تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866406558


محيط زيست از منظر دين و اقتصاد/ قسمت پاياني
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محيط زيست از منظر دين و اقتصاد/ قسمت پاياني
خبرگزاري فارس:آموزههاي ديني در صدد تربيت انسان و جهت دادن او در طريق بندگي خدا است. هر گاه آدميان به اين آموزهها عمل كنند و راه و رسم خليفةاللهي را بپمايند، مشكلات فراوان زيست محيطي كه اكنون با آن مواجه هستيم، رخت بر ميبندد.
* اهميت محيط زيست در اسلام
در اديان شرقي به ويژه در مائوئيسم و آيين كنفوسيوس، نوعي سرسپردگي به طبيعت و ادراك اهميت متافيزيكي آن را ميبينيم كه حائز اهميت است.
قرآن مجيد نه اجازه ميدهد بشر طبيعت را به علت عظمت آن، خداي خويش دانسته، در مقابل آن به سجده بيفتد و نه آن كه آن را موجودي فاقد روح بداند؛ بلكه مظاهر طبيعي را آيه50 و كلمة خداوند و موجوداتي داراي شعور نسبي كه تسبيحگوي خداوندند،51 معرفي كرده، انسانها را به پرستش خالق آنها ميخواند.
بررسي آيات قرآن كريم و روايات معصومان: موارد فراواني از اهميت محيط زيست در نگاه اسلام را به خواننده ارائه ميكند كه در ذيل به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
1. خداوند كريم كه خود مظهر جمال و زيبايي است، سراسر گيتي را به زيبايي ميستايد52 و براي آفرينش انسان در جايگاه اشرف مخلوقات و زيباترين زيباها،53 به خود تبريك ميگويد.54
2. خداوند آنچه را در طبيعت براي بهرهبرداري انسان قرار داد، طيبات دانسته و چنين نعمتي را ماية كرامت انسان معرفي كرده است.55
3. خداوند متعالي ضمن تأكيد بر اين كه نظام هستي بر اساس صلاح آفريده شده، در موارد متعددي از ايجاد فساد در اين نظام نهي ميكند.56 در جاي ديگر نيز پس از تجويز استفاده از رزق خداوند ميفرمايد: در روي زمين فتنه و فساد نكنيد.57 طبيعي است كه استفادة نابخردانه از مواهب طبيعت و زيادهروي در بهرهبرداري از آن، از موارد فساد در روي زمين خواهد بود.
كساني را كه به تخريب مظاهر زيبايي خداوند دست زده، نظام باشكوه آفرينش را به آلودگي از بين ميبرند، نكوهش كرده، نارساييها و مشكلات بر روي زمين را ناشي از اعمال انسانهاي فاسد قلمداد ميكند58 و در نهايت هم ميفرمايد كه خود، دوستدار فساد نيست.59
4. خداوند انسان را جانشين و امانتدار خود معرفي،60 و اسباب خلافت را با تعليم اسماي حسناي خود برايش فراهم كرده است61 و ضمن آن از او خواسته تا به آبادي امانتي كه به او سپرده شده يعني زمين و مظاهر آن بپردازد و آن را از هر گونه گزند و تباهي باز دارد.62
5. خداوند متعالي بر اساس روايتي كه از رسول گرامي اسلام نقل شده، ميفرمايد:
خداوند پاك است و پاكي را دوست دارد؛ پاكيزه است و پاكيزگي را دوست دارد؛ كريم است و بخشش را دوست دارد؛ پس زندگي خود را پاكيزه سازيد.63
6. در روايتي ديگر از پيامبر اكرم، خود دين اسلام، دين پاكيزگي معرفي، و ضمن اين كه پاكيزگي دستور همگاني براي مردم تلقي شده، بهشت را نيز كه مظهر پاكيزگي است، مختص به پاكيزگان دانسته است.64
7. درختكاري، ايجاد فضاي سبز و آب روان مورد تأكيد آموزههاي ديني قرار گرفته است و مسلمانان به آنها تشويق شدهاند. بر اساس روايتي از پيامبر اكرم، سه چيز سبب روشني چشم دانسته شده است: نگاه به فضاي سبز، آب جاري و روي نيكو.65
در جاي ديگر آمده است: هر گاه نهالي در دست شما است و قيامت بر پا ميشود، در آن فرصت كوتاه آن نهال را بكاريد.66 و در روايت ديگر كاشتن درخت و جاري ساختن قنات و... در رديف تعليم دانش، ساختن مسجد شمرده شده است.67
