي بازرگان احترام قائل بود. و بعد از انقلاب هم، بازرگان در خصوص برخي انتصابات و درگيريهاي شيراز با مرحوم ابوي تماس و مشورت ميگرفت و مرحوم ابوي هم نظرش اين بود كه بايد از دولت موقت حمايت كرد.
در محافل خصوصي هم راجع به آقاي بازرگان چيزي نميگفت؟
- از اين جهت چيزي نميفرمود فقط گاهي از كروات ايشان در محافل خصوصي انتقاد ميكرد.
اوايل جنگ تحميلي با اواخر عمر شريف شهيد دستغيب همراه است، اما ايشان در همان مدت كوتاه در ايجاد نشاط معنوي رزمندگان نقش ويژهاي ايفا كرد، در اين باره توضيح بفرماييد؟
- ايشان هم در خطبههاي نمازجمعه در اين خصوص سخنراني ميكرد هم از پادگانهاي ارتش و مقرهاي بسيج بازديد ميكرد و به جوانها روحيه ميداد.
برنامهاي براي ديدار از مجروحين جنگي در بيمارستانهاي مختلف و تقديم هدايا داشت. در خطبههاي نمازجمعه خطاب به رزمندگان از تعابيري چون: «جانم به فداي شما» استفاده ميكرد و برنامه مفصلي هم براي حضور در جبههها داشتند كه، شهادت ايشان مانع اين حضور شد.
رفتار ايشان در منزل با اعضاي خانواده چگونه بود؟
- پدر و مادرم پسرعمو، دخترعمو بودند و مرحوم ابوي علاوه بر توجه به بعد سيادت مادر، در حسن خلق با همسر خود و كمتوقعي نسبت به اهل خانه، نمونه بود. و علاقه خاصي بين آن دو وجود داشت و هيچوقت اهل دعوا و اوقات تلخي نبودند.
شرايطش پيش ميآمد؟
- خيلي كم و اگر هم پيش ميآمد، خودداري ميكردند و به جهت اينكه آثار حمله وحشيانه عوامل پهلوي در سال ۴۲ تا آخر عمر، مرحوم والده را آزار ميداد، شهيد دستغيب گاهي، پرستاري از ايشان را عهدهدار ميشد و نهايت لين و رفق و مدارا را داشت و حتماً هر سال مرحوم والده را به زيارت ميفرستاد.
شما چند خواهر و برادر هستيد؟
- مرحوم ابوي، ۶ پسر و ۴ دختر داشت كه يكي از برادرها در جواني بر اثر تصادف از دنيا رفت و يكي از همشيرهها نيز چند ماه پس از شهادت ابوي از دنيا رفت. آنچه من در خاطر دارم، مرحوم ابوي هميشه نسبت به دخترها ملاطفت بيشتري داشت. نسبت به تربيت فرزند خيلي مواظب بود.
مثلاً چه كار ميكردند؟
- يادم هست كه از همان كوچكي مرا با خود به مسجد ميبرد. كمي كه بزرگتر شدم، شبها كه برميگشتيم از محتواي منبر خود از من سوال ميكرد و از آنجا كه فرمايشات ايشان نوعاً از خدا و آخرت بود، تاثير زيادي داشت.
حاجآقا ! امام خميني (ره) در پيام خود به مناسبت شهادت آيتالله دستغيب از ايشان به معلم اخلاق تعبير كردند. بفرماييد كه جنبههاي اخلاقي و رفتاري ايشان چه بود؟
- ايشان هيچ علاقهاي به دنيا نداشت. در زماني كه به نجفاشرف مشرف ميشود، با عارف زمان مرحوم آقاي قاضي آشنا ميشود و نامههايي از مرحوم آقاي قاضي به مرحوم ابوي موجود است. بعداً هم با مرحوم حاج شيخ محمدجواد انصاريهمداني آشنا مي شود و ايشان هم لطف فوقالعادهاي راجع به شهيد دستغيب داشت.
به نظر شما علت اقبال و توجه مردم به شهيد دستغيب چه بود؟
- صدق و اخلاص ايشان، يعني مردم شناخت پيدا كرده بودند كه اهل تظاهر، مال و جاه نيست.
مردم، يك عمر از نزديك با ايشان آشنا بودند. ايشان صبح جمعهها جلسهاي داشت كه جوانها براي شركت در آن روزشماري ميكردند. در اين جلسه اخلاقي از اول كه قرآن شروع ميشد، حال معنوي خاصي در جلسه حاكم بود. گاهي تمام اتاقها و صحن حياط پر ميشد.
اين وعده الهي است كه اگر انسان، خدايي باشد، دلها را تسخير ميكند مرحوم شهيد دستغيب اين گونه بود.
شما روز شهادت كجا بوديد؟
- مرحوم ابوي در آن روز بعد از اينكه آماده حركت براي رفتن به سمت محل برگزاري نمازجمعه شد، كليد را به من داد كه در اتاق مخصوص ايشان را قفل كنم و اين امر باعث تاخير يك تا دو دقيقهاي نسبت به حركت مرحوم ابوي شد لذا وقتي سر پيچ رسيديم، صداي انفجار بلند شد. البته اول فكر كردم كه زلزله آمده و زير آوار هستم، اما بعد از گذشت مدت كوتاهي و فروكش كردن گرد و خاك متوجه عمق فاجعه شدم.
اين انفجار به چه صورتي طراحي و اعمال شد؟
- يكي از منافقين حدود ۱۰ كيلو TNT به خود بسته بود و طي عمليات انتحاري موجب شهادت مرحوم ابوي شده بود و متاسفانه به دليل تاخير يك تا دو دقيقهاي از فيض شهادت محروم شدم.
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]
-
گوناگون
پربازدیدترینها