تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836295749
رويكرد سياست خارجي فرانسه به ايران
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: رويكرد سياست خارجي فرانسه به ايران
اشاره :
با روي كار آمدن نيكلا ساركوزي در فرانسه در ارديبهشت 1386 اين كشور شاهد تغيير قابل توجهي در زمينه سياست خارجي بود . يكي از ويژگي هاي مهم اين تغيير رويكرد آتلانتيك گراي رئيس جمهور جديد بود كه با رويكرد سنتي گليستي اين كشور در تضاد قرارداشت . اين تغيير جهت گيري در سياست خارجي در رويكرد آن كشور نسبت به ايران نيز بي تاثير نبوده است . با توجه به اهميت فرانسه به عنوان يك بازيگر عمده در اتحاديه اروپا و عضويت دائمي آن در شوراي امنيت سازمان ملل متحد و نيز در دست گرفتن رياست اتحاديه در شش ماه دوم سال گذشته ميلادي معاونت پژوهش هاي سياست خارجي مركز تحقيقات استراتژيك بر آن شد تا از پروفسور برنار ) فرانسه و بنيانگذار گروه مطالعاتي « ايران و هند » در اين مركز CNRS هوركاد استاد جغرافيا پژوهشگر ارشد مركز ملي تحقيقات علمي ( كه به خاطر اقامت طولاني در ايران با مسائل ايران آشنايي كامل دارد و در ضمن مدتي رياست انجمن ايرانشناسي فرانسه در تهران را نيز به عهده داشته است دعوت به عمل آورد تا طي يك سخنراني رويكرد سياست خارجي فرانسه به ايران در دوره رياست جمهوري نيكلا ساركوزي را به بحث گذارد. گزارش حاضر تحت عنوان « رويكرد سياست خارجي فرانسه به ايران » جمع بندي سخنراني نامبرده و مجموعه پرسشها و پاسخهايي است كه در پايان اين سخنراني با مشاركت كارشناسان حاضر در جلسه مطرح گرديد.
تغيير در سياست خارجي فرانسه
بديهي است كه از زمان روي كار آمدن نيكلا ساركوزي در فرانسه تغييراتي در سياست خارجي اين كشور پديد آمده است . به دنبال مخالفت شيراك با حمله آمريكا به عراق و رشد احساست ضد فرانسوي در آمريكا و پيامدهاي بعدي آن نسلي از سياستمداران فرانسوي ازجمله نيكلا ساركوزي به اين نتيجه رسيدند كه فرانسه بدون وارد شدن در حلقه حاميان آمريكا و همسو ساختن هرچه بيشتر سياستهايش با آمريكا آينده اي نخواهد داشت . در همين راستا پيوستن مجدد فرانسه به فرماندهي نظامي يكپارچه ناتو مطرح شده است . همچنين براساس دكترين نظامي جديد فرانسه كه به تازگي اعلام شد فرانسه بايد اين قابليت را پيدا كند كه ظرف مدت دو هفته نيرويي به استعداد 30 هزار نفر را به نقاط دوردست گسيل دارد و اين تنها در چارچوب عمليات ناتو انجام پذير خواهد بود . بدين معنا كه مشاركت در چنين عملياتي تنها با استفاده از امكانات لجستيكي و پشتيباني آمريكا مقدور خواهد بود. از اينرو روشن است كه ساركوزي در نخستين سال رياست جمهوري خود سياست همسويي با آمريكا را در پيش گرفته است .
