واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: 400 هزار ساعت پرواز بر فراز انقلاب
دفاع- مجيد مهرابي:
برخي ميگويند ارتش در 2 سال آخر منجر به انقلاب، اساسيترين نقش را بازي كرد.
به غير از تعداد انگشت شماري از سران ارتش كه وابسته به رژيم پهلوي بودند، بدنه اصلي ارتش همگام و هم مسير با مردم، انقلاب را به سر منزل مقصود رساندند.
علاوه بر اين، ارتش بعد از ورود امام در تثبيت انقلاب نيز اصليترين نقش را بازي ميكرد. يگان هوانيروز ارتش در ختم غائله كردستان بهعنوان يكي از بازوهاي انقلاب عمل كرد. با امير سرتيپ كيومرث احدي، فرمانده هوانيروز به گفتوگو نشستيم و به بررسي نقش اين يگان در تحولات قبل و بعد از انقلاب پرداختيم.
وي در اين گفتوگو به بيان خاطراتي از ديدار مخفيانه جمعي از پرسنل هوانيروز با امام خميني در عراق ميپردازد.
كيومرث احدي همچنين نقبي ميزند بر نحوه مواجهه نيروهاي اين يگان با اغتشاشات سنندج و نحوه حضور هوانيروز در عملياتهاي 8 سال دفاع مقدس.وي ميگويد: در دوران دفاع مقدس بيش از 400 هزار ساعت پرواز عملياتي توسط يگان هوانيروز انجام شده و تجربهاي از اين جنگ حاصل شده است كه تثبيت انقلاب را رقم زد.
* يكي از يگانهايي كه در دوران انقلاب، هم در بحث هموار كردن مسير پيروزي انقلاب و هم در بحث تثبيت انقلاب، نقش اساسي ايفا كرد هوانيروز بود. بهطور واضح فعاليتهاي اين يگان و همگامي آنها با مردم در وقوع انقلاب، از چه زماني شروع شد؟
هوانيروز يكي از يگانهاي جوان ارتش است كه پيش از انقلاب در اصفهان تشكيل شد. در اين يگان تعداد زيادي مستشار خارجي بهمنظور آموزش كاركنان خلبان و فني گرد آمده و به لحاظ تجهيزات، وسايل زيادي را در اصفهان جمعآوري كرده بودند. در سال 56 ، يعني نزديك به يك سال قبل از انقلاب، ماموريتي را به هوانيروز ابلاغ ميكنند. طبق اين ماموريت قرار بوده تعدادي از نيروهاي ما از طريق عراق به سمت بلنديهاي جولان بروند. ايران در قالب گردانهاي حافظ صلح در آن زمان نيروهايي را به بلنديهاي جولان اعزامي كند. صحبتي كه من در اينجا ميآورم در حقيقت به نقل از كساني است كه در اين ماموريت حضور داشتهاند.
دو نفر از پرسنل هوانيروز در برگشت از اين ماموريت، طبق برنامه، يك شب در بغداد استراحت ميكنند. اين عزيزان از اين فرصت طلايي استفاده كرده و همان شب بلافاصله از بغداد به وسيله يك ماشين به سمت نجف حركت ميكنند. در حرم اميرالمومنين از يك طلبه آدرس منزل امام خميني(ره) را جويا ميشوند. به خاطر شرايط خفقاني كه وجود داشته، آن روحاني در جلو حركت كرده و اين دو نفر هم پشت سر ايشان حركت ميكنند تا به منزل امام ميرسند.
در جلسهاي كه گفته ميشود 45 دقيقه طول ميكشد، اين عزيزان درباره وضعيت ارتش و وضعيت كشور به حضرت امام خميني(ره) گزارشي ارائه ميدهند و در بازگشت هم تعدادي نوار و اعلاميه از دفتر حضرت امام دريافت كرده و با جاسازي در ميان وسايل خود، از نجف به بغداد و از بغداد به اصفهان ميآورند. هدفم از ذكر اين خاطره اين است كه پيش از انقلاب اكثريت قريب به اتفاق بدنه ارتش با انقلاب و با حضرت امام خميني(ره) هماهنگ بودهاند.
* از پرسنلي كه ميفرماييد در آن زمان در اين ماموريت حضور داشته و با امام خميني ديدار كردهاند ميتوانيد نام ببريد؟ خاطرتان هست؟
بله. سرهنگ پور جمعه و سرهنگ زماني كه الان هم در تهران هستند.