8. در روايتي از امام صادق، زندگي بدون داشتن سه چيز بر انسان گوارا نيست: هواي تميز، آب فراوان و گوارا، و زمين حاصلخيز.68
9. خداوند متعالي كساني را كه آسايش مسلمانان را در زندگيشان فراهم ميكنند، ستوده و در مقابل، افرادي را كه طبيعت را آلوده، و بدين وسيله، اسباب اذيت و ناراحتي مردم را ايجاد ميكنند، سخت نكوهيده است. بر اساس روايت پيامبر اكرم، هر كس از راه مسلمانان، چيزي را كه باعث رنجش رهگذران است، برطرف كند، خداوند پاداش خواندن چهارصد آيه از قرآن را براي او ثبت ميكند كه ثواب هر حرف آن، ده حسنه است.69
همچنين رسول گرامي اسلام فرموده است:
سه گروهند كه در اثر كار خود، مورد لعنت خداوند قرار ميگيرند: كساني كه اماكن عمومي، سايهبانها و محل پياده شدن مسافران را آلوده كنند. كساني كه آب عمومي (آب نوبتي) را غصب كنند. كساني كه سد معبر كرده، مانع عبور عابران شوند.70
نقل شده است كه امام سجاد7 هر گاه كلوخي را در راه ميديد، از مركب پياده شده، آن را از سر راه برميداشت.71
10. احترام به محيط زيست و انواع گونههاي جانوري و گياهي در مناسك حج و در حرم امن الاهي به مسلمانان يادآوري ميشود. شكار صيد و قطع درختان و گياهان در حالت احرام، از محرمات شمرده ميشود و در صورتي كه حاجي مرتكب آن شود، بايد كفاره بپردازد و نكتة قابل توجه اين است كه كفارة تمام محرمات احرام مبتني بر تعمد و قصد است؛ در حالي كه براي صيد، حتي در صورت عدم توجه نيز بايد كفاره بدهد.
مباني سياستها و راهبردهاي زيستمحيطي در اسلام
در نگاه اديان الاهي، انسان موجودي دوبعدي است و زمينة رشد وتعالي او در اين دنياي خاكي محقق ميشود؛ از همين جهت بهرغم برخي از مكاتب كه به منظور تصفية روح، بيتوجهي به جنبة مادي انسان را تشويق ميكنند، در دين اسلام بهويژه، بر جنبة مادي انسان در كنار بُعد ملكوتياش تأكيد شده و اصولاً كمال واقع را فقط از همين طريق ميسر دانسته است و به همين جهت سفارشهاي فراواني دربارة حفظ سلامت، و تأمين آسايش و آرامش بدن و دربارة چگونگي تنظيم رابطة انسان با محيط پيرامون وي رهنمودهايي ارائه شده است. رواياتي كه در بخش پيشين دربارة اهميت محيط زيست نقل كرديم، شاهد اين مدعا است. در اين بخش، خطوط كلي را كه ميتوان از آنها در استنباط اين رابطه استفاده نمود استخراج ميكنيم؛ سپس با استفاده از آنها به بيان سياستها و راهبردهاي متناسب به منظور حمايت و حفظ محيط پيرامون خود ميپردازيم.
قاعدة عدالت
طبق آيات الاهي، فرايند خلقت موجودات، موزون و در چارچوب عدالت قرار دارد.72 عدل در نظام هستي به معناي قرار گرفتن هر چيز در جايگاه مناسب خود است. از طرفي، به منظور حفظ اين ركن ركين عالم هستي، خداوند متعالي انسان را به برپايي عدالت سفارش كرد و پيامبران خود را نيز به همين منظور براي انسانها فرستاد. و همانطور كه احكام دين اسلام جهاني و جاودانه بوده، شامل انسانهايي كه هنوز پا به عرصه وجود نگذاشتهاند نيز ميشود، برخورداري از مواهب طبيعي نيز به يك نسل خاص اختصاص ندارد؛ يعني افزون بر عدالت درون نسلي، عدالت بين نسلي نيز جايگاه خاص خود را دارد. بر اين اساس، هر گونه استفادهاي از منابع طبيعي كه به نابودي آنها بينجامد يا سبب آلودهسازي محيط زيست شده، زندگي را براي ديگر انسانها (اعم از انسانهاي موجود يا نسل آينده) مشكل سازد، ممنوع و ضمانآور است. نكتة قابل توجه اين است كه در آموزههاي دين، حقوق حيوانات نيز در نظر گرفته شده است؛ براي مثال هر گاه مصرف آب براي وضو يا غسل سبب شود حيواني از بيآبي تلف شود، آب را به حيوان داده، تيممم ميكنيم.
