واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از نشست بررسي سه دهه ادبيات داستاني انقلاب؛احمد شاكري: ادبيات وجود خارجي ندارد
خبرگزاري فارس: احمد شاكري با انتقاد از نشستهايي كه گرهاي از ادبيات حل نميكند و دائماً سؤالها و جوابها را تكرار ميكنند، گفت: ادبيات وجود خارجي ندارد، وجود خارجي ادبيات همان داستانها و رمانهايي است كه نوشته شده است.
به گزارش خبرنگار فارس، دويست و چهل و هشتمين نشست سراي اهل قلم با بررسي سه دهه ادبيات داستاني انقلاب و با حضور عليالله سليمي، احمد شاكري، مجتبي حبيبي و نصرتالله محمودزاده برگزار شد.
احمد شاكري، نويسنده و عضو انجمن قلم ايران، در اين نشست در مورد ادبيات انقلاب گفت: مهمترين مسئلهاي كه در اين گونه جلسات مورد توجه مخاطب قرار ميگيرد عناويني است كه در اين جلسات استفاده ميشود.
وي گفت: عنوان اين جلسه بررسي سه دهه ادبيات انقلاب يا سه دهه ادبيات پس از انقلاب است تعبير ادبيات پس از انقلاب متفاوت است.
وي افزود: ادبيات انقلاب ادبياتي است كه مقيد و محدود شده به يك وصف خاصي و بايد بحث شود كه آيا جنس اين وصف ادبي است يا خير و اينكه ادبيات وقتي مقيد و محدود ميشود آيا اين تقسيمبنديها تابع علتي است يا هر كسي ميتواند تقسيمبندي داشته باشد و هيچ قاعده و قانوني وجود ندارد.
وي تصريح كرد: نفس چنين جلساتي هم لازم و هم خوب است اما بايد به نكتهاي اشاره كرد؛ در جامعه ادبي ما به دلايلي كه بخشي از آن تاريخي است متأسفانه حوزه آموزش و تفكر و فلسفه جايگاهي كه بايد داشته باشد را هنوز پيدا نكرده است.
وي گفت: اگر به رشتههاي ادبيات داستاني مراجعه كنيم چيزي كه دانشجويان اين رشته از ادبيات معاصر ميدانند در حد 4 يا 5 واحد از ادبيات منثور است و عموميت دارد و اختصاص به رمان هم ندارد.
شاكري افزود: انتظاري كه از نهادهايي مثل دانشگاه ميرود نظريهپردازي و پيشبرد حوزه علم در بحثهاي نظري است.
وي افزود: انتظار نميرود كه دانشگاهها هنرمند تربيت كنند و چنين انتظاري از فارغالتحصيلان رشتههاي ادبي كه داستاننويس باشند كار درستي نيست.
اين منتقد گفت: وقتي دانشگاه به عنوان كرسي نظريهپردازي در كشور ما جايگاه خاصي درباره ادبيات معاصر و به خصوص رمان در نظر نگرفته طبيعتاً ادبيات راه خود را ادامه ميدهد.
وي افزود: رمان و داستان هيچ گاه متوقف نميمانند تا كسي براي آن نظريهپردازي كند. داستاننويس كار خود را ميكند، منتقد به نقد ميپردازد و اگر هم به نويسنده گفته شود كه به اين دليل كه به نظريهاي نرسيدهاي كه منطبق با فرهنگ و باورهاي ديني ننويس كار اشتباهي است چرا كه وظيفه نويسنده تحمل در نويسندگي نيست.
وي با بيان اينكه وظيفه نويسنده اين است كه منتقد باشد، به سه گروه در ادبيات اشاره كرد و گفت: سه گروه نويسنده، منتقد و نظريهپرداز در ادبيات حضور دارند.
وي در مورد نويسنده گفت: نويسنده بدون شك و ترديد به واسطه قوه خلاق و بازار مصرفي كه دارد مينويسد.
وي تأكيد كرد: وقتي اثر هنري خلق ميشود اين خلق فارغ از بحثهاي نظري نيست اگر دانشگاه كار خودش را انجام ندهد كسي منتظر نميماند تا اول پاسخ پرسشهاي خود را در زمينه عناصر داستان و عميقتر از آن پرسشهاي فلسفي را بدهد.