* اصفهان در زمان انقلاب يكي از مراكز اصلي خروش مردمي عليه رژيم پهلوي بود؛ با توجه به اينكه پايگاههاي هوانيروز در اين شهر قرار داشت، توضيحاتي درباره نحوه همگامي پرسنل هوانيروز با ساير مردم در تظاهراتها و اعتراضها ميفرماييد؟
به هر حال اصفهان در زمان انقلاب يكي از قطبهاي اصلي انقلاب بوده است. به خاطر ويژگيهاي خاصي كه ما در اصفهان داشتهايم حكومت نظامي در اين شهر 2 يا 3 ماه زودتر از ساير شهرها اعلام ميشود. دليل شروع حكومت نظامي، اين بوده كه تعداد زيادي از مردم به صورت راهپيمايي به منزل آيتالله خادمي ميروند و به خاطر درگيريهايي كه بين نيروهاي شاه و مردم پيش ميآيد در اصفهان اعلام حكومت نظامي ميشود. قبل از آنكه اين اتفاق بيفتد، در صبحگاهي كه در گروه چهارم پشتيباني اصفهان برگزار ميشود در 2 نوبت، پرسنل عليه حكومت وقت و عليه شاه شعار ميدهند بهطوري كه وضعيت صبحگاه به هم ميريزد.
از سوي ديگر بعد از آنكه حضرت امام خميني(ره) دستور تخليه پادگانها را هم دادند تعداد زيادي از كادر ما پادگانها را خالي كردند. تمام اين اتفاقات نشان ميدهد كه هوانيروز در سالهاي قبل از وقوع انقلاب در جهتي كه مردم سير ميكردهاند حركت كرده و ياري رسان مردم بوده و در اصل همگام با مردم بودهاند. از كساني كه من خاطرم هست سرهنگ داريوش فرهادي، شهيد عليرضا حراف كه بعدها در دفاع مقدس به شهادت رسيد، سرهنگ پورجمعه، كريم عابدي و تعداد زيادي از پرسنل هوانيروز به دستور امام پادگانها را تخليه كرده و در تمام راهپيماييها كه در آن زمان صورت ميگرفت، با مردم همگام ميشدند.
* بهنظر، يكي از مهمترين نقشهايي كه هوانيروز در بحث وقوع انقلاب بازي كرده جلوگيري از كودتايي بوده كه شايعه شده بودخسروداد، آخرين فرمانده هوانيروز، قصد راهاندازي آن را دارد؟
يكي، دوماه قبل از انقلاب روزنامهها نوشته بودند كه هوانيروز قصد راهاندازي يك كودتا را دارد. خسروداد، آخرين فرمانده قبل از انقلاب هوانيروز، از نفرات ذي نفوذ دربار بود و گفته ميشد قصد دارد با هليكوپترها كودتايي را عليه انقلاب راه بيندازد. وقتي اين صحبتها علني ميشود بخش اعظمي از پرسنل هوانيروز كه ارتباط خارج از پادگان را با انقلابيون داشتهاند تصميم ميگيرند تجهيزاتي مثل كبرا را كه توانايي تيراندازي نيز دارد دستكاري كنند كه اگر احيانا كودتايي كه از آن صحبت ميشده رخ داد، هيچكدام از اين بالگردها قادر به تيراندازي نباشند و مردم بيگناه آسيب نبينند.
2روز بعد از 22 بهمن هم كه انقلاب پيروز ميشود، يعني 24 بهمن بسياري از نقاط حساسي كه در استان اصفهان وجود داشته مثل ذوب آهن يا سد چادگان فعلي يا امكانات بسيار زيادي در شاهين شهر كه در دست هوانيروز بوده بدون محافظ ميماند. يكي از اقداماتي كه نيروهاي هوانيروز انجام دادند اين بود كه بلافاصله جمع شدند و نگهباني اين مراكز حساس را بهعهده گرفتند.
حتي تعدادي از اين نيروها با نيروهاي مركز توپخانه اصفهان همكاري كرده و حفاظت از تجهيزات اين مركز را هم بهعهده ميگيرند. آن زمان شايد بيش از 500 فروند بالگرد در اصفهان داشتيم و حفاظت از اين وسايل يكي از كارهاي اصلي هوانيروز بود. در خود اصفهان بعد از پيروزي انقلاب در محل ساواك اصفهان كميتهاي تشكيل شده بود كه اين كميته مسئوليت حفاظت از اماكن حساس و مهم را بهعهده گرفته بود. تعدادي از بچههاي هوانيروز از جمله شاهرخ آذين عضو اين كميته بودند و گاه همين بچههاي هوانيروز تا40 روز بدون اينكه به خانوادههايشان سر بزنند بهطور مداوم از اين اماكن حفاظت ميكردند.
