واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وهابيها درصدد ساختن هويت جعلي براي شيعيان هستند
خبرگزاري فارس: مجموعا بايد توجه داشت كه چگونه در اين شرايط متعدد و در جوامع متعدد و متكثر ميتوان هويت همگراي شيعي را حفظ كرد و در اين جوامع هم باقي ماند. شيعه هندوستان شيعه بماند و در هندوستان زندگي كند، شيعه لبناني شيعه بماند و در لبنان زندگي كند و حتي در مقياس فردي نيز يك شيعه كه در آمريكا زندگي ميكند، شيعه بماند و زندگياش متناسب با آمريكا باشد.
شيعيان در جهان امروز داراي وضعيتي هستند كه براي ايفاي نقش و رسالت واقعي خود بايد اين وضعيت را به درستي بشناسند و چالشهاي پيشروي خود را شناسايي و آسيبها را برطرف كنند.
در بررسي اين موضوع با حجتالاسلام والمسلمين دكتر محسن الويري داراي مدرك دكتري در رشته تاريخ تمدن ايران و اسلام، عضو هيات علمي دانشگاه باقرالعلوم(ع)، از پايهگذاران و اساتيد رشته تاريخ تشيع در كشور و از صاحبنظران و پژوهشگران حوزه تاريخ و تمدن اسلامي و سردبير مجله «تاريخ اسلام» به گفتوگو نشستيم كه اكنون پيش روي شماست. از وي تاكنون آثار پژوهشي متعددي در زمينههاي يادشده تدوين و منتشر شده است كه «مطالعات اسلامي در غرب» ازجمله اينهاست.
در ابتداي بحث ضروري است كه به وضعيت كنوني شيعيان در جهان نظري داشته باشيد تا بعد با دقت بر روي اين وضعيت بتوان به چالشهاي آن پرداخت.
لازم است وضعيت شيعيان در جهان را از سه زاويه نگريست؛ مناطقي وجود دارد كه شيعيان در آنها حضور دارند اما پراكنده هستند؛ يعني تمركزي مانند ايران و عراق ندارند. زاويه ديگر، نگاهي است كه ديگران به شيعيان دارند؛ يعني درك وضعيت كنوني شيعيان مستلزم اين است كه هم يك گزارش از نگاه دروني داشته باشيم و هم گزارشي از نگاه بيروني به مساله داشته باشيم. در نگاه دروني آنچه كه بدون ترديد مسلم است و هيچ شكي در آن وجود ندارد، مساله هويتيابي شيعيان در دوران جديد است كه به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ايجاد شد. بعد از انقلاب اسلامي شيعيان سراسر جهان هويت جديدي پيدا كردند و خود را باز يافتهاند و اين بازيابي هويت، بزرگترين مشخصه شيعيان به حساب ميآيد، طبيعتا اين بازيابي هويت ظهور و بروز متفاوت دارد. شيعيان در كشورهاي مختلف حاشيه خليجفارس و در خاورميانه و حتي جاهايي كه اجتماع شيعه به شكل متراكم وجود ندارد به صورت پراكنده زندگي ميكنند، به عنوان مثال در كشورهاي اروپايي تمام شيعيان يك هويتيابي قابل فهم دارند كه قابل تشخيص است؛ اما طبيعي است كه براساس شرايط پيراموني و محيطي نوسان دارد و يكسان و يكدست نيست، بنابراين اين يك نگاه دروني است كه ميتوان به وضعيت شيعه داشت.
از طرف ديگر، نگاه ديگر مربوط به بيرون است كه قابل توجه است و از دو زاويه محل بحث است؛ يكي اينكه اين جمعيتي كه هويت خود را بازيافتهاند، قدر مسلم اين است كه بسيار بيشتر از گذشته مورد عنايت و مورد توجه قرار گرفتهاند، همه به گونهاي آنها را زير ذرهبين خودشان قرار دادهاند. بررسيهايي كه درباره تعداد آثار مربوط به شيعيان در آثار مستشرقان وجود دارد و بررسيهايي كه در اين باره صورت گرفته، نشان ميدهد كه تا دهه 70 قرن بيستم تعداد اين آثار بسيار بسيار اندك بود و از هر100 اثر درباره جهان اسلام شايد 7 اثر به شيعيان اختصاص داشت و تازه اين تعداد هم مربوط به شيعه اثنيعشري نميشد، بلكه فرقههاي مختلف شيعه را در بر ميگرفت، فرقههايي چون زيديه، اسماعيليه و... اما امروزه بدون ترديد اين آمار ترقي بسيار زيادي كرده و هر روز به طور منظم شاهد انتشار كتابها، مقالهها و مجموعه مقالات همايشها درباره شيعيان هستيم و تعداد قابل توجهي از پايگاههاي اطلاعرساني هم به اين موضوع اختصاص يافته است؛ بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه شيعيان مورد اقبال قرار گرفتهاند و همه ميخواهند كه اين قشر را بشناسند.
نكته سومي كه در اين بحث بايد مدنظر قرار گيرد، اين است كه يك نوع تلاش هم صورت ميگيرد تا نوعي هويتسازي جعلي براي شيعيان انجام شود كه اين مطلب را نميتوان به عنوان يك واقعيت ناديده انگاشت؛ يعني جريانهاي مختلفي ميكوشند تا هويت جعلي آن گونه كه خود ميخواهند براي شيعه بسازند و آن را معرفي كنند؛ خصوصا جريانهاي وهابي و نگاههايي كه از جريانات افراطي متاثر است، اينها نيز اغلب ميكوشند يك هويت جعلي و بدعتگذارانه براي شيعه ترسيم كنند يا آن را به شيعه تحميل كنند و شيعه را به عنوان يك جريان انحرافي و بدعتگذار و التقاطي و دور از آموزههاي وحياني اسلام معرفي كنند. اين يك هويت جعلي است كه ديگران ميخواهند بسازند و به شيعه تحميل كنند، گاهي اين هويتسازيهاي جعلي هم در كشورهاي اروپايي وجود دارد، آنها گاهي به شكلهاي مختلف و با ترفندهاي گوناگوني كه از طريق وسائل ارتباط جمعي امكانش فراهم شده، شيعيان را به عنوان افرادي خونريز و هرج و مرجآفرين و به قول خودشان تروريست معرفي ميكنند. اين نيز يك هويت جعلي و كذب است كه ديگران ميخواهند بسازند و تمايل دارند اين جامه را به هر قيمتي بر تن شيعه بپوشانند. اين نكته مهمي است كه در رابطه با بررسي وضعيت كنوني شيعه بايد مورد توجه قرار گيرد.
امروزه شيعيان در ارتباط با پيروان ساير مذاهب اسلامي و ساير اديان و نيز حاميان جريانهاي سكولار و غيرديني چه چالشهاي نظرياي دارند؟
الويري: شيعيان هويت خود را بازيافتهاند، اما حفظ اين هويت متناسب با شرايط جديد، يك چالش به حساب ميآيد. چالش به اين معنا فضايي است كه اگر انسان در آن تدبير مناسب را نداشته باشد و سنجيده عمل نكند ميتواند آسيب جدي به دنبال داشته باشد و تهديدهايي را متوجه شيعه كند
در بحث چالشهاي پيش روي شيعيان ميتوان از زواياي مختلف به اين مساله نگاه كرد و ابعاد مختلفي را براي آن ترسيم كرد: نكته اول، نحوه مواجهه با اين هويتهاي جعلي است كه بيان شد كه ديگران آن را براي شيعيان ميسازند. اين چالشي است كه اگر شيعيان هوشمندانه با آن برخورد نكنند و در دام اين هويتسازيها بيفتند، بدون ترديد به آسيب رساندن به بنيانهاي خودشان كمك ميكنند. به عنوان مثال وهابيها به منازعات فرقهاي دامن ميزنند و همسو با اهداف آنها كشورهاي غربي هم به اين مسائل دامن ميزنند، اگر شيعيان غافل بمانند و به دام اين نوع منازعات فرقهاي بيفتند، بدون ترديد بيشترين ضرر را خودشان خواهند ديد. مثلا نوع مواجهه حزبالله لبنان با اسرائيليها برخوردي است كه از هر زاويهاي كه نگاه كنيم، قابل دفاع و سنجيده است، اما اگر در مواجهه با غربيها يك عدهاي بيايند و بخواهند به جاي برخوردهاي منطقي مثلا بخواهند در كشورهاي غربي در ميان مردم بمبگذاري كنند، اين روش ناپسندي است؛ گرچه شيعيان از چنين روشهايي همواره دور بودهاند، ولي ميخواهم بگويم اگر انجام شود، در دام فريب دشمن افتادن است و دشمن فرصت و ابزاري براي معرفي شيعه به عنوان گروه خشونتطلب، خونريز و آشوبآفرين پيدا خواهد كرد. بنابراين اين نخستين چالشي است كه هوشمندي شيعيان را براي برخورد با آن ميطلبد.
نكته دوم، مساله سازگاري با محيط جديد و با حفظ هويت است. عرض كردم شيعيان هويت خود را بازيافتهاند، اما حفظ اين هويت متناسب با شرايط جديد، يك چالش به حساب ميآيد. چالش به اين معنا فضايي است كه اگر انسان تدبير مناسب را نداشته باشد و سنجيده عمل نكند ميتواند آسيب جدي به دنبال داشته باشد و تهديدهايي را متوجه شيعه كند. به عنوان مثال شيعيان در كشورهايي چون بحرين وارد يك فضاي جديد شدهاند و نحوه منطبقسازي آنها با شرايط جديد و با حفظ هويت، نكته مهمي است.
يعني عملكرد شيعيان بايد متناسب با شرايط محيطي متفاوت باشد؟
بله. نميتوان در يك نگاه واقعبينانه روش و شيوه واحد را براي شيعيان در سراسر جهان املا كرد و از آنها خواست كه به همين شيوه عمل كنند. شيوه واحد، شدني نيست، به هر حال اقتضائات شيعيان در لبنان با اقئضائات شيعيان در بنگلادش و در هند متفاوت است و اين را بايد در نظر گرفت. نميتوان از همه اينها در گستره پهناوري كه شيعه در آن زندگي ميكند، مثلا از اندونزي كه در آن تعدادي شيعه هستند، گرفته تا هندوستان، پاكستان و افغانستان تا از سوي ديگر لبنان و سوريه و... خواست كه رفتار واحدي داشته باشند؛ اين امر امكانپذير نيست. اينها هويتهاي بومي متفاوتي دارند و يك فراهويتي كه هويت اساسي شيعي آنها به حساب ميآيد، بايد حفظ شود.
مجموعا بايد توجه داشت كه چگونه در اين شرايط متعدد و در جوامع متعدد و متكثر ميتوان هويت همگراي شيعي را حفظ كرد و در اين جوامع هم باقي ماند. شيعه هندوستان شيعه بماند و در هندوستان زندگي كند، شيعه لبناني شيعه بماند و در لبنان زندگي كند و حتي در مقياس فردي نيز يك شيعه كه در آمريكا زندگي ميكند، شيعه بماند و زندگياش متناسب با آمريكا باشد. اين يك چالش جدي است و به نظرم فوقالعاده حساس است و ميتواند سرنوشتساز باشد و مطالعه و بررسي جدي ميخواهد و خوب است كه اصحاب رسانه فضاهايي را درباره گفتوگو در اين موضوعات باز كنند.
نقش و رسالت نهادهاي مسوول نسبت به شيعيان ايران و جهان در حوزههاي مختلف اعم از اقتصادي، فرهنگي، ديني و سياسي چيست؟
در اين زمينه هم ميتوان دو نكته را ذكر كرد: اول اينكه هر كسي بايد متناسب با جايگاه و شأن خودش فعاليت داشته باشد و مسأله بايد بخوبي براي اقشار مختلف تبيين شود و همه بايد به نوع نقشآفرينياي كه ميتوانند داشته باشند، آشنا شوند. مثلا شايد حضور يك مرجع تقليد شيعه كه در ايران زندگي ميكند، در بين شيعيان هر كدام از كشورها يك نقش هويتبخشي بسيار جدي و مؤثري داشته باشد، اگر مثلا شيعيان حيدرآباد هند ببينند يكي از مراجع شيعه در بين آنها حضور يافته و مثلا چند روزي با انديشمندانشان ملاقات داشته باشد و با آنها گفتوگو كند، اين به يكباره در تثبيت هويت شيعيان آنجا كمك بسيار ميكند و طبيعتا در اين كار ما هم بايد با ظرافتي خاص عمل كنيم تا چنين كارهايي معناي برهم زدن نظم پذيرفتهشده در اين كشورها و دخالت در امور داخلي اين كشورها و ايجاد جنجال تلقي نشود. اين كارها با رعايتكردن تمام اين ملاحظات بايد انجام شودو از مراجع ميتوان اين انتظار را داشت. فراهمآوردن فضاي مناسب براي انتقال خواستهها و پرسشهاي شيعيان مناطق مختلف از سوي مراجع و انديشمندان هم يك نكته ديگر است كه ميتواند فوقالعاده اثرگذار باشد.
نسبت به اقشار ديگر كه در كارهاي فكري و انديشهاي فعاليت ميكنند، انتقال درست پرسشها يكي از موارد مورد توجه است كه مثلا به شكلهاي مختلف گفتاري و نوشتاري در اختيار افراد ميتواند قرار گيرد و به اين پرسشها جواب دهند، البته اين كارها پرزحمت است و ملاحظات جانبي سياسي و امنيتي دارد. همچنين بايد فضايي براي ارتباط يك شبكه اجتماعي براي ارتباط نخبگان كشورهاي شيعي با همديگر، توسط انديشمندان صاحب فضل و قابل اعتماد اين شبكه ايجاد شود و اين افراد با همديگر ارتباط داشته باشند.
ترجيحا بايد كارهاي پژوهشي زمينه اين ارتباط باشد يا مثلا در دانشگاهها بورسيه كردن شيعيان نخبه و جوانان نخبه و دعوت اينها و بورس كردن آنها در مراكز علمي ايران يك كار ديگري ميتواند باشد كه البته كم و بيش صورت ميگيرد ولي زمينه كار در اين باره بسيار زياد است. همچنين پژوهشگران غيرشيعي هم كه مايل هستند درباره شيعه تحقيق كنند و كم هم نيستند، (ما به كرات درخواستهاي اينگونه از خارج كشور داريم مثلاشخصي در اروپا دارد تحصيل ميكند و مشتاق است بر روي يك موضوع شيعي تحقيق كند)، مناسب است كه نهادهايي در كشور متولي حمايت از اينگونه افراد باشند، اگرچه ممكن است برخي از آنها بخواهند با انگيزه سياسي داخل كشور بيايند ولي يقين داريم تعداد ديگري هستند كه واقعا به دنبال كار علمي اند و به گـــونهاي كه اين آفت را هم در نظر بگيريم و در محدوده خاصي به اطلاعات دسترسي داشته باشند. اين هم يكي از كارهايي است كه ميتواند صورت گيرد، به هر حال مثالهاي زياد ميتوان بيان كرد و هر قشري و هر گروهي كار خودش را ميتواند انجام دهد و به هر حال بايد اينها را به شكل درست منتقل كرد تا اين كارها انجام شود.
نكته ديگر اين كه به هر حال پارهاي خامانديشيها و سادهانگاريها بايد مدنظر قرار گيرد كه از آن پرهيز شود و هشدار دادن نسبت به اينها هم وظيفه نخبگان جوامع شيعي است. فروغلتيدن در منازعات فرقهاي يك آسيب بسيار جدي است كه متأسفانه شاهديم كه در چندين سال اخير به آن دامن زده شده و كشاندن اين بحث به فضاهايي كه جاي طرح آن در فضاهاي عمومي نيست، مشاهده ميشود.
توسل به ادب شيعي كه امام صادق(ع) از شيعيانشان خواستند، موجب دوري جستن از اينگونه مباحث تنشزا ميشود. اهانت به مقدسات ديگر مذاهب يكي از اين موارد تنشزا ست و از جمله مواردي است كه شيعه را به گونهاي در معرض تهديد قرار ميدهد و نسبت به اين گونه موارد بايد هوشيار بود و از آنها پرهيز كرد.
نويسنده : سيدحسين امامي
منبع : روزنامه جام جم 09/11/1390
انتهاي پيام/
يکشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]