واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با امرالله فرهادي، مدير انجمن طراحان گرافيك انقلاب توجه جهان را به گرافيك ايران جلب كرد
جام جم آنلاين: شايد در نگاه نخست هنر گرافيك در ايران از قدمت چنداني برخوردار نباشد. مرحوم مرتضي مميز نخستين نشانههاي شكلگيري هنر گرافيك در ايران را معطوف به طراحي آگهياي ميداند كه اولينبار در حدود سالهاي 1345 در تهران آغاز شد اما نخستينبار كه پوستري از مجيد بلوچ در سال 1343 در نمايشگاه پوسترهاي تبليغاتي گرافيك جهاني در سازمان ملل در بين آثاري از هنرمندان 150 كشور در مقر سازمانملل به نمايش درآمد ، برنده مدال ويژه اين بيينال شدو توانست بارقههايي از هنر گرافيك در ايران را در برابر ديدگان جهانيان به نمايشگذارد.
براي بررسي چگونگي جريان گرافيك در دوران پيش از انقلاب و بعد از انقلاب به سراغ امرالله فرهادي طراح گرافيست قديميو مدير انجمن صنفي طراحان گرافيك رفتيم كه معتقد است: به خاطر وضع موجود و به خاطر وضعيتي كه رژيم گذشته براي مصرفي كردن جامعه پيش آورده بود، گرافيستهاي ما هم بيشتر به طراحيهاي تبليغاتي روي آورده بودند ولي در همين وضع هنرمندان بزرگ گرافيك ايران مانند مرحوم مميز، كامران كاتوزيان، ابراهيم حقيقي و فرشيد مثقالي در بخش فرهنگ و هنر كارهاي بسيار ناب و ارزشمندي كردهاند كه در تاريخ هنر معاصر ما ماندگار خواهد شد.
آيا گرافيك ما قبل از انقلاب به سرزندگي آنچه كه الان وجود دارد، بود؟
از نظر كميگرافيك بعد از انقلاب بسيار رشد كرد و به مراتب بيشتر از افزايش جمعيت جامعه رشد كرد. طبيعتا وقتي جمعيت جوان بيشتر ميشود، گرايش آنها به علوم گوناگون و بخصوص طراحي گرافيك كه ابزار ارتباطي جهاني و جامعه امروز است بيشتر است. من جزء كساني هستم كه گرافيك را صرفا هنر نميدانم گرافيك را يك طراحي ميدانم كه يك راهحل با بيان تصويري را ارائه ميكند و نميتواند تنها هنر باشد. گرافيك بعد از انقلاب ما رشد بالاي 10 برابر رشد داشته و توليد آثار گرافيكي داشتيم.
از نظر كيفي چطور. آيا همين رشد را داشته است؟
از يك زاويهاي بهتر شده و از يك زاويه ركود داشتيم. به خاطر پيشرفت تكنولوژي طراحان گرافيك ما بهتر عمل كردهاند و كارهايشان از لحاظ كيفي در سطح بالايي قرار گرفته است. يكي از ابزارهاي طراحي گرافيك تكنولوژي است، بحث ليتوگرافي، چاپخانهها، كيفيت كاغذها، افزايش رسانههاي ارتباط جمعي كه كاربرد گرافيك را در درون خود دارند و همه و همه باعث رشد كيفي گرافيك بعد از انقلاب شده است. ما قبل از انقلاب روزنامه رنگي نداشتيم. تحول در كار گرافيك با رشد تكنولوژي همراه شد، اما از طرف ديگر اين تكنولوژي باعث شد كه طراحان ما در فكر كردن تنبل شوند و گرافيك ما از حالت مولف هنرمندانه، خلاقانه و انديشمندانه دور شد كه اين هم ربطي به انقلاب ندارد.
البته جهان امروز كه با سرعت عجيب و غريب تحولات و كمبود وقت انسانها مواجه است باعث شده كه شايد طراح گرافيك نتواند تعمق و تعقل بيشتري اعمال كند يا اصلا اين فرصت براي خود گرافيك نيست كه به زيباترين صورت پيام خود را سريع برساند.