* بعد از انقلاب چطور؟ به هر حال هوانيروز بهويژه در اوايل انقلاب و در ختم غائله كردستان نقش بسيار مهمي داشته است.
40 روز بعد از انقلاب، يعني دوم فروردين سال 58 پادگان سنندج شلوغ ميشود؛ يعني آن عناصر ضدانقلابي كه در منطقه كردستان جمع شده بودند و توطئه عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي شكل ميدادند قصد تصرف پادگان سنندج را ميكنند. در اين غائله نخستين سري بالگردهاي هوانيروز وارد سنندج ميشود.
اين بالگردها تعداد زيادي از فرماندهان و مسئولان را به سنندج ترابري ميكنند و در پادگان سنندج فرود ميآيند. ميخواهم بگويم هوانيروز جزو آن پيشگاماني بود كه چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب در متن حوادث و براي تثبيت انقلاب نقش اساسي داشتند. به اين ترتيب ماموريت رزمي هوانيروز از دوم فروردين سال 58 عملا آغاز شد و اين شروع كار بود. يك سال و نيم قبل از شروع جنگ، هوانيروز يكي از نيروهاي پا در ركاب نظام در منطقه كردستان بود.
در اين غائله تمام قصد استكبار اين بود كه در منطقه كردنشين تشنج ايجاد كند. در اين راستا نيروهاي مسلح بهمنظور حفظ كيان ايران اسلامي وارد ماجرا شدند تا غائله را ختم كنند. از آنجا كه اين مناطق صعب العبور بود، يك عده از اشرار با كمين در شيارها ميتوانستند يك ستون نظامي را در يك تنگه زمينگيركنند؛ به همين دليل وجود هوانيروز، كار نيروهاي مسلح را تسهيل كرد. قبل از اينكه نيروهاي پياده بخواهند از اين تنگهها عبور كنند، هوانيروز با قابليتهايي كه بالگردها داشتند، اين مناطق را پاكسازي كرد و دشمنان و عوامل خودفروخته را از بين برد.
* همين نقش را هوانيروز در عمليات مرصاد هم بازي كرد؟
به هرحال نقش هوانيروز پشتيباني از يگانهاي زميني است. بالگردها طوري طراحي شدهاند كه شما بتوانيد در مناطق سخت و غيرقابل عبور از آن استفاده كنيد. عمليات مرصاد هم يكي از عملياتهاي مشابه بود كه نيروهاي هوانيروز همانند گذشته بهمنظور پشتيباني از يگانهاي زميني وارد شدند و توانستند آن غائله را ختم كنند.
* و ميرسيم به نخستين رژه هوايي كه بعد از انقلاب توسط هوانيروز انجام شد. ماجراي آن رژه چه بود؟
اولين رژه هوايي بعد از انقلاب را هوانيروز در نيمه شعبان سال 58 انجام ميدهد. حساب كنيد چيزي نزديك به 4 يا 5 ماه از انقلاب گذشته و در نيمه شعبان سال 1358، حدود 40 فروند بالگرد از اصفهان پرواز كرده و در اتوبان تهران- قم (كه در آن زمان بهصورت امروزي نبوده) فرود ميآيند. در آن زمان از حضرتامام خميني(ره) دعوت ميشود.
ايشان تشريف ميآورند به منزل آيتالله اشراقي و در ايوان آن منزل قرار ميگيرند. مسئولان نظامي هم كه همراه حضرت امام بودهاند با اين وسايل پرواز ميكنند و از مقابل حضرت امام رژه ميروند. همزمان با اين رژه تعداد زيادي از پرسنل فني و پرسنل مركز توپخانه هم، رژه زميني را در همان نقطه انجام ميدهند. اين در حقيقت نخستين رژه هوايي بوده كه هوانيروز در مقابل حضرت امام خميني(ره) انجام ميدهد. همزمان با اين وضعيت، جنگ تحميلي شروع شد. اين جنگ در 31 شهريور 59 در شرايطي شروع شد كه هوانيروز به نوعي درگير ختم غائله غرب و شمال غرب بوده و استكبار، جبهه دومي را عليه جمهوري اسلامي باز ميكند.
