تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820419196




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غرب در جنگ اقتصادي با ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: غرب در جنگ اقتصادي با ايران
محمدرضا سبزعليپور، رياست مركز تجارت جهاني ايران،‌ درگفتگو با ديپلماسي ايراني با اشاره به تاثير تحريم ها بر كشور معتقد است جنگي همه جانبه برعليه ايران در گرفته كه ما با استفاده از كلمه تحريم، آن را ناديده گرفته و به سادگي از كنار آن مي گذريم.


ديپلماسي ايراني: قرن قشون كشي هاي نظامي به سر رسيده است. امريكا و متحدان اروپايي اش كه در ده سال گذشته دو جنگ در افغانستان و عراق را هدايت كردند اكنون به بي ثمري اين نبردهاي نظامي پي برده اند.جنگ نرم،حملات سايبري و تحريم هاي اقتصادي و سياسي شكل جديدي از جنگ است كه در مرام و مسلك امريكايي ها جاي خاص خود را يافته است. ايران به واسطه برنامه هسته ايش سالهاست كه متحمل تحريم هاي اقتصادي شرق و غرب است با اينهمه در يك سال گذشته موج جديدي از تحريم ها و لفاظي هاي سياسي عليه تهران اوج گرفته كه به نوعي مي توان آن را جنگ نامرئي با ايران خواند. ديپلماسي ايراني در مقام تجزيه و تحليل تبعات اين تحريم ها با محمدرضا سبزعليپور، رياست مركز تجارت جهاني ايران،‌ گفتگويي داشت كه در زير مي خوانيد:

جمهوري اسلامي ايران از ابتداي شكل گيري با تحريم هايي از سوي كشورهاي غربي مواجه بوده است، در ماههاي اخير تلاش هايي از سوي آمريكا و اروپا براي تشديد تحريم ها بر ايران صورت گرفته است. به نظر شما جنس تحريم هاي اخير تا چه حد متفاوت از گذشته است؟ آيا ميتوان گفت كه تغيير جدي در روند تحريم ها ايجاد شده است؟

سؤال خوبي را طرح نموديد. بله از ابتداي پيروزي انقلاب به دليل اختلافاتي كه با دولت ايالت متحده آمريكا داشتيم تنگناها و تحريمهايي برعليه كشورمان اعمال گرديد كه با تصويب مجلس نمايندگان و مجلس سنا و با امضاء رئيس جمهور آمريكا تقريبا به قانوني مبدل گرديد كه هر سال با امضاء رؤساي جمهور وقت مجدداٌ تمديد مي شد. اين روند كماكان تا به امروز ادامه داشته و هيچ تغيري در چارچوب اوليه آن بوجود نيامده است. اما ظرف يكي دو سال گذشته و به مرور طي ماههاي اخير اختلافات جديدي بين دو كشور بروز كرده كه منجر به صدور قطعنامه ها و تحريمهاي تازه اي از جانب آمريكا، اروپا و حتي شوراي امنيت سازمان ملل برعليه كشورمان شده است. اما فشارها و تحريمهاي اعمال شده جديد كاملا متفاوت از جنس تحريمهاي اوليه بوده و اصلا قابل قياس با هم نيستند. با موشكافي موضوعات پيش آمده و اتفاقات پيش رو به واقعيات جديدي پي مي بريم كه صد در صد با آن چيزي كه در ظاهر ديده مي شود متفاوت و قابل تعمق ميباشد. فلذا جهت تشريح دقيق آن مي بايست موضوع را كاملا حلاجي كرد تا به درك صحيح واقعيات كمك و دين مطلب را به خوبي ادا نمود.

