واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: "زنگ مولانا" در مدرسههای كشور
گفتههایی دربارهی مولانا زنگ نمادین مولوی در مدرسههای كشور نواخته میشود صبح یكشنبه ششم آبانماه همزمان با آغاز فعالیت كنگرهی بزرگداشت هشتصدمین زادروز مولانا، در مراسمی نمادین زنگ مولوی در مدرسههای سراسر كشور نواخته میشود. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، محمدحسین صفار هرندی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در نامهای به محمود فرشیدی - وزیر آموزش و پرورش - درخواست كرد كه همزمان با آغاز فعالیت كنگرهی بزرگداشت مولانا در مراسمی نمادین زنگ مولوی در مدرسههای سراسر كشور نواخته شود و دبیران ادبیات در این آیین با تشریح جایگاه جلالالدین محمد بلخی در ادبیات كلاسیك و كهن كشورمان، مقام مولانا و شمس تبریزی را به دانشآموزان كشور معرفی كنند و از حضور در مراسم كنگرهی بزرگداشت مولانا بهرهمند شوند. كنگرهی بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا از ششم تا دهم آبانماه امسال در تهران، تبریز و خوی برگزار خواهد شد. جواد محقق: مولانا به جهانی شدن نمیاندیشید اینكه شعر مولانا چقدر ظرفیت جهانی دارد، با توجه به مفاهیم شعری مولوی، بخشی از آنهایی كه به انسانیت انسان بازمیگردد، قابل طرح است. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، جواد محقق با بیان این مطلب، گفت: بخشهایی از آثار مولوی كه صرفا به زبان عرفانی و شرقی و اسلامی مطرح شده، شاید برای برگرداندن به دیگر زبانها دشوارتر باشد. او افزود: البته این را هم بگویم كه من چندان به جهانی شدن و جهانی بودن اعتقادی ندارم و اهمیت چندانی به آن نمیدهم. این مباحث به واقع تبعات تبلیغات رسانهیی و مطبوعاتی جهان است. به نظرم مفاهیمی كه در یك فرهنگ وجود دارد و میگنجد، اگر برای دیگر فرهنگها قابل فهم نیست، دلیل بر جهانی نبودن آن نخواهد بود. سرایندهی «تاوان عشق» تصریح كرد: مثلا سعدی شاعر جهانیتری است تا مولوی یا حتا حافظ و فردوسی؛ چون مفاهیمی كه سعدی با زبان خود مطرح میكند، اگر به غیر شعر هم ترجمه شود، واضح و قابل درك و فهم است. محقق خاطرنشان كرد: ولی اگر شعر حافظ ، فردوسی و مولوی را به دیگر زبانها برگردانیم، چندان چیزی دستگیر مخاطب نمیشود. مثلا واقعا «میخانه» را در شعر حافظ در زبانهای دیگر، به چه چیز میتوان تشبیه كرد؟ وی افزود: كسی كه میخواهد این نوشتهها را ترجمه كند، باید به هر دو زبان مبداء و مقصد احاطهی كامل داشته باشد تا بتواند مفاهیم را بین مخاطب ایران و غیرایرانی پیوند دهد. كاظم سادات اشكوری: مولانا بدون هیچ شبههای ایرانی است كاظم سادات اشكوری گفت: شاید دیگران هم گفتهاند كه آمریكاییها، برداشت خودشان را از شعر فارسی و آثار مولانا دارند. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، این شاعر در ادامه عنوان كرد: به فرض اگر شاعری دربارهی مباحث و مسائلی سخن میگوید، آنها حرف او را تفكیك میكنند و حتا اگر شاعر وارد مقولات عرفانی شود، آنها برداشت خودشان را از اثر بهجا میآورند؛ درست مثل همان كاری كه در باب آشنایی با شعرهای خیام و حافظ بزرگ داشتند. شاعر «در سایهی سكوت» افزود: نكتهی دوم اینكه آنها نامی از بلخی بودن مولوی نمیبرند؛ بلكه او را به نام رومی میشناسند و كتابش را هم به همین اسم میشناسند و میخوانند. او تصریح كرد: یعنی در هر حال به گونهای او را منسوب به روم میدانند. ولی من به عنوان یك شاعر ایرانی، این بزرگان و ادیبان را ایرانی میدانم و شك و شبههای هم برایم وجود ندارد كه متعلق به كشور خودمان هستند. مترجم مجموعهی داستان «مسافر و سه داستان دیگر» اثر ژولین گرین خاطرنشان كرد: در سالهای اخیر بزرگداشتهایی برای حافظ و سعدی و تنی چند از بزرگان ادب كلاسیك ما برگزار شده، ولی چیزی كه وجود دارد، این است كه باید اقدام اساسی و بنیادین صورت گیرد. تصورش را بكنید كه هر سال، میلیونها دلار توریستها صرفا برای بازدید از قونیه به جیب دولت تركیه میرود و تركیه هم برای حفظ شمار توریستها در كشورش دست به چنین تبلیغاتی میزند. در سوی دیگر موضوع، متأسفانه ما اصلا به توریسم نمیپردازیم و توریست نداریم. خسرو احتشامی: نباید زیبایی هنر و تفكر مولانا را در دانشگاهها واگذاشت خسرو احتشامی گفت: ضروری است كه مولانا و آثار تابناك او را به نسل امروز معرفی كنیم و از آنچه پیش از این انجام میگرفت و حتا در دانشگاههای امروز ما انجام میشود، فاصله بگیریم. این شاعر همچنین متذكر شد: بخشی از تلاش صاحبنظران و اهل قلم در گذشته معطوف به نسخهشناسی، تقدم و تأخر نسخ و تصحیح آثار مولانا بود و پس از این مرحله، آنچه در این عرصه به دانشگاهها راه یافت تا در اختیار دانشجویان گذارده شود، متمركز شد بر دل بستن به گشودن معنای واژهها و چگونگی دستورزبان و موارد ظاهری آثار مولانا كه بسیاری از جوانان را از نفس انداخت و دلزده كرد. نویسندهی كتاب «شكوه علوی در تغزل صفوی» اضافه كرد: نباید این نكته را از یاد برد كه نسل جوان امروز میتواند با مولانا زندگی كند و راههای چارهی مشكلات و مسائل خود را در آثار او پیدا كند. تأویل و تفسیر هرمنوتیكی اندیشههای مولوی در عرصهی علوم اجتماعی و روانشناختی با بهرهگیری از نقدها و نوشتارهای روشمند، همان چیزی است كه مخاطب جوان امروز را جذب و راهنمایی میكند. احتشامی تصریح كرد: آنچه پشتوانهی آثار بزرگانی چون مولانا، حافظ ، عطار، سعدی و... است، رگههای عظیم قرآنشناختی است. به عبارت دیگر آثار این بزرگان حاصل تقطیر این كتاب الهی است و میتواند با شیوههای صحیح مخاطبشناسی در اختیار جوانان قرار گیرد تا آنها فرهنگ آینده را طرحریزی كنند و بنیاد بگذارند. شاعر مجموعهی «یاقوت انارستان» با اشاره به فروش میلیونی ترجمهی شعرهای مولانا از سوی خوانندگان غربی گفت: نباید زیبایی هنر، اندیشه و تفكر مولانا را در دانشگاهها واگذاشت و با محدود ساختن تحلیل آثار مولانا به قواعد دستورزبان و لایههای ظاهری، جوانان را از این آثار تابناك محروم كرد. ضیاءالدین ترابی: آثار مولانا جهان زیبایی را به تصویر میكشند ضیاءالدین ترابی گفت: مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی یكی از چهرههای درخشان شعر و ادب فارسی و یكی از بزرگان جهان عرفان اسلامی است كه به دلیل پدیدآوردن آثار بزرگ و ارزشمندی چون مثنوی معنوی در نظم، دیوان كبیر در شعر و فیه ما فیه در نثر، با گذشت هشتصد سال همچنان میدرخشد. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، این شاعر با بیان این مطلب افزود: آثار مولانا به دل و جان دوستداران شعر و عرفان نور میپاشد. او عارفی بزرگ و شاعری تواناست كه در سرودههایش شعر و عرفان را چنان در هم آمیخته كه جدا كردن آن دو از هم غیر ممكن است. وی در ادامه گفت: به همین دلیل نمیتوان از شعر مولانا سخن گفت و از عرفانش حرفی نزد یا از عرفانش سخن گفت و از شعرش چیزی نگفت، بویژه آنكه بیشترین شهرت مولانا جلالالدین محمد بلخی بهخاطر عشق و شیفتگیاش به شمس تبریزی است و دیوان غزلیاتش بهخاطر همین عشق و افسانهی دلدادگی است كه به نام دیوان شمس معروف شده است. اما تمام كار مولانا غزل نیست؛ بلكه مثنوی گرانسنگ معنوی كه عرفان منظوم است، از نادر آثار گنجینهی ادب فارسی است كه به دلیل پرداختن به حكمت و عرفان از قدیم بین عارفان و پیروان راه حق و حقیقت محبوبیت داشته و با تمام تفسیرها و تعبیرهایی كه تاكنون دربارهی این اثر بزرگ نوشتهاند، هنوز حرفهای ناگفتهی بسیاری باقی است. ترابی خاطرنشان كرد: محبوبیت و شهرت غزلهای مولانا جلالالدین محمد، بویژه بین اهل شعر و قلم به حدی است كه هر كس در حد نظر و توان خود حرفهایی در مورد آنها زده است و سخنهای بسیاری گفته شده؛ چراكه غزلهای مولانا شعر ناب است و عرفان محض و اگر در مثنوی معنوی، عرفان و مسائل حكمی بر شعر میچربد، برعكس در غزلهای مولانا شعر و عرفان پابهپای هم و همسنگ و همتراز هم حركت میكنند و جلوهی خاصی به این غزلها میدهند، كه آنها را از غزل دیگر شاعران بزرگ غزلسرای فارسی متفاوت میسازد؛ غزلی كه زیباترین و دلنشینترین شعرهای عاشقانهی فارسی را باید در آن یافت، عاشقانههایی كه در غزلهای مولانا جلالالدین محمد بلخی به گونهی دیگری جلوهگر میشوند و فضای روحانی ویژهای پدید میآورند كه در آن همه چیز جلوهای آسمانی دارد. به عبارت دیگر در غزلهای مولانا عشق و عرفان چنان در هم آمیختهاند كه انگار همیشه و در همه حال و همه جا چنین بوده است. این شاعر و منتقد یادآور شد: از سوی دیگر مرجع غزل و مدیحههای شاعران، یا معشوق است یا ممدوح و شاعران یا در ستایش معشوقاند یا در ستایش ممدوح؛ جز مولانا جلالالدین محمد بلخی كه غزلهایش مرجعی جز معبود ندارد و عشق زمینی به گونهای كه در غزلهای دیگران، بویژه سعدی و در پارهای از غزلهای حافظ وجود دارد، به چشم نمیخورد. اما آنچه غزلهای مولانا را از غزلهای دیگر شاعرانفارسی متمایز میكند، همانا جوششی بودن آنهاست و به همین دلیل نیز غزلهای مولانا غزلهایی است طبیعی كه از فطرت شاعری وی سرچشمه میگیرد و به ندرت در آنها میتوان نشانی از تصنع دید؛ حتا در شعرهایی كه به گونهای در بازیهای زبانی ریشه دارند. او در پایان گفت: اكثر غزلهای خوب و دلنشین مولانا در وزنهای ضربی سروده شدهاند؛ وزنهایی كه با آهنگ و موسیقی خاص خوانده میشوند و این موسیقی دقیقاً برخاسته از رفتار مولانا با كلمات است؛ آنگونه كه میاندیشد و جهان را میبیند.منبع : ایسنا مطالب مرتبط :جای خالی فصلنامههای ویژه مولانا مشهود است صاحبنظران درباره مولانا جلالالدین پارسی می گویند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]