تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835362028
درددلي با استاد مصباح يزدي درباره گروه پايداريجمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران، 1 بهمن 90
واضح آرشیو وب فارسی:الف: درددلي با استاد مصباح يزدي درباره گروه پايداريجمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران، 1 بهمن 90
بسمه تعالي
رهبر معظم انقلاب اسلامي:
«اين سه جهت در ايشان (علامه مصباح يزدي) جمع است؛ هم علم، هم بصيرت به معناي حقيقي كلمه و هم صفا. اين سه تا با هم در وجود ايشان خيلي ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ا... وجود ايشان را براي ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ايشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از بركات ايشان استفاده نمايند.»
محضر مبارك حضرت استاد علامه آيت الله مصباح يزدي دام عزه
سلام عليكم؛
همانگونه كه مستحضر هستيد در آستانه انتخابات سرنوشت ساز مجلس نهم، اصرار برخي از طرفداران آقاي دكتر احمدي نژاد در مشاركت نكردن در فرآيند وحدت اصولگرايان، براي بخشي بدنه امت حزب الله سوال و ترديدهايي ايجاد كرده است. بخصوص احتمال حضور فهرستهاي متعدد در انتخابات مجلس شوراي اسلامي خصوصا در تهران نگراني هايي را ايجاد نموده است. ما جمعي از دانشجويان دانشگاه امام صادق، تهران، شريف، علامه، و اميركبير با توجه به ضرورت حفظ گفتمان اصولگرايي در كشور كه مهمترين راه استمرار آن پيروزي در انتخابات است، احساس وظيفه نموديم تا دغدغه هاي خود را با بزرگان و افراد ذي نفوذ بر موثرين از اعضاي اين دو جبهه مطرح نماييم.
از آنجا كه اعضاي "جبهه پايداري" حضرتعالي را - كه به لسان رهبر معظم انقلاب اسلامي مطهري زمان هستيد - به عنوان رهبر معنوي خود اعلام كرده اند و حضور پر بركت جنابعالي در همايش افتتاحيه اين جبهه، اين موقعيت را ميان امت حزب الله تثبيت نموده است، برخي "ان قلت" ها و نكاتي را كه نسبت به جبهه پايداري در ذهن حزب اللهي ها مطرح است - و تماما مستند به اخبار و تحليل هاي موجود در فضاي رسانه اي است - با آن عالم فرزانه مطرح مي نماييم تا در صورت صلاحديد با پاسخ روشنگرانه، ابهامات كاسته شده و راه براي تصميم گيري درست بدنه اصولگرايان هموار شود.
۱.برداشت ما اين است كه دليل اصلي و چه بسا تنها علت حمايت حضرتعالي از تشكيل جبهه پايداري، نگراني صحيح شما از به دام افتادن ياران و طرفداران سابق احمدي نژاد در تور پهن شده توسط جريان انحرافي بوده است. در اين باره دو نكته درباره عملكرد و مواضع جبهه پايداري مطرح است:
۱.۱.با وجود اينكه حضرتعالي "جريان انحرافي" را يك تشكيلات فراماسونري داراي شبكه عظيم سياسي، شديدترين خطر براي اسلام تاكنون، حاصل تمام تجربيات و حيله هاي شيطان و خالق فتنه بزرگتر آينده دانسته ايد، عليرغم موضع سلبي نسبت به انحراف در بيانيه هاي "جبهه پايداري"، در مواضع فردي برخي از موثرين آن تضاد جدي گفتماني با اين بخش از منويات جنابعالي مشاهده كرده ايم:
حجت الاسلام و المسلمين آقا تهراني دبيركل محترم جبهه پايداري در مصاحبه خود با شماره هفته آخر مردادماه ۹۰ نشريه سروش اظهار داشته است: «من نظر برخي دوستان درباره جريان انحرافي را قبول ندارم و يا حداقل براي من به اثبات نرسيده است ولي منكر بعضي از انحرافات نيستم». آيا عجيب نيست نظر دبيركل يك تشكل با نظر رهبر معنوي و مانيفيست اعلامي آن مغايرت داشته باشد؟
آقاي دكتر الهام ۲۹ مهرماه ۹۰ در سومين كنگره سراسري كانون دانشگاهيان ايران اسلامي در دانشگاه شهيد بهشتي گفته است: «بنده موافق واژه جريان انحرافي نيستم، بلكه معتقدم چند نفري هستند كه مباني و گفتمان آنها دچار انحراف شده است». در حاليكه نظر حضرتعالي مطلب ديگري است: «هدف اين تفكر انحرافي آن است كه در آينده اين تصور القا شود كه تمام فعاليتها در اين چند سال از جانب يك نفر منحرف بوده».
