تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه مؤمن بيمار شود سپس خداوند شفايش دهد، آن بيمارى كفّاره گناهان گذشته و پندى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836955277




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

محمد (ص)؛ پيامبري كه از نو بايد شناخت


واضح آرشیو وب فارسی:الف: محمد (ص)؛ پيامبري كه از نو بايد شناخت
دوران زندگى رهبر مسلمانان جهان از آغاز كودكى تا روزى كه به پيامبرى و رسالت مبعوث شد و تا زمانى كه دعوت حق را لبيك گفت، پر از حوادث شگفت‏انگيزي است كه حكايت از اين دارد كه زندگي پر بركت پيامبر(ص) يك زندگى عادى نبوده و از عظمت ‏شخصيت او روايت مي كند.

حضرت محمد(ص) آخرين پيامبر خدا در روز ۱۷ ربيع الاول ( برابر ۲۵آوريل ۵۷۰ ميلادي ) در شهر مكه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر يثرب ( مدينه ) چشم از جهان فروبست. نام مادر بزرگوار ايشان " آمنه" دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده هاي بزرگ مكه " آمنه " محمد را به دايه اي به نام "حليمه" سپرد تا در بيابان گسترده و پاك و دور از آلودگيهاي شهر پرورش يابد.

دوران كودكي محمد(ص)

محمد در پنج سالگي به نزد مادرش به مكه باز گردانده شد و يك سال بعد كه " آمنه " براي ديدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش "عبد الله" به مدينه رفت، پس يك مسافرت يك ماهه در بازگشت به مكه در محلي بنام " ابواء "جان به جان آفرين تسليم كرد و محمد در سن ۶ سالگي از پدر و مادر هر دو يتيم شد؛ سپس زني به نام "ام ايمن" محمد خردسال را با خود به مكه بازگرداند و به دست پدر بزرگش "عبدالمطلب" سپرد.

از آن زمان محمد در دامان پدر بزرگش "عبد المطلب " پرورش يافت و او نسبت به نوه بزرگ منش خود كه آثار بزرگي در پيشاني تابناكش ظاهر بود ، مهرباني عميقي نشان مي داد.اما ديري نپاييد كه با وفات عبدالمطلب محمد در سن ۸ سالگي بي سرپرست شد و از اين زمان تحت سرپرستي عموي خويش "ابوطالب" پدر "حضرت علي" قرار گرفت.

ابوطالب تا آخرين لحظه هاي عمرش، يعني تا چهل و چند سال با نهايت لطف و مهرباني، از برادرزاده حمايت كرد . حتي در سخت ترين و ناگوارترين پيشامدها كه همه اشراف قريش و گردنكشان سيه دل ، براي نابودي " محمد " دست در دست يكديگر نهاده بودند، جان خود را براي حمايت برادر زاده اش سپر بلا كرد و از هيچ چيز نهراسيد و ملامت ملامتگران را ناشنيده گرفت.

جواني و ازدواج پيامبر(ص)

آرامش و وقار و سيماي متفكر "محمد " از زمان نوجواني در بين همسن و سالهايش كاملا مشخص بود . به قدري ابوطالب او را دوست داشت كه هميشه مي خواست با او باشد و دست نوازش بر سر و رويش كشد و نگذارد درد يتيمي او را آزار دهد . در سن ۱۲سالگي بود كه عمويش ابوطالب او را همراهش به سفر تجارتي - كه آن زمان در حجاز معمول بود - به شام برد.

در همين سفر در محلي به نام " بصري " كه از نواحي شام ( سوريه فعلي ) بود ، ابوطالب به راهبي مسيحي كه نام وي " بحيرا" بود برخورد كرد و او از روي نشانه هايي كه در كتابهاي مقدس خوانده بود، با اطمينان دريافت كه اين كودك همان پيغمبر آخرالزمان است و به ابو طالب سفارش زياد كرد تا او را از شر دشمنان به ويژه يهوديان نگاهباني كند ، زيرا او در آينده مأموريت بزرگي به عهده خواهد گرفت.