ببينيد؛ درست است كه در ابتداي بحث به تحريمهاي اعمال شده از بدو شكل گيري نظام اشاره كرديم اما به نظر من وقتي كه به اتفاقات 30 سال گذشته ايران مي نگريم به خوبي درمي يابيم كه به آن شكلي هم كه در كلمات و جملات به تحريمهاي 30 ساله اشاره شده اصلا تحريمي در كار نبوده بلكه فشارهاي سياسي و اقتصادي به نشانه قهر و عدم دوستي آنهم فقط از جانب دولت آمريكا بر ما وارد شده تا به نوعي ما را آزار و در تنگنا قرار دهند. اما به اعتراف غالب دولتمردان و بزرگان نظام اين فشارها نه تنها هيچگونه خللي در روند فعاليتهاي اقتصادي و سياسي ما وارد نكرده بلكه به نوعي موهبت و فرصتي بوده كه باعث شده تا بتوانيم روي پاي خودمان ايستاده و تا حدود زيادي در زمينه هاي مختلف رشد و توسعه داشته باشيم. حتي در دوران جنگ تحميلي نيز تأثير محسوسي بر كارهاي روزمره مردم ما نگذاشت. پس ملاحظه مي فرمائيد كه اين فشارها اصلا قابل اعتنا نبود و حتي ماهي يكبار هم در رسانه ها صحبتي راجع به فشارها و يا به عبارتي تحريمها به ميان نمي آمد. پس اعتقاد من بر اين است كه ما بايد موضوع تحريمها و فشارها برعليه ايران را به دو فصل كاملا مجزا و متفاوت از هم تفكيك كنيم.

فصل اول يعني از ابتداي انقلاب تا اوايل سال 1386 يعني اواخر دوران رياست جمهوري بوش پسر.

فصل دوم يعني از سه چهار سال گذشته به اين طرف كه اتفاقات جديدي رخ داد كه نهايتا منجربه تشديد اختلافات ايران با كشورهاي غربي گرديد و اين اختلاف و فاصله به وجود آمده بين دو طرف همانند تكه برف كوچكي در سراشيبي به راه افتاد و پس از گذشت مدت كوتاهي به كوه بزرگي از اختلافات و سوء تفاهمات مبدل گرديد كه امروز شاهد عوارض و عواقب آن هستيم. برهمين مبنا به جرأت ميتوانم بگويم جنگي همه جانبه برعليه ايران در گرفته كه ما با استفاده از كلمه تحريم، آن را ناديده گرفته و به سادگي از كنار آن مي گذريم.

يعني به نظر شما كلمه تحريم نوعي ساده كردن مسئله است؟

بله؛ اگر تنگناهاي ماههاي اخير را تحريم بناميم پس قبلي ها را بايد يك فشار ساده بخوانيم. اما اگر تنگناهاي 30 سال گذشته را تحريم بناميم پس تحريمهاي فعلي را ميبايست جنگ تمام عيار اقتصادي خواند. متأسفانه در كشور ما خيلي از آقايان هنوز فكر مي كنند كه جنگ يعني لشگركشي، توپ و تانك و بكش بكش!! برهمين اساس وقتي اسم جنگ مي آيد گوش هايشان فقط به دنبال سروصداي انفجار ميباشد در صورتي كه آن دوران مدتهاست كه به سر آمده و ديگر هيچ كشور پيشرفته اي جهت جنگ و مبارزه لشگركشي نمي كند و در حال حاضر نيز نوع جنگها هم تغير كرده است. الان مهمترين جنگ، جنگ اقتصادي است كه مي تواند بدون ريختن خوني از دماغ كسي، كشوري را از پا درآورد و پس از جنگ اقتصادي و در مرحله دوم جنگهاي الكترونيكي است كه از راه دور، كشوري مي تواند كشور ديگري را فلج و گرفتار كند. پس باتوجه به عرائض بنده، حداقل يكي دو سالي است كه جنگ اقتصادي آرام آرام برعليه ايران شروع شده و طي ماههاي اخير به شكل همه جانبه و تقريبا جهاني برعليه ما سازماندهي گرديده كه بسيار خطرناك تر از جنگهاي فيزيكي است. ملاحظه مي فرمائيد كه اين دو فصل چقدر با هم متفاوت بوده و تحريمهاي اوليه با مثلاٌ تحريمهاي حال حاضر چه مقدار تفاوت دارند و چه تغيرات جدي و ريشه اي بين اين دو بوجود آمده است.