قاعدة لاضرر
يكي از قواعد فقهي كه كاربرد فرواني دارد، قاعدة لاضرر است.73 طبق اين قاعده، هيچكس نميتواند فعاليتي كه به زيان ديگري بينجامد، انجام دهد و در صورتي كه هر گونه زياني از او به ديگري وارد شود؛ گرچه اين كار او به منظور اعمال حق خويش باشد، ضامن جبران زيان وارد شده است؛ به همين جهت هر خانوار يا بنگاهي كه با مصرف يا توليد خود باعث آلودهسازي محيط پيرامون خود شود، از جهت شرعي ضامن، و در مواردي كه طرف مقابل او اجتماع يا نسلهاي آينده باشد، دولت موظف است به نمايندگي از عموم مردم، به اِحقاق حق آنان بپردازد.
در اصل چهلم قانون اساسي نيز به اين قاعده اشاره شده و در حقوق بينالملل نيز مفاد آن با تفاوتهايي وجود دارد.74
اصل انصاف و نفع اجتماعي
بر اساس اين اصل، هر فردي كه از فعاليتي بهرهمند ميشود، بايد خسارتهاي ناشي از آن را نيز بپذيرد. بر همين اساس، هزينههاي خارجي ناشي از فعاليت نيز به عهدة بنگاه است. مبناي اين اصل، قاعدة مشهور "من له الغنم فله الغرم " است؛ يعني كسي كه منفعتي ميبرد، خسارت آن نيز بر عهدة او قرار دارد.75
اصل رفاه عمومي
همانگونه كه در ابتداي اين قسمت نيز اشاره شد، اسلام، دين زندگي گرا است، نه زندگيگريز و بين بهرهمندي از نعمتهاي دنيايي و سعادت آخرتي منافاتي نميبيند؛ بلكه كساني را كه از راههاي مشروع در پي فراهم ساختن رفاه خود و خانوادة خويش برميآيند، تشويق ميكند؛ بنابراين، فراهم كردن زمينة رفاه عمومي از وظايف اصلي دولت است. بيترديد رفاه مورد نظر اسلام بايد مشروع باشد و به اتراف و دنيازدگي نينجامد و بهويژه آنچه در اين مقاله از رفاه مورد نظر است، عموميت داشتن رفاه و رفع تبعيض در آن است. با توجه به اين كه داشتن محيط زيست سالم يكي از مؤلفههاي برقراري رفاه در جامعه بهشمار ميرود، اين اصل اقتضا ميكند كه با هر فعاليتي كه به گونهاي رفاه عمومي را مختل ميسازد، برخورد شود. بر اين مسأله، اصل 48 قانون اساسي نيز تأكيد دارد.
اصل منع از اختلال نظام
بر اساس اين قاعده، هر سياست يا فعاليتي كه انجام يا ترك آن به مختل شدن نظم جامعه بينجامد، حرام و ممنوع است؛ براي مثال، با اين كه بهرهبرداري از مشتركات و مباحات در نظام اقتصادي اسلام مجاز شمرده شده است، هر گاه بر اثر ازدياد جمعيت و فراواني استفاده از اين منابع، آن منبع مشترك از بين برود يا آسيب جدي ببيند و در نتيجه، نظام بهرهبرداري از آن مرتع يا...، مختل شود، اين آزادي مشروع محدود ميشود. در مادة 44 قانون اساسي نيز ضمن برشمردن انواع مالكيت، به اين نكته اشاره شده است.