محمد جوان كه در راستي و درستكاري و شرافتمندي و جلال زبان زد بود به "محمد امين" مشهور شد و وقتي امانت و درستي محمد ( ص ) زبانزد همگان شد، زن ثروتمندي از مردم مكه به نام "خديجه" دختر خويلد كه پيش از آن دوبار ازدواج كرده بود و ثروتي زياد و عفت و تقوايي بي نظير داشت ، خواست كه محمد (ص) را براي تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگاني خود سهمي به محمد (ص) بدهد. محمد اين پيشنهاد را پذيرفت و خديجه " ميسره " غلام خود را همراه محمد فرستاد .

وقتي "ميسره" و "محمد" از سفر پر سود شام برگشتند ، ميسره گزارش سفر را جزء به جزء به خديجه داد و از امانت و درستي محمد حكايتها گفت و پيش گويي يك راهب مسيحي در مورد پيامبري محمد(ص) را به خديجه بازگو كرد. خديجه كه شيفته امانت و صداقت محمد شد بود چندي بعد خواستار ازدواج با محمد گرديد . محمد نيز اين پيشنهاد را قبول كرد و در اين موقع خديجه ۴۰ ساله بود و محمد(ص) ۲۵ سال داشت. خديجه تمام ثروت خود را در اختيار محمد (ص) گذاشت و غلامانش را نيز بدو بخشيد. محمد (ص) بي درنگ غلامانش را آزاد كرد و اين اولين گام پيامبر در مبارزه با بردگي بود.

حضرت محمد(ص) پيش از رسالت بيشتر در "غار حرا" به عبادت مشغول بود. غار حرا در شمال مكه در بالاي كوهي قرار دارد كه هم اكنون نيز مشتاقان بدان جا مي روند و خاكش را توتياي چشم مي كنند . اين نقطه دور از غوغاي شهر و بت پرستي و آلودگيها ، جايي است كه شاهد راز و نيازهاي محمد (ص) بوده است بخصوص در ماه رمضان كه تمام ماه را محمد (ص) در آنجا بسر مي برد . اين تخته سنگهاي سياه و اين غار ، شاهد نزول " وحي " و تابندگي انوار الهي بر قلب پاك " عزيز قريش " بوده است . اين همان كوه " جبل النور " است كه هنوز هم نور افشاني مي كند .
آغاز بعثت

"محمد امين" قبل از شب ۲۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نياز مي پرداخت. درآن شب بزرگ جبرئيل فرشته وحي مأمور شد آياتي از قرآن را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پيامبري مفتخر سازد. سن محمد (ص) در اين هنگام ۴۰ سال بود . در سكوت و تنهايي و توجه خاص به خالق يگانه جهان جبرئيل از محمد (ص) خواست اين آيات را بخواند : " اقرأ باسم ربك الذي خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربك الاكرم . الذي علم بالقلم . علم الانسان ما لم يعلم ". محمد (ص) - از آنجا كه امي و درس ناخوانده بود - گفت : من توانايي خواندن ندارم . اما فرشته از او خواست كه " لوح " را بخواند. ولي همان جواب را شنيد - در دفعه سوم - محمد (ص) احساس كرد مي تواند " لوحي " را كه در دست فرشته است بخواند.

اين آيات سرآغاز مأموريت بسيار توانفرسا و مشكلش بود و جبرئيل مأموريت خود را انجام داد و محمد (ص) نيز از كوه حرا پايين آمد و به سوي خانه خديجه رفت. سرگذشت خود را براي همسر مهربانش باز گفت و خديجه دانست كه مأموريت بزرگ " محمد " آغاز شده است. او را دلداري و دلگرمي داد و محمد (ص) به او گفت : " مرابپوشان " خديجه او را پوشاند . محمد (ص) اندكي به خواب رفت . خديجه نزد " ورقة بن نوفل " عمو زاده اش كه از دانايان عرب بود رفت و سرگذشت محمد (ص) را به او گفت. ورقه در جواب دختر عموي خود چنين گفت : آنچه براي محمد (ص) پيش آمده است آغاز پيغمبري است و " ناموس بزرگ " رسالت بر او فرود مي آيد و خديجه با دلگرمي به خانه برگشت.

