واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یانگومهایی كه با ما دویدهاند
![سالهای دور از خانه](http://img.tebyan.net/big/1386/08/17110214922732004191191981295017277346.jpg)
از اواسط دهه60 شمسی تا اواسط دهه70، تقریبا بهطور مرتب تعداد زیادی سریال ژاپنی از تلویزیون ایران پخش میشد. آنهایی كه بیشتر از بقیه یاد همه ماندهاند، احتمالا این چندتا هستند؛ «سالهای دور از خانه»، «داستان زندگی»، «پدر مجرد» ، «معلم جزیره» و «از سرزمینهای شمالی». اما مهمترین و ماندگارترین سریال بین این 4 تا، حتماً «سالهای دور از خانه» است. سالهای دور از خانه تبدیل به یك پدیده رسانهای شد و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی عجیب و غریبی داشت. به نظر نمیرسد یانگوم با یك لشكر ویژگی مثبت اخلاقی و جلبنظر مخاطب، به گرد پای محبوبیت «اوشین» رسیده باشد.این سریال یكی از مهمترین و تاریخیترین محصولات تلویزیون ژاپن است. عنوان اصلی سریال، «اوشین» است كه طبق یك سنت مبهم صدا و سیما مبنی بر تغییر نام فیلمها و سریالها در ایران، با عنوان سالهای دور از خانه نمایش داده شد. پخش اوشین از تلویزیون ژاپن در آوریل 1983 شروع شد و تا مارس1984 (اردیبهشت62 تا فروردین63) ادامه داشت؛ تقریبا یك سال. پخش سریال در ژاپن هم پدیده بود و تبدیل به پرمخاطبترین برنامه روتین تلویزیونی در ژاپن شد و البته هنوز هم این ركورد متعلق به اوشین است. این سی و یكمین «نمایش صبحگاهی» شبكهNHK بود كه تبدیل به «موفقترین نمایش صبحگاهی همه دورانها» شد.NHK مخفف عبارت ژاپنی «نیپون هوسو كیوكای» است كه تقریبا میشود «بنگاه سخنپراكنی ژاپن» . NHK در واقع همان صدا و سیمای ملی ژاپن است. NHK از 1961 شروع كرد به پخش تعدادی از مجموعههای تلویزیونی كه تا همین امروز هم ادامه دارد. اسمشان را هم گذاشت «NHK’s Asadora Drama» كه به ژاپنی میشود همان «نمایش صبحگاهی NHK». اولین آن از 1961 شروع شد؛ سریالی سیاه و سفید با اسم «من و دخترم» كه به طور طبیعی مخاطب كمی داشت. اما 8 – 7سال بعد، آمار بینندهها تقریبا 18برابر شد و تماشای این سریالها عملا تبدیل شد به یكی از اصلیترین عادتهای مردم. 5سال بعد سر پخش سریال «اوهاناهان» (ششمین سریال این مجموعه) آمار بینندهها ناگهان بالا رفت و در سالی كه میانگین مخاطب تلویزیونی 8/45 درصد بود، این سریال به تنهایی 50 درصد مخاطب داشت. از 1968 سریالها بهصورت رنگی پخش میشدند و از سال1975 به بعد هم پخش هر سریال 6ماه طول میكشید. اما تنها استثنا، اوشین است كه پخشاش یك سال طول كشید. قهرمانهای تمام داستانهای نمایش صبحگاهی NHK زن هستند و این سنت تا امروز شكسته نشده است. ویژگی مشترك تمام این قهرمانها این است كه در ابتدا درگیر وضعیتهای عذابآور ناشی از پدیدههای سنتی یا اجتماعی میشوند ولی هیچوقت كم نمیآورند و روی همه مشكلات و بدبختیها را كم میكنند. چهارچوب اولیه داستان اوشین از روی زندگی مادر «كازوئو وادا» (بنیانگذار فروشگاههای زنجیرهای «یائوهان») الگوبرداری شده و با كمك یك مجموعه نامه كه نویسندهشان ناشناس است، بسط پیدا كرد. نامهها متعلق به زنی رنجكشیده بود كه در بستر مرگش آنها را نوشته بود و قدمت نامهها به دوران سلطنت «امپراتور میجی» (اواسط قرن19 تا اوایل قرن20) برمیگشت؛ یعنی دورانی كه ژاپن به سمت مدرن شدن خیز برداشت. اوشین در واقع بازگویی بیش از 80سال تاریخ ژاپن بود اما لحن داستان چنان تیره و تلخ و نیشدار بود كه تمام شبكههای تلویزیونی ژاپن آن را رد كردند و حتی تلویزیون ملی هم چندان موافق پخش نبود اما بالاخره ماجرا ختم به خیر شد.
![سالهای دور از خانه](http://img.tebyan.net/big/1386/08/20711716910913337242140802008622501632229.jpg)
پرمخاطبترین سریال تاریخ تلویزیون ژاپن، در اوایل دهه80 روی آنتن رفت؛ یعنی درست زمانی كه جامعه ژاپن بالاخره موفق شده بود از تبعات جنگ خلاص شود و بیفتد در جریان توسعه اقتصادی. اقبال بینظیر مخاطب ژاپنی شاید به خاطر همذاتپنداری شدیدی بود كه با فضای داستان و كاراكترهایش داشت. اوشین علاوه بر ژاپن، در 59 كشور دیگر جهان هم پخش و با استقبال گسترده روبهرو شد. بعضی ژاپنیها نگران بودند كه نمایش سریال در سطح جهانی، تصویر بدی از ژاپن به دست بدهد اما وقتی سریال پخش شد، عكس قضیه اتفاق افتاد. اوشین تبدیل به مشهورترین شخصیت ژاپنی در جهان شد . اوشین ضربالمثلی برای صبر شده بود و تسلیم نشدن او در برابر بدبختیها بهشدت محبوبش كرد. مخاطبان خارج از ژاپن - كه تنها تصویرشان از ژاپن احتمالا خودرو و لوازم برقی یا رفتار غیرانسانی ژاپنیها در جنگ جهانی دوم بود - به درك بهتری از سیر تاریخی ژاپن جدید و وضعیت مردم آن رسیدند.4 - 3 سال بعد از این ماجراها، احتمالا آوازه سریال به گوش مسئولان تلویزیون ایران هم رسید كه سریال را خریدند و برای مردمی كه آنوقتها درگیر جنگ بودند، پخش كردند. اواخر سال1366 بود و تلویزیون ایران كلا 2شبكه بیشتر نداشت كه به صورت نیمهوقت برنامه پخش میكرد. اوشین همان تاثیرات جهانی را اینجا هم داشت. شب پخش سریال كه شنبهشبها بود، اسم خاصی داشت؛ «شب اوشین!». اینكه بگوییم خیابانها خلوت میشد و معضل قطع برق بود و جنگ بود و... تكراری است؛ پخش سریال بیش از 2سال طول كشید. سریال كمی بعد از تمام شدن جنگ 8ساله، در عراق هم با زیرنویس عربی پخش شد. مسئولان انتظار داشتند مردم عراق با تماشای زندگی «اوشین» برای بازسازی دلگرمتر شوند اما فقط 96قسمت اول سریال پخش شد، در حالی كه سریال در 297 قسمت 15دقیقهای ساخته شده بود.«...مجموعهای كه... با بذل توجه مسئولان صدا و سیما، عاری از هرگونه انحراف اخلاقی و بدآموزی شد و عنوان اصلی مجموعه را هم تغییر دادند؛ طوری كه حتی مسئولان تلویزیون ژاپن را به تقدیر از ایران برای بدل كردن این مجموعه به سریالی اخلاقی واداشت!» این نوشتهای است كه همین 2ماه پیش در یكی از روزنامههای نسبتاً معتبر پایتخت چاپ شد. این همان شایعهای است كه آن سالها دهان به دهان میگشت و به شدت هم قوی بود و تقریبا همه باورشان شده بود. داستان اوشین بیكم و كاست این است: «همراه با اوشین و نوهاش به 80سال پیش فلشبك میزنیم؛ به ژاپن در اوایل قرن بیستم.پدر اوشین در 7سالگی او را به عنوان پرستار بچه روانه خانهای میكند. اوشین با وجود بدرفتاری صاحبكارش، به خاطر خانوادهاش میچسبد به كار و در همین احوال، متهم به دزدی میشود و فرار میكند. اما به محض بازگشت به خانه، دوباره به اجبار پدر به خانهای دیگر میرود تا پرستار بچهشان باشد؛ بچهای كه همسن خود اوست. او با دختر آن خانواده رفیق میشود و تا 16سالگی همان جا میماند. بعد از بازگشت به خانه، مجدداً پدر مجبورش میكند كه به عنوان پیشخدمت در یك بار مشغول كار شود اما اوشین كه متوجه میشود این یك پیشنهاد انحرافی است، فرار میكند و به توكیو میرود و آنجا زندگیاش را به عنوان یك آرایشگر ادامه میدهد و...». احتمالا همان یكی دو اپیزود مربوط به 16سالگی تا فرار اوشین، منبع چنین شایعه حیرتآوری است. اتفاقاً داستان اوشین، داستانی اخلاقی درباره زندگی بود.سریال «هانیكو» یا Hanekonma كه باز در ایران با عنوان «داستان زندگی» ترجمه و پخش شد)، 2سال بعد از اوشین ساخته شد و در ژاپن به نمایش درآمد و با یك چنین فاصله زمانی هم در ایران پخش شد و البته به اندازه اوشین تأثیرگذار و بحثانگیز نشد. «هانیكو» سی و ششمین سریال از مجموعه نمایشهای صبحگاهی NHK بود كه ظاهرا پخش منظمی نداشت و هیچ اطلاعات دقیقی از آن در دسترس نیست. حتی سایت رسمی NHK هم اطلاعات مربوط به تعداد قسمتهای سریال را ندارد! به هر حال هانیكو در نیمه اول سال1986 پخش شد و آمار مخاطبش در حد معمولی بود. شاید مهمترین وجه داستان، تم تقابل سنت و مدرنیته بود كه در كاراكتر هانیكو مشخص بود؛ دختری كه با مكافات در حال مبارزه با زندگی سنتی و قواعدش (مثل ازدواج اجباری) بود و تلاش میكرد به زندگی مدرن و تحصیلات عالیه برسد و موفق هم بود. سریال با اینكه به رنجهای زندگی مبارزه قهرمانش میپرداخت اما تهمایههای طنز هم داشت و گاهی مخاطب را - اگرچه به تلخی - میخنداند. شخصیت پدر هانیكو هنوز هم گاهی بهصورت یك ضربالمثل بداخلاقی و كجخلقی در فرهنگ عمومی ما حضور دارد. هانیكو در ایران هم پخش منظمی نداشت و عاقبت سریال مثل كارتون «جزیره ناشناخته» (یا همان سرندیپیتی و كنا) لنگ در هوا رها شد و كسی نفهمید چی به چی شد! با بدی و خوبی این سریالها كاری نداریم؛ مسئله این است كه امروز پدیدههایی از این دست، تعیینكننده مرزهای یك كشورند، نه قراردادهای اعتباری بینالمللی جغرافیایی. امروز رسانههایی مثل تلویزیون با تمام برنامههایشان تعیین میكنند كه مرز یك كشور تا كجای این كره خاكی میتواند گسترش پیدا كند. اگر 20سال قبل سریال تأثیرگذار و تندوتیز اوشین توانست در شرایط اجتماعی ویژه، در ناخودآگاه آدمها جایی پیدا كند، امروز حتی مجموعه سرگرمكننده و راحتالحلقومی مثل جواهری در قصر هم میتواند مشابه آن تأثیر را بگذارد. به هر حال یانگوم و اوشین و هانیكو و... هستند كه مانند آرش افسانهای ما مرزهای سرزمینشان را تعیین میكنند.منبع : همشهری مطالب مرتبط :یانگوم جواهری در قصر دیوی دی یانگوم هدیهای برای کیم جونگ ایل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 795]