واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نشست فيلم «صندلي خالي» در جشنواره فيلم فجر؛استركي: در «صندلي خالي»، نخ بادبادك واقعيت را رها كرديم
خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم «صندلي خالي» گفت: آقاي كيارستمي توضيحي دارد كه واقعيات را نخ و روياپردازي را بادكنك ميداند و ما سعي كرديم در فضاهاي انتزاعي نخ را رها كنيم تا حدي كه بادبادك به جايي برود كه تماشاگر آن را تخيل كند.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست رسانهاي فيلم «صندلي خالي» با حضور سامان استركي (كارگردان)، فريبرز عربنيا، پانتهآ بهرام، فريده فرامرزي، محمدرضاشريفينيا (بازيگران)، هومن بهمنش (فيلمبردار) و عليرضا شجاعنوري و ايرج تقيپور (تهيهكنندگان) در سينما فلسطين برگزار شد.
بنا به گزارش فارس، در ابتداي اين نشست كه با اجراي «آرش افشار» برگزار شد، «عليرضا شجاع نوري» درباره توليد اين پروژه گفت: اگر فكر ميكنيد كه اين فيلم كليشهاي نيست، بسيار افتخار ميكنم كه در خدمتتان هستم. اين هيچ شباهتي به كسي كه از بالاي آبشار نياگارا پايين ميپرد، ندارد. هميشه دلم ميخواست كه كارهايي كه دوست دارم، تهيه كنم و تا به حال نيز خوشبختانه اين گونه بوده است
وي افزود: «صندلي خالي» جزو كارهايي بود كه دوست داشتم. كاري متفاوت، جديد و يك كلام تازه كه نياز به كمي جسارت داشت. كاري كه رگ جنون من را تحريك ميكرد و دلباخته، درگيرش شدم.
شجاعنوري ادامه داد: من بيفلسفه عاشق اين كار شدم و همكاراني هم كه در اين فيلم ما را همراهي كردند، عاشق آن بودند. يك گروه باصفا و پر از ايده كنار هم جمع شدند و ما از اين همكاري كاملا لذت برديم.
«سامان استركي» كارگردان اين پروژه درباره تصوير كشيدن بهشت و جهنم در اين فيلم گفت: جهنم و بهشت جزو عقايد قومي و مذهبي و تاريخي اين مملكت است و نسلهاي مختلف اين عقيده را با خود حمل ميكنند. همچنين در باور اقوام مذهبي دنيا هم، اين مبحث وجود دارد و هر كس تصوري از آن دارد و آنچه در فيلم ديديد، تصوري بود كه ما از بهشت و جهنم داشتيم.
«ايرج تقيپور» درباره استفاده از جلوههاي ويژه در اين پروژه گفت: متأسفانه در كشور ما به دلايل متعددي نميتوان از جلوههاي ويژه استفاده كرد. نه به اين دليل كه امكانات فني و تكنولوژيك نداريم بلكه به اين دليل كه كار پردردسري است و گروههاي ويژهاي در خارج از كشور به طور دائم روي اين كارها مشغول هستند، ولي در ايران به دليل اين كه تمرين كار گروهي، زياد وجود ندارد، كار برجستهاي نميتوان انجام داد.
وي با اشاره به اين كه برخي از بخشهاي انيميشن و جلوههاي ويژه اين كار حذف شد، گفت: در فيلم «صندلي خالي» اين كار به سرپرستي آقاي زارع انجام شد و ما از بهترين تكنولوژيها در حد بضاعت استفاده كرديم. البته در كشور ما بيش از اين كه امر تكنولوژي داراي كمبود باشد، نيروي انساني كم است.
استركي با اشاره به حضور محمدرضا شريفينيا در اين پروژه گفت: از آنجايي كه ما فكر كرديم فيلم مشكلاتي خيلي زيادي دارد تا تمام شود و حضور آقاي شريفينيا باعث كمك كردن به اين پروژه ميشود، مجددا از او كمك گرفتيم و از آنجايي كه اين پروژه 4 كارگردان را به تصوير ميكشيد، به هيچ وجه نميشد بدون او از پيچها گذشت. در حقيقت ما خواستيم فرمان ماشين را از يك جايي، دست او بدهيم.