اصل حاكميت دولت
به منظور داشتن ضمانت اجرايي، بيشتر اصول پيشين نيازمند حاكميت دولتي مقتدر است. در نظام اسلامي، ضمن احترام به مالكيت و فعاليتهاي بخش خصوصي، در صورتي كه مالكيت يا فعاليتهاي اقتصادي اين بخش به زيان عمومي يا اختلال نظام بينجامد، دولت موظف است آزادي او را محدود، و راهكارهايي را جهت برقراري اصول پيشين اتخاذ كند. طبيعي است كه محدوديت آزادي افراد نيز بايد سنجيده و در حد ضرورت باشد. همچنين برخورداري از حق مالكيت و يا نظارت بر بيشتر منابع طبيعي، اين امكان را براي او فراهم ميآورد تا با برنامهريزي درست، زمينة بهرهبرداري بهينه مدبرانه، و عادلانه از مواهب طبيعي را فراهم سازد. بديهي است چنين برخورداري دولت به معناي تصدي مستقيم خود دولت نيست؛ بلكه بر اساس مصالح عمومي و اوضاع زماني و مكاني، يكي از راههاي تصدي، مشاركت با بخش خصوصي يا واگذاري به آن را اختيار ميكند.76
* راهكارهاي حفظ محيط زيست در اسلام
آموزههاي ديني در صدد تربيت انسان و جهت دادن او در طريق بندگي خدا است. هر گاه آدميان به اين آموزهها عمل كنند و راه و رسم خليفةاللهي را بپمايند، مشكلات فراوان زيست محيطي كه اكنون با آن مواجه هستيم، رخت بر ميبندد؛ براي مثال، هر گاه انسانها حقوق يكديگر را رعايت كنند؛ در بهرهبرداري از مواهب طبيعت راه اعتدال را پيش گرفته، دست از زيادتطلبي، حرص وآز، اسراف و اتلاف بردارند، همين دنياي خود را بهشت مييابند. اديان الاهي افزون بر جهتگيري كلي براي رسيدن انسان به نقطة اوج كمال و انسانيت، راهكارهايي عملي در متن دين دارند تا جوامع در هر سطحي از ايمان به خداوند و عامل به فرمانهاي ديني، بتوانند محيطي به نسبت سالم داشته، از تجاوز انسانهاي متخلف جلوگيري كنند.
با توجه به اصول پيشگفته، ميتوان در دو محور به رابطة انسان با طبيعت توجه كرد.
محور اول: چگونگي استفاده از منابع طبيعي
بدون ترديد، خداوند اين مواهب را به منظور بهرهبرداري انسان آفريده و آنها را تحت تصرف انسان قرار داده است و اصولاً هدف نهايي از آفرينش آنچه در آسمانها و زمين قرار دارد، استفادة شايستة انسان از اين منابع است؛ بنابراين، ديدگاه افراطي حمايت از محيط زيست كه هر گونه تصرف در طبيعت بهوسيلة انسان را نفي ميكند، با اهداف آفرينش و آموزههاي قرآن سازگار نيست؛ اما اين استفاده از منابع، داراي محدوديتهايي است. اصل عدالت و رفاه عمومي نشان ميدهد كه اين مواهب به يك صنف و قبيله و حتي نسل خاص اختصاص ندارد؛ بلكه متعلق به همة مردم و همة نسلها است؛ بنابراين، هر گونه بهرهبرداري كه به تهي سازي منابع پايانپذير يا تخريب منابع تجديدپذير بينجامد، طبق اصول پيشين و نيز بر اساس قاعدة لاضرر و منع از اختلال نظام ممنوع، و وظيفة دولت است كه از آن جلوگيري كند و خود نيز از داشتن چنين سياستي بپرهيزد؛ البته زماني كه قيمت جهاني منابع پايانپذير زياد باشد ميتوان به مقدار بيشتري از اين منابع استخراج، و منافع آن را در سرمايهگذاريهاي زير بنايي كه نسلهاي بعد نيز از آن سود ميبرند، بهكار گرفت.
با توجه به اين كه در نظام اسلامي، دولت، مقتدر و داراي اختيارات فراوان است و بيشتر منابع طبيعي نيز يا در مالكيت آن يا اداره و سرپرستي آن به نمايندگي از مردم در اختيار آن قرار دارد، تدبير بهرهبرداري از اين منابع و در نظر داشتن منافع عموم مردم و حتي نسلهاي بعد امكانپذير است؛ البته مقصود اين نيست كه دولت خود تصدي بهرهبرداري از اين منابع را عهدهدار باشد؛ بلكه اصل اوليه در نظام اسلامي اين است كه استفاده از منابع به خود مردم واگذار شود و دولت فقط با وضع قوانين مناسب و دقت در اجراي آنها، مصالح و منافع عموم را دنبال كند و فقط در منابعي كه منافع ملي مقتضي تصدي دولت است يا امكان واگذاري به بخش خصوصي نيست، با رعايت اصول پيشگفتة خود به استخراج و بهرهبرداري اقدام ميكند.