مهمترين تفاوت تحريم هاي جديد با تحريم هاي گذشته در چيست؟

پاسخ به اين سؤال شما، اختلاف دو فصل فوق الذكر را بهتر و شفاف تر بيان خواهد كرد. در فصل اول يعني دوران فشارها و يا تحريمهاي اوليه، كشور ايران در كمتر زمينه اي با محدوديت رو به رو بود. خيلي شفاف و فهرست وار عرض مي كنم، در گذشته به غير از اسرائيل تقريبا با همه كشورها حتي آمريكا نيز مراوده اقتصادي داشتيم به طوري كه بارها شركتهاي آمريكايي به كشورمان سفر كرده و در نمايشگاههاي ايران حضور داشتند، بزرگترين شركتهاي نفتي جهان در ايران دفتر داشته و پروژه هاي نفتي اجراء مي كردند، اكثر شركتهاي هواپيمايي معروف و بزرگ جهان به ايران پرواز داشتند، هيچ شخصيت حقيقي و حقوقي ايراني مورد تحريم نبودند و همه به سادگي به سراسر جهان سفر كرده و با همه شركتها مبادلات مالي و تجاري داشتند و دهها مورد ديگر. اما در حال حاضر آنقدر محدوديت ها و تنگناهها زياد شده كه نگارش آنها بر روي چند صفحه هم تمام نمي شود لكن از مهمترين و شاخص ترين تحريمها ميتوان به محدوديتهاي پولي و بانكي، تحريم نفت، تحريم اشخاص حقيقي و حقوقي ايران و ممانعت از سرمايه گذاري خارجي در صنايع نفت و غيره اشاره نمود. فكر مي كنم كه همين چند مورد، عمق قضيه و اتفاقات پيش آمده را روشن كرده باشد كه نبايد به اسم تحريم به سادگي از كنار آن گذشت.

رويكرد ايران در مواجهه با اين تحريم ها چگونه بايد باشد؟

چنانچه بارها به اين موضوع اشاره كرده ام لكن مجددا عرض ميكنم كه اين اختلافات صد سال نيز طول بكشد بالاخره روزي از بين خواهد رفت همچنانكه اختلافات ريشه اي و عميق كشورهاي مختلف با هم و جنگهاي گوناگون و جهاني نيز به پايان خود رسيدند. پس بهتر است تا زمان از دست نرفته تمام اختلافات سياسي را با گفتگو و ديپلماسي و دور ميز مذاكره حل و فصل و از صرف انرژي و بودجه هاي سنگين چند ده ميليارد دلاري جهت ادامه اختلافات پرهيز و آنها را به فرصت تبديل كنيم. به نظر من رويكرد عملي ايران به منظور جلوگيري و رفع تحريمها بايد، رو آوردن به گفتمان ديپلماسي، پرهيز از شعاردهي، واقع بيني، پرهيز از صحبتها و سخنراني هاي تنش زا و تحريك كننده، عدم تهديدهاي غيرعملي، پرهيز از چند دستگي و ايجاد وفاق بين مقامات و تصميم گيري واحد و همچنين داشتن تنها يك سخنگو در كشور جهت اعلام مواضع رسمي نظام باشد در غير اينصورت هميشه چرخهاي مملكت خواهند لنگيد و كارها به پيش نخواهد رفت.

در حال حاضر شركاي تجاري اصلي ايران كدام هستند؟ آيا امكان دارد اين شركاء نيز از سوي غرب براي كاهش تعاملات تجاري تحت فشار قرار گيرند؟ واكنش اين كشورها چه خواهد بود؟