«عليرضا شجاع نوري» نيز با تأكيد بر مثبت بودن حضور «شريفينيا» در اين پروژه گفت: بايد بگويم كه شخصيت «محمدرضا شريفينيا» فرهنگيتر از آني است كه لااقل من قبل از همكاري در اين پروژه فكر ميكردم. شايد به لحاظ فيلمهايي كه بازي كرده يك تصور ديگر از او در اذهان عمومي متجلي ميشود. او سناريو را از ما گرفت و به فاصله چند ساعت جواب مثبت داد و چقدر هم خوب فيلمنامه را ديده بود.
به گزارش فارس، «پانتهآ بهرام» نيز درباره همكاري خود در پروژه «صندلي خالي» گفت: فيلمنامه «صندلي خالي» فيلمنامه عجيبي بود، به طوري كه هنوز هم تحليل آن براي من پيچيده است. با «سامان استركي» نيز درباره فيلمنامه، روزها و ساعتها حرف زديم و كلي راجع به آن چانه ميزديم. نتيجهاي كه ديديد، حاصل همكاري فيلمنامه «سامان استركي» و من بود.
«فريده فرامرزي» ديگر بازيگر «صندلي خالي» نيز گفت: تجربه بسيار خوبي بود و خوشحالم كه آقاي شجاع نوري به من اعتماد كردند و در اين پروژه همكاري كردند و خودم هم نميدانم كه چطور شد و چه كار كردم.
«استركي» در پاسخ به اين سئوال كه بخش ابتدايي فيلم، نسبت به ديگر بخشهاي آن واقعيتر است، گفت: يكي از دلايل غيرقابل پيشبيني شدن قسمتهاي بعدي فيلم، اين است كه پارت اول آن كاملا رئال و واقعي است و ما به آن وفادار مانديم و سعي كرديم در فضاهاي روياگونه و ماليخوليايي، به قول عباس كيارستمي نخ را داشته باشيم.
وي افزود: آقاي كيارستمي توضيحي دارد كه واقعيات را نخ، و روياپردازي را بادكنك ميداند و ما سعي كرديم در فضاهاي انتزاعي نخ را رها كنيم تا حدي كه بادبادك به جايي برود كه تماشاگر آن را تخيل كند.
«فريبرز عربنيا» ديگر بازيگر «صندلي خالي» هم پس از ابراز خرسندي از حضور در اين پروژه گفت: پيش از اين كه درباره همكاري خود با اين پروژه صحبت كنم، بايد بگويم كه «فريده فرامرزي» بازيگر بسيار خوبي است چرا كه با او در كلاسهاي سمندريان همكلاسي بودم و آقاي شجاعنوري به وي اعتماد كرد و البته آن طور كه گفته شده؛ «ايشان يد طولايي در اين اعتماد كردن دارد». من معتقدم كه يكي از بازيهاي خوب در فيلم از آن فرامرزي است.
وي افزود: من حدود 5 سال است كه درگير سريال «مختارنامه» هستم و در زماني كه پيشنهاد بازي در اين فيلم به من شد، حجم كاري من اين امكان را فراهم ميكرد كه در پروژهاي كه در بدو خواندن فيلمنامهاش دوستش داشتهام، همكاري كنم.
«عربنيا» درباره بازي و القاي مفاهيم در اين فيلم سينمايي گفت: در فيلمنامههايي كه از الگوهاي واقعگرا تبعيت نمي كنند، بازيهاي رئال را نميطلبند و در ناخودآگاه تماشاگر پا ميگذارند، اگر بازيگر توانايي ارتباط برقرار كردن با آن فضا و شخصيت را نداشته باشد، به هيچ عنوان قابليت اجراي آن را نخواهد داشت.
وي افزود: من هميشه پرهيز ميكنم كه بحثهاي عميقي راجع به چنين فيلمهايي داشته باشم و ماحصل هر بخش از فيلم را براي تماشاگر توضيح بدهم، چون به تعداد تك تك آدمها تعبير و معنا وجود دارد و امكان تولد هر ذهنيت بعد از ديده شدن در فيلم وجود دارد.
«هومن بهمنش» فيلمبردار «صندلي خالي» هم گفت: من با تصويربرداري ديجيتال وارد كار سينما شدم كه فرآيندي است كه مثل ديگر امور تكنولوژي در ايران و داراي كمي و كاستيهايي است. ما اين فيلم را با يك دوربين ساده ديجيتال تصويربرداري كرديم و بعد از آن، به فيلم 35 ميليمتري تبديل شد.