ما پيش از انقلاب تعداد طراحان گرافيك صاحب نامان به واقع به تعداد انگشتان دو دست هم نميرسيد و براحتي ميتوان آنها را اسم برد ولي بعد از انقلاب فوقالعاده تعداد اين تيپ طراحان كه ميتوانند براي خود يك جايگاهي در عرصه گرافيك ايران و جهان باز كنند، زيادتر شده است.
گرافيك قبل از انقلاب ما عمدتا در حوزه اصلي خود يعني تبليغات فعاليت ميكرد. در دهه 40 به بعد كه آرام آرام آژانسهاي تبليغاتي جاي خود را در ايران باز ميكردند و سنديكادار شدند و به تبع آن طراحان گرافيك جذب آژانسها شدند، گرافيك تبليغاتي ما هم رشد پيدا كرد.
ما وقتي كه به انقلاب ميرسيم ميبينيم كه حجم بسيار زيادي از تبليغات كه كار گرافيكي هستند در مطبوعات براي خود جا باز كردهاند. در تيزرهاي تبليغاتي قبل از انقلاب هم حضور گرافيك را براحتي ميشد ديد و ملموس بود.
شبكههاي تلويزيوني قبل از انقلاب هركدام يك بخش گرافيك فعال داشتند كه اصولا از گرافيستهاي هنرمند و خلاق استفاده ميكردند. اينها به دليل رونقگرفتن محصولات خارجي و ديكتهاي كه از خارج به رژيم گذشته براي مصرفي كردن جامعه ايران ميشد، استراتژيهاي تبليغاتي به وجود آوردند كه فقط ترجمان تبليغات خارجيها بود. نزديك به 50 درصد تبليغات ما اينگونه بود.
شروع جشنواره فيلم تهران يك پديده بود كه اگر اشتباه نكنم استاد مرحوم مرتضي مميز از اولين دوره مشاور و طراح هنري جشنواره بود. پوسترهايي كه ساخته ميشد براي بخشهاي مختلف اين جشنواره واقعا به ياد ماندني بود.
تئاترهايي كه داشتيم باز هم داراي طراحي گرافيك بسيار خوبي بود. زيباترين كارهاي دهه 40 به بعد ابراهيم حقيقي را طراحي براي همين تئاترها بود.
در حوزه انتشارات و كتاب خيلي رشد خوبي نداشتيم ولي در حوزه كار كتابهاي كودكان و نوجوانان از زمان پيدايش كانون پرورشي فكري كودكان و نوجوانان كارهاي خوبي ديده شد. فرشيد مثقالي، عباس كيارستمي، ابراهيم حقيقي، مرحوم مرتضي مميز، احمدرضا احمدي همه افرادي بودند كه در اين كانون كار ميكردند.
اينگونه كه پيداست كارهاي تبليغاتي طراحان گرافيك ما پيش از انقلاب زياد چنگي به دل نميزد؟
در حوزه تبليغات قبل از انقلاب هم يكي دو تا جريان با ايدههاي نو پديد آمد. يكي از موفقترين آژانسهاي تبليغاتي آن زمان آوانگارد بود كه استاد كامران كاتوزيان غالب ايدهپردازيها و طراحيهاي تبليغاتي اين آژانس را انجام ميداد. اين آژانس به نوعي پيشرو بود و يك دوره مستمر 30 ساله كارهاي خوبي ارائه داد.
ولي به طور كلي ميتوان گفت كه سهم طراحي گرافيك در همه حوزهها قبل از انقلاب سهم كمي بود. شاخصترين و انبوه ترين بخش آن در حوزه تبليغات بود.
ميتوان گفت كه اين مجموعه كارها مخاطب عام نداشت و طبقه بالاي جامعه مخاطبان اصلي اين گروه بود و به نوعي يك هنر روشنفكرانه بود كه تا يك هنر كاربردي عام.
كارهاي گرافيكي قبل از انقلاب تا چه حد به هنر نزديك بود؟
من گرافيك را صرفا هنر نميدانم بلكه به عقيده من گرافيك علم و منطقي ارتباطي است كه هنر آنرا بايد زيبا شيرين و دلنشين بكند. من اگر بيايم يك تصويرسازي را كه در حال اين فرهنگ نيست را انجام بدهم حتي به بهترين شكل هنري، پيام من را مخاطب من نميگيرد؛ ولي ميتوانم بگويم گرافيك قبل از انقلاب متفكرانه بود.