براي مثال در مورد ايران چنانكه ميدانيد در 30 مهر 1382 دومينيك دو ويلپن وزير خارجه وقت فرانسه در قالب گروه تروئيكا با آقاي دكتر روحاني مذاكره كننده ارشد ايران در امور هسته اي ملاقاتي را انجام داد و در طي اين ملاقات نخستين موافقتنامه با ايران در زمينه مسائل هسته اي به امضا رسيد كه باب گفتگو درخصوص همكاري هاي اقتصادي و سياسي را نيز با ايران باز كرد. ازنظر من اين تجربه موفق و شروع خوبي بود. اما درآن مقطع سياست آمريكا انجام معامله با ايران يافتن راهي براي مذاكره با اين كشور و گشايش روابط با آن نبود و در نتيجه گفتگوها به سرانجام نرسيد. آمريكا در آن زمان با هر اقدامي كه موجب تقويت ايران ميشد مخالف بود. از اينرو با عدم پشتيباني آمريكا از روند مذاكرات اين گفتگوها پس از دو سال به شكست انجاميد و آخرين كاري كه در اواخر دوره دوم رياست جمهوري آقاي خاتمي انجام شد از سرگيري غني سازي اورانيوم در اصفهان بود. علت به بن بست رسيدن اين مذاكرات درواقع اين بود كه سياست مستقل اروپايي كه در اين زمينه در پيش گرفته شده بود از حمايت آمريكا برخوردار نبود. اين مسئله ثابت كرد كه بدون همسويي با آمريكا هرگونه سياستي با شكست مواجه خواهد شد. تنها راه پيشرفت عبارت از اين است كه بايد با آمريكا همكاري كرد در كنار آن ايستاد و سياست هاي آن را پذيرفت و تلاش كرد تا از درون و نه از بيرون تغيير به وجود آورد.
همچنين در چارچوب اتحاديه اروپا بايد اين نكته را مدنظر داشت كه كشورهاي اروپاي شرقي كه به اتحاديه پيوستند اين كار را براي نزديكتر شدن به آمريكا انجام دادند. برخي در فرانسه اعتقاد دارند كه ساركوزي در همسويي با آمريكا سياست زيركانه اي را در پيش گرفته است . در جهان امروز در صورت مخالفت آمريكا هيچ نوع سياست پايداري را نمي توان به پيش برد. اما آيا اين به معناي از ميان رفتن سياست مستقل اروپايي نخواهد بود در شرايط فعلي كه آمريكا تنها قدرت تاثيرگذار در جهان است در پيش گرفتن يك سياست مستقل توسط اتحاديه اروپا كه اينك 27 عضو دارد كار دشواري است و نياز به زمان زيادي دارد .
سياست فرانسه در قبال خاورميانه و ايران
حال اين پرسش مطرح است كه آيا ساركوزي با بهره گيري از سياست فرانسه بر اتحاديه اروپا و با توجه به سياست جديدي كه در قبال آمريكا در پيش گرفته است خواهد توانست سياست جديدي را از جانب اتحاديه در قبال خاورميانه و ايران در پيش گيرد. در رابطه با بحران هسته اي ايران به نظر مي رسد كه فرانسه پرچمدار تحريم و تحت فشار قرار دادن ايران شده است . اما در مورد مسئله خاورميانه بايد توجه داشت كه ساركوزي در سخنراني خود در پارلمان اسرائيل بر لزوم تشكيل يك دولت فلسطيني در كنار اسرائيل كه بيت المقدس پايتخت مشترك آن باشد و توقف شهركسازي ازجانب اسرائيل در بيت المقدس موضعي طرفدار فلسطيني ها اتخاذ كرد درحاليكه در روز قبل از آن هنگام ديدار با شيمون پرز بدون اينكه هيچ صحبتي از فسطيني ها و حقوق آنها به عمل آورد بر حمايت صددرصد و كامل فرانسه از اسرائيل تاكيد كرده بود. در اينجا لازم است به نقش لابي هاي يهود و عرب در وزارت خارجه فرانسه و كاخ اليزه اشاره كرد كه هر كدام درصددند در موضع فرانسه در قبال مسائل خاورميانه تاثيرگذار