پيامبر (ص) دعوت به اسلام را از خانه اش آغاز كرد؛ ابتدا همسرش خديجه و پسر عمويش علي به او ايمان آوردند . سپس كسان ديگر نيز به محمد (ص) و دين اسلام گرويدند. دعوتهاي نخست بسيار مخفيانه بود. محمد (ص) و چند نفر از ياران خود ، دور از چشم مردم ، در گوشه و كنار نماز مي خواندند.

دعوت از خويشان و نزديكان

پس از سه سال كه مسلمانان در كنار پيامبر بزرگوار خود به عبادت و دعوت مي پرداختند و كار خود را از ديگران پنهان مي داشتند ، فرمان الهي فرود آمد : " فاصدع بما تؤمر..." آنچه را كه بدان مأموري آشكار كن و از مشركان روي بگردان " . بدين جهت ، پيامبر (ص) مأمور شد كه دعوت خويش را آشكار نمايد ، براي اين مقصود قرار شد از خويشان و نزديكان خود آغاز نمايد و اين نيز دستور الهي بود : " وأنذر عشيرتك الاقربين . نزديكانت را بيم ده " . وقتي اين دستور آمد ، پيامبر (ص) به علي كه سنش از ۱۵سال تجاوز نمي كرد دستور داد تا غذايي فراهم كند و خاندان عبد المطلب را دعوت نمايد تا دعوت خود را رسول مكرم (ص) به آنها ابلاغ فرمايد. در اين مجلس حمزه و ابوطالب وابو لهب و افرادي نزديك يا كمي بيشتر از ۴۰ نفر حاضر شدند.

پس از اينكه پيامبر طي سخناني آنان را به دين اسلام دعوت كرد و فرمود هر كس از من حمايت كند جانشن و وصي پس از من خواهد بود، سكوت كامل بر جلسه حكمفرما شد. همه درفكر فرو رفته بودند . عاقبت حضرت علي (ع) كه نوجواني ۱۵ ساله بود برخاست و گفت : اي پيامبر خدا من آماده پشتيباني از شما هستم . رسول خدا (ص) دستور داد بنشيند . باز هم كلمات خود را تا سه بار تكرار كرد و هر بار علي بلند مي شد . سپس پيامبر (ص) رو به خويشان خود كرد و گفت : اين جوان ( علي ) برادر و وصي و جانشين من است ميان شما . به سخنان او گوش دهيد و از او پيروي كنيد .

با ابلاغ عمومي رسالت ، وضع بسياري از مردم با محمد (ص) تغيير كرد؛ همان كساني كه به ظاهر او را دوست مي داشتند ، بناي اذيت و آزارش را گذاشتند. آنها كه در قبول دعوت او پيشرو بودند ، از كساني بودند كه او را بيشتر از هر كسي مي شناختند و به راستي كردار و گفتارش ايمان داشتند . غير از خديجه و علي و زيد پسر حارثه - كه غلام آزاد شده حضرت محمد ( ص ) بود - ، جعفر فرزند ابوطالب و ابوذر غفاري و عمرو بن عبسه و خالد بن سعيد و ابوبكر و ... از پيشگامان در ايمان بودند ، و اينها هم در آگاه كردن جوانان مكه و تبليغ آنها به اسلام از كوشش دريغ نمي كردند . نخستين مسلمانان : بلال - ياسر و زنش سميه - خباب - أرقم - طلحه - زبير - عثمان - سعد و ... ، روي هم رفته در سه سال اول ، عده پيروان محمد (ص) به ۲۰ نفر رسيد.

آزار مخالفان

از آن پس كم كم صفها از هم جدا شد . كساني كه مسلمان شده بودند سعي مي كردند بت پرستان را به خداي يگانه دعوت كنند . بت پرستان نيز كه منافع و رياست خود را بر عده اي نادانتر از خود در خطر مي ديدند مي كوشيدند مسلمانان را آزار دهند و آنها را از كيش تازه برگردانند . مسلمانان و بيش از همه ، شخص پيامبر عاليقدر از بت پرستان آزار مي ديدند. مشركان وقتي به حلاوت و جذابيت كلام خدا پي بردند و در برابر آن عاجز شدند، چاره كار خود را در اين ديدند كه به آن كلام آسماني تهمت "سحر و جادو" بزنند، و براي اينكه به پيامبري محمد (ص) ايمان نياورند بناي بهانه گيري گذاشتند. در سال پنجم از بعثت يك دسته از اصحاب پيغمبر كه عده آنها به ۸۰ نفر مي رسيد و تحت آزار و اذيت مشركان بودند، بر حسب موافقت پيامبر (ص) به حبشه رفتند كه حكمراني مهربان و مسيحي داشت.