در ميان كارهاي آن دوره ميتوان برخي آثار را ديد كه گرافيك ناب و محض، پيامرساني عالي، هنر به بهترين شكل و گرافيك به تعريف گرافيك به بهترين شكل در آنها موج ميزند، البته الان در حوزه گرافيك در خدمت كارهاي فرهنگي كارهاي ناب بسيار زيادتر است.
هنرمندان گرافيست ما با همان تعداد كم در سالهاي پيش از انقلاب خيلي فعال بودند و در اين شكي نيست. با توجه به اينكه يك طرف هر جريان هنري و فرهنگي رژيم حاكم است، آيا عملكرد رژيم گذشته براي طراحان گرافيك مثبت بود؟
خير. به اعتقاد من رژيم گذشته براي گرافيك ايران هيچ كاري نكرد. اگر هم فعاليتي صورت گرفت و كاري انجام شد واقعا همت خود هنرمندان به خصوص مرحوم استاد مرتضي مميز بود. رژيم شاهنشاهي هيچتوجهاي به گرافيك نداشت و طراحان گرافيك حتي با مشكلات مالي هم دست و پنجه نرم ميكردند.
گرافيك پيش از انقلاب بر روي چه مخاطبي تاثير ميگذاشت و جامعه هدف آن را بيشتر چه قشري تشكيل ميداد؟
طراحي گرافيك هنري ما كه در حوزههاي فرهنگي بيشتر اتفاق ميافتاد طبيعتا مخاطبانش مخاطبان جامعه روشنفكر و طبقه بالاي جامعه بود و بيشتر از اين حد تجاوز نميكرد. طراحي گرافيكي كه قبل از انقلاب براي عامه مردم به كار برده ميشد در پايينترين سطح ممكن اتفاق ميافتاد اين قاعده به بحث تبليغاتي هم تسري پيدا ميكرد و تنها حدود 20 تا 30 درصد كارهاي گرافيكي تبليغات ما كه براي عموم مردم بود كارهاي خوبي بود وگرنه مابقي كارهاي معمولي و مرسوم بود.
رشد كيفي گرافيك در مملكت ما مديون طراحان گرافيك هنرمند و انديشمندي است كه براي ايجاد و ساخت پل ارتباطي بصري قوي زمين مردم و گرافيك زحمت كشيدند.
بعد از انقلاب بخصوص در اين 12 سال اخير گرافيك ما چه در جامعه خودمان چه خارج از مرزهاي ايران خيلي خوب شناخته شده است. توجه گرافيستهاي مطرح جهان به ايران جلب شده است در آخرين دوسالانه گرافيك كه در ايران برگزار شد 42 كشور شركت كردند و اين شاهد اين مدعاست.
آيا با زياد شدن تعداد طراحان گرافيك بعد از انقلاب جذب بازار كار شدن براي آنها مشكلتر نشده است؟
اين گفته درست است منتهي يك طراح خوب گرافيك بيكار نميماند.
انقلاب اسلامي و گرافيك ايران
مهمترين جرياني كه باعث و باني آن انقلاب است، ورود گرافيك در بطن و متن جامعه بود. ديوار نوشتههاي دوران انقلاب كار خود مردم بود نه كار من طراح و يا هيچ هنرمند ديگري كه بسيار پرشور و حال بود. اين شور و حال در اعماق ذهن آدم جا خوش ميكند. به خاطر معرفي انقلاب و جريانهاي فكري آن پوسترها و كارهاي گرافيكي بسيار زيادي تا پايان سال 57 توليد شد و بعد از آن يك جريان ايدئولوژيك اسلامي در كارهاي گرافيك ديده شد تا به دوره بازگشايي دوباره تبليغات در روزنامهها رسيديم كه اولين كارهاي اين حوزه را نيز خود من در روزنامه كيهان انجام دادم.
مجيد احمدي
پنجشنبه|ا|17|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1273]