باشند. البته اين موضع جديد فرانسه در قبال مسئله فلسطين را بايد در پرتو چشم انداز تحولات آتي در سياست بين الملل تحليل كرد. نكته قابل توجه در ارتباط با ايران اين است كه اوباما رئيس جمهوري آمريكا بر مذاكره بدون پيش شرط با ايران تاكيد كرده است . اين موضع مي تواند بستري را فراهم سازد كه باب گفتگو با ايران باز شود. چنين چيزي پنج سال پيش قابل تصور نبود. از مواضع رئيس جمهور و نظرسنجي ها اينطور به نظر ميرسد كه در ايران نيز اينك مسئله گفتگو و مذاكره با آمريكا امري پذيرفته شده است ; چيزي كه قبلا " كاملا " منتفي اعلام شده بود. به هرحال با چشم انداز اين تغييرات در سياست جهاني بايد كاري در مورد بحران خاورميانه صورت گيرد. در اسرائيل اين اعتقاد وجود دارد كه تا زماني كه مسئله فلسطيني ها حل نشود در مورد ايران و نفوذ آن در خاورميانه لبنان سوريه و ديگر كشورها و جوامع اسلامي كاري نميتوان انجام داد. حل مسئله فلسطين كليد حل ساير مسائل خاورميانه است . امروزه چشم انداز يك معامله بزرگ در منطقه خاورميانه پيدا شده است . اسرائيلي ها به اين نتيجه رسيده اند كه ديگر از انسجام داخلي لازم براي پيروزي در جنگ برخوردار نيستند. مسئله اي كه در نبرد 33 روزه با حزب الله لبنان و 22 روزه با غزه آشكار شد .
معامله بزرگ
از سوي ديگر بالا گرفتن تنش ميان ايران و غرب به ويژه بر سر مسئله هولوكاست و بازگشت دولت كنوني ايران به شعارهاي راديكال اول انقلاب و نيز پرونده هسته اي ايران كه به صحبتهايي از سوي برخي از عناصر تندرو در آمريكا و اسرائيل درباره بمباران ايران مطرح مي شود به نقطه اي نزديك مي شود كه براي حل بحران بايد دست به اقدام زد. هم در غرب و هم در ايران اينك زمينه براي انجام گفتگو در حال فراهم شدن است . يكي از دلايل اين امر آن است كه همه از وضعيت موجود خسته شده اند و در جستجوي راه حل مي باشند. اينكه اسرائيل موضوع حمله به تاسيسات هسته اي ايران را به طور علني مطرح مي كند خود نشان از اين دارد كه معامله اي بزرگ در راه است و اسرائيل براي آنكه سهمي در آن داشته باشد به طرح اينگونه مسائل مي پردازد. كشورهايي مانند عربستان سعودي نيز كه قطعا " در نتيجه عادي شدن روابط بين آمريكا و ايران متضرر خواهند شد تلاش دارند سهمي در اين معامله بزرگ داشته باشند.
ضعف لابي گري ايران
متاسفانه بايد گفت كه ايران از لابي قدرتمندي در فرانسه و نيز در اروپا برخوردار نيست . در ميان محافل صنعتي و بازرگاني فرانسه ايران برخلاف عراق دوره صدام كه از نفوذ زيادي در اين محافل برخوردار بود تقريبا " از هيچ نفوذي برخوردار نيست . تنها 3000 اروپايي در ايران زندگي مي كنند كه اين رقم بسيار پاييني است . سطح ارتباط ميان ايرانيان و فرانسويها بسيار پايين است به همين دليل مجاب كردن روشنفكران فرانسوي به ويژه آنهايي كه به گروه هاي چپ وابستگي دارند در اين خصوص كه در ايران مباحث سياسي و اجتماعي زنده اي در جريان است كار دشواري است . حتي افراد تحصيلكرده در ايران كمتر از تجربه بين المللي برخوردار مي باشند. در نتيجه ايران كه در معادلات بين المللي نقش فراواني دارد به لحاظ داشتن ارتباطات بين المللي در سطح افراد و گروه هاي غيردولتي دچار ضعف فراوان است .