بهمنش افزود: در فيلمبرداري 35 ميليمتري، رنگ و نور در مرحله اتالوناژ كنترل ميشود اما در تطبيق فيلمبرداري ديجيتال اين مرحله باتوجه به فرآيند تبديل نگاتيو به فرمتي ديگر، خيلي جدي گرفته نميشود.
وي افزود: من زماني كه اين فيلم براي جشنواره بوسان فرستاده شد دو پرده از آن را اتالوناژ كردم و پيگير بودم كه حداقل براي جشنواره فيلم فجر باقي پردهها نيز با رنگ و نور بهتري پخش شود.
بهمنش از محدود شدن كادر فيلم توسط پرده نمايش سينما انتقاد كرد و گفت: شما در هنگام پخش فيلم طرفين فيلم را به خوبي نديديد و آنچه پخش شد آن كادربندي نبود كه من انجام دادم. من فكر ميكنم اگر قرار نشود اين نسخه فيلم اكران شود، اميدوارم نسخه آن را بدزدند تا با فرمت ديجيتال آن به شكل سيدي به خوبي ديده شود!
«محمدرضا شريفينيا» نيز كه در اين جلسه حضور داشت، گفت: خوشحالم كه در چنين پروژهاي همكاري كردم كه باب آشنايي جديدي با آقاي شجاع نوري شد. بعد از خواندن اين فيلمنامه، از جرأت كسي كه آن را نوشته هيجانزده شدم و فكر كردم كه چه شخصي با جرأتي اين فيلمنامه را نوشته است و همين طور از جرأت آقاي شجاع نوري كه چنين فيلمي را تهيه كرده است و بعد فكر كردم كه چرا من اين خطر را نكنم؟
وي افزود: در واقع ايفا كردن 4 نقش يكي دو سكانسي كه همه كاراكترها در همين دو سكانس هستند و همه هم حكم صادر ميكنند، در اين پروژه برايم جذاب بود عليرغم اينكه ميدانيد براي يك بازيگر خوب نيست كه چند نقش كوتاه را به همين راحتي لو بدهد، ولي اين همكاري برايم ارزشمند بود.
«سامان استركي» در بخش ديگري از اين نشست، درباره استفاده از انيميشن در اين كار گفت: من كودكيام را در زيرزميني مثل خانه كاظم گذراندهام و چون جنگزده بوديم از صبح تا شب با خواهرم در خانه تنها ميمانديم و آن موقع هم كه تلويزيون چيز زيادي نشان نميداد، من پاي برفكها مينشستم و اين كارتون را برايم تبديل به معجزهاي براي تنهايي كرده بود كه شفابخشي عجيبي دارد.
وي افزود: تا زماني كه هنوز ديپلمم را نگرفته بودم به كارتون وفادار بودم و از آن سن به بعد كه وارد دنياي رئال شدم، به اين نتيجه رسيدم كه كارتونها خيلي بيخطرتر هستند و اتفاقات قابل بازگشت و كميكتري دارند. به همين خاطر فكر كردم كه در پايان كار براي فرار از اين رئاليسم فيلم را در كارتون به اتمام برسانم، چون فضايي روياييتر و فانتزي دارد و فكر كردم در فضاي انيميشن بچه كور و كر اگر نگاتيو بر روي چشمانش بگذارد، به تمام فلسفهبافيهاي ما ميخندد.
وي با تأكيد بر هجو و طنز بودن كارش گفت: به نظر من اتفاقاتي كه در جريان اين دنياست بسيار كمدي است و ما انسانها خودمان را خيلي جدي گرفتهايم و نمي دانيم اگر جهان را 24 ساعت فرض كنيم، انسان فقط در حد چند ثانيه آن است.
وي در انتهاي سخنانش از تمامي كساني كه در اين پروژه همكاري كرده بودند قدرداني كرد و گفت آقاي شريفينيا قرارداد بازي در اين فيلم را سفيد امضا كرد و بسيار كمتر از آن چيزي كه حقشان بود، دستمزد گرفت.خانم بهرام نيز شبانه روز در سرماي تهران لرزيد و كمتر شكايت كرد. از خانم فرامرزي و فريبرز عربنيا نيز تشكر ميكنم. عربنيا در شناخت لنز بسيار قوي است و به همه آموزشگاههاي سينمايي توصيه ميكنم كه براي آموزش لنز به دانشجويانشان از وي استفاده كنند. در انتها از همكاري هومن بهمنش نيز تشكر ميكنم كه اگر او نبود امكان نداشت فيلم من به پايان برسد.
انتهاي پيام/ا
پنجشنبه|ا|17|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 627]