واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: پوتين و آينده روسيهعفيفه عابدي
معرفي پوتين به عنوان نامزد رياست جمهوري روسيه در انتخابات ٢٠١٢، نظر بسياري از تحليلگران متخصص مسائل روسيه را به تاثير اين تغييرات بر مسائل داخلي اين كشور جلب نموده است. بهويژه اينكه زماني كه ديمتري مدودف با حمايت پوتين به قدرت رسيد، بسياري از بازگشت پوتين به قدرت در دوره بعد خبر مي دادند.

آفتاب: معرفي پوتين به عنوان نامزد رياست جمهوري روسيه در انتخابات ٢٠١٢، نظر بسياري از تحليلگران متخصص مسائل روسيه را به تاثير اين تغييرات بر مسائل داخلي اين كشور جلب نموده است. بهويژه اينكه زماني كه ديمتري مدودف با حمايت پوتين به قدرت رسيد، بسياري از بازگشت پوتين به قدرت در دوره بعد خبر مي دادند.
اما برخي تحولات در عرصه سياست داخلي و خارجي روسيه در دوره مدودف، اين تحليل ها را كه تباني قدرت صورت گرفته با چالش مواجه ميكرد. بر خلاف اين تصورها در برخي مسائل داخلي و بينالمللي تضاد و تناقض هايي در رويكرد رئيس جمهوري و نخست وزيري روسيه مشاهده ميشد، تا جايي كه برخي از تحول اساسي در رويكرد دولت جديد روسيه سخن ميگفتند و با دادن نسبتهايي چون غربگرا و روشنفكر به مدودف او را از صف پوتين جدا ميساختند. به هر حال حتي اگر قائل به اين تحليل باشيم كه پوتين، مدودف را برگزيده است، باز هم بازگشت پوتين به قدرت با پيامدهاي داخلي و بين المللي براي روس ها روبرو خواهد شد.
پيامدهاي داخلي و بين المللي
هر چند برخي معتقدند سناريوي جابه جايي قدرت بين پوتين و مدودف عادي شده و تاثير چنداني در روسيه نخواهد داشت. اما برخي از آمارها، چشم اندازهاي ديگري را پيش روي قرار ميدهد. همانگونه كه نتايج ششمين دوره انتخابات دوماي روسيه منجر به پيروزي نسبي حزب واحد روسيه با ٤٩.٣٢ درصد آرا و اعتراضات پس از انتخابات، مبين اين نكته است كه بازگشت پوتين به عرصه قدرت چندان براي افكار عمومي اين كشور قابل پذيرش نيست.
البته از سوي قدرت حاكمه روسيه براي تلطيف افكار عمومي تلاشهايي انجام ميشود. پيشتر مدودف ضمن اعلام كناره گيري از نامزدي رياست جمهوري در سال ٢٠١٢، در گفتوگوي خود با تلويزيون روسيه گفت كه تصميم پوتين براي نامزد شدن در انتخابات به معني اين نيست كه نتيجه رايگيري از هم اكنون روشن است. اما به هر حال بازگشت پوتين براي قدرت حداقل شرايط را براي منتقدان نظام سياسي روسيه مهيا كرده تا بيش از گذشته به جلب توجه مردم بپردازند.
پيامدهاي بين المللي بازگشت پوتين به قدرت را مي توان از دو جنبه واكنش هاي خارجي به بازگشت پوتين و چشم انداز سياست خارجي روسيه مورد بررسي و ارزيابي قرار داد.
اعلام خبر كانديداتوري پوتين صرف نظر از اينكه رويكرد متفاوت سياست خارجي پوتين نسبت به مدودف را براي رهبران كشورهاي ديگر تداعي ميكند، از آن جهت براي ساير كشورها حائز اهميت است كه تقريبا سرنوشت سياسي ۱۲ سال آينده روسيه را رقم زده است. بنابراين، اين خبر بيش از همه براي آمريكا و كشورهاي غربي و همچنين كشورهايي كه مناسبات نزديكتر با روس ها دارند بسيار قابل توجه است و موجب واكنش ها و محاسباتي از سوي آنها شده است. در اينباره اين نكته حائز اهميت است كه بر خلاف بسياري از تحليل هاي شرقي از توافق و تباني در راس قدرت روسيه، اغلب تحليلگران غربي معتقدند كه پوتين و مدودف كاملاً متفاوت بوده و رويكردهاي سياست داخلي و خارجي متفاوتي داشته اند.
هر چند اين ديدگاه غربي ها متناقض با اظهار تاسف هاي آنها از فقدان دموكراسي در روسيه است اما به هر حال همان ها از مدودف به عنوان فردي دموكراتيك ياد ميكنند بدين دليل آمريكاييها قبلا همه ظرفيتهاي رسانهاي و ديپلماتيك خود را به كار گرفته بودند تا از بازگشت دوباره پوتين جلوگيري كرده و موضع مدودف را در برابر پوتين تقويت نمايند، ولي مقامات آمريكايي در برابر خبر بازگشت پوتين به قدرت، سعي كردند با اظهاراتي كاملا ديپلماتيك اين مسئله را طبيعي جلوه داده و بر ادامه همكاري ها با مسكو تاكيد كنند. البته اين سياست اعلامي كاخ سفيد مخالفان رسمي و غير رسمي خود را دارد.
علاوه بر اينكه برخي تحليلگران آمريكايي همكاري جويي روس¬ها را گزينشي ارزيابي ميكنند، در سطح قدرتمداران نيز جمهوري خواهان چندان به "ريست" در روابط آمريكا و روسيه خوش بين نيستند. اين در حاليست كه آمريكا نيز بستر تغييرات و تحولات زيادي شده است كه مطمئنا بر روابط خارجي اين كشور بهخصوص در رابطه با روسيه تاثيرگذار خواهد بود، چرا كه با افزايش فشارها به اوباما، شرايط وي در انتخابات رياست جمهوري آينده آمريكا نيز در هاله اي از ابهام قرار دارد.
چشم انداز آينده
در چشم انداز داخلي روسيه به نظر دو مساله جدي وجود دارد. يكي مربوط به انتقادات از بازگشت ديكتاتوري به روسيه و مدت زياد زمامداري پوتين در اين كشور است كه موجب افزايش فضاي مانور منتقدان فضاي سياسي روسيه ميشود و احتمالاً بار ديگر آتش اعتراضات برافروخته ميشود.
اما ارزيابي روس هاي حاكم از اعتراضات اين است كه هدف معترضان تغيير حكومت نيست. به همين دليل روسها كه همواره علاقمند هستند خود را يك بازيگر هنجارمند و قانون مدار نشان دهند، همچون اعتراضات اخير با ارائه مجوز برپايي تظاهرات، و موافق با بازشماري آراي به سمت مذاكره با مخالفان ميروند. البته قابل پيشبيني است كه اين بازنگري نميتواند تاثير زيادي در نتيجه انتخابات داشته باشد و دولت تمايلي به ارائه امتيازات بيشتر به مخالفان ندارد. اما قطعاً درسها و پندهاي موجود از تحولات نظام بين الملل نيز بر اقتداگرايي دولت روسيه بيتاثير نخواهد بود. چنانچه پوتين اينك در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال ٢٠١٢ به صراحت به كساني كه از ركود سياسي در روسيه ابراز نگراني كرده اند قول تغييرات تدريجي را ميدهد.
اما مساله داخلي ديگر، بحث مدرنيزاسيون اقتصادي روسيه و در عين حال كنترل مشكلات اقتصادي مردم است. به نظر ميرسد اين مسائل از چشم پوتين نيز دور نمانده و وي نيز اين چالش ها را جدي تلقي ميكند. به نظر ميرسد با انتقادهاي موجود از كنترل دولت و حاكميت اليگارشي خانوادگي بر بخشهاي كليدي و صنايع استراتژيك، اعتراضات درباره افزايش نابرابري هاي سياسي-اجتماعي و اقتصادي از چالشهاي پيش روي دولت پوتين خواهد بود. چرا كه حداقل نيمي از مردم روسيه رژيم پوتين را عامل اين مشكلات ميدانند.
اين در حاليست كه پس از آن دوره طلايي كه پوتين از سالهاي ٢٠٠١ تا ٢٠٠٨ با افزايش بهاي انرژي طي كرد، با بروز بحران اقتصادي و تلاش هاي دولت مدودف براي مدرنيزاسيون اقتصادي روسيه، اين كشور با كاهش ذخاير ارزي، فرار سرمايه هاي خارجي روبروست، كه موجب كاهش بهرهوري اقتصادي در روسيه شده است. اين در حاليست كه پوتين اينبار با مشتريان اروپايي روبروست كه تمام شگردها را براي كاهش نفوذ روسيه در عرصه انرژي به كار گرفته و تا اندازه اي موفق شده اند از طريق طرح هاي متنوع قدرت مانور روسيه در بازار انرژي را كاهش دهند. اين مسائل ميتواند از سويي به افزايش فشارهاي سياسي از سطح منتقدان شده و از سوي ديگر در سياست هايي كه از پوتين انتظار آن ميرود تحولات جدي ايجاد كند. به عبارت ديگر سياست پوتين عملگرا را غير قابل پيش بيني تر كند.
اما تجربه ٨ ساله از رياست جمهوري پوتين نشان ميدهد چند بحث اساسي چون احياي قدرت روسيه، منافع اقتصادي و تنظيم مناسبات خارجي با رويكرد حل مسائل داخلي، مهمترين مولفه هاي تاثير گذار در سياست خارجي پوتين هستند.
افزايش رويكرد شرقي يكي از ملموس ترين تاثيرات بازگشت پوتين به قدرت در روسيه است. البته ادبيات پوتين در اين دوره به نوعي ادبيات تنش زدايي با غرب است. پوتين در سفر اخير خود به چين بر اهميت راهبردي روابط روسيه و چين تاكيد داشته و به نظر ميرسد همچون گذشته، محور روسيه-چين كاربرد زيادي در سياست خارجي پوتين خواهد داشت. از سوي ديگر پيشنهاد جديد پوتين تشكيل اتحاديه كشورهاي آسياي مركزي است.
هر چند وي تاكيد دارد اين اتحاديه به معناي احياي اتحاد جماهير شوروي سابق نيست اماً قطعا به معناي اولويت آسياي مركزي و قفقاز در سياست خارجي پوتين است. در همين راستا روشن است مناقشه سپرموشكي و تدابير سياسي-دفاعي و امنيتي روس ها در قبال اين سپر از اولويتهاي مهم سياست خارجي پوتين خواهد بود.
افزايش مناسبات دو جانبه روسيه با كشورهاي اروپايي نيز از ديگر راهبردهاي روسيه براي بهرهوري اقتصادي در روابط خارجي است كه به نظر ميرسد با وجود بحران اقتصادي در منطقه يورو و در نتيجه كاهش اتحاد دروني اروپا، فضاي روسيه در اين روابط افزايش يافته است.
كد مطلب : 143152
دوشنبه|ا|26|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]