پرسش و پاسخ
پرسش : به نظر ميرسد ساركوزي اساسا " در چارچوب همان سياست سنتي فرانسه كه الهام گرفته از اصول گليستي است حركت مي كند اما از روي فرصت طلبي با انجام يك رشته حركات تاكتيكي سعي مي كند كه همان اهداف سنتي فرانسه مبني بر كسب نفوذ بيشتر در معادلات بين المللي را به پيش ببرد. براي مثال اگر ساركوزي سياستي همسو با آمريكا در پيش نمي گرفت آيا ميتوانست به تاسيس پايگاه نظامي در امارات متحده عربي اقدام كند و يا در مورد هويت مستقل دفاعي اروپا به معامله با ناتو دست بزند همچنين آيا چشم انداز روابط بهتري ميان ايران و فرانسه پس از انتخابات رياست جمهوري آمريكا وجود دارد
پاسخ : بايد گفت كه عصر سياست هاي گليستي كه حدود پنجاه سال پيش به ابتكار ژنرال دوگل اتخاذ شد و رويه اي مستقل در برابر آمريكا را دنبال مي كرد اينك به سر رسيده است اما انديشه گليسم همچنان در فرانسه زنده و قدرتمند است . براي مثال هنگامي كه ساركوزي در تابستان گذشته تصميم گرفت تعطيلات خود را در آمريكا بگذارند با انتقادات شديدي مواجه شد. در حوزه سياست خارجي هر دو گرايش گليستي و آتلانتيك گرا وجود دارد و تلاش دارند كه بر سياستها تاثير بگذارند. البته بايد توجه داشت كه ساركوزي از تجربه بين المللي قابل ملاحظه اي برخوردار نيست و در ميان مشاوران سياست خارجي او افرادي از طيف هاي مختلف ديده مي شوند. گليسم به عنوان اتخاذ يك رويكرد مستقل در برابر آمريكا نه تنها در فرانسه بلكه در تمام قاره اروپا رواج دارد. جلوه هاي اين سياست در رابطه با كشورهاي اسلامي نيز مشاهده مي شود و طرح اتحاد براي مديترانه نمونه اي از آن است و نشانگر نوعي رابطه فرانسوي و يا اروپايي با جهان اسلام به شمار مي رود; زيرا سياست آمريكا در خاورميانه به ويژه در قبال عراق موفقيت آميز نبوده است . در نتيجه ضرورت اتخاذ يك سياست جديد عربي و يا بهتر بگوييم اسلامي احساس مي شود كه نه تنها شامل حوزه هاي نفوذ سنتي فرانسه در شمال آفريقا و لبنان باشد بلكه دامنه آن بايد به كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس مانند امارات متحده عربي و حتي ايران نيز كشيده شود. اين سياست مستقل اروپايي ميتواند به آمريكا كمك كند تا مجددا " به ايران بازگردد . اما اين بازگشت به گونه اي نيست كه در دهه 1330 و در دوران مصدق و در دهه 1340 و در دوران شاه تجربه شد . امروزه روسها نيز گرچه در برخي موارد با آمريكا در مورد ايران همسو هستند اما تمايلي به بازگشت آمريكا به ايران ندارند. چيني ها نيز چندان تمايلي به ازسرگيري روابط عادي ميان ايران و آمريكا ندارند. از اينرو موازنه قوا ميان آمريكا اروپا چين روسيه و ايران به شكل متفاوتي درآمده است و در نتيجه امكان مانور براي سياست هاي گليستي فراهم آمده است . اما پيشبرد اين سياستها تنها در چارچوب سياست هاي آمريكا عملي است . براي مثال شاهد بوديم كه آمريكا با تصويب قانون داماتو مي خواست شركتهاي اروپايي را از سرمايه گذاري در حوزه انرژي در ايران محروم سازد و در واقع شرايطي را فراهم سازد كه در صورت بازگشت شركتهاي آمريكايي به بازار ايران آنها رقيبي نداشه باشند اما اين اتفاق نيفتاد.
براي موفقيت در مذاكرات ازيكسو اراده قوي و از سوي ديگر انعطاف پذيري براي انجام مصالحه لازم است . همچنين در هرگونه مذاكره بين ايران و آمريكا و يا ايران و فرانسه نقش لابيها و به ويژه لابي يهود را نميتوان ناديده گرفت . از اينرو نتيجه انتخابات در ايران و نيز در آمريكا در موفقيت مذاكرات تاثيرگذار خواهد بود.
پرسش : با توجه به رياست فرانسه بر اتحاديه اروپا درشش ماهه دوم سال ميلادي گذشته و با عنايت به چهره مثبتي كه فرانسه در افغانستان دارد هرچند كه ارتباط آن بيشتر با غيرپشتونها در ايالات شمالي است و نيز رابطه ويژه اي كه فرانسويان باتاجيكها و احمد شاه مسعود داشته اند به نظر شما سياست فرانسه در قبال افغانستان در شرايط كنوني كه طالبان در پي تحكيم موقعيت خويش است چگونه خواهد بود
پاسخ : از نظر فرانسه افغانستان اهميت استراتژيك ندارد و فرانسه بيشتر در چارچوب ماموريتهاي ناتو به اين كشور نگاه مي كند. درواقع فرانسه براي نزديكتر ساختن خود به ناتو به اعزام نيرو به افغانستان اقدام كرده است و تلاش مي كند تا نيروهاي ارتش آن كشور را آموزش دهد. در نتيجه رويكرد كنوني فرانسه به افغانستان بيشتر تابع ملاحظات كلان تر اين كشور درخصوص همكاري بيشتر با پيمان آتلانتيك شمالي قابل تحليل است .
پرسش : درخصوص تعبير شما از بازگشت به شعارهاي اوليه انقلاب به نظر ميرسد كه نسبت دادن اين شعارها به دولت فعلي نبايد عدم التزام ساير جناحهاي سياسي به اين شعارها را القا كند. تنها تفاوت شايد در اين باشد كه ديگر جناحهاي سياسي ديدگاهي بين المللي تر و جهاني تر دارند. نكته ديگر اينكه غربيها در نگاه به مسائل ايران تلاش دارند اين مسائل را آنگونه كه خود ميخواهند و نه آنگونه كه هست ببينند. آنها در واقع چارچوب ذهني خود را بر مسائل ايران تحميل كرده و بر آن اساس به تحليل اين مسائل مي پردازند. اما من ذهن شما را به درك عميق تر مسائل ايران دعوت مي كنم .
پاسخ : در غرب اين برداشت وجود دارد كه با روي كار آمدن دولت آقاي احمدي نژاد در ايران اين كشور به اصول و شعارهاي اوليه انقلاب بازگشته است هرچند كه اين برداشت ممكن است صحيح نباشد و در واقع اين اصول مورد پذيرش كليه جناحها نباشد. به هر حال اين نيز واقعيت دارد كه در غرب و به ويژه در آمريكا وقايع آنگونه تحليل مي شود كه دلخواه آنان است .
پرسش : در خصوص فرانسه آنچه بيش از همه در ميان محافل سياسي در ايران جلب توجه ميكرد استقلال سياسي فرانسه بود بدين معنا كه فرانسه همواره در خصوص مسائل مهم بين المللي نظرات خاص خود را داشت و اين امر سبب اعتبار فرانسه شده بود. ازسوي ديگر تا قبل از روي كار آمدن ساركوزي دولتهاي مختلف در فرانسه همواره سعي داشتند اصول كلي سياست هاي خود را حفظ كنند و از نظر سياسي نيز بيشترين نقش آفريني را در اتحاديه اروپا داشتند. اما امروزه شاهد وضعيت متفاوتي در فرانسه هستيم . حال پرسش اين است كه آيا تحولي كه در فرانسه رخ داده جنبه موقت و گذرا دارد و يا اينكه از ريشه هاي عميق تري برخوردار است . با توجه به اينكه حوزه روشنفكري در فرانسه بسيار قدرتمند است و به سادگي در نتيجه تحولات سطحي تغيير نمي پذيرد.
پاسخ : امروز در فرانسه سياستي در پيش گرفته شده كه با گذشته متفاوت است اما هنوز اين اميدواري وجود دارد كه فرانسه بتواند سياست مستقل تري درباره ايران و مسئله فلسطين در پيش بگيرد اما اين تنها يك احتمال است . در اين خصوص كه آيا سياست جديد پايدار خواهد بود بايد گفت كه يك گروه كه در اكثريت نيز قرار ندارند با شدت تمام از اين سياست هواداري مي كنند. براي مثال در مورد پرونده هسته اي ايران اينك اين پرونده در اختيار گروهي در وزارت خارجه فرانسه قرار دارد كه در مورد خلع سلاح فعاليت مي كنند و قبلا " به اين امور در رابطه با اتحاد شوروي اشتغال داشتند. آنها مواضع سختي در قبال ايران دارند. در حاليكه در ميز خاورميانه در وزارت خارجه فرانسه ديپلماتهايي فعاليت دارند كه با مسائل منطقه و ايران آشنايي بسيار بيشتري دارند. اما در حال حاضر موضع گروه اول قويتر است و متخصصان مسائل خاورميانه براي به كرسي نشاندن ديدگاههاي خود راه دشواري در پيش دارند.
در حوزه روشنفكري در فرانسه تعدادي از آنها كه در طيف چپ قرار ميگيرند تا حدودي تحت تاثير سازمان منافقين هستند و مسائل حقوق بشر براي آنها از اهميت زيادي برخوردار است و مسائل ايران را نيز در همين چارچوب تحليل مي كنند. از سوي ديگر نسل جديدي از روشنفكران جناح راست در فرانسه ظهور كرده اند كه داراي افكار نومحافظه كارانه بسيار تندي هستند.
پرسش : اگر به تاريخچه روابط ايران و فرانسه نگاهي بيفكنيم اين روابط حتي در دوره پيش از انقلاب با دشواري همراه بوده است . به نظر ميرسد كه ريشه اين امر در اين نكته نهفته باشد كه فرانسه ايران را در چارچوب سياست هاي خاورميانه اي خود قرار ميدهد درحاليكه ايران در اين چارچوب نمي گنجد. ايران در واقع يك مورد استثنايي است و بايد خارج از چارچوب سياست عربي با آن برخورد كرد. همچنين نكته ديگر عبارت از اين است كه دنباله روي ساركوزي از آمريكا ميتواند پيامدهاي بسيار خطرناكي براي استمرار سياست هاي ايشان داشته باشد. البته بايد توجه داشت كه در ميان دولتهاي اروپايي در سالهاي اخير طرفداري از آمريكا فزوني پيدا كرده است كه اين خود ميتواند دلايل اقتصادي و يا دلايل ديگري داشته باشد.
پاسخ : درواقع بايد گفت كه پس از انقلاب ايران وارد منطقه خاورميانه شد. در دوران پيش از انقلاب ايران خارج از خاورميانه و جهان اسلام قرار داشت . پس از انقلاب ايران بيشتر وارد مسائل منطقه خاورميانه شد و در مناقشه اسرائيل و فلسطيني ها نقش فعالتري ايفا كرد. در نتيجه ايران را نميتوان از بافت خاورميانه و جهان اسلام جدا كرد.
پرسش : روابط ايران و فرانسه برپايه دو گرايش پايه ريزي شده است : اول گرايش مبتني بر همبستگي تمدني كه شامل ويژگي هاي فرهنگي مي باشد و برخي از روشنفكران در ايران براي نيل به مدرنيته همواره فرانسه را الگو قرار ميدادند. دوم گرايش ژئوپوليتيك كه خود از دو مسئله ناشي مي شود : يكي مسئله هسته اي به اين دليل كه دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي در تعارض با منافع فرانسه قرار مي گيرد. فرانسه و انگليس بيشترين اعتبار خود را برمبناي هسته اي بودنشان كسب مي كنند و از دست دادن انحصار هسته اي براي آنها بسيار گران تمام خواهد شد. مسئله دوم آمريكاست كه از سرگيري مجدد روابط بين ايران و آمريكا به ضرر اروپاييان خواهد بود. از سوي ديگر احتمال برخورد نظامي همانگونه كه شما اشاره كرديد باعث مي شود كه سياستها تعديل شود. اما مذاكره با ايران ضعيف شده چندان كارساز نخواهد بود.
پاسخ : در اينكه ايران و فرانسه به لحاظ فرهنگي بسيار نزديك به هم هستند با شما موافقم . اما مسئله هسته اي بهانه اي به دست داده است تا موضع سختتري از جانب غرب در قبال ايران اتخاذ شود و حتي در برخي محافل مسئله بمباران و تغيير رژيم ايران مطرح شود. به هر حال ذهنيت منفي اي كه امروزه در غرب نسبت به ايران مشاهده ميكنيم عمدتا " ناشي از پرونده هسته اي و موضعگيري هاي تند دولت ايران به ويژه در مورد مسئله هولوكاست است . البته اين نكته را نيز بايد در نظر داشت كه بسياري از كساني كه در غرب اصولا " با دولت جمهوري اسلامي ايران مخالف هستند از اين مسائل به بهره برداري مي كنند تا اين دولت را تحت فشار قرار دهند. با اين همه از اين نكته نيز نبايد غافل بود كه بهاي تهاجم نظامي به ايران و يا تحريم و در انزوا قرار دادن ايران براي غرب بسيار سنگين است . ايران كشوري است كه توانايي دفاع از خود را دارد. با اين حال در شرايط كنوني خاورميانه امكان دست زدن به اقدامات غيرعقلاني نيز وجود دارد و ايران بايد در اين خصوص بسيار هوشيارانه عمل كند.
به طور كلي در تحليل مسائل مربوط به ايران بايد بافت وسيعتري را در نظر گرفت . به ويژه اين نكته بايد در نظر گرفته شود كه نيروهايي وجود دارند كه مخالف يك ايران مستقل و قدرتمند در منطقه مي باشند. براي مثال با وجودي كه پيوندهاي عميق و ديرينه فرهنگي ميان ايران و فرانسه وجود دارد اما موزه لوور شعبه اي در امارات متحده عربي تاسيس مي كند كه اين نشانه آن است كه كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس از هم اكنون سعي دارند خود را وارد معاملات منطقه اي كنند تا هنگامي كه بار ديگر غرب به ايران نزديك شد از قافله عقب نمانند. طبيعي است كه اين نيروها در كنار عوامل ديگر نقش مخربي ايفا مي كنند.
پرسش : آيا امكان در پيش گرفتن يك سياست خاورميانه اي موثر از جانب فرانسه بدون در نظر گرفتن اهميت و توان نقش آفريني ايران وجود دارد
پاسخ : ايران به عنوان يك بازيگر مستقل و قدرتمند بايد در هرگونه سياستي كه در قبال منطقه خاورميانه در پيش گرفته مي شود جدي گرفته شود. درواقع بدون درنظر گرفتن نقش آفريني ايران تدوين يك سياست پايدار درقبال خاورميانه امكانپذير نيست . شرايط جديد منطقه چنين حكم مي كند كه مسئله فلسطين بايد به نحوي حل و فصل شود و اين بدون در نظر گرفتن عامل ايران امكانپذير نيست . همانگونه كه قبلا " گفتم مجموع شرايط موجود در منطقه چشم انداز انجام يك معامله بزرگ را تقويت كرده است .
نقطه نظر پاياني
ايران و فرانسه دو كشوري هستند كه هريك از پشتوانه تاريخي و فرهنگي غني برخوردار مي باشند و در منطقه خود از نفوذ و بازيگري قابل توجهي برخوردارند. فرانسه بدون در نظر گرفتن نقش ايران امكان در پيش گرفتن يك سياست موثر در قبال منطقه خاورميانه را پيدا نخواهد كرد و ايران نيز درصورتي كه بخواهد با اتحاديه اروپا تعامل سازنده داشته باشد نمي تواند نقش فرانسه را ناديده بگيرد. درشرايط جديد بين المللي كه وابستگي متقابل در عرصه روابط بين الملل بيش از هر زمان ديگر به چشم مي خورد اتخاذ ديدگاه هاي يكسونگر نمي تواند كارساز باشد. از اينرو تلاش براي ايجاد گروههاي فشار نيز لازم است ماهيت دوجانبه داشته باشد. درست است كه ايران در اين زمينه چندان موفق عمل نكرده است اما فرانسه نيز در شناساندن خود و سياست هايش به مردم ايران تلاش چنداني به خرج نداده است . صرفنظر از اختلاف نظرهاي سياسي ميان دولتها و بحرانهايي كه ممكن است هر از چندگاه در روابط دو كشور پديد آيد ميتوان با تقويت پيوندهاي دو ملت ايران و فرانسه بنيان روابط پايدارتري بين دو كشور را پايه ريزي كرد.
منبع : مركز تحقيقات استراتژيك
نيكلا ساركوزي و جمعي از همفكران او به اين نتيجه رسيده اند كه فرانسه بدون وارد شدن در حلقه حاميان آمريكا و همسو ساختن هرچه بيشتر سياستهايش با آمريكا آينده اي نخواهد داشت
در رابطه با پرونده هسته اي ايران به نظر مي رسد كه فرانسه پرچمدار تحريم و تحت فشار قرار دادن ايران در ميان كشورهاي اتحاديه اروپا شده است
عصر سياست هاي گليستي كه حدود 50 سال پيش به ابتكار ژنرال دوگل اتخاذ شد و رويه اي مستقل در برابر آمريكا را دنبال مي كرد اينك در فرانسه به سر رسيده است
براي موفقيت در مذاكرات احتمالي ميان ايران و آمريكا و يا ايران و فرانسه از يكسو اراده قوي و از سوي ديگر انعطاف پذيري براي انجام مصالحه لازم است
بهاي تهاجم نظامي به ايران و ياتحريم و در انزوا قرار دادن ايران براي غرب بسيار سنگين است
بدون در نظر گرفتن نقش آفريني ايران تدوين يك سياست پايدار در قبال خاورميانه امكانپذير نيست
شرايط جديد منطقه خاورميانه چنين حكم مي كند كه مسئله فلسطين بايد به نحوي حل و فصل شود و اين بدون درنظر گرفتن عامل ايران امكان پذير نيست
ايران و فرانسه دو كشوري هستند كه هر يك از پشتوانه تاريخي و فرهنگي غني برخوردار مي باشند و در منطقه خود از نفوذ و بازيگري قابل توجهي برخوردارند
فرانسه بدون در نظر گرفتن نقش ايران امكان در پيش گرفتن يك سياست موثر در قبال منطقه خاورميانه را پيدا نخواهد كرد و ايران نيز در صورتي كه بخواهد با اتحاديه اروپا تعامل سازنده داشته باشد نمي تواند نقش فرانسه را ناديده بگيرد
سه|ا|شنبه|ا|22|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]
-
گوناگون
پربازدیدترینها