واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ماجرای یك دبیرستان غیر انتفاعی دخترانه است كه مدیرش خانم مجردی است كه در دهه 30 زندگی دو افتخار بزرگ دارد: اول اینكه بالاترین آمار قبولی دانشگاه را مدرسهاش دارد و دوم اینكه پای هیچ مردی.... به فروش این فیلم خیلی امیدوارم همیشه برای خودم هم جای سوال دارد كه چرا فیلمهای طنز در بخش جایزه هیچگاه جدی گرفته نمیشوند در حالی كه ساختن یك فیلم طنز خوب به مراتب سختتر از گونههای دیگر سینمایی است و پیچیدگیهای زیادی دارد اما با همه این شرایط امیدوارم هیات داوران از این فیلم استقبال كنند... زمانی وجود دارد كه تو به عنوان كارگردان انتخابهای ویژهای نداری و درست آن موقع است كه تلاش میكنی شكل جدیدی را ایجاد كنی و به همه بگویی این فرمت مال من است. تیم بازیگران «ورود آقایان ممنوع» بیشتر تركیبی از این دو بود. از سریال «مسافران» بود که توجهات به هوش و سلیقه بالای رامبد جوان معطوف شد. پس از استقبال گسترده از فیلم «پسر آدم و دختر حوا» رامبد جوان پشت دوربین سومین اثر سینمایی خود رفت تا پروژهای به مراتب سختتر را به سرانجام برساند. شنیدهها حاکی از آن است که «ورود آقایان ممنوع» قدمی رو به جلو در کارنامه هنری رامبد جوان است. به مناسبت حضور فیلم «ورود آقایان ممنوع» در بخش مسابقه سینمای ایران گفتوگویی را با این کارگردان طناز انجام دادیم: به عنوان اولین سوال می خواستم نظرت را درباره جشنواره فیلم فجر بدانم. از نظر رامبد جوان جشنواره فجر چگونه جشنوارهای است؟ جشنواره فیلم فجر اصولا چیز واجبی است! چون آدمها نیاز دارند به تشویق، دیده شدن، محاسبه شدن و البته به داوری، كه شرط این داوری در درست بودن و كارشناسانه بودن آن است و با همه این تفاسیر اگر جشنواره نباشد هیچ چیزی فایده ندارد! میخواستم یك تحلیل نسبی از مشكلات این جشنواره برای ما ارائه بدهید؟ از معایب جشنواره میتوانم به عنصر غافلگیری اشاره كنم! یعنی ما عادت كردیم كه هر سال غافلگیر بشویم و این هیچ ربطی به مدیریت و یا وزیری كه عوض میشود، ندارد. بلكه جشنواره یك رویداد تكلیف روشنی است. سوال من این است كه آیا در 30 سال گذشته سالی بوده كه با تعویض مدیر جشنواره نیز برگزار نشود؟ پاسخ خیلی روشن است: خیر. پس جشنواره یك مكانیسم كاملا مشخص و روشن است كه هیچ ربطی به آمدن و رفتن فلان آقا ندارد. فقط شاید كمی در سیاست گذاریها تغییر اعمال شود. امیدوارم روزی وضعیت برگزاری جشنواره مشخص شود و ما از فردای اختتامیه جشنواره امسال شاهد برنامهریزی برای جشنواره سال بعد باشیم تا به یكباره مثل هر سال غافلگیر نشویم. مشكلات موضوعی نداشته باشیم، مشكلات فنی در حین برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه و همینطور نحوه نمایش آثار نداشته باشیم. فیلمها به موقع به جشنواره ارائه شوند و عجلهای در نحوه نمایش آثار وجود نداشته باشد. متاسفانه همه چیز با عجله اتفاق میافتد و همین عجله كردن آسیب جدی به قضاوت آثار می زند. برسیم به «ورود آقایان ممنوع». میتوانی یك خلاصه داستان ورای آنچه در مطبوعات عنوان شده برای ما بگویی؟ ماجرای یك دبیرستان غیر انتفاعی دخترانه است كه مدیرش خانم مجردی است كه در دهه 30 زندگی دو افتخار بزرگ دارد: اول اینكه بالاترین آمار قبولی دانشگاه را مدرسهاش دارد و دوم اینكه پای هیچ مردی تا به حال به این مدرسه باز نشده است و به شدت از مردها متنفر است و اصولا زنی است كه معتقد است همه چیز باید به دست زنان بیفتد. مدرسه این خانم طی حادثهای احتیاج به یك معلم جدید پیدا میكند و این خانم مدیر چارهای ندارد جز اینكه یك معلم مرد وارد این مدرسه كند. در واقع خانم مدیر قصه ما برای اولین بار پا روی قوانینی می گذارد كه خودش وضع كرده است. حضور معلم مرد در این دبیرستان اتفاقاتی را رقم می زند كه محور ساخت فیلم «ورود آقایان ممنوع» است. ظاهرا فیلم را ابتدا قرار بود خانم مرضیه برومند به تهیهكنندگی منوچهر محمدی بسازد اما به یك باره کار دست شما و منیژه حكمت افتاد! بله اول قرار بود خانم برومند «ورود آقایان ممنوع» را بسازد كه پیمان قاسمخانی طی اتفاقاتی تصمیم میگیرد قرارداد خود را فسخ كند و پول آقای محمدی را هم پس بدهد. ظاهرا یك مدت كوتاهی هم فیلمنامه دست پیمان می ماند تا اینكه پس از مذاكره با چند تهیهكننده دست آخر با خانم حكمت توافق میكند و خانم حكمت با همكاری علی سرتیپی و محمد تختكشیان شروع به تولید این فیلم میكند. به لحاظ جنس و بیان طنز چه تفاوتی بین «ورود آقایان ممنوع» با «پسر آدم، دختر حوا» است؟ در «پسر آدم، دختر حوا» شما بیشتر حضور من را به عنوان كارگردان میدیدید. جنس دكوپاژ و نوع قاب بندیها كاملا در فیلم «ورود آقایان ممنوع» متفاوت است و كمتر حضور كارگردان را احساس میكنید و اصولا فیلم آرامتری نسبت به «پسر آدم، دختر حوا» است. شاید این یك امتیاز برای فیلم باشد. تركیب بازیگران در فیلم «ورود آقایان ممنوع» بسیار جذاب است: از بهاره رهنما و رضا عطاران گرفته تا مانی حقیقی كمی در مورد این نوع تركیب بندی برای ما صحبت كن. مانی حقیقی تا قبل از اینكه «درباره الی» روی پرده برود، كسی حدس میزد بازیگر توانایی است؟ اصغر فرهادی تصور كرد كه مانی حقیقی گزینه مناسبی برای آن نقش است. من هم فكر كردم مانی انتخاب درستی برای این شخصیت است كه وجه كمدی هم دارد. وقتی آدم فیلمنامه را میخواند به تعدادی كاندیدا میرسد كه از میان این كاندیداها عدهای مطابقت بیشتری با شخصیت لحاظ شده در فیلمنامه دارند اما بعضی دیگر خیلی وابسته هستند به انتخاب كارگردان و تیم تولید یك فیلم كه چقدر مایل هستند كار دیگری انجام دهند. نفس یك كار دیگر انجام دادن باعث پدید آمدن تركیب متفاوتی در تیم بازیگران یك فیلم میشود. زمانی وجود دارد كه تو به عنوان كارگردان انتخابهای ویژهای نداری و درست آن موقع است كه تلاش میكنی شكل جدیدی را ایجاد كنی و به همه بگویی این فرمت مال من است. تیم بازیگران «ورود آقایان ممنوع» بیشتر تركیبی از این دو بود. یعنی 90 درصد بازیگران درست همان چیزی بودند كه میخواستیم ولی مثلا در مورد همین اشاره تو، مانی حقیقی، گزینه دیگری هم داشتم و آن حمید فرخ نژاد بود كه بنا به دلیلی مثل دستمزد پیشنهادی حمید به سرانجام نرسید. انتخاب بعدی مانی حقیقی بود. یكی از دلایل مهمم در این انتخاب كه هم در فیلمنامه ذكر شده بود و هم برای خودم مهم بود قد این شخصیت بود كه میبایست از خانم ویشكا آسایش بلندتر میبود با این تفاسیر حمید فرخ نژاد گزینه مناسبی بود كه همانطور كه گفتم نشد بعد از حمید ما انتخاب دیگری نداشتیم یا اگر هم داشتیم چندان با سلیقه من هماهنگی نداشتند و این شد كه به مانی حقیقی رسیدیم مانی دارای قد لازم برای آن شخصیت نبود ولی به هر حال اینجا سینماست و ما قد مورد نظر را برای او ایجاد كردیم. چه چیزی در فیلمنامه پیمان قاسمخانی وجود داشت كه تو را ترغیب كرد تا برای سومین ساخته سینماییات سراغ فیلمنامهای از او بروی؟ خب پیمان قاسمخانی تكلیفش در فیلمنامههایش روشن است. فیلمنامههای پیمان بسیار هوشمندانه و دارای سلیقه لذتبخشی است كه اتفاقا من هم آن را بسیار دوست دارم. در پرداخت شخصیتها محاسبه درستی دارد. تسلسل و ترتیب شوخیها بسیار درست صورت می گیرد. در نتیجه تركیب اینها یك فیلمنامه خوب را رقم میزند. نكته ویژه در مورد پیمان این است كه او اصولا سوژههای خوبی را انتخاب میكند كه در این بین ممكن است اقتباسی یا برداشت مستقیمی از یك فیلم در طول تاریخ سینما باشد كه به نظرم این چیز اصلا بدی نیست و در همه جای دنیا هم اتفاق میافتد. با همه این تفاسیر فیلمنامه «ورود آقایان ممنوع» كاملا ارژینال بود كه با تعدادی از كارگردانان مذاكراتی شده بود كه این فیلمنامه را بسازند و من در نهایت شیرجه زدم وسط پروژه و اجازه ندادم كسی این فیلمنامه را بسازد! می دانم «ورود آقایان ممنوع» به لحاظ تولید و ساخت و سازهای انجام شده با سایر آثار طنز تفاوتهای بسیاری دارد. كمی درباره ساخت این دكورها برای ما توضیح دهید. یك بخشی از این مسئله باز می گردد به خانم آتوسا قلمفرسایی طراح صحنه و لباس این فیلم كه خیلی خوب از پس ماجرا بر آمد. ایشان آنقدر از طراحی صحنه و لباس سر رشته دارد كه میداند چه كمپوزسیونی، چه رنگی و چه هارمونی را رعایت بكند تا به كلیت سكانس كمك كند. این نوع نگرش خیلی به تصاویر ما كمك كرد. البته نمیتوان زحمات داوود امیری مدیر فیلمبرداری این فیلم را هم نادیده گرفت كه همیشه حواسش بود كه با چه نوع قابی و چه نوع نگاتیوی با چه درجه از حساسیت تصاویر را ثبت كند. همه این موارد سبب شد تا فیلم ما فیلم محترمی جلوه كند و در عین حال شبیه آن را جایی ندیده باشیم و تصور دم دستی بودن به ما ندهد. خانم قلمفرسایی آنقدر نكات ظریفی را در لباس بازیگران، رنگ دیوارها و... رعایت كرده كه به نظر من فیلم را خیلی شاخص كرده. چه پیش بینی از حضور «ورود آقایان ممنوع» در جشنواره امسال داری؟ سوال خوبی پرسیدی. این نكته همیشه برای خودم هم جای سوال دارد كه چرا فیلمهای طنز در بخش جایزه هیچگاه جدی گرفته نمیشوند در حالی كه ساختن یك فیلم طنز خوب به مراتب سختتر از گونههای دیگر سینمایی است و پیچیدگیهای زیادی دارد اما با همه این شرایط امیدوارم هیات داوران از این فیلم استقبال كنند و من وقتی فرم جشنواره را پر میكنم خیلی مایل هستم كه اثرم دیده شود. حتی اگر جایزه به من تعلق نگیرد. «پسر آدم و دختر حوا» یكی از پرفروشترین فیلمهای سال 89 بود فكر میكنی برخورد مخاطبان عام با سومین ساختهات چگونه خواهد بود؟ راستش خیلی به فروش این فیلم امیدوار هستم چون در این فیلم شاهد یك فیلمنامه خوب بودیم و تركیب بازیگران درستی داشتیم و همانطور كه اشاره كردم در این فیلم من به عنوان كارگردان كمتر دیده می شوم و بیشتر فیلم، فیلم بازیگران است تا كارگردان. خاطرهای از جشنواره فیلم فجر داری؟ جشنواره همیشه برای من چیز هیجان انگیزی بوده اما قدیمها زمانی كه به صورت حرفهای وارد سینما نشده بودم چیز هیجانانگیزتری بود تا الان كه خودم در آن فیلم دارم (میخندد)!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]