واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: مردم هميشه مي دانند چه مي خواهند
بي گمان اصلي ترين و اساسي ترين انگيزه و خواسته مردم در جريان شكل گيري انقلاب، حاكميت ارزش هاي ديني بر تمامي شئون جامعه بوده است. ارزش هاي برگرفته از اسلام ناب و پيراسته از «تحجر» و «دگماتيسم» از يك سو و نيالوده به تفاسير سليقه اي و شخصي و التقاطي و گرفتار نيامده به دام انگاره هاي خودساخته اين و آن از ديگر سو.
ملت رشيد ايران، برخلاف ادعاي برخي از خوابيدگان و يا خود را به خواب زدگاني كه مي گفتند مردم ايران در جريان انقلاب، «مي دانستند كه چه چيزي را نمي خواهند» ولي «نمي دانستند كه چه چيزي مي خواهند» با حضور پرشور و شعور خود در عرصه هاي گوناگون به صراحت و روشني هم اعلام كردند كه چه نمي خواهند و هم صريح و قاطع آن چه را مي خواستند فرياد كردند.
اولين جرقه هاي خيزش عظيم مردم با فرياد «بيدارباش» و «به داد اسلام برسيد» خميني بزرگ آن عالم و عامل به اسلام ناب محمدي(ص)، در جريان تصويب قانون تحقيرآميز «كاپيتولاسيون» زده شد، بدين ترتيب «نهال انقلاب» با كلام و كردار مرجعي روشن بين، زمان شناس و آينده نگر در اذهان مردم حق باور و دين مدار ايران غرس شد و از آن جا كه اين نهال از زلال مكتب و آموزه هاي ناب اسلام، سيراب مي شد به زودي ريشه دواند، به درختي تناور بدل گشت، و به ثمر نشست كه بزرگترين ثمره آن سرنگوني رژيمي سلطنتي، بي اعتنا به خواست مردم و ارزش هاي ديني ،ديكتاتور و زورگو در مقابل ملت و كرنش گر و مطيع در مقابل حاميان استعمارگر قدرت مدار بيگانه بود و البته به دنبال فرار ديكتاتور و درهم پيچيده شدن بساط استبداد و خودكامگي، دامن نفوذ و استعمارگري بيگانگان نيز برچيده شد و زمينه براي استقلال كشور كه بي ترديد بزرگ ترين و افتخارآميزترين خواست يك ملت آزاده، هوشيار و بيدار است فراهم آمد، استقلال تصميم گيري در جهت رشد و شكوفايي معنوي و مادي ملك و ملت، حاكميت اسلام بر تصميم سازي و تصميم گيري ها، حاكميت اراده مردم بر سرنوشت كشور و اداره امور مملكت، خوداتكايي و ترويج و تقويت اعتمادبه نفس ملي .
ملت بزرگ ايران با اتكا به باور عميق خود به اسلام خدامحور، «عقل گرا»، « خردورز»، «شريعت مدار» و «عدالت گستر» كه ريشه در قرآن و سنت دارد هوشيارانه و آگاهانه فرياد دين مدارانه و بيدارگرايانه سلسله جنبان مردمي ترين، بزرگ ترين و اعجازآميزترين انقلاب جهان را شنيد وجانانه لبيك گفت تا آزادانه و درعين استقلال براي سرنوشت خود تصميم بگيرد، مردم محكم و استوار به امام خود اقتدا كردند تا كشور در سايه اسلام و ارزش هاي ديني در امن وامان باشد، مردم با بذل جان و مال خود، «جمهوريت» را جايگزين «سلطنت» كردند و مدل ونمونه اي بديعاز حاكميت با عنوان «جمهوري اسلامي» در عصر مدرنيته و برخلاف انتظار تئورسين ها، نظريه پردازان و ايدئولوگ هاي جهان سياست به دنيا معرفي كردند كه به خاطر مبتني بودن برگزاره هاي اصيل ديني و ارزش هاي انساني و تطابق با فطرت پاك انساني امروز به الگويي براي ملت هاي به تنگ آمده از ظلم استبداد و استعمار و خصوصا مردم كشورهاي اسلامي تبديل شده است. امروز تاثير جمهوري اسلامي بر معادلات بين المللي و تغيير «جغرافياي قدرت» در عرصه جهاني، از غلبه انداختن گفتمان «سلطه گري» و سلطه پذيري در ادبيات سياسي، شكستن هيمنه استكبار، متزلزل كردن جهان تك قطبي و گرايش جهاني به سمت جهان چندقطبي قابل انكار نيست.
همچنين اثرگذاري جمهوري اسلامي ايران در معادلات منطقه و خاورميانه كه تحركات رژيم صهيونيستي و حضور اشغال گران در افغانستان و عراق اين منطقه حساس دنيا را به كانون بحران بدل كرده است از جمله بديهي ترين مسائلي است كه جامعه جهاني و حتي اشغال گران به آن اعتراف دارند و مي دانند كه نفوذ معنوي ايران بر ملت هاي مسلمان جهان، منطقه و خصوصا مردم مظلوم فلسطين، لبنان، عراق و افغانستان به گونه اي است كه بدون كمك گرفتن از اين ظرفيت عظيم نمي توان مشكلات را حل كرد.
بي گمان اساسي ترين عامل توليد و تقويت چنين ظرفيتي در چنين شرايطي براي ايران شكل گيري انقلاب و تحكيم و تثبيت جمهوري اسلامي است كه اتكا و پشتوانه اصلي آن خواست و اراده مردم است كه به «جمهوري اسلامي» نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد، راي دادند، و با تحمل سخت ترين ناملايمات از جمله جنگ و تجاوز ٨ ساله عليه ملت، ترور شخصيت هاي علمي و سياسي و مردم كوچه و بازار توسط منافقين بريده از دين و ميهن، تحريم و فشارهاي سياسي و اقتصادي و ...به بهترين شكل از عزت و استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي كه حاصل مجاهدت هاي برآمده از باورهاي عميق ملت است دفاع و آن را به عنوان يك واقعيت و حقيقت زنده و تاثيرگذار در جهان تثبيت كردند.
اكنون با گذشت ٣٠ سال از پيروزي انقلاب عزت آفرين و شكوهمند مردم، و پشت سرگذاشتن فراز و نشيب هاي فراوان و رصد دقيق مسائل و آينده جهان و منطقه ،ايران عزيز در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب قرار گرفته است وبا الهام از رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب خامنه اي عزيز، خلف صالح خميني، نهادينه كردن گفتمان «پيشرفت و عدالت» را به عنوان استراتژي اصلي نظام براي پيشرفت و تعالي هرچه بيشتر كشور در چهارچوب سند چشم انداز تعيين كرده است كه بي گمان براي تحقق اين مهم و نيل به اين مقصود امروز نيز مثل ديروز نيازمند هم گرايي، هم انديشي و استفاده از ظرفيت تمامي وفاداران به آرمان هاي انقلاب و امام و هم افزايي توان همه ياران و دلسوزان مردم و انقلاب و وحدت، همدلي و مشاركت هرچه بيشتر و روز افزون مردم بزرگوار و بلندهمت ميهن اسلامي است.
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]