مشركان قريش در مكه براي اينكه پيامبر (ص) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند عهدنامه اي نوشتند و امضا كردند كه بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمد (ص) و طرفدارانش قطع كنند. با آنها زناشويي و معامله نكنند. در همه پيش آمدها با دشمنان اسلام هم دست شوند. اين عهدنامه را در داخل كعبه آويختند و سوگند خوردند متن آنرا رعايت كنند. ابوطالب حامي پيامبر (ص) از فرزندان "هاشم" و "مطلب" خواست تا در دره اي كه به نام "شعب ابي طالب " است ساكن شوند و از بت پرستان دور شوند.

مسلمانان در آنجا در زير سايبانها زندگي تازه را آغاز كردند و براي جلوگيري از حمله ناگهاني آنها برجهاي مراقبتي ساختند. اين محاصره سخت سه سال طول كشيد. تنها در ماههاي حرام (رجب - محرم - ذيقعده - ذيحجه ) پيامبر (ص) و مسلمانان از "شعب " براي تبليغ دين و خريد اندكي آذوقه خارج مي شدند ولي كفار - به خصوص ابولهب - اجناس را مي خريدند و يا دستور مي دادند كه آنها را گران كنند تا مسلمانان نتوانند چيزي خريداري نمايند.

گرسنگي و سختي به حد نهايت رسيد. اما مسلمانان استقامت خود را از دست ندادند. روزي از طريق وحي پيامبر (ص) خبردار شد كه عهدنامه را موريانه ها خورده اند و جز كلمه "بسمك اللهم " چيزي باقي نمانده است؛ اين مطلب را ابوطالب در جمع مشركان گفت و وقتي تحقيق كردند به صدق گفتار پيامبر پي بردند و دست از محاصره كشيدند. مسلمانان نيز نفسي براحت كشيدند. اما پس از چند ماهي خديجه همسر با وفا و ابوطالب حامي پيغمبر (ص) دار دنيا را وداع كردند و اين امر بر پيامبر گران آمد و بار ديگر اذيت و آزار مشركان آغاز شد.

اسلام آوردن مردم يثرب

در هنگام حج عده اي در حدود ۶ تن از مردم يثرب با پيامبر (ص) ملاقات كردند و از آيين پاك اسلام آگاه گرديدند. مردم مدينه به خاطر جنگ و جدالهاي دو قبيله (اوس ) و (خزرج ) و فشارهايي كه از طرف يهوديان بر آنها وارد مي شد، گويي منتظر اين آيين مقدس بودند كه پيام نجات بخش خود را بگوش آنها برساند. اين ۶ تن مسلمان به مدينه رفتند و از پيغمبر و اسلام سخنها گفتند و مردم را آماده پذيرش اسلام نمودند. سال ديگر در هنگام حج دوازده نفر با پيامبر (ص) و آيين مقدس اسلام آشنا شدند. پيامبر (ص) يكي از ياران خود را براي تعليم قرآن و احكام اسلام همراه آنها فرستاد.

در سال ديگر نيز در محلي به نام "عقبه " ۱۲ نفر با پيامبر بيعت كردند و عهد نمودند كه از محمد (ص) مانند خويشان نزديك خود حمايت كنند. به دنبال اين بيعت ، در همان محل ، ۷۳ نفر مرد و زن با محمد (ص) پيمان وفاداري بستند و قول دادند از پيامبر (ص) در برابر دشمنان اسلام تا پاي جان حمايت كنند. زمينه براي هجرت به يثرب كه بعدها "مدينه " ناميده شد، فراهم گرديد. پيامبر (ص) نيز اجازه فرمود كه كم كم اصحابش به مدينه مهاجرت نمايند.