حجت الاسلام رسايي پس از ضايعه تاسف بار خانه نشيني ۱۱ روزه رئيس جمهور در سرمقاله نشريه خود ۹دي، با رجايي دانستن احمدي نژاد او را تبرئه و تمام تقصيرها را متوجه كشميري (مشايي) نمود. در حاليكه اين فرمايش جنابعالي نمي تواند وصف حال رجايي باشد: «كساني كه در آن انتخابات (رياست جمهوري ۸۴) باعث روي كار آمدن دولت جديد شدند افراد تهي دست، مظلوم، متدين و دلسوز انقلاب بودند، ولي آدميزاد (احمدي نژاد) شكر نعمت را فراموش كرد».
آقاي دكتر كوچك زاده نيز در مصاحبه اي در نمايشگاه
برداشت ما اين است كه دليل اصلي و چه بسا تنها علت حمايت حضرتعالي از تشكيل جبهه پايداري، نگراني صحيح شما از به دام افتادن ياران و طرفداران سابق احمدي نژاد در تور پهن شده توسط جريان انحرافي بوده است.
مطبوعات سال ۹۰ درباره واژه "جريان انحرافي" مي گويد: «اين مهم نيست. هر وقت آقا بگويد جريان انحرافي ما هم مي گوييم». آيا با اين استدلال، تصريح حضرتعالي به اين واژه در اين عبارت كه فرموده ايد: «نوك پيكان جريان انحرافي به طرف اسلام و ارزشهاي اسلامي نشانه رفته است»، از نظر ايشان نعوذبالله در تضاد با بيان رهبري تلقي نمي شود؟
۱.۲.همانطور كه مستحضر هستيد جريان انحرافي برنامه وسيع و خطرناكي را براي تاثيرگذاري بر انتخابات و كسب كرسيهاي زياد در مجلس آينده تدارك ديده است و در اين مسير براي اختلاف ميان اصولگرايان حساب ويژه اي باز كرده است. با وجود برخي كاستيها در برخي اعضاي جبهه متحد اصولگرايان - كه جداگانه با بزرگان اين جبهه مطرح خواهيم ساخت - نه تنها همه آنها در مقابله با جريان انحرافي متفق القولند، بلكه برخي از آنها از جلوداران مقابله با انحراف شكل گرفته پيرامون دكتر احمدي نژاد بوده و هستند. برخي از آنها حتي در دولت نهم در مسائلي نظير "ورود زنان به ورزشگاهها"، "دوستي با مردم اسرائيل"، "ادغام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در سازمان حج و زيارت" و ... متوجه خطر انحراف شدند و ساكت نماندند و شرط حمايت خود از دكتر احمدي نژاد در انتخابات سال ۸۸ را رفع اين انحرافات ذكر كردند و در همان ايام مورد نامهرباني برخي از اعضاي كنوني "جبهه پايداري" قرار گرفتند.
حضرت علامه و استاد عزيز! آيا نگراني ما را محلي هست كه مبادا اين دوستان مصداق اين بخش از فرمايش شما شوند: «بعضيها نسبت به خطر اطلاع دارند ولي آن را ساده ميانگارند و مسامحه ميكنند، بعضي هم كه عمق خطر را بيشتر درك ميكنند، به خاطر تعلق به گروه خاص، واكنش به خطر را به مصلحت گروه خود نميبينند و عكسالعملي نشان نميدهند ... تنها افراد اندكي هستند كه چشم تيزبيني دارند، خطر را ميبينند، آيندهاش را درك و ارزيابي ميكنند و طبعا حساسيت نشان ميدهند، اما غالبا با چنين افرادي رفتارهاي نامهربانانه ميشود و اين نامهربانيها نه تنها از سوي دشمنان بلكه گاهي اوقات از طرف دوستان نيز ديده ميشود كه جاي تعجب دارد». و آيا براي نگراني ما نسبت به شكسته شدن وحدت اصولگرايان، كند شدن تيغه اتحاد اصولگرايان عليه انحراف و منفعت نهايي تفرقه براي جريان انحرافي وجهي وجود ندارد؟
۲.رهبر عزيز انقلاب در ديدار ۲۵ شهريور ۸۹ با مجلس خبرگان رهبري فرمودند: «مسائل اصلى را بايد شناخت و مسائل فرعى را اصلى نكرد؛ نه اينكه مطرح نكرد؛ نه، مسائل فرعى هم بايد طرح شود؛ همهى جزئيات بايد طرح شود؛ اما اصلى نشود و ملاك مخالفت و موافقت قرار نگيرد. ملاك موافقت و مخالفت، صراط مستقيم حق است». برداشت ما اين است كه مساله اصلي در انتخابات مجلس مي بايست توفيق نيافتن جريانات فتنه و انحراف باشد. اما جبهه پايداري مقابله با ساكتين فتنه را مساله اصلي خود و دليل مخالفت، انتقاد و تخريب خود عليه جبهه متحد قرار داده است كه آنهم تنها در مورد دو سه نفر از اعضاي جبهه متحد اصولگرايان مطرح است كه آنها هم با تاخيرهايي - البته غيرقابل توجيه - عليه فتنه موضع گرفته اند. به نظر ما هم هيچ يك از عناصر حامي فتنه گران نبايد جزء ليست نهايي گروههاي اصولگرا قرار گيرند ولي آيا اين فهم ما درست است كه اين مساله با تمام اهميتش در مقابل اصل فتنه گران و منحرفين، مساله اي ثانوي است كه طبق فرمايش فوق الذكر مقام معظم رهبري بايد با تمام جزئياتش مطرح و بررسي شود ولي نبايد اصلي شده و مبناي مخالفت و موافقت قرار گيرد؟
۳.اعضاي جبهه پايداري در مواضع اوليه خود اعلام رسمي نمودند كه به دنبال تبليغ گفتمان سوم تير هستند و براي بستن ليست انتخاباتي تشكيل نشده اند. اولا آنچه از سابقه تاريخي انتخابات سال ۸۴ به ياد داريم نشانگر اين است كه از اعضاي اصلي جبهه پايداري، تنها حجج اسلام آقاتهراني و رسايي از ابتدا در ستادهاي آقاي احمدي نژاد بودند و سايرين در ستادهاي ديگران فعال بودند و برخي ديگر نظير دكتر كوچك زاده به ديگران مثل آقاي قاليباف راي دادند و بسياري از موثرين ستادهاي احمدي نژاد ۸۴ مانند مهندس بذرپاش هم اكنون در جبهه متحد اصولگرايان فعالند. ثانيا رسانه هاي مطرح جبهه پايداري نظير نشريه ۹دي و سايت رجانيوز، پيش و بيش از همه به دنبال ارائه ليستهاي انتخاباتي و گمانه زني در فهرستها هستند. ضمن اينكه برخي رفتارها در اين مسير از برخي افراد جبهه پايداري مشاهده مي شود كه در تضاد آشكار با گفتمان ناب اصولگرايي است؛ مورد اخير آن انتساب ليستي به جبهه متحد اصولگرايان در نشريه ۹دي بود كه بوي اختلاف افكني داشت و بلافاصله از سوي مسوولين جبهه متحد تكذيب شد. آيا اين مواضع با نظر حضرتعالي در خصوص ضرورت كار گفتماني و غيرحزبي جبهه پايداري تنافر ندارد؟
۴.با اينكه در تعاليم الهي اسلام و بزرگان ديني ما آمده است كه قبل از پرداختن به عيوب ديگران به عيوب خود بپردازيد، برخي از اعضاي جبهه پايداري
آيا عجيب نيست نظر دبيركل يك تشكل با نظر رهبر معنوي و مانيفيست اعلامي آن مغايرت داشته باشد؟
تنها به رصد اشتباهات ديگران و بزرگنمايي آن مي پردازند. اين در حاليي است كه خود داراي اشكالاتي بعضا بزرگ و غيرقابل اغماض در سوابقشان هستند كه ما را نسبت به آينده آنها نگران كرده است؛ از جمله:
۴.۱.پيش از انتخابات رياست جمهوري دوم خرداد سال ۷۶، آقايان حسينيان و الهام در كنار آقايان عبدالله نوري و احمد پورنجاتي جمعيت دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامي را تاسيس نمودند و در تقابل با خط اصلي جريان انقلاب به حمايت از آقاي ري شهري پرداختند. ضمن اينكه آقاي كوچك زاده در همان انتخابات به نفع آقاي خاتمي در دانشگاه سخنراني نمود و به او راي داد. بعدها آقاي عبدالله نوري كه در مجلس پنجم سرليست جمعيت دفاع از ارزشها بود و آقاي پورنجاتي از حاميان اصلي فتنه گران و خط ضد انقلاب شدند و آقاي ري شهري نيز در انتخابات ۸۸ به حمايت از ميرحسين موسوي پرداخت.