كشورهايي كه بطور جدي و واقعي حاضرند كه با ايران آنهم در اين ايام كار كرده و تجارت كنند زياد نيستند. اگر واقع بينانه به موضوع نگاه كنيم و بخواهيم نامي از آن كشورها ببريم بايد به كشورهايي همچون چين، روسيه، ويتنام، هندوستان، برخي از كشورهاي آمريكاي جنوبي و دست آخر چند كشور ديگري مثل سوريه و روسيه سفيد و غيره اشاره كنيم. البته به غير از دو سه كشور، مابقي آنها نيز از اقتصاد آنچنان قدرتمندي برخوردار نيستند بطوريكه تعدادي از آنها بيشتر به ايران احتياج دارند تا ايران به آنها. اينكه غرب آن كشورها را نيز جهت پرهيز از تجارت با ايران تحت فشار قرار خواهد داد حتمي است. آمريكا و متحدانش صد در صد كشورهاي دوست را هم به هر نحوي كه شده تحت فشار قرار خواهند داد تا ايران را بيش از پيش تنها و منزوي نمايند. اينكه آيا آن كشورها تحت تأثير فشارهاي غرب دست از همكاري با ايران خواهند كشيد، سؤالي است كه بسادگي نميتوان به آن پاسخ داد زيرا هر كشوري سياست خاص خود را دارد و هيچگاه هم شكل و همانند يكديگر نسبت به فشارهاي غرب واكنش نشان نميدهند. اما بالاخره هركسي و هر كشوري يك نرخي دارد. به قول معروف «هر جسمي در دماي خاصي ذوب ميشود». هر دولتي اول فكر منافع خود مي باشد تا ديگران، اگر به اين نتيجه برسد كه منافع طرف مقابل بيش از منافع و سود حاصله از ايران است طبيعتا ايران را رها كرده و بسمت ديگري گرايش پيدا مي كند زيرا فشارهاي غرب براي ايجاد جدايي و تفرقه بين ايران و متحدانش تنها استفاده از اهرم زور نيست بلكه يكي را با تهديد، ديگري را با پول، آن يكي را از طريق منافع جذاب و پر زرق و برق و.... مجبور به تسليم ميكند. بزرگترين كشورهاي دوست ايران، چين و روسيه ميباشند كه طي ساليان گذشته علي الخصوص روسيه ثابت كرده است كه قابل اعتماد نبوده و پشت ايران را خالي كرده. مثلا موافقت غرب با پيوستن روسيه به سازمان تجارت جهاني WTO آنهم پس از 18 سال خود يكي از هدايايي بود كه به روسيه اعطاء شد. حال در قبال اين كادوي با ارزش از روسيه چه درخواست شده است صدايش بعدا درخواهد آمد. در حال حاضر نيز غرب در حال مذاكره با چين ميباشد تا آن كشور را هم برعليه ايران با خود همراه سازد كه نتيجه آنرا هم آينده به نمايش خواهد گذاشت.

امارات متحده عربي به عنوان گذرگاه بسياري از تعاملات تجاري ما محسوب ميشود.آيا ممكن است در اين مسير اختلالاتي ايجاد شود؟

همچنانكه در بالا عرض كردم هر كشوري به دنبال منافع خود ميباشد، كشور امارات متحده عربي نيز از اين قاعده مستثني نيست و آنرا نمي توان كشوري استثنايي تلقي كرد. هرچند كه منافع حاصله از مبادلات تجاري ايران براي آن كشور چشمگير و قابل توجه ميباشد اما با پيشنهادات بهتر و جذاب از جانب غرب و تأمين اين منافع از جاي ديگر براي آن كشور، مطمئنا بر روابط فيمابين تأثيرگذار خواهد بود. نمونه آنرا چند روز قبل مشاهده كرديم كه اختلافي بين دو كشور ايران و امارات بروز كرد كه به تبع آن گشايش اعتبارات دچار وقفه شد كه خوشبختانه با درايت برخي از مقامات اين مشكل به فوريت جمع و جور شد اما گفتار برخي از مقامات در روابط دو كشور تنش زا ميباشد. پس بايد سعي كنيم تا حداقل با پرهيز از سخنراني هاي تنش زا و تحريك آميز، دو كشور ايران و امارات را از هم دور نكرده و اين گذرگاه و گلوگاه اقتصادي را مسدود نكنيم

دوشنبه|ا|26|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن