واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: فلسفه نگاري عاشورا، شبهات نقد مسيح انگاري حسين (ع)
فلسفه نگاري عاشورا، شبهات
نقد مسيح انگاري حسين (ع)
نقد اين ديدگاه
بر اساس اين نگرش، به ناچار بايد صفحه سياه و تاريك اين حادثه خوانده شود و فقط موضوع رثا وعزاداري مورد توجه باشد. (1) همچنان كه چنين باوري نسبت به نهضت عاشورا، منجر به مسخ كلي اهداف اين نهضت شده و قيام عاشورا به صورت سنگر گنهكاران و كفاره بد آنان جلوه مي كند، يعني امام حسين(عليه السلام)كشته شد تا گنهكاران از عذاب الهي بيمه شوند. (2) به تعبير ديگر، اين ديدگاه، يك برداشت اباحه گري است كه چكيده اش آن است كه نهضت حسيني قابل برداشت مكتبي نيست و نمي توان آن را الگو و اسوه قرار داد. گويا طرفداران اين نظريه با تحريف اين حادثه بزرگ و فلسفه پيدايش آن، مي خواهند عاشورا را در برابر اسلام ناب محمدي(صلي الله عليه وآله) قرار دهند و نشان دهند با يك گريه و برپايي ماتم براي سيدالشهدا(عليه السلام)، راه براي ارتكاب هر گناهي و خلافي باز است و با اين اباحه گري مطلق و رها، مي توان از زير بار هر نوع وظيفه و مسئوليتي شانه خالي كرد. از اين رو چنين بينشي، سبب طعن و استهزا درباره عزاداري شده است.
به تعبير برخي: "اين نظريه ماهرانه ترين حيله اي است كه با حفظ عظمت وجلالت حسين(عليه السلام)، شهادت او را پوچ وخالي از معنا و محتوا مي كند و در هر صورت جلادان كشنده حسين(عليه السلام) را هم تبرئه مي كند، چون آنها هم، نه به اراده و انتخاب خود، كه به مشيت الهي، براي اين كار از همان روز الست انتخاب شده اند و آلت اجراي اراده خداوند بوده اند و نيز همه جباران يزيدي و بيعت گيرهاي معاويه اي را براي هميشه از خطر عاشورا و خاطره حسين(عليه السلام)مصون مي سازد تا جهت شهادت را از مقابله با قدرت هاي جور و غصب، به سوي هيچ، بر ضد هيچ كس و هيچ چيز منحرف كنند."(3)
غافل از آنكه قيام امام حسين(عليه السلام) (چنانكه خواهيم نوشت) براي برپايي نماز و روزه و زكات و امر به معروف و نهي از منكر بوده است. حضرت قيام كرد تا اسلامِ ساخته و پرداخته امويان را به مردم معرفي كرده و بدعت هاي آنان را براي مردم نمايان سازد و مردم با اين كشتي نجات بخش، به سوي سنت واقعي و سيره و روش پيامبر
(صلي الله عليه وآله) حركت كنند، نه براي آنكه بدعتي نو دوباره ايجاد شود و شريعت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) منسوخ شده و به بوته فراموشي سپرده شود. حضرت قيام كرد تا دين زنده بماند و با عمل به احكام الهي، بساط گناه و منكرات از جامعه برچيده شده و روحيه تقوا ودين محوري در بين امت اسلامي زنده شود. او قيام كرد تا مردم از نافرماني خدا بيشتر بترسند واز آثار گناه كه در دنيا وآخرت
دامنگير گنهكاران مي شود، برحذر باشند. از اين رو گريه و عزاداري براي سالار شهيدان براي نگه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تأسي به آن امام همام، به ياد خداوند باشند و به برپايي فرايض و حدود الهي، هر چه بيشتر اهتمام ورزند.
بنابراين نتيجه چنين نگرشي به واقعه عاشورا آن است كه گريستن ها وگرياندن ها در عزاي حسين(عليه السلام) خود هدف نهضت عاشورا قلمداد شده و هدف اصلي فراموش شود. و مردم براي آنكه بهتر و بيشتر گريه كنند و دامن خود را از هرگونه گناه و پليدي شستشو دهند، در كنار روضه هاي صحيح، به روضه هاي دروغ و تحريف آميز و عزاداري هاي بي محتوا وگاه در تضاد با اهداف واقعي قيام امام حسين
(عليه السلام) نيز روآورند و نگاه آنان به حادثه عاشورا، به عنوان يك جنايت ومصيبت باشد، كه بايد براي آن گريه و عزاداري كرد. بدون ترديد با اين نگاه به نهضت كربلا، ديگر امام(عليه السلام)، قهرمان جاويدان و
بي بديل نيست، بلكه تنها مظلومي است كه بايد بر مظلوميتش گريست! ومرثيه سرايي كرد. به اين ترتيب شور وحركتي كه در اين حادثه وجود دارد، به خمودي وسكوت مي گرايد ونهضتي كه مي خواهد براي جباران تاريخ خطرساز باشد، عاملي براي تخدير جوامع شده و ستمگران يزيدي در طول تاريخ از خطر عاشورا وخاطره جان فشاني امام حسين
(عليه السلام) مصون مي مانند. از اين رو، اين ديدگاه يكي از بدترين نوع تحريف ها در زمينه هدف نهضت عاشوراست.
پي نوشتها:
1- مرتضي مطهري، حماسه حسيني، چ اول، قم، صدرا، 1365ش، همان، ج1، ص 127.
2- همان، ج3، ص 256.
3- علي شريعتي، حسين وارث آدم، چ نهم، تهران، شركت انتشارات قلم، 1380ش، ص 174
جمعه|ا|7|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]