معراج

پيش از هجرت به مدينه كه در ماه ربيع الاول سال ۱۳ بعثت اتفاق افتاد، دو واقعه در زندگي پيامبر مكرم (ص) پيش آمد؛ يكي مسئله معراج پيامبر و ديگري حادثه سفر به طائف است. در سال ۱۰ بعثت "معراج " پيغمبر اكرم (ص) اتفاق افتاد و آن سفري بود كه به امر خداوند متعال و به همراه امين وحي (جبرئيل ) و بر مركب فضا پيمايي به نام "براق " انجام شد. پيامبر (ص) اين سفر با شكوه را از خانه "ام هاني" خواهر امير المومنين علي (ع) آغاز كرد و با همان مركب به سوي بيت المقدس يا مسجد اقصي روانه شد، و از بيت اللحم كه زادگاه حضرت مسيح است و منازل انبيا (ع ) ديدن فرمود. سپس سفر آسماني خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسماني و بهشت و دوزخ بازديد كرد و در نتيجه از رموز و اسرار هستي و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بي پايان حق تعالي آگاه شد و به "سدرة المنتهي " رفت و آنرا سراپا پوشيده از شكوه و جلال و عظمت ديد. سپس از همان راهي كه آمده بود به زادگاه خود "مكه " بازگشت و از مركب فضا پيماي خود پيش از طلوع فجر در خانه "ام هاني " پائين آمد. به عقيده شيعه اين سفر جسماني بوده است نه روحاني چنانكه بعضي گفته اند.

حادثه ديگر سفر حضرت محمد (ص) به طائف است؛ در سال ۱۱ بعثت بر اثر خفقان محيط مكه و آزار بت پرستان و كينه توزي مكيان، پيامبر (ص) خواست به محيط ديگري برود. يكه و تنها راه طائف را در پيش گرفت تا با سران قبايل ثقيف تماس بگيرد، و آيين اسلام را به آنها بشناساند. اما آن مردم سخت دل به سخنان رسول مكرم (ص) گوش ندادند و حتي بناي اذيت و آزار حضرت محمد (ص) را گذاشتند. رسول اكرم (ص) چند روز در "نخله " بين راه طائف و مكه ماند و چون از كينه توزي و دشمني بت پرستان بيمناك بود، مي خواست كسي را بجويد - كه بنا به رسم آن زمان - او را در بازگشت به مكه امان دهد. از اين رو شخصي را به مكه فرستاد و از "مطعم بن عدي " امان خواست . مطعم حفظ جان رسول مكرم (ص ) را به عهده گرفت و در حق پيامبر خدا (ص ) نيكي كرد. بعدها حضرت محمد (ص ) بارها از نيكي و محبت او در حق خود ياد مي فرمود.

هجرت به مدينه

مسلمانان با اجازه پيامبر مكرم (ص) به يثرب(مدينة النبي)رفتند و در مكه جز پيامبر و علي (ع) و چند تن كه يا بيمار بودند و يا در زندان مشركان بودند كسي باقي نماند. وقتي بت پرستان از هجرت پيامبر (ص) با خبر شدند، در پي نشست ها و مشورت ها قرار گذاشتند ۴۰ نفر از قبايل را تعيين كنند، تا شب هجرت به خانه پيامبر بريزند و آن حضرت را به قتل رسانند، تا خون وي در بين تمام قبايل پخش گردد و بني هاشم نتوانند انتقام بگيرند، و درنتيجه خون آن حضرت پايمال شود. اما فرشته وحي رسول مكرم (ص) را از نقشه شوم آنها با خبر كرد. آن شب كه آدمكشان قريش مي خواستند اين خيال شوم و نقشه پليد را عملي كنند، علي بن ابيطالب (ع ) بجاي پيغمبر خوابيد، و آن حضرت مخفيانه از خانه بيرون رفت . ابتدا به غار ثور (در جنوب مكه ) پناه برد و از آنجا به همراه ابوبكر به سوي "يثرب " يا "مدينة النبي " كه بعدها به "مدينه " شهرت يافت ، هجرت فرمود.