وي گفت: اثر هنري نوشته ميشود و لاجرم رنگ و مايهاي از فلسفه در آن است و لاجرم از قواعدي كه منتج از نظريهپردازي است، پس نويسنده اين مواد خام را از كجا تهيه ميكند؟ قطعا از چيزهايي كه در بازار نظريهپردازي رايج است.
شاكري گفت: سؤالهايي كه جاي طرح آنها در دانشگاه است به نظر ميرسد متولي خاصي در كشور در حوزه ادبيات ندارد و اين سؤالها سوالهاي سرگرداني است هر كسي از ظن خود با رسانه طرح ميكند.
شاكري گفت: مخاطبان اين سؤالها در ادبيات رسانهاي ما تعريف نشدهاند و اين گمان در خبرنگاران ما وجود دارد كه هر كسي كه نويسنده است منتقد هم ميباشد هر كسي كه نويسنده است نظريهپرداز هم هست.
وي به جشنوارهها اشاره كرد و گفت: وقتي وارد جشنوارهها ميشويم فكر ميكنيم كسي ميتواند جشنواره را داوري كند كه لزوماً نويسنده هم باشد آيا تفكيكي نبايد بين نويسنده و منتقد باشد؟
شاكري ادامه داد: محفل خاص نظريهپردازي وجود ندارد و دانشگاههاي ما در حد كارشناسي و كارشناسي ارشد حرفي براي گفتن در زمينه ادبيات داستاني معاصر ندارند اين سؤالها در اذهان ميگردد و قابليت طرح صحيح را نمييابد.
وي ادامه داد: سوالها تا يك حد و عمقي از ادبيات را ميشكافد و از آن به بعد ديگر سؤالي مطرح نميشود چرا؟ به اين خاطر كه فضاي پاسخگويي به سؤال فضاي درستي نيست.
اين منتقد گفت: مگر كسي ميتواند سه دهه ادبيات انقلاب با هزاران جلد كتاب را بررسي كند.
وي گفت: اصلاً بايد ديد اين بررسي به چه قصدي انجام ميشود و آيا اين بررسي موضوعي است و بايد اين بررسي در چه علمي تحليل شود؟
اين نويسنده افزود: جامعهشناسي رمان روش خود را دارد و بحثهاي نظري و عناصر داستان روش خود را دارند و فلسفه كه پشت رمان هست روش خود را دارد.
وي گفت: ادبيات رشته است كه علوم مختلف به آن پيوند ميخورند و هر علمي موضوع و روش خاص در اثبات فرضيات خود را دارد.
وي با انتقاد از اين نوع نشستها گفت: بايد اذعان داشت كه چنين سؤالها و چنين برنامهها و نشستهايي گرهاي از ادبيات حل نميكند چرا كه دائماً سؤالها و جوابها را تكرار ميشوند.
اين نويسنده تصريح كرد: ادبيات وجود خارجي ندارد، وجود خارجي ادبيات همان داستانها و رمانهايي است كه نوشته شده است.
وي با تأكيد بر لزوم مطالعه داستانها و رمانها پيش از سخنراني در مورد ادبيات، افزود: علت اينكه ما در يك سطح ماندهايم اين است كه از افرادي پرسش ميشود كه حوزه مطالعاتي آنها كم است، و حتي داستانهاي عامه پسند را نميخوانند چرا كه بر اين عقيده هستند كه اين داستانها ارزش مطالعه ندارند ثانياً كتابهايي را كه به آنها پيشنهاد داده شود را مطالعه ميكنند.
شاكري بيان كرد: اين افراد حكمي را كه براي ادبيات صادر ميكنند كلي است در حالي كه نه كتابها و نه نقدها را مطالعه كردهاند، لذا سطح فكر و انديشه در ادبيات ما پايين است.
وي در مورد ادبيات انقلاب گفت: مقيد كردن ادبيات به انقلاب يك مقوله بيچارچوبي نيست موضوع بايد تعريفي بر اساس عناصر داستان داشته باشد.
/انتهاي پيام/
سه|ا|شنبه|ا|22|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]