واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آمريكا و بحران ورشكستگي
گروه تحقيق و تفسير خبر- اعلام ورشكستگي مالي از سوي شركت "كداك" آمريكا و ادامه چالش هاي مالي در اين كشور حاكي از آن است كه نماد اقتصاد غرب در زنجيره اي از بحران هاي مالي تا ورشكستگي محصور شده است.
پس از آغاز بحران اقتصادي در آمريكا در سال2008، ورشكستگي شركت هاي آمركايي به واژه اي تكراري و فراگير تبديل شده است. چراكه دولت اوباما باوجود تزريق 600 ميليارد دلار به اقتصاد اين كشور نتوانست از ورشكستگي شركت ها جلوگيري كند. در اين زمينه "شركت كداك" از قديمي ترين و معروف ترين توليد كنندگان تجهيزات و مواد عكاسي در جهان، اعلام ورشكستگي كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانس پرس شركت كداك كه در دهه 1880 ميلادي تاسيس شد، به عنوان مخترع دوربين عكاسي دستي، پيشتاز بزرگي در اين صنعت بود. يكي از دوربين هاي توليدي كداك به عنوان مشهورترين شركت فعال در صنعت عكاسي در قرن بيستم از نخستين فرود انسان بر كره ماه تصوير برداري كرد.
كارشناسان اقتصادي بر اين باورند كه واكنش كند اين شركت به تحولات سريع و چشمگير صنعت عكاسي در دو دهه اخير، به خصوص پيشرفت دوربين هاي ديجيتال از عوامل اصلي ورشكستگي به شمار مي رود. در اين زمينه، "آنتونيو پرز" رييس و مدير عامل شركت كداك هنگام اعلام ورشكستگي گفت: "هيات مديره و تمام مديران بلندپايه شركت اتفاق نظر داشتند كه اين اقدامي درست و ضروري براي آينده كداك بوده است". كداك اخيرا تمركز فعاليتهاي تجاري خود را از دوربينهاي عكاسي به توليد چاپگرهاي كامپيوتر معطوف كرده بود تا افت سود خود را جبران كند اما اين تغيير استراتژي هم نتوانست به شركت كداك كمك كند تا از ورشكستگي فرار كند. اين شركت 19هزار كارمند دارد و اعلام ورشكستگي اين شركت بر سرنوشت شغلي آنها تاثير منفي گذاشته است. شركت كداك از سال 2003 تا كنون 12 كارخانه خود را تعطيل كرده است. در چنين چارچوبي اين سوال مطرح مي شود كه اساسا ورشكستگي چيست و ورشكستگي اين شركت ها مي تواند چه تبعاتي بر آينده اجتماعي و سياسي آمريكا داشته باشد؟
** ورشكستگي چيست؟
------------------------------
"ورشكستگي" در واقع واژه اي است كه قدمت آن به شكل گيري فعاليت هاي اقتصادي و بازار به معناي كلاسيك آن مي رسد . در ادبيات اقتصادي از واقعيتي به نام ورشكستگي با عباراتي مانند "وضع نامطلوب مالي"، "شكست اقتصادي" و يا "عدم قدرت پرداخت ديون" ياد مي شود. در تعريف كلي يك بنگاه زماني ورشكسته تلقي مي شود كه قدرت پرداخت بدهي هاي خود را نداشته باشد و يا نصف سرمايه اوليه خود را از دست داده باشد. علل و عوامل متعددي باعث مي شود كه يك بنگاه اقتصادي با وجود برنامه ريزي هاي گسترده دچار ورشكستگي شود. از جمله اين علل مي توان به ويژگي هاي نظام اقتصادي كه يك بنگاه در آن فعاليت مي كند، تغييرات در تجارت و انتقال سريع تقاضاي عمومي و بروز مشكلات متعدد در تامين مالي امور تصادفي مانند از بين رفتن كالا و سرمايه اشاره كرد. مهم اين است كه وضعيت يك واحد تجاري به طور ناگهاني و غيرمنتظره به ورشكستگي منجر نمي شود. اين پديده داراي مرحله نهفتگي است كه براي مدت مديدي قابل شناسايي نيست.
