واضح آرشیو وب فارسی:مهر: عزتالله انتظامي:ارزش كتاب «هنر نقالي در ايران» در گردآوري ارثيههاي ما است
ارزش كتاب «هنر نقالي در ايران» در گردآوري ارثيههاي ما است
عزتالله انتظامي درباره كتاب «هنر نقالي در ايران» گفت: اين كتاب از اين جهت قابل احترام است كه مسائل فراموششده را جمعآوري كرده است؛ مباحثي كه به نوعي ارثيه ما هستند.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسي كتاب «هنر نقالي در ايران» نوشته سهيلا نجم، عصر ديروز چهارشنبه 11 آبان با حضور عزتالله انتظامي، محمدرضا خاكي و نويسنده اثر در سراي اهل قلم برگزار شد.
انتظامي در اين نشست گفت: امروز ديگر هيچ قهوهخانهاي مانند گذشته نداريم. با آمدن تكنولوژيهاي مدرن همه در خانهها مينشينند و فيلم ميبينند. يك بار در خانه هنرمندان، يك خانم به نقلگويي مشغول شد كه به نظرم كارش خيلي خام و تقليدي آمد. نقال بايد خودش باشد. دست زدنها و حركات بدن نقال و چگونگي شاهنامهخوانياش اهميت زيادي دارد. به علاوه نقالي صداي رسا ميخواهد. امروز ديگر از آن قهوهخانهها خبري نيست و اكثر نقالها يا از دنيا رفتهاند يا اين عرصه را ترك كردهاند.
وي با اشاره به هنرهاي نمايشي كهن ايراني مانند نقالي و تعزيه گفت: سالها پيش تعزيهخوانها به هر محلي كه ميآمدند، با شيپور و ساز ضربي، مردم را دعوت ميكردند. بعد از انقلاب هم من اين رسم را ديدم. در تعزيه انسانهاي معتقد مخاطب هستند كه صادقانه هم گريه ميكنند و اشك ميريزند. قبل از انقلاب، در جشنواره هنر شيراز، پرويز صياد آمد از خودش تعزيه درست كرد و فرم تئاتري به آن داد كه به اصطلاح از كار درنيامد.
اجراي تعزيه روي صحنه اشتباه است
آقاي بازيگر ادامه داد: چند سال پيش هم در حوزه هنري، خواستند جشنواره نمايشهاي مذهبي برگزار كنند و من هم به عنوان داور حضور داشتم. نمايشي درباره طفلان مسلم را روي صحنه اجرا ميكردند و همه مسائل را تئاتري كرده بودند. حتي بازيگران هم گريم تئاتري شده بودند. شخصيت حارث كه اولين بچه را كشت و خواست به سراغ دومي برود، هيچ كسي از تماشاگران ناراحت نشده و هيچ عكسالعملي نشان نداد. دليل اين موضوع همين اشتباه است كه نمايش تعزيه را به روي صحنه آوردند، بنابراين كوچكترين اثري روي مردم نگذاشت.
انتظامي گفت: نمايشهاي قديمي مانند تعزيه بايد در محل اصلي خودشان مثل تكيه دولت و اماكن مشابه اجرا شوند. ارزش كتاب «هنر نقالي» به اين است كه خانم نجم در آن به اين مسائل پرداخته و كاري كرده كه تا به حال انجام نشده است. اعتقاد من اين است كه اين هنرها نميتوانند برگردند. قهوهخانه كه ديگر نيست. تماشاچيها هم ديگر آن تماشاچيهاي قبلي نيستند. در گذشته از 100 تماشاگر 90 نفرشان سواد نداشتند و نقال بود كه داستان را برايشان ميخواند.
بازيگر فيلم «اجارهنشينها» گفت: در سال 1320 در سالنهاي تئاتر پيشپردهخواني ميكرديم كه خيلي از آن استقبال ميشد و در آنها، دولت و حكومت را نقد ميكرديم به طوري كه يك بار ماموران دولت به صحنه ريختند و من را كتك زدند. پرويز خطيبي به دولت نقد مينوشت و ما آن را ميخوانديم. يكي از جوانهاي امروزي ميخواست اين كار را دوباره انجام بدهد و از مرتضي احمدي براي اين كار دعوت كرد. من گفتم نميشود چون امروز، آن طرف دنيا خبري بشود ما يك دقيقه بعد از آن مطلع ميشويم. حالا نقالي هم همينطور است. نقالي بايد بين مردم باشد نه در سالن تئاتر.
انتظامي افزود: اين كتاب از اين جهت قابل احترام است كه مسائل فراموششده را جمعآوري كرده است؛ مباحثي كه به نوعي ارثيه ما هستند.
از نظر ادبيات غني هستيم ولي پيشينه نمايشيمان مانند ادبياتمان نيست
در ادامه اين برنامه نجم نويسنده كتاب گفت: ما از نظر ادبيات، بسيار غني هستيم اما سوابق نمايشيمان با كشوري مانند يونان فرق دارد. پيشينه نمايشي ما از روايت ميآيد. بنابراين با نمايشي بيشتر كنار ميآييم كه بر پايه بازيگر شكل بگيرد. اين كه آقاي انتظامي ميگويد يك خانم نقال را ديده و از نقل او خوششان نيامده، يكي از بحثهاي كتابي است كه نوشتهام. اگر قابليت موجود در هنر نقالي را دريابيم، نيازي به تقليد نداريم.
وي افزود: پيتر بروك نمايش هملت را ميسازد اما در آن تحقيق ميكند. مواردي از آن از تعزيه گرفته شده، مواردي از نمايشهاي شرقي گرفته شده، اما بروك نيامده كل كار را كپي كند، بلكه تحقيق ميكند و كار را از صافي ذهن خود عبور ميدهد. بهرام بيضايي هم چنين كاري كرده است و شما به عنوان مخاطب بدون اين كه متوجه شويد، هنگام ديدن فيلم «مسافران» تعزيه مدرن ميبينيد كه در آن انسانها نقالي كرده و خودشان را روايت ميكنند. من در اين كتاب، نقالي را بر اساس طبقهبنديهاي مختلف، بررسي كردهام.
اين نويسنده گفت: واقعيتها، حوادث را در بر ميگيرند و پيشبينيها، انتظارات را. نقالي شامل دو عنصر مهم «روايت و حافظه» و «پيشبيني و انتظار» است. به نظرم اگر جوهره كار را دريافت كنيم، لازم نيست حتما به قهوهخانه برويم و نقالي كنيم. نقالي شكل عوض خواهد كرد كمااينكه تا به حال هم تغيير شكل داده است. اما اين شكلها روي هم تاثير ميگذارند. اگرچه برخي شكلهاي قديمي، ديگر تاثيرگذار نيستند ولي تبديل به سنت و مذهب ميشوند.
محمدرضا خاكي پژوهشگر هنرهاي نمايشي هم در اين نشست گفت: درباره مسائلي مانند نقالي، در حوزه مكتوب بسيار كم، كار ميشود و هر كتابي كه در اين مورد چاپ شود، غنيمت به حساب ميآيد. «هنر نقالي در ايران» كتابي است پر و پيمان با جزئياتي كه با تيزبيني رويشان كار شده است. ميتوانم بگويم مسائل هنر نقالي و نمايش كهن ايراني، در اين كتاب از همه زاويهها ديده شدهاند كه براي يك علاقهمند هنرهاي نمايشي ايران، ارزشمند است. برخي از مباحثي كه در اين كتاب مطرح شدهاند، ميتوانند نقطه شروعي براي تحقيقات بعدي باشد.
نمايش ايراني، جزو نمايشهاي شرقي نيست
اين كارگردان تئاتر گفت: اين را بگويم كه نمايش ايراني، جزو نمايش شرقي نيست. ما در خاورميانه هستيم و با نمايشهاي شرقي تفاوت داريم. از گذشته داراي تاريخ شفاهي بوديم كه مربوط به مطالعات عوام مردم است ولي به آن بيتوجه بودهايم. مطالعه سنتهاي عوام هم چيزي نيست كه از خودمان داشته باشيم. بلكه از موضوعاتي است كه از غرب وارد كردهايم.
وي گفت: ما درباره تعزيه فقط خاطرات اعتمادالسلطنه را خواندهايم و نميدانيم تعزيه چگونه بود و چگونه اجرا ميشد. اين موضوع از يك طرف به سنت و تفكر موجود در فرهنگ ايراني برميگردد. به همين دليل است كه آثارمان هميشه در يك ناشناختگي به كارشان ادامه دادهاند. ما تازه ميخواهيم نام خالق اين يا آن اثر را بدانيم.
خاكي در پايان گفت: راديو كه آمد، نقال مجبور شد بساطش را جمع كند و از قهوهخانه برود چون راديو هم صدا داشت، هم ساند افكت و هم ... . اما در اين ميان يك چيز را از دست داديم و آن نمايش بود. امروز ديگر آن فضا و مكان مناسب را براي برپايي پرده نقالي نداريم. به نظرم آنچه از دست داديم، فضاست. كتاب «هنر نقالي در ايران» به نظرم كمك زيادي براي فهم شناسنامهاي هنرهايي ميكند كه از دستشان دادهايم.
© 2003 Mehr News Agency .
پنجشنبه|ا|12|ا|آبان|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]