۴.۲.در سال ۸۳ كه انتقادات جدي جريان حزب الله نسبت به آقاي هاشمي رفسنجاني تشديد شده بود، ايشان به مركز اسناد انقلاب اسلامي رفت و حجت الاسلام والمسلمين حسينيان رئيس اين مركز در تجليل از آقاي هاشمي جملاتي غير معمول و سوال برانگيز بر زبان رانده است: «خوشحاليم، نه فقط به خاطر اينكه شخصيتي را كه از ياران خاص امام بوده امروز در بين خود داريم، نه فقط به خاطر اينكه شخصيتي كه معمار سازندگي زيرساختهاي تاريخ معاصر ايران نوين است، نه فقط به خاطر اينكه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را در بين خود داريم، همه اينها براي ما مهم است اما مهمتر از همه براي ما و همكاران، شخصيت تاريخي حضرتعالي است. ما مردمان تاريخي هستيم كه در اينجا گرد آمدهايم و بيشك حضرتعالي يكي از بزرگترين، تأثيرگذاران، تاريخسازان و تحولسازان تاريخ معاصر هستيد و ما از اين جهت بسيار خوشحاليم كه مرد بزرگي امروز مهمان ماست كه بيش از چهاردهه از عمر شريفشان را مصروف مبارزه با استبداد داخلي و استعمار خارجي و براي برقراري حكومت الهي جهاد كردهاند و مردي كه ساليان سال حقيقتاً در راه آزادي جنگيده و آزادي جزو ماهوي شخصيت ايشان شده است. ما خوشحاليم و بسيار هم خوشحال». ايشان همچنين در ۲۳ مهرماه سال ۱۳۸۷ در همايش "ايران و استعمار انگليس" در تالار علامه اميني دانشگاه تهران باز هم تملقاتي عجيب در وصف آقاي هاشمي رفسنجاني بر زبان رانده است.
آيا به استناد همين مواضع نمي توان در تقابل جبهه پايداري با جريان آقاي هاشمي رفسنجاني تشكيك كرد؟
۴.۳.تجربه اصولگرايان انتخابات شوراهاي سوم سال ۱۳۸۵ نشان مي دهد كه نتيجه اختلاف و دودستگي، كاهش موفقيت مجموعه آنها، حذف عناصر وحدت شكن و كمك ناخواسته به توفيق دشمنان اصلي جريان اصولگرايي است. در آن مقطع اعضاي امروز جبهه پايداري عمدتا در ائتلاف "رايحه خوش خدمت" تعريف مي شدند و مانند امروز آنچنان به پيروزي ليست خود يقين داشتند كه حتي افراد سالم و سرشناسي چون مهندس چمران و دكتر شيباني را از ليست خود خط زدند و در نتيجه ۴ نفر از فهرست دوم خرداد موفق گرديدند وارد شوراي شهر تهران شوند. در برخي استانها هم كل انتخابات به دوم خرداد واگذار شد.
آيا در شرايط كنوني با مشي سياسي و انتخاباتي اعضاي جبهه پايداري و نه گفتماني كه حضرتعالي بر آن تاكيد داريد، احتمال تكرار اين تجربه يا بدتر از آن وجود ندارد؟
۴.۴.در ديدار ۲۱ ديماه ۸۸ جمعي از نمايندگان مجلس با مقام معظم رهبري كه متن كامل آن در نشريه ۹دي منتشر شده است، در نامه اي كه توسط آقاي دكتر زارعي قرائت گرديد، تعلل بيشتر در برخورد با سران فتنه نشانه ناتواني نظام در نظر مردم قلمداد شده بود كه رهبر فرزانه انقلاب در پاسخ به اين بخش فرمودند: «اين هم كه فرمودند اگر چنانچه سران فتنه چه نشوند، مردم به ترديد ميافتند، نه، اينجوري نيست. انسان وقتي كه به صحنه نگاه ميكند، بايستي ببيند كه الان اولويت چيست؛ آن را رعايت كند. ما اگر در قضاياي ۱۸ تير سال ۷۸ درست عمل كرده بوديم ... مطمئناً امروز ما اين قضيه را نداشتيم؛ آنجا كوتاهي شد». فهم ما از اين فرمايش رهبري اين است كه ريشه فتنه ۸۸ ده ساله بود. حالا سوال ما اين است كه افرادي مثل آقاي مهندس محصولي با وجود مجاهدت در جبهه هاي دفاع مقدس آيا نمي بايست در طول دوران دوم خرداد به جاي فعاليتهاي اقتصادي (فرضا بي عيب و ايراد و حلال) همچون ما در حوزه هاي علميه و دانشگاهها، عليه ريشه هاي فتنه فعاليت مي كردند؟ آيا ايشان صلاحيت محوريت جبهه پايداري بر اصول را دارند يا كساني كه در
آيا با اين استدلال، تصريح حضرتعالي به اين واژه در اين عبارت كه فرموده ايد: «نوك پيكان جريان انحرافي به طرف اسلام و ارزشهاي اسلامي نشانه رفته است»، از نظر ايشان نعوذبالله در تضاد با بيان رهبري تلقي نمي شود؟
آن دوران سينه سپر كردند و هزينه ها دادند؟
۴.۵.در تاريخ يكشنبه ۲۰ ديماه ۱۳۸۸ حكم انتصاب حجتالاسلام آقاي قاضي عسكر توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي به سمت نماينده ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني منتشر شد. آقاي حجت الاسلام حسينيان مخالف اين انتصاب بود و اكنون نيز اذعان دارد كه تلاش مي كرده تا اين اتفاق نيفتد: «بنده در رابطه با انتصاب وي حرفهايي داشتم اما زماني كه جواب گرفتم، قانع شدم». اما در همان ايام متن استعفاي آقاي حسينيان از نمايندگي مجلس منتشر شد كه گفته مي شد علاوه بر انتقادات درون مجلسي، به اين موضوع نيز مربوط است؛ هرچند كه خود ايشان آن را تكذيب كرده و به مسوولان دفاتر رئيس جمهور و رئيس مجلس نسبت داده است. ما براي رفع ابهام خود به متن استعفانامه ايشان مراجعه كرديم و به جملاتي برخورد نموديم كه ظن ما را نسبت به صحت توجيه ايشان دچار ترديد نمود. برخي جملات متن استعفانامه ايشان از اين قرار است:
«در اين نظام كساني نصب ميشوند كه تا ثريا فاصله با رهبري نظام دارند ... نميدانم اگر به كارگيري اين افراد چند چهره به مصلحت ميباشد آيا سرخورده شدن صدها مانند من هم مصلحت اين نظام است؟»
«ميدانم كه همه براي نصب اين افراد توجيهي دارند و ادله و مباني؛ اما بايد به من حق بدهند كه آنان خضرند و من موسي، بسياري از تصميمات را نميفهمم ... بسياري از الطاف كريمانه به منافقان را ... اعتراف ميكنم كه اشكال از من و بيعمقي من است به همين جهت اين حق را به خضر نبي ميدهم كه مرا از خود براند»
«من يك ظاهرگرا هستم»
«با مرگ سياسي يا جسماني حقيري مانند من نه بر دامن كبريايي ولايت گردي خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد كاست»
سوال ما اين است كه اولا مصداق و منظور نوشته آقاي حسينيان از "صاحب مصالح نظام"، "خضر نبي" و "دامن كبريايي ولايت" جز مقام معظم رهبري چه كسي مي تواند باشد كه ايشان "تصميمات" و "الطاف كريمانه" او را فهم نمي كند؟ ثانيا اينكه ايشان به صراحت اعلام مي كند يك فرد "ظاهرگرا" و "بي عمق" است، آيا احتمال نمي رود كه در انتخابات مجلس نهم نيز تصميماتش را تحت تاثير ظاهرگرايي و بي عمقي اتخاذ نمايد؟ ثالثا چنانچه استعفاي ايشان علت ديگري داشت، چرا ايشان در ديدار ۲۱ ديماه ۸۸ مقام عظماي ولايت با جمعي از نمايندگان - كه خود ايشان از مدتها قبل تقاضاي ديدار را داده بود - شركت نكرد و خانه نشيني نمود؟ و آخر اينكه اگر طبق توصيه اسلامي و نيز تاكيد رهبر معظم انقلاب در همين ديدار، بايد اصل را "حمل بر صحت" نسبت به ادعاي افراد قرار داد، چرا ايشان نسبت به ديگران حمل بر صحت نمي كنند؟ مثلا آقاي لاريجاني اتهام تبريك گفتن به موسوي در عصر روز انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ را بارها (از جمله در ديدار دانشجويي ۲۳ تير ۸۹) تكذيب كرد ولي اين دوستان قبول نكرده و همچنان بر آن اصرار مي كنند.
حضرت استاد و علامه بزرگوار! آيا اين سوابق در مواضع و عملكرد سياسي اين دوستان، ناشي از ضعف بصيرت اين بزرگواران نيست؟ و آيا به دليل اين اشتباهات شايسته شماتت و عدم اعتماد مجدد نيستند؟
۵.برخي اعضاي جبهه پايداري، جبهه متحد اصولگرايان را متهم به حركت در مسير آقاي هاشمي رفسنجاني و در نتيجه مخالف مسير اصولگرايي ناب معرفي مي كنند؛ به عنوان مثال مقاله ۱۷ دي ماه آقاي رسايي در هفته نامه ۹ دي به صراحت آقاي هاشمي رفسنجاني را مرد پشت صحنه جبهه متحد اصولگرايان معرفي كرده است. از آن طرف جبهه متحد اصولگرايان خود را تحت نظر جامعتين و دو عالم وارسته حضرات آيات مهدوي كني و يزدي مي داند و حضور مكرر ايشان در جلسات جبهه متحد اين امر را اثبات كرده است. اولا با مراجعه به مواضع آيت الله يزدي مشاهده كرديم كه ايشان اول كسي بود كه به نامه بي ادبانه آقاي هاشمي خطاب به رهبري پيش از انتخابات ۸۸ حمله نمود و در طول فتنه نيز با تندترين الفاظ به مواضع وي انتقاد كرد. ثانيا درباره آيت الله مهدوي كني نيز آنچه از عملكرد ايشان برجسته ديديم اينكه ايشان تنها كسي بود كه مي توانست عملا آقاي هاشمي رفسنجاني را از رياست مجلس خبرگان حذف كند و با صلابت اين اقدام عملي را صورت داد. آيا مي توان باور كرد ليست مورد حمايت اين دو بزرگوار به طور همزمان مورد قبول آقاي هاشمي رفسنجاني هم باشد؟
آيا اين نگاه ما درست نيست كه آقاي هاشمي رفسنجاني بيشتر از اينكه به قرار گرفتن احتمالي چند نفر نامزد اصولگراي ضعيف در ليست يكپارچه اصولگرايان راضي باشد، از ايجاد و تثبيت شكاف و تفرقه در جريان اصولگرايي و در نتيجه شكست كلي آنها در برابر رقباي فتنه گر بطور مستقيم و جريان انحرافي بطور غيرمستقيم خشنود خواهد شد.
يا اباصالح المهدي
استغفر لنا انا كنا خاطئين
جمعي از دانشجويان دانشگاه امام صادق، تهران، شريف، علامه، امير كبير
توضيح پايگاه تحليلي خبري الف:
برادران جبهه پايداري كه در اين نامه از آنها ذكري رفته مي توانند به مسايل مطرح شده در اين نامه پاسخ دهند. اميداست انتشار اين گونه مواضع به شفاف شدن مواضع و رفع سوئ تفاهم ها بينجامد
دوشنبه|ا|3|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 344]
-
گوناگون
پربازدیدترینها