محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855190680
آيتالله خاتمي در گفتگوي مشروح با فارس:ترفند دشمنان در دهه چهارم انقلاب شايعهسازي عليه روحانيت است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آيتالله خاتمي در گفتگوي مشروح با فارس:ترفند دشمنان در دهه چهارم انقلاب شايعهسازي عليه روحانيت است
خبرگزاري فارس: امام جمعه موقت تهران گفت: ترفند دشمنان در دهه چهارم انقلاب اسلامي شايعهسازي عليه روحانيت بخصوص چهرههاي سرشناس آنها و بزرگنمايي برخي نقاط ضعف و سرايت دادن آن به مجموعه روحانيت ترفند ديگر دشمنان است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس با توجه به فرا رسيدن سيامين سالگرد انقلاب اسلامي و لزوم بررسي دستاوردها و آسيبهاي روحانيت در دهه چهارم انقلاب به عنوان گروهي تاثيرگذار در پيروزي و تداوم آرمانها و ارزشها انقلاب اسلامي به سراغ آيتالله سيد احمد خاتمي امام جمعه موقت تهران رفتيم و با وي در اين خصوص به گفتگو نشستيم كه به شرح زير است.
فارس: به نظر شما زمينههاي وقوع انقلاب اسلامي در 30 سال گذشته چه بود و مردم بر اساس چه تحليلي به اين نتيجه رسيدند كه عليه ظلم و ستم رژيم گذشته دست به تظاهرات و قيام زده و رژيم را سرنگون كنند؟
*بايد گفت اساسيترين عامل انقلاب، مكتب اسلام، رهبري امام و همبستگي آحاد ملت بود و عملكرد 57 ساله رژيم سياه پهلوي خود زمينه ساز اين انقلاب شد.
براي تحليل درست انقلاب اسلامي بايد نگاهي به عملكرد 57 سالهي رژيم سياه پهلوي بيندازيم، به طور مختصر چند مشخصه از ويژگيهاي مشخص و بيترديد رژيم پهلوي به چشم ميخورد، در وهله اول اسلام ستيزي، دنياي استكبار با همان هدف كه آتاتورك را در تركيه سر كار آورد، 15سال بعد رضاخان را در ايران سر كار آورد تا با دين مبارزه جدي كند رضاخان هم اين زمينهها را داشت (زمينهي دينستيزي) پهلوي پدر و پسر دو روي يك سكه در دين ستيزي بودند. لكن پهلوي پسر در آغاز حكومتش قدرت آنچناني نداشت؛ لذا سيماي دين ستيزياش را قدري مخفي كرد بعد از رحلت مرحوم آيتا... العظمي بروجردي او هم سيماي دينستيزي خود را علني كرد. اين يك عملكرد 57 ساله رژيم پهلوي است.
در وهله دوم اسارت و بردگي اين رژيم، هم پهلوي پدر و هم پسر برده بيگانگان بود، شواهد مستند تاريخي هم گوياي آن است كه انگليس رضاخان را سر كار آورد و وقتي مدت مصرفش تمام شد او را بردند. پهلوي دوم را هم انگليس سر كار آورد. حسين فردوست مثل چشم و گوش شاه حساب ميشد. به دقت زمان روي كار آمدن و كيفيت روي كار آمدن محمدرضا پهلوي را در خاطرات خود گفته است و 57 سال كشور بزرگ ايران زيرسلطه بيرحمانه بيگانگان بود.
در وهله سوم مردم كه صاحب اختيار كشورند هيچ كاره بودند و بيگانگان همه كاره هيچ پست نان و آب داري نبود كه بدون نظر بيگانگان (در آغاز انگليس بعد آمريكا) به كسي داده شود.
در مرحله چهارم آزادي ستيزي خفقان و استبداد بيداد ميكرد. بخصوص شاه پس از سركوب كردن نهضت 15 خرداد حس ميكرد يكه تاز ميدان است و هر نغمه مخالفي را به شدت سركوب ميكرد. البته به وسيله زندان، شكنجههاي قرون وسطياي، تبعيد، اعدام و... اين 4 ويژگي با توجه به بافتي كه ملت ايران دارد اكثريت چشمگير ملت ايران مسلمان، مردمي، عزيز و سربلند هستند براي رژيم شاه مقدور نبود كه به سلطه جهنمي خود ادامه دهد. برخلاف تحليل كساني كه فضاي باز كارتر را موثر در انقلاب ميدانند من معتقدم كه اثرگذار اساسي در جرقه انقلاب آگاهي مردم بود مردمي كه جانشان به لب رسيده بود. از رژيم اسلام ستيز، آزادي ستيز، عفت ستيز، استقلال ستيز خسته شده بودند. البته نحوهي به دست آمدن آگاهيها شايسته تحليل بسيار است. من معتقدم روحانيت در اين اطلاعرساني مهم نقش عظيمي داشت. فرهنگ و مكتب امام آرام آرام جاي خود را باز كرد. با همهي خفقاني كه وجود داشت روحانيتي كه فرهنگ امام را پذيرفته بودند اعم از كساني كه درس امام را درك كرده و درك نكرده بودند، با آگاهيرساني ابعاد جنايات رژيم شاه را روشن كردند.
پيام امام را به اقصي نقاط كشور رساندند، بنابراين آگاهي كار خود را كرد هنر بزرگ امام راحل عظيمالشان را كه برترين نقش را در انقلاب داشتند، اين آگاهي را باور كرد و جان داد. عظمت مديريت امام عظمت زياد دارد اگر مديريت امام نبود توطئههاي زيادي انقلاب را در آغاز در نطفه خفه ميكرد در بين راه از بين ميبرد حتي طبق اسناد آمريكاييها در آستانه پيروزي انقلاب به كمك بعضي از ايادي داخليشان آماده كودتا بودند و پيشبيني كشتن بيش از يك ميليون نفر را كرده بودند (در همان بهمن ماه 57) بنابراين در تحليل درست از چرايي انقلاب بايد عرض كنيم كه كارهاي رژيم شاه، آگاهي مردم و هدايت و رهبري امام جرقه انقلاب را افروخت. جرقهاي كه تا سقوط رژيم سياه شاهنشاهي پيش رفت.
فارس: بعضي از نظريه پردازان انقلاب معتقدند انقلاب ريشه كارگري داشته است كارگران اطراف شهر و حلبيآبادها به خاطر فقر وارد شهر شدند و در تظاهراتها شركت ميكنند كه منجر به انقلاب ميشود بعضي افراد گروههاي ديگر را موثر در پيروي انقلاب دانسته و نقش روحانيت را كمرنگ ميدانند شما نقش روحانيت را در آن زمان در چه ابعادي موثر ميدانيد؟
*وقايع تاريخي وقايعي نيست كه به آساني قابل تحريف باشد خصوصاً مسئله انقلاب كه نسل انقلاب همچنان هستند. از آغاز پيروزي انقلاب تلاشهاي زيادي شد كه از انقلاب تحليل نادرست شود. در آغاز جريانهاي ماركسيستي كمونيستي تلاش داشتند ماهيت انقلاب را كمونيستي نشان دهند با همين تحليلها كه كارگرها و حلبي نشينها سهيم بودند.
اين تحليل غيرواقع بينانهترين تحليل است. فقط خودشان تحليل ميكنند و خودشان خود را تحسين ميكنند.
هيچ ناظر منصفي اينها را تائيد نميكند. چون جامعه شناسي و روانشناسي انقلاب به سه چيز رقم ميخورد؛ رهبري، همراهان و شعارهاي انقلاب، رهبري كه روشن است يك رهبري كاملاً ديني بود. من بر اين باورم كه اگر مجموعه كلمات امام به رايانه داده شود و دنبال كلمات تكرار شده بگردند بيشترين كلماتي كه امام تكرار كردهاند خداوند، اسلام و دين است.
رهبري اين انقلاب رهبري صد در صد ديني است و همراهان انقلاب، كساني كه جرقهي انقلاب را ميزدند در واقع در مساجد يا حسينيهها اين جرقهها زده ميشد چه بسا كارگران هم دراين مجالس شركت داشتند.
بنده به اندازه توان اندك خود و با توجه به اينكه قبل از انقلاب هنوز به سن قانوني زمان طاغوت هم نرسيده بودم سخنراني ميكرديم، سخنرانيهاي انقلابي و تحت تعقيب هم بودم با اينكه ميگفتند به زير 18 سال كاري ندارند اما تحت تعقيب بوديم، ميديدم انقلابيون، مسجديها، عزاداران و حسينيهايها هستند، خاطرم هست به يكي از شهرهاي خوزستان رفتم يك سخنراني آتشين عليه طاغوت ايراد كردم مجلس به گونهاي شد كه از پاي منبر شعار مرگ بر شاه آغاز شد و ادامه سخنراني ميسر نشد مردم به خيابان ريختند و تظاهرات كردند كه با تيراندازي مأموران رژيم يك نفر به شهادت رسيد. روز بعد تشييع جنازه بود. شهيد را به مكان مقدسي كه بزرگان و شهدا را دفع ميكردند آوردند. من به شدت تحت تعقيب بودم، ميگفتند اين سيد كيست كه آمده شهر را شلوغ كرده. من با لباس شخصي در مراسم تشييع جنازه آن شهيد شركت كردم ديدم الان وقت افشاگري رژيم شاه است. بايد از اين شهيد و اين مراسم استفاده شود اما كسي وجود ندارد كه دل را به دريا بزند و حرفي بزند.
آمدم به يكي از روحانيون محترم گفتم 10 دقيقه لباستان رابه من عاريت بدهيد شايد ايشان هم نميدانست كه سخنران پاي منبر من بودهام لباس را عاريت كردم باز در تشييع جنازه هم سخنراني كريم ديدم حسين حسين گوها هستند كه جرقه بر ميافروزند.
فارس: آن زمان چند سال داشتيد؟
* سال 1356 بود 17 ساله بودم، شعارها در آن زمان استقلال آزادي جمهوري اسلامي، سكوت هر مسلمان خيانت است به قرآن و در مجموع شعارهاي اسلامي و قراني مطرح بود. پس بيرنگترين تحليل، تحليل ماركسيستي از انقلاب است.
برخي از ليبرالها از انقلاب تحليل ليبراليستي ميدادند. رئيس دولت موقت آن روز ميگفت خفقان و آزادي ستيزي شاه، رهبر انقلاب شد. يعني تمام انقلاب را به آزادي تنها گره ميدادند. در حاليكه ميديديم امام و مردم ميگفتند حكومت اسلامي، جمهوري اسلامي. اين واقعيت تاريخ است كه تا آخر هم ليبرالها در سقوط رژيم شاه همراه امام نشدند.
اين عين فرمايشات امام است كه اينها حتي در پاريس آمدند باز به امام گفتند، شاه باشد سلطنت كند و حكومت نكند؛ امام فرمود شما هم به ايران برويد به همراه مردم بگوييد مرگ بر شاه، شاه بايد از بين برود.
تحليل ليبراليستي از انقلاب هم تحليل نادرستي است.
انقلاب اسلامي انقلابي بود كه بر شالوده دين شكل گرفت. به عنوان كسي كه با چشم باز در انقلاب بودم و حوادث را دنبال ميكردم عرض ميكنم.
مردم هم ميدانستند چه نميخواهند و هم ميدانستند چه ميخواهند برخلاف تحليل بعضيها كه گفتهاند مردم ميدانستند چه نميخواهند اما نميدانستند چه ميخواهند.
مردم جمهوري اسلامي را ابراز كردند. مفهوم آن هم روشن است در چارچوبهي دين جمهوريت را ميخواستند. هماني كه مقام معظم رهبري از آن به مردم سالاري ديني تعبير كرد.
پس اين انقلاب انقلاب اسلامي است. راجع به نقش روحانيت بايد عرض كنم كه واقعيت اين است كه براي سقوط رژيم شاه همبستگي ملي شكل گرفت همه اقشار آمدند. از آموزش و پرورش گرفته تا ادارات، بازاريها، كشاورزان، برخي از روشن فكران، اگر اين همبستگي ملي شكل نميگرفت انقلاب پيروز نميشد آن چنان كه در نهضت 15 خرداد مردم به صحنه آمدند اما همبستگي ملي شكل نگرفت. در سال 57 همبستگي ملي مشكل گرفت. سخن اين است كه نقش اسامي را در اين همبستگي ملي چه جرياني داشت.
ما مدعي هستيم كه روحانيت نقش اساسي را داشت روحانيت حلقه وصل تمام اقشار ملت بود.
به رهبري امام راحل عظيمالشان، روحانيت به منزلهي نخي بود كه دانههاي تسبيح مردم را به هم وصل ميكند امام دستور ميداد. روحانيت هم مثل يك سرباز خود را ملزم به اجرا ميدانست، بدون هيچگونه تعصب صنفي حرف من اين است؛ اگر روحانيت به عنوان حلقه وصل نبود اين همبستگي ملي شكل نمي گرفت اينكه مي بينيد بعد از پيروزي انقلاب روحانيت از جمله محورهاي اساسي بود كه دشمن به مقابلهاش برخاست. به خاطر قدرت روحانيت در حال حاضر نيز روحانيت حلقه وصل ملت هستند اگر به صحنه بيايند مردم را هم به صحنه ميآورند در حوادث مختلف هم ديدهايم نتيجه آنكه ما بايد حضور همهي اقشار را به عنوان يك واقعيت در انقلاب ببينيم اما بيانصافي است كه نقش برجسته روحانيت را ناديده بگيريم.
فارس: در سه دهه گذشته مردم و روحانيت طبق معيارهايي دست به مخالفت با رژيم طاغوت زدند فكر ميكنيد در دههي چهارم انقلاب وظيفه مردم و روحانيت براي حفظ ارزشهاي 30 سال گذشته چيست؟
*مقام معظم رهبري فرمودند "دههي چهارم انقلاب دهه پيشرفت و عدالت است " به هر حال سه دهه از انقلاب گذشت. سه دههاي كه همراه با موفقيتهاي بسيار درعرصههاي مختلف بوده است آن چه را كه شعار انقلاب بود يعني استقلال به تمام معنا به دست آمد به حمدا... آزادي هم به تمام معنا به دست آمد. اما ميدانم اگر من اين جمله را بگويم بلافاصله بعضي افراد بعضي دستگيريها را مطرح ميكنند ولي ما يك حرف عقلايي داريم هيچ نظامي در برابر براندازان دست رو دست نميگذارد نظام علوي در مقابل براندازان دست روي دست نگذاشت خوارج نهروان تا وقتي حرف ميزدند مولا كاري به آنها نداشت اما فرمود "ان افسدو اقاتلناهم " اگر با نظام علوي درگير شوند با آنها ميجنگيم.
آزادي تحقق يافت جمهوري اسلامي هم محقق شد نشان جمهوريت اسلامي اين است كه در تمام 30 سال انقلاب حداقل 30 بار انتخابات داشتيم. معمولاً در اين آمار انتخابات مرحله اول در نظر گرفته ميشود و انتخابات ميان دورهاي به حساب نميآيد.
در طول اين 30 سال شعارهاي اصلي انقلاب تحقق يافت البته وجود برخي نارساييها انكارپذير نيست اما بايد توجه كنيم انقلابي كه با آن همه دشمن و بدخواه خارجي طرف است بايد نارساييها داشته باشد البته برخي سوء تدبيرها و سوءمديريتها غير قابل انكاراست. براي دههي چهارم چند كار اساسي لازم است، بايد آموزش پرورش، صدا و سيما براي معرفي انقلاب به نسل به ميدان آمده تلاش بيشتري كنند بايد بگويند تبديل دولت نبود تحول همهجانبه بود. متاسفانه آنچه تاكنون كار شده در خور شأن اين انقلاب نيست بايد بيشتر به طور مستند بپردازند تا نسلهاي بعدي جايگاه خود را بشناسند و بدانند اين نعمتها چگونه به دست آمده است.
در مرتبه بعد به فضل خدا دههي چهارم ميتواند دههي تثبيت قدرت جهاني انقلاب بزرگ اسلامي ما باشد اينكه ايران اسلامي قدرت بزرگ منطقهاي است جاي انكار ندارد همه كشورهاي همسايه ميدانند كه با همسايه قدرتمند طرف هستند. همسايه قدرتمندي كه قدرتش را در مسير خير و صلاح همسايهها به كار ميگيرد. آمريكاييها تلاش مضاعف در عرصه ايران هراسي دارند. بخصوص در مورد همسايههاي ايران سران كشورهاي همسايه وقتي در جلسه خصوصي با مسئولين ما قرار ميگيرند به صراحت ميگويند كه ما از سوي شما احساس نگراني نميكنيم اما آمريكاييها مدام تحريكمان ميكنند. من معتقدم به فضل خداوند با مقاومت ملت در عرصه انرژي هستهاي، تثبيت اين مسأله همراه خواهد شد با قدرت جهاني شدن ايران اسلامي اگر دشمنان بتوانند اين حق مسلم قانوني را از ملت ايران بگيرند اين آغاز مراحل ديگر ذلت است.
شنيدم برخي منتصبين به جريانهاي اصلاحطلب گفتهاند اگر ما قدرت را در دست بگيريم غنيسازي را تعليق خواهيم كرد. اين اظهارنظر، اظهار نظري نپخته و ذليلانه است. نپخته به اين دليل كه آنها يا نميفهمند يا خود را به ناداني ميزنند كه شخص مقام معظم رهبري در عرصههاي كلان تصميمگيرنده اصلي است نه دولتها كه با تغيير دولت سياستهاي كلان عوض شود. آن چنان كه در مسئلهي آمريكا تصميم گيرنده شخص مقام معظم رهبري است و نه دولتها. گويندهي اين سخن حتي از قانون اساسي هم مطلع نيست قانون اساسي سياستگذار كلان كشور را مقام معظم رهبري و ولي فقيه ميداند اما سخن ذليلانهاي به اين دليل كه اگر دشمن يك گام جلو بيايد گامهاي ديگر را هم جلو ميآيد. اگر در اولين قدم دشمن را شكستيم، قدمهاي بعدي هم جرات نخواهد كرد جلو بيايد.
ما اميدواريم در دههي چهارم انقلاب ملت ايران با مقاومت خود به تثبيت بيشتر زحمات 30 ساله برسند.
با تثبيت بيشتر انقلاب اسلامي انشاءا... مطمئن باشيم خيزشهاي اسلامي جهاني هم گستردهتر خواهد شد. نقشي كه روحانيت ميتواند در اين عرصه داشته باشد آن چنان كه در سه دههي گذشته، چند نقش اساسي است كه تحكيم مباني اعتقادي و ارزشي اسلام و روحانيت در اين عرصه بايد كار و تلاش بيشتر داشته باشد. بنده به عنوان يك روحاني كه از راه خود راضي هستم و به اين لباس افتخار ميكنم معتقدم از رموز پيروزي انقلاب ارتباط چهره به چهره روحانيت با مردم است اين ارتباط بايد تقويت شود. منبر، برنامه عمومي تلويزيوني و راديويي و سخنرانيها مفيد، خوب و لازم است اما كافي نيست روحانيت براي جمعهاي سينفري و چهلنفري برنامهريزي كنند شبهات شان را برطرف كنند بحث و گفتگو كنند.
اين ارتباط چهره به چهره روحانيت با مردم در عرصه تبيين دين بايد از نظر كمي و كيفي گسترش پيدا كند، صبغه مردمي بودن روحانيت بايد حفظ شود اين صبغه سبب ميشود مردم روحانيت را ملجأ ببينند.
درست است كه حفاظت براي حفظ سرمايههاي انقلاب لازم است اما با توجه به ضرورت انقلاب معتقدم بايد در حد ضرورت اعمال شود و حتي الامكان تدبيري چيده شود تا راه مردم براي آمدن نزد امام جمعه و ديگر روحانيون باز باشد كه صحبت كنند در دل كنند. بنده سخت معتقد به ارتباط چهره به چهره روحانيت با مردم هستم. دبيرخانه شوراي سياست گذاري ائمه جمعه بايد به اين سمت برود ائمه جمعه را تكليف كنند كه جلسات سي چهل نفري از تاثير گذاران داشته باشند. معلمين، مديران و دانشجويان تاثير گذارند.
هر امام جمعهاي كه بيشترين ارتباط چهره به چهره را برگزار كرد امتياز دارد. امام جمعه نمونه را كسي معرفي كنند كه بيشترين ارتباط چهره به چهره را برقرار كرده است.
من نميگويم در حال حاضر اين ارتباط وجود ندارد اما در دهه چهارم بايد به عنوان جريان باشد. امام جمعه محترم بايد حتيالامكان امور اجرايي را كم كنند و به امور فرهنگي بپردازند. كارهاي فرهنگي فقط دعوت خبري و دعوت خطيب نيست. اينها خوب بايد باشد. اما خود روحانيون هر شهر و هر منطقه كار اساسي را صورت ميدهند بايد براي تمام اقشار برنامه داشت.
چه بسا معلمين يك شهر زياد است،10 جلسه زمان لازم است. در حد امكان برنامهريزي كنند در جلسه بايد معارف، شبهات سياسي مطرح شود با حوصله حرفها را بشنوند و با حوصله جواب دهند. مسئلهي نهادينه كردن بيشتر قانون در كشور در دههي چهارم يك ضرورت است، اين نياز به كار درازمدت دارد. هنوز هم ميبينيم بعضيها به قوانين احترام نميگذارند. به عنوان نمونه همين قوانين راهنمايي رانندگي بعضي دوستان ميپرسند چطور است كه مردم كشورهاي غربي كه به دين پايبند نيستند اين قدر قانونگرا هستند؟ ما كه به دين پايبند هستيم اين قانونگرايي را نداريم؟
تحليل من اين است، به دليل اينكه 57 سال بر اين كشور رژيم طاغوت حاكم بوده در طول اين مدت به مردم ميگفتيم حرف طاغوت را نشنويد. عملاً ميگفتيم قانون اينها را بشكنيد. حالا انقلاب شده از آغاز انقلاب ما بايد در جهت قانون مداري برنامهريزي ميداشتيم. اگر بخواهيم به پيشرفت و عدالت برسيم بايد عرصه قانون مداري را به عنوان يك فرهنگ در جامعه جا بيندازيم. مطئناً پيشرفت و عدالت منهاي قانون مداري امكانپذير نيست.
علت محدثهي انقلاب علت مبقيه انقلاب است، يعني همان چيزهايي كه انقلاب را به وجود آورد ميتواند انقلاب را ادامه دهد. اسلام را مكتب را، دين را بايد در عمل عزيز گردانيم.
به هيچ نحوي نه مسئول و نه غيرمسئول اجازه عبور از دين را به خود ندهند. دين بود كه انقلاب را به وجود آورد. مسئلهي ولايت و رهبري مسئله مهمي بود. قبل از قانون اساسي و انتخابات مردم ما به ولايت فقيه راي دادند. امام ميفرمود تظاهرات، تحصن و اعتصاب كنيد مردم هم گوش ميدادند.
همبستگي ملي و وحدت بسار مهم است وحدت با شعار به دست نميآيد. وحدت با چند چيز به دست ميآيد، تحمل همديگر باور كنيم كه آزادي يعني اختلاف سليقه و اين اختلاف سليقه نياز به تحمل دارد، برخوردهاي منطقي منصفانه داشته باشيم. انصاف بايد به عنوان يك ارزش جا بيفتد. خوبي را از هر كس ديديم تجليل كنيم بدي را مورد نقد قرار دهيم، پرهيز از برخوردهاي هتاكانه، منطق ما ميگويد حتي به بيدينها هم دشنام ندهيد.
شعار مرگ بر آمريكا مرگ بر اسرائيل فحش نيست اعلام موضع است. در قرآن هم داريم، "الا لعنت ا... علي القومالظالمين "، بايد اصولي را كه مقام معظم رهبري فرمودند در نظر داشته باشيم و آن اينكه قانون اساسي، ولايت فقيه، خط امام، محورهاي اصلي جريان خودي است از كسانيكه در اين چارچوبه بودند بخواهيم در بحثهاي كلان همبستگي ملي به صحنه بيايند. چرا ميگويم كلان؛ چون طبيعي است كه در بحثهاي مياني و يا خرد اختلاف سليقه وجود دارد انكارناپذيراست. بايد در دههي چهارم انقلاب تلاش كنيم اختلاف سليقه منجر به تفرقه نشود محور اساسي كه ميتواند در وحدت اثرگذار باشد پذيرش عملي ولايت فقيه است.
فارس: در دهه چهارم انقلاب روحانيون بايد به چه آسيبهايي توجه كنند؟
* در اينكه روحانيت به عنوان يك جريان تاثيرگذار اساسي در انقلاب بوده و هست جاي انكار نيست. روحانيت به عنوان سرمايهاي نفيس براي نظام و انقلاب است. اگر خداي نكرده مشكل پيش بيايد باز همين روحانيت است كه حلقه وصل ملت است براي هر گوهر نفيسي خطر دزديدن و آسيب ديدن وجود دارد، ما بايد با اين نگاه سراغ آسيبها برويم.
يكي از آسيبهايي كه ميبينيم جريان روشنفكري بيمار (نه روشنفكري سالم) است كه حرف جدايي دين از سياست را ميزند. البته اين جريان در كل كشور مشغول كار است. در عرصه روشن فكري به صورت سكولاريسم خود را نشان ميدهد جدايي دين از حكومت در عرصه متدينين با تحجر خود را نشان ميدهد. به عنوان نمونه در برخي مجالس عزاداري بعضيها كه با انقلاب ميانه ندارند دنبال آخوند و مداح ضد انقلاب يا بيتفاوت ميگردند و به صراحت ميگويند اسمي از انقلاب و نظام نياوريد. اين ريشه در همين جريان دارد. من نگران اين جريان هستم كه خداي ناكرده در قشري از روحانيت اثر بگذارد. الان ما احساس نميكنيم چنين تاثيري گذاشته باشند اما به صورت خيلي مرموز و خيلي غيرمحسوس حركت ميكنند تا بتوانند آرام آرام اين جريان را جا بيندازند.
در اين جهت برخي از جريانهاي ضدنظام هم بيتاثير نيستند خودشان هم ابراز كردند كه ما بايد روحانيت را به بيتفاوتي بكشيم از بي تفاوتي به ضد انقلابي كشيدن كار سختي نيست. اين يك آسيب است كه به حمدالله تاكنون اتفاق نيفتاده، اما مي تواند هشدار باشد. آسيب دوم كه هميشه براي روحانيت بوده و است آن است كه خداي ناكرده تجملگرايي در زندگي روحانيت بخصوص روحانيون سرشناس بيايد. اين واقعيتي است كه مردم روحانيت را به سادهزيستي ميشناسند حتي روحاني كه وضع مالي خوبي دارد از پدرش به ارث رسيده او براي حفظ زي روحانيت نبايد وارد عرصه تجملات شود كاخ ساختن در شأن روحانيت نيست، سوار ماشين گرانقيمت شدن در شأن روحانيت نيست مردم ما تنگ نظر نيستند اما از يك روحاني انتظار ندارند ماشين 50 ميليوني سوار شود در حاليكه ميتواند ماشين ارزان قيمت سوار شود. اين فرهنگي است كه امام و مقام معظم رهبري مردم را با آن تربيت كردند. هم امام و هم مقام معظم رهبري در نهايت سادهزيستي بوده و هستند.
سومين آسيب فراموشي نقش و وظيفه اساسي روحانيت كه همان گسترش معنويت و اخلاق است ميباشد. قبل از انقلاب حداكثر جايگاههاي روحانيت منبر و محراب و حوزه علميه و تاليف كتاب بود. بعد از انقلاب حوزههاي فراوان ديگري به وجود آمد روحانيت در دانشگاهها و ارتش حضور پيدا كردند در سپاه، نيروي انتظامي، آموزش پرورش، دستگاه قضايي حضور يافتند. اين چيزي است كه انقلاب آن را ميطلبيد. عزيزاني كه رفتند خدمت كردند اما آنچه كه مهم است اين است كه اين عزيزان روحاني در بدنه اداري روحانيت و معنويت را به اين نهادها ببرند كه بردهاند طبق همين مقدار معنويت كه وجود دارد نميتوان اين حضورها را بيتاثير ديد اما حرف من اين است كه اين آفت كه يك روحاني كه او را به يك نهاد اداري آوردهاند اداري شود و روحانيت خود را فراموش كند.
از آنها انتظار نيست كه مثل ديگر اداريها اداري شوند انتظار اين است كه روحانيت خود را همراه با معنويتي كه اين مجموعه دارد به آنجا بكشند. اين آفت است اگر جوان ما ببيند خداي ناكرده آقاي روحاني مثل آقاي رئيس، آقاي معاون، جناب سرتيپ، جناب سرلشكر با او رفتار ميكند معنويت هدف اساسي حضور روحانيت در اين جمعها بوده كه بايد حفظ شود.
آسيب ديگر روحانيت از ناحيه وابستگان است، وابستگان يعني همسر، فرزندان، دامادها، مسئولين دفتر و امثال اينها، برخي از آسيبهايي كه روحانيت در طول اين 30 سال ديده از اين مقوله است. چه بسا بزرگي در نهايت قدس و تقوا بوده اما دقت ويژه بر فرزند يا اعضاي دفترش نداشته. سرانجام مسايلي پيش آمده كه در نهايت آبروي روحانيت در آن منطقه رفته است.
روحانيون معزز بدانند كه چه بخواهند چه نخواهند نميتوانند خود را از فرزندانشان از بستگانشان از مسئولين دفاترشان جدا ببينند. سخن اين است كه نظارت و مراقبت دقيق برعملكرد آنها داشته باشند. اگر نظارت و مراقبت كردند و خداي نكرده فرزند يا عضو دفترشان متخلف درآمد از متخلف حمايت نكنند. حضرت نوح (ع) تلاش خود را ميكند اما سرانجام پسرش ناخلف ميشود. او از پسر ناخلف خود حمايت نميكند.
اين يك آسيب است كه يكي از وابستگان يك مسئول (چه روحاني چه غير روحاني) متخلف درآيد و از او حمايت كند. "رب بما انعمت علي فلن اكنون ظهيرا للمجرمين "خدايا به خاطر نعمتي كه به من دادي من كمك كار مجرمين نباشم؛ مجرم هر كه هست بايد به مجازات كارهاي خود برسد.
چه بسا چيزي حلال است اما ارتكاب اين حلال هم سبب ميشود براي آن جوان در مورد روحانيت ذهنيت بدي پيدا شود نبايد اين كار را انجام دهند ما بايد مراقب دين مردم باشيم. برخي ارتباط برقرار كردنها، با پول دارهاي بدنام برخي پول گرفتنها، پول دادنها هم آسيبهايي بوده كه كم و بيش شاهد آن بوديم.
فارس: در دهه چهارم انقلاب فكر ميكنيد دشمنان چه ترفندهايي براي جدايي مردم از روحانيت به كار گيرند؟
* ترفندي كه تاكنون به كار گرفتهاند، شايعه سازي عليه روحانيت بخصوص چهرههاي سرشناس روحانيت، اخيراً شنيدم سايتي احداث شده فقط با اين هدف كه با شايعهسازي چهرههاي سرشناس روحاني و غير روحاني را خراب كنند. بخصوص در عرصههايي كه مردم حساس هستند.دقيقاً شايعات را در اين عرصه ايجاد ميكنند. يا در عرصه مسايل مالي انتظار ندارند روحاني كاخنشين باشد؛ شايعات را در اين عرصه ميسازند و دهان به دهان پخش ميكنند دشمنان اين ترفندها رابه كار گرفته و خواهند گرفت.
در وهله بعد آنان بدنبال بزرگنمايي نقاط ضعف، هر قشري نقطه ضعف دارد غير معصومين همه نقطه ضعف دارد. بزرگنمايي برخي نقاط ضعف و سرايت دادن آن به مجموعه روحانيت ترفند ديگر دشمن است.
فارس: به نظر شما روحانيون ميتوانند از چه دستاوردهايي براي حفظ ارزشها استفاده كنند؟
* در يك كلام روحانيت بايد بداند كه در بهار با نشاط كار فرهنگي است، جملهاي را از مرحوم علامه عسگري بيان ميكنم. ايشان اين مطلب را خصوصي در جمع دو نفري در مكه به ما گفت كه تشيع در دو دوره دراوج نشاط بوده يكي در دوره علامه مجلسي و ديگري در دورهي انقلاب اسلامي، در دوره انقلاب اسلامي اين نشاط بينظير است.
آن چه را كه بايد بدان توجه كنيم اينكه بايد قدر اين نعمت ارزشمند را بدانيم نعمتي كه به بركت انقلاب و به بركت خون پاك شهدا به دست آمده روحانيت تمام توان خود را به كار ببرد درعرصه نشر اسلام ناب، با همهي كارهاي ارزشمندي كه تاكنون صورت گرفته هنوز يك تفسير مخصوص نوجوانان نداريم هنوز يك تفسير مخصوص جوانان نداريم هنوز يك دوره كتاب درسي جامع در سيره امامان نداريم. در دههي چهارم انقلاب قطعاً بايد خلاءها را پر كنيم الان وقت نشر معارف قرآني است براي همهي اقشار مختلف چون به حمدا... بستر كار فراهم است. الان زمان نشر اخلاق و ارزشهاي اسلامي است زمان نهادينه كردن اين ارزشها است. فصل، فصل قدر دانستن است بايد نهاد روحانيت به فكر استفاده از اين فرصت الهي استفاده كند امير مومنين فرمود: فاغتنم الفرص و انها تمر مرالسحاب. از فرصتها استفاده كنيد كه اينها مثل ابر ميگذرند.
*گفتگو ار مرتضي بيات
انتهاي پيام/
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]
-
گوناگون
پربازدیدترینها