ورود به مدينه

رسول اكرم (ص ) و همراهان روز دوشنبه ۱۲ماه ربيع الاول به "قبا" در دو فرسخي مدينه رسيدند. پيامبر (ص ) تا آخر هفته در آنجا توقف فرمود تا علي (ع ) و همراهان برسند. مسجد قبا در اين محل ، يادگار آن روز بزرگ است. مردم مدينه با غريو و هلهله شادي - پس از سه سال انتظار - از پيامبر استقبال كردند و پيامبر نيز براي دفاع دستور آمادگي مسلمانان را صادر فرمود. از آغاز گسترش اسلام جنگهايي در مدينه اتفاق افتاد.

صلح حديبيه

پيامبر اكرم (ص) در پي رؤياي شيريني ديد كه ، مسلمانان در مسجد الحرام مشغول انجام فريضه حج هستند. به مسلمانان ابلاغ فرمود براي سفر عمره در ماه ذيقعده آماده شوند. همه آماده سفر شدند. قافله حركت كرد. چون اين سفر در ماه حرام انجام شد و مسلمانان جز شمشيري كه هر مسافر همراه خود مي برد چيزي با خود نداشتند و از سوي ديگر با مقاومت قريش روبرو شدند و بيم خونريزي بسيار بود، پيامبر (ص) با مكيان پيماني برقرار كرد كه به "پيمان حديبيه " شهرت يافت . مطابق اين صلح نامه پيامبر (ص) و مسلمانان از انجام عمره صرف نظر كردند. قرار شد سال ديگر عمل عمره را انجام دهند. اين پيمان ، روح مسالمت جوئي مسلمانان را بر همگان ثابت كرد. زيرا قرار شد تا ۱۰ سال حالت جنگ بين دو طرف از بين برود و رفت و آمد در قلمرو دو طرف آزاد باشد. اين صلح در حقيقت پيروزي اسلام بود، زيرا پيامبر (ص) از ناحيه دشمن داخلي خطرناكي آسوده خاطر شد و مجال يافت تا فرمانروايان كشورهاي ديگر را به اسلام دعوت فرمايد.

همسران پيامبر

پيامبر اكرم (ص) در طول عمر خويش ۹ زن اختيار كرد و اين امر زاييده اوضاع و احوال جامعه آن روز و موقعيت شخصي آن حضرت بوده است . پيش از اسلام تعدد زوجات به نحو گسترده و نامحدودي در ميان اقوام مختلف رواج داشته است . بعدها اسلام تا ۴ زن را اجازه داد، آن هم به شرط برقراري عدالت بين آنان. پيامبر (ص) تا ۲۵ سالگي زن نگرفت و در اين سن بود كه با خديجه (س) كه ۱۵سال از پيامبر (ص) بزرگتر بود ازدواج كرد و در حدود ۲۵ سال تنها با خديجه بود. پس از فوت خديجه (س) با زن بيوه ديگري به نام "سوده" ازدواج كرد. سپس با "عايشه" ازدواج فرمود. زنان ديگري كه پيغمبر (ص) گرفت ، به غير از سوده ، همه بعد از عايشه بودند و همه اينها بيوه زن و بزرگسال بودند.

پيامبر حق و عدالت و نوبت را درباره آنها كاملا رعايت مي فرمود و با همه به مهرباني رفتار مي كرد. زناني كه پيغمبر اكرم (ص) مي گرفت ، يا از بيوه زناني بودند بي سرپرست كه شوهرشان در جنگ شهيد شده بودند، يا از اسيران جنگي بودند كه در خانه پيغمبر (ص) با نهايت احترام زندگي مي كردند. ازدواجهاي پيغمبر (ص) عموما و بخصوص در ۱۰سال آخر عمر، جنبه اجتماعي و تحبيب قلوب داشته است و خويشاوندي با قبيله ها براي پيوند داشتن با كساني كه مسلمان شدن آنها موجب تقويت اسلام و مسلمين بوده است.

نامه هاي رسول مكرم ( ص) به پادشاهان

از آنجايي كه دين اسلام ، دين جهاني و پيامبر خاتم (ص)، آخرين سفير الهي به جانب مردم است بنابراين ماموريت ، حضرت محمد (ص) به سران معروف جهان ، مانند: خسرو پرويز (پادشاه ايران)، هرقل (امپراطور روم)، مقوقس (فرمانروي مصر) و... نامه نوشت و آنها را به دين اسلام دعوت كرد. نامه هاي حضرت كه هم اكنون موجود است ، روشن و قاطع و كوتاه بود.

در سال ۸ هجرت جرياني پيش آمد، كه پيمان شكني قريش را ثابت مي نمود. بدين جهت پيامبر مكرم (ص )، تصميم گرفت مكه را فتح كند و آن را از ناپاكي بتها و بت پرستها پاك سازد. بنابراين با رعايت اصل غافلگيري ، بي آنكه لحظه فرمان حركت و مسير و مقصد حركت براي كسي روشن باشد، پيامبر (ص) روز ۱۰ ماه رمضان ، فرمان حركت صادر فرمود. ۱۰ هزار سرباز مسلمان حركت كردند و شهر مكه بدون مقاومت تسليم شد. پيامبر (ص) و مسلمانان وارد زادگاه پيامبر (ص) شدند. بتها در هم شكسته شد و اسلام به پيروزي بزرگي نائل آمد.

سال ۱۰ هجرت فرارسيد و چند ماه از عمر پربار پيامبر عاليقدر اسلام (ص) باقي نمانده بود. پيامبر (ص ) اعلام فرمود: مردم براي انجام مراسم عظيم حج آماده شوند. بيش از ۱۰۰ هزار نفر گرد آمدند. پيامبر مكرم (ص)، با پوشيدن دو پارچه سفيد، از مسجد شجره در نزديك مدينه احرام بست و مسلمانان نيز همچنين . صداي گوش نواز: لبيك اللهم لبيك ، لا شريك لك لبيك ، در فضا طنين انداز شد. هزاران نفر اين نداي ملكوتي پيامبر (ص) را تكرار مي كردند و پيامبر (ص) در سرزمين عرفات - پس از نماز ظهر و عصر - هزاران نفر از مسلمانان پاك اعتقاد را، مخاطب ساخته چنين فرمود: "اي مردم ! سخنان مرا بشنويد - شايد پس از اين شما را در اين نقطه ملاقات نكنم - اي مردم ، خونها و اموال شما بر يكديگر تا روزي كه خدا را ملاقات نمائيد مانند امروز و اين ماه ، محترم است و هر نوع تجاوز به آنها، حرام است ". سپس مردم را به برابري و برادري فراخواند و به رعايت حقوق بانوان سفارش كرد و از شكستن حدود الهي بيم داد و از ستمكاري و تجاوز به حقوق يكديگر بر حذر داشت و به تقوي توصيه كرد.

پيامبر و واقعه غدير خم

وقتي پيامبر اكرم (ص) و دهها هزار نفر در بازگشت به مدينه به محلي به نام "غدير خم" رسيدند، امين وحي ، جبرئيل بر پيامبر (ص ) وارد شد و پيام الهي را بدين صورت به پيامبر (ص) ابلاغ كرد: "اي پيامبر، آنچه از سوي خداوند فرستاده شده به مردم برسان و اگر پيام الهي را مردم نرساني رسالت خود را تكميل نكرده اي ، خداوند تو را از شر مردم حفظ مي كند". مردم مي پرسيدند آن چه چيزي است كه كامل كننده دين است و بي آن ، دين حق كامل نيست ؟ آن آخرين اقدام پيامبر (ص) است براي تعيين خط وصايت و امامت . پيامبر (ص ) بايد - به امر خدا - تكليف مردم را پس از خود معين كند.

در زير آفتاب سوزان و در روي رملها و شنهاي داغ بيابان ، ضمن خطبه بلندي ، پيامبر (ص)، حضرت علي (ع) را، به عنوان "ولي " و "جانشين " خود، به مردم معرفي فرمود، و به ويژه اين جمله را - كه محدثان شيعه و سني همه نقل كرده اند - گفت : من كنت مولاه فعلي مولاه ... مردم در آن روز كه ۱۸ ماه ذيحجه بود، با حضرت علي (ع ) بيعت كردند. دو ماه و چند روز بعد، در اواخر صفر سال ۱۱ هجري (۲۸ صفر)، پيغمبر اكرم (ص) در مدينه چشم از جهان فروبست و در جوار مسجدي كه خود ساخته بود مدفون شد. اين قبر منور، امروز زيارتگاه بيش از يك ميليارد مردم مسلمان جهان است.

يکشنبه|ا|2|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن