واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جوانفكر: گداپروري! تهمت بياساس به دولت
بيان و تكرار اين سخن ، گذشته از آنكه قلب يك واقعيت زيبا و زشت نشان دادن يك حركت ارزشي و اصولي است ، توهيني آشكار به مردم و كساني است كه به طور مستقيم و غيرمستقيم از يك حق مسلم و لازمالاعاده ، برخوردار ميشوند.
«علياكبر جوانفكر» مشاور مطبوعاتي رييسجمهور در نوشتاري در وبلاگ خود از آنچه آن را ايراد اتهام بياساس صدقهخواركردن مردم توسط دولت، ناميده انتقاد كرده است.
در اين مطلب آمده است:
صدقه و بخشيدن مال به نيازمندان ، جامع فضايل دنيوي و اخروي است ، دارايي انسان را زياد ميكند، هفتاد نوع بلا را برطرف ميسازد، مرگهاي ناگهاني و حوادث ناگوار را از صدقهدهنده برطرف ميكند ، فقر و ناداري را از بين ميبرد و روزي او را افزايش ميدهد.
انفاق و صدقه ، عملي حسنه و نيكوست كه در دين مبين اسلام بر انجام آن تاكيد شده است؛ اما طي سالهاي اخير برخي افراد و جريانهاي سياسي با تكرار اتهام بياساس صدقهدهي و گداپروري دولت ، به طور خواسته يا ناخواسته ، يك بار ضد ارزشي را متوجه اين مفهوم پر معنا و برآمده از ضرورتهاي گريزناپذير در زندگي اجتماعي كردهاند.
حمايت مالي از افراد نيازمند جامعه ، يك وظيفه حكومتي است و برعهده دولت است كه به در راه ماندگان ، آسيبديدگان از زلزله ، سيل ، خشكسالي ، فقرا و محرومان ، بيكاران ، خانوادههاي بيسرپرست ، يتيمان ، ورشكستگان و افرادي نظاير آن ، امدادرساني كند ، دست آنها را بگيرد، فرصت روي پاي خود ايستادن را برايشان فراهم آورد ، قوت لايموتشان را تامين كند ، خسارات وارده به آنها را جبران كند و ياريشان دهد تا در زير دندههاي خردكننده چرخ روزگار مقاومت و ايستادگي كنند.
با اين وجود مواضع و روش عملي برخي احزاب ، گروهها و شخصيتهاي سياسي كه بعضا مديريت اجرايي كشور را در دورههاي قبل برعهده داشتهاند، نشان ميدهد كه آنها به قانون جنگل و نظريه بقاي اصلح داروين مبني بر ساقط شدن حق زندگي از افراد ضعيف ، درمانده و ناتوان توسط اقويا و اغنيا اعتقاد دارند و بر آن نيز اصرار ميورزند.
در نتيجه اعمال همين نگرش مادي گرايانه طي 16 سال قبل از دولت نهم ، فاصله ميان دهكهاي پايين جامعه با طبقات مرفه و پردرآمد افزايش يافت و تسمه از گرده كساني كشيده شد كه براي تامين معاش خود و خانوادهشان ناگزير از دريافت وام از ثروتمندان بيدرد با پرداخت نزول و اخذ وام از نظام بانكي با نرخهاي 30 درصد و بالاتر از آن بودند. كم نبودند كشاورزان ، كارمندان و كارگراني كه با دريافت مبلغ اندكي وام بانكي ، به خاك سياه نشستند و سود سنگين پول ، شيرازه زندگي آنها را از هم پاشيد.
بانيان همين تفكر با بسيج عوامل خويش ، طي سالهاي اخير به تكاپو افتادهاند تا تلاش حكيمانه و ارزشمند دولت نهم را براي تك رقمي كردن نرخ بهره بانكي عقيم بگذارند و آب رفته را به هر طريق ممكن ، به جوي بازگردانند. آنها بر اين باورند كه طبقات ضعيف و محروم بايد به تدريج نابود شوند و اين تنها اقويا هستند كه حق زندگي دارند. مناديان همين تفكر ، صداي اعتراض خود را به روي دولتي گشودهاند كه بهرههاي عقبافتاده ناشي از ناتواني وامگيرندگان در بازپرداخت بدهيهاي خود به بانكها را مشمول بخشودگي قرار ميدهد و با ايجاد روزنههاي اميد، آنها را به زندگي دلگرم ميسازد. اين دولت ، يار و غمخوار واقعي مردم است و خود را در مشكلاتشان سهيم و شريك ميداند؛ بنابراين نميتواند اجازه دهد تا برخي قوانين و ضوابط بيرحمانه سرمايهسالاري ، طومار زندگي دهكهاي پايين جامعه را درهم بپيچد و هيچكس هم خم به ابرو نياورد.
معترضان به اين رويكرد و سياست عدالتگرايانه دولت نهم ، تصميم گرفتهاند تا سهم خود را در تسلط بر سرنوشت جامعه افزايش دهند و بار ديگر با به دست گرفتن قدرت اجرايي كشور و اجراي تفكر داروينيسم ، فرصت زندگي و اميد به آينده را از اقشاري كه حمايت دولت از آنها نه تنها يك وظيفه قانوني بلكه يك تكليف شرعي است ، سلب كنند.
ادعاي صدقه دادن به مردم و گداپروري در جامعه ، از جمله تبليغات پرهياهويي است كه اصلاحطلبان و اسلاف آنها در دولتهاي پيشين ، طي ساليان اخير و در مخالفت با دولت نهم ، همواره در بوقهاي پرتعداد تبليغاتي خود دميدهاند و اخيرا نيز از سوي تازه زبان گشودهها تكرار ميشود، بدون آنكه به معناي زشت چنين ادعايي و تاثيرات رواني ناشي از آن بر قشرهاي مختلفي از جامعه ، توجه كنند.
بيان و تكرار اين سخن ، گذشته از آنكه قلب يك واقعيت زيبا و زشت نشان دادن يك حركت ارزشي و اصولي است ، توهيني آشكار به مردم و كساني است كه به طور مستقيم و غيرمستقيم از يك حق مسلم و لازمالاعاده ، برخوردار ميشوند.
جا دارد به اين نكته نيز توجه شود كه صدقه چيزي است كه كسي از مال ، ثروت و دارايي متعلق خود ، به يك فرد نيازمند عطا ميكند؛ بنابراين نميتوان دست در جيب ديگري كرد و از پولي كه صاحب آن شخص ديگري است ، به نيازمندان كمك كرد و نام آن را صدقه گذاشت. به اين ترتيب ميخواهم تاكيد كنم كه اصولا دولت از آنچه صاحب اصلي آن خود مردم هستند به نيازمندان كمك ميكند. در واقع حمايتشدگان كه طالبان قدرت ، با بيشرمي آنها را گدا مينامند ، دست در جيب خود مي كنند و از كسي صدقه نميگيرند.
باعث بسي تاسف و اندوه است كه برخي افراد ، اداي دين و اعاده حقوق تضييع شده بخشي از مردم را ، آن هم از پول و ثروتي كه صاحبان اصلياش خود آنان هستند ، به عنوان صدقه و گداپروري تبليغ ميكنند؛ مفهومي كه اصولا كاربرد و بار معنايي درستي از آن استنباط نميشود و برخي افراد و گروههاي سياسي با توسل به آن ، هم به مردم توهين ميكنند و هم مفاهيم ارزشمند اسلامي را در اذهان عمومي مخدوش ميسازند.
همچنين بايد به اين نكته نيز اشاره شود كه خيل قابل توجه اقشار عقبنگه داشتهشده ، ثمره اعمال نگرش سرمايهسالاري و توسعه منهاي عدالت در دولتهاي 16 سال قبل از دولت نهم است و در واقع كساني كه خود بايد در جاي متهم بنشينند و به مردم درباره آثار سوء و مخرب ناشي از برخي تصميمات و عملكردهايشان پاسخگو باشند ، امروز در موضع مدعي قرار گرفتهاند و با خلافگويي و وارونهسازي واقعيتها ، دولت مردمي و بيتكلفي را كه صادقانه و در عين هوشمندي و تدبير به ساماندهي امور جامعه اهتمام ميورزد ، در مظان انواع اتهامات بياساس و ظالمانه قرار ميدهند.
وي در ادامه ابراز عقيده كرده است: به راستي كساني كه در انتخابات نهم رياستجمهوري، بدون ارائه هيچگونه طرح و برنامهاي ، براي رسيدن به كرسي قدرت ، وعده پرداخت 50 هزار تومان و 80 هزار تومان به هر نفر را مطرح ميكردند با چه منطقي ، سياستهاي عدالتخواهانه و به تازگي طرح تحول اقتصادي دولت را گداپروري و صدقهخوري تفسير ميكنند؟
در هر جامعه انساني، زيادهخواهان، فرصتطلبان، ثروتاندوزان، مسرفين و مرفهين بيدرد، راحتطلبان و خودبرتربينان، عاملان اصلي و موثر در عقبماندگي ، محروميت ، فقر ، بيسوادي و توسعهنيافتگي عدهاي ديگر محسوب ميشوند و در شرايطي كه يك دولت عدالتخواه و مردمي بر سر كار باشد ، به طور طبيعي با به خدمت گرفتن ثروت ملي و بودجه عمومي ، در صدد جبران عقبماندگيها و متوازن كردن نابرابريها برميآيد و در اين ميان عاملان اصلي پديدارشدن ناهنجاريها ، براي جلوگيري از اين روند ، همه تلاش خود را به كار ميگيرند تا آنجا كه خدمات دولت به مردم را كه چيزي جز اعاده حقوق تضييع شده آنها نيست ، به صدقهدادن و گداپروري تعبير و تفسير ميكنند و چه زشت است كه برخي افراد ، در رقابت براي بالا رفتن از كرسي قدرت ، به تكرار غيرمنطقي و توهينآميز سخناني بپردازند كه سود آن را بيش از هر كس ، عايد عوامل اصلي نابسامانيها خواهد كرد.
جمعه|ا|25|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]