واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: «قدرت نرم » و «انقلاب اسلامي » در گفتگوي ايسكانيوز با دكتر محمدمهدي مظاهري: قدرت نرم به معناي نفوذ مؤثر در قلوب مسلمين بدون تهديد و پرداخت هزينه مادي است
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز:از زماني كه انقلاب اسلامي به وقوع پيوست در مورد علل و پيامدهاي آن مباحث مختلفي مطرح شده و صاحب نظران مسائل سياسي از منظر متفاوت مسئله را تبيين كردنده اند، با اين وجود، در مورد تأثيرگذاري «قدرت نرم »انقلاب در سطح نظام بين الملل بندرت به مطالب تحليلي برمي خوريم.
البته نمي توان انكار كـــرد كه در دل اين تحليل ها، رگه هايي از تئوريهاي روابط بين الملل وجود داشته است.بخصوص تجزيه و تحليل هايي كه درمورد بازتاب منطقه اي وجهاني انقلاب اسلامي ارايه شده، در خود، جنبه هايي از تئوري روابط بين الملل بويژه نظريه سيستمي را به همراه داشته است. «تئوري هاي اقتصادي»و يا نظريه هايي كه به « ساختار شكن» معروفند و نيز در تبيين تأثير انقلاب اسلامي برساختار نظام بين الملل بسيار قدرتمند هستند، كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در آستانه سي امين سالگرد پيروزي انقلاب شكوهمند ايران اسلامي، مصاحبه اي را بادكتر محمدمهدي مظاهري، عضو شوراي فرهنگ عمومي كشور و صاحب نظر در مسائل بين المللي انجام داديم كه از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد.
س: آقاي دكتر مظاهري محيط ونظام بين الملل را در زمان حادث شدن انقلاب اسلامي ايران چگونه تبيين وتشريح مي كنيد؟
وقتي ماهيت نظام بين الملل را از فاصله سالهاي آغاز شكل گيري انقلاب (1342) و پس از آن يعني تا مرحله پيروزي انقلاب اسلامي (1357) بررسي ميكنيم به نظام دو قطبي غيرمنعطف، همراه با« خشونت ساختاري »بر مي خوريم. اين مسئله در مورد هر دو بلوك قدرت اعم از شرق و غرب صادق است. درحقيقت دو نوع خشونت ساختاري وجود داشت. يك نوع آن عمودي بود كه دو ابرقدرت عليه هم اعمال مي كردند. و ديگر افقي بود كه هر يك از دو ابرقدرت در روابط خود با مجموعه هاي زيردست به ويژه در كشورهاي جهان سوم اعمال مي كردند. يكي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي پايان دادن به وضعيت وارائه راهــي نـو براي تعامل ميان واحد ها وساختار شكني در نظام بين الملل بود ايران عصر سلطنت پهلوي دوم به رغم اين كه در مقايسه با ساير كشورهاي جهان سوم از نظر اقتصادي ، كشوري نسبتاً توسعه يافته محسوب مي شد.اما از جنبه سياسي از جمله كشورهايي بود كه به گونه اي سنتي، طي دهه هاي متمادي، حاكميت شاه برجامع را تحميل نموده بود. شاه شخصيت مافوق بود و وفاداري به قانون اساسي با وفاداري به سلطنت يكسان قلمداد مي شد. چنين روندي را ما به «خشونت ساختاري در داخل» تفسير مي كنيم يعني اين كه اساساً ماهيت رابطه دولت با جامعه آن هم در غياب نهادهاي جامعه مدني، يك رابطه استبدادي قلمداد مي شد.
س: آقاي دكتر مظاهري وجه تمايز انقلاب اسلامي ايران در قياس با ساير انقلاب هاي بزرگ چگونه تبيين مي كنيد؟
محور منشاء اصلي انقلاب بزرگ ايران معنويت و اعتقاد راسخ به احكام الهي بود راه رسيدن به پيروزي و گسترش و تعميق آن را در اصول و تعاليم دين مبين اسلام جستجو مي كرد. انديشه انقلاب اسلامي به عنوان نمونه ي بديع روز از نظام حكومتي ، در چشم انداز جهاني كه از سرچشمه زلال اسلام ناب محمدي نشأت گرفته در زمان كوتاه مرزهاي جغرافيايي را در نورديد و پيام خود را كه سرنگوني نظام استبدادي و را افكار عمومي جهانيان منتقل كرد طنين انداز شدن پيام انقلاب در كشورهاي جهان سوم ، ضمن شكستن انحصار ابرقدرتها توانست روحيه خود باوري و اعتماد به نفس را نزد مسلمانان تقويت كند وسياست « نه شرقي ونه غربي » به محور اصلي شعار مبارزه با شوروي (سابق) و امريكا بدل گشت. پس دين باوري و معنويت گرايي موجود در انقلاب وجه تمايز بارز آن با مقايسه با ساير انقلابهاي محسوب مي شود.
س: آقاي دكتر مظاهري تأثير قدرت نرم ( فرهنگي) انقلاب اسلامي در بيداري جهان اسلام را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
رهبر و معمار بزرگ انقلاب امام خميني ( ره) انقلاب ايران را در وهله اول، انقلاب فرهنگي ناميد از اينرو تجلي قدرت نرم به معناي نفوذ مؤثر در قلوب مسلمين بدون تهديد پرداخت هزينه مادي ميسر شد.
انقلاب اسلامي ايران از رهگذر تبيين انديشه و آرمان عدالت خواهانه توانست با روشهاي غيرمستقيم به نتيجه مطلوب يعني بيداري اسلامي دست يابد. روي گرداني جنبش هاي آزادي بخش كشورهاي مسلمان از تعاليم ماركسيستي و بازگشت به آرمانهاي اصيل اسلامي ريشه در پذيرش شخصيت و انديشه هاي امام ، فرهنگ و ارزشها، ساختار سياسي را و اعتبار اخلاقي انقلاب اسلامي داشت اين امر مي تواند جايگاه قدرت نرم انقلاب نزد كشورهاي مسلمان مشخص سازد.
س: آقاي دكتر مظاهري چالش هاي نظام جمهوري اسلامي ايران در ابعاد مختلف به ويژه فرهنگي را كه با آن مواجه است تشريح كنيد؟
تلاش قدرت هاي بزرگ پس از انقلاب همواره اين بوده است كه با تحركات سياسي – فرهنگي، مانع از اشاعه تفكرات رهايي بخش انقلاب به خارج از ايران گردند. و اين رستاخيز فرهنگي را كه برهمگرايي اسلامي و پي ريزي قطب جهاني دنياي اسلام تاكيد دارد را با مشكل اساسي روبرو سازند ، گرچه قدرت نرم انقلاب جايگاه وتأثير گذاري خويش را با توجه به فرهنگ اسلامي ومعنويت گرايي درميان جوامع مختلف ثابت نموده است. با اين وجود، بايد با عقلانيت و پرهيز از هرگونه عوام زدگي واهتمام جدي به خلاقيت ونوآوري در زمينه سياست گذاريهاي كلان فرهنگي بر اشاعه هرچه بيشتر اين قدرت تاكيد ورزيد.
چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]