** آمريكا و بحران ورشكستگي
------------------------------------
آمريكا از زمان آغاز بحران اقتصادي در سال2008 تاكنون با وجود اعلام دولتمردان اين كشور مبني بر خروج از بحران، بحران هاي جديدي را تجربه كرده است. در اين ميان علاوه بر بحران مالي در بانك هاي آمريكايي، بحران ورشكستگي در شركت هاي صنعتي و تجاري نيز گريبانگير اين كشور شده است. به گزارش شبكه الجزيره و براساس گزارش رسمي دولت آمريكا، در 12 ماه سال 2011، ميزان اعلام ورشكستگي در اين كشور 8/13 درصد افزايش داشته است. معاونت اداري دادگاه فدرال آمريكا با انتشار اين گزراش، تاكيد كرد، از آغاز بحران مالي سال 2008 تاكنون بيش از 58 هزار شركت مالي و تجاري در آمريكا ورشكسته شدهاند. اين درحالي است كه باراك اوباما رييس جمهور آمريكا بارها مدعي شده كه نظام مالي اين كشور مرحله بحران مالي را پشت سرگذاشته است.
در واقع اعلام ورشكستگي شركت كداك بعنوان يكي از شركت هاي ريشه دار را مي توان پاياني بر ادعاي ثبات اقتصاد آمريكا دانست، چراكه پيش از اين نيز اقتصاد اين كشور پس از بحران سال مالي 2008 و تزريق منابع مالي از سوي دولت جورج بوش پسر با بحران ورشكستكي مواجه شد و بزرگترين شركت خودروسازي آمريكا به نام "جنرال موتورز" كه نماد صنعت اين كشور محسوب مي شد، پس از يك قرن فعاليت سرانجام با 172 ميليارد دلار بدهي اعلام ورشكستگي كرد.
چنين روندي نشان مي دهد بازگشت پذيري به ثبات اقتصادي در آمريكا به سختي امكان پذيرخواهد بود زيرا بيش از آن كه تبعات اقتصادي ناشي از بحران بر فضاي اين جامعه اثر داشته باشد، تبعات رواني آن تاثير گذار بوده است. دراين ارتباط، ظهور جنبش "تسخير وال استريت" بعنوان يك جنبش تحول گرا را مي توان از مصاديق اصلي تاثيرگذاري اين بحران بر نگرش هاي عمومي دانست.
**جمع بندي
------------------
در حالي بحران اقتصادي، مالي و ورشكستگي آمريكا همچنان ادامه دارد و شركت هاي تجاري و صنعتي اين كشور را به كام نابودي مي كشاند كه اين وضعيت تاكنون تبعات مثبت و منفي بسياري بر رويكردهاي سياسي و اجتماعي اين كشور داشته است. از يك سو، آمريكا با آغاز و ادامه بحران اقتصادي در اين كشور به اين نتيجه رسيده است كه ساختار اقتصادي به دليل ماهيت سرمايه داري ديگر قادر به پاسخگويي به مطالبات عمومي نيست و چالش هاي فراواني را براي ساختار عمومي ايجاد كرده است. از ديگر سو، با درك چرايي اين معضلات و با چرخش مطالبات اقتصادي به مطالبات سياسي، سياستمداران آمريكايي در تلاش هستند تا فضاي گفتمان سياسي در اين كشور را تغيير دهند. بنابراين به نظر مي رسد كه در چنين فضايي، ادامه ورشسكستگي شركت ها و خروج آنها از چرخه اقتصادي، علاوه بر گسترش بحران اجتماعي ناشي از اخراج نيروهاي كار و تعديل نيرو مي تواند موجبات بحران سياسي در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال2012 آمريكا را فراهم سازد.
تحقيق**2040**1599
انتهاي خبر / خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) / كد خبر 30783817
شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]