تا آن زمان فقط در يك منطقه محدود بايد عمليات انجام ميشد ولي جنگ به سمت جنوب كشور هم كشيده شد؛ يعني از خرمشهر تا مرز ايران و عراق و تركيه كه در شمالغرب قرار داشت و تمام اين منطقه را بايد نيروهاي ارتش و سپاه پوشش ميدادند. بعد از اينكه اين قضيه شروع شد هوانيروز مسئوليت پشتيباني از نيروهاي ارتش را بهعهده گرفت. در دوران دفاع مقدس شايد بيش از 100 عمليات كوچك و بزرگ انجام شد و شما عملياتي را نميتوانيد نام ببريد كه هوانيروز در آن نقش نداشته و در پشتيباني يگانهاي نيروي زميني- چه سپاه و چه ارتش- قرار نگرفته باشد. در يك كلمه خلاصه عرض كنم كه هوانيروز خود را فدايي حضرت امام معرفي ميكند و جزو سربازان امام در تثبيت انقلاب قدمهاي اساسي برداشته است.
* به نقش هوانيروز در تثبيت انقلاب بهصورت كاملا مبسوط اشاره كرديد. هوانيروز در دوران جنگ تحميلي چه نقشي بازي ميكرد؟ نقش هوانيروز بهويژه در 3 عمليات خيبر، بدر و والفجر 8 كه در ماه بهمن رخ داده كاملا مشهود بوده است. در اين 3 عمليات هوانيروز چه تاثيري داشت؟
عملياتهايي در دوران دفاع مقدس صورت گرفت كه شايد نظير آن در هيچ جاي دنيا رخ نداده است. يعني بعد از اين همه مدتي كه از جنگ ميگذرد، نكات مبهمي در اين عملياتها براي دشمن وجود دارد كه هنوز دشمن نتوانسته به رمز اساسي اين موفقيتها دست پيدا كند. شما ملاحظه بفرماييد عملياتهايي مثل طريق القدس، بيت المقدس، فتح المبين، والفجر 8، كربلاي 5 و خيلي از عملياتهاي سنگين ديگر اتفاق افتاد و هوانيروز در حقيقت با انبوهي از وسايل از نيروهاي رزمنده پشتيباني كرد. بهعنوان مثال در طريق القدس يا بيت المقدس ما بيش از 100 فروند وسيله آورديم در اختيار نيروها گذاشتيم؛ يعني با 100 فروند بالگرد عمليات آزادسازي خرمشهر را در آن چهار قرارگاه صورت داديم.
پايگاههايي مثل پايگاه اصفهان، پايگاه كرمان و پايگاه مسجد سليمان مستقيما در اختيار عمليات قرار گرفت. با قدرت تمام و كمال و با شدت و حدت در پشتيباني از يگانهاي زميني، هوانيروز توانست عمليات را پشتيباني كند. بيشترين موفقيت ما در جبهههاي جنگ همين عملياتهاي عمده بود كه آمار زيادي از اسراي دشمن در اين عملياتها به دست آمد.
ما در دوران دفاع مقدس بيش از 400 هزار ساعت پرواز عملياتي انجام داديم و بزرگترين تجربه را در زمان جنگ به دست آورديم؛ تجربهاي كه شايد بتوان گفت به بهاي شهادت بهترين عزيزان اين يگان در راه انقلاب به دست آمد. ما اين تجربه را مفت به دست نياورديم؛ با خون بهترين عزيزان اين يگان صاحب اين تجربه شديم و به لطف خدا توانستيم اين تجربه را به نسل بعد از جنگ انتقال دهيم.
* انقلاب كه رخ داد به تبع وقوع انقلاب تحولاتي در سطح ارتش رخ داد؛ اين تحولات در سطح هوانيروز به لحاظ استعداد و تجهيزات چه بوده است؟
قبلا از انقلاب ما چيزي نزديك به 2000 مستشار خارجي داشتيم كه در منطقه اصفهان مشغول آموزش و تعمير و نگهداري بودند؛ در پايگاه كرمانشاه همچنين. كلا هر جايي كه به هرحال ما پايگاه داشتيم مستشاران خارجي حضور داشتند. زماني كه انقلاب پيروز ميشود اين مستشاران با اين تصور كشور را ترك ميكنند كه مطمئن باشيد دوباره بايد برگرديم و اين وسايل را براي ايرانيان آماده كنيم.
باور نميكردند كه اگر از اين ممكلت بروند متخصص ايراني و خلبان ايراني بتواند اين وسايل را آماده نگه دارد. خب با رفتن اينها در حقيقت آموزشها تا حدي قطع ميشود و تعمير و نگهداري دچار چالش ميشود ولي به لطف خدا با يك سازماندهي و با يك برنامهريزي، هوانيروز كار خود را انجام ميدهد، آموزشها را شروع ميكند و تعمير و نگهداري را انجام ميدهد و 8 سال جنگ را پشت سر ميگذارد. به جرات ميتوانم بگويم كه امروز آمادگي و توان رزمي هوانيروز از قبل از انقلاب خيلي بيشتر است، از هر نظر!
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]