محور دوم: جلوگيري از آلودگي محيط زيست
در ابتداي اين بخش، اهتمام دين اسلام را به پاكيزگي طبيعت و حفظ محيط زيست برشمرديم؛ بنابراين بديهي است كه هر چه سبب از بين رفتن اين زيبايي يا كم رنگ شدن آن شود، از نگاه انديشة ديني ناروا، و در مواردي حرام و ضمانآور است؛ پس وظيفة هر انساني در وهلة اول و وظيفة دولت در وهلة بعد، اين است كه در حفظ پاكيزگي محيط پيرامون خود بكوشند و از ارتكاب فعاليتهاي آلاينده بپرهيزند. اصولاً وظايف ديني انسان در ارتباط خداوند، انسانها و طبيعت تدوين شده؛ يعني برخي از تكاليف ديني و سفارشهاي اخلاقي، به منظور حفظ و تقويت رابطة انسان با آفريدگار او است و بعضي از آنها به رابطة او با ديگران ارتباط دارد؛ مانند خانواده، بستگان و ساير انسانها، و گروهي از آنها نيز در باره ارتباط او با طبيعت و جانوران و گياهان است. بديهي است هر چه رابطة انسان با معبودش نزديكتر شود، دربارة دو محور ديگر نيز اهتمام بيشتري خواهد داشت؛ يعني انسان خداشناس و پرهيزگار هيچگاه به ديگران ستم نميكند و در صدد تخريب طبيعت و آسيب رساندن به گونههاي گياهي و جانوري نخواهد بود؛ همچنان كه اهتمام و توجه به ديگر انسانها و محيط زيست، به عبوديت انسان افزوده، سبب نزديكي بيشتر به خداوند ميشود.
نكتة قابل توجه اين است كه فعاليتهاي انسان در طبيعت، بهگونهاي با رابطة او با انسانها مرتبط است؛ براي مثال، مثلاً هرگاه كسي آبي را آلوده كند، از يك طرف با دستور شرع دربارة پاكيزگي آبها مخالفت كرده و از طرف ديگر سبب تضييع حقوق ديگران شده و اسباب اضرار به آنها را فراهم ساخته است. بهويژه اگر اثر اين آلودگي فراگير باشد و انسانهاي بسياري از اين نسل و نسلهاي بعد را شامل شود، به مراتب گناه آن بزرگتر خواهد بود.
دولت بر اساس اصل رفاه عمومي و به لحاظ اين كه داشتن محيطي پاكيزه از ضرورترين امور در رفاه است، وظيفه دارد زمينة انجام اين مهم را فراهم سازد؛ بنابراين، يكي از اصول محوري در فعاليتهاي دولت، پرهيز از آلودهسازي محيط در حد امكان است و در كنار آن نيز مكانهايي را مانند گردشگاهها، جنگلها وپاركها به منظور تفريح و آسايش مردم اختصاص دهد و آنها را از هر نوع آلودگي حفظ كند. همچنين در واگذاري منابع طبيعي جهت فعاليت بخش خصوصي، همواره اصل، حفاظت از محيط مورد نظر است و بايد با نظارتهاي مستمر و تنظيم ابزارهاي اجرايي مؤثر در انجام آن بكوشد. همچنين در جايگاه مدافع حقوق همة مردم و جلوگيري از ضرر رساندن به آنها، ساير فعاليتهاي بخش خصوصي را همواره مورد نظارت دقيق قرار دهد.
در استفاده از ابزارهايي كه در بخش پيشين جهت كاهش آلودگي برشمرديم، دو موضوع بايد مورد توجه باشد: موضوع اول سازگاري اين روشها با مباني و اصولي است كه در اين بخش به آنها اشاره كرديم؛ به طور مثال اين روشها بايد با اصل عدالت و انصاف سازگاري داشته باشند و سبب زيان بر فرد يا گروهي نشوند. نكتة ديگر، توجه به جنبة كارايي و عملي بودن اين ابزارها با توجه به وضع خاص كشور خودمان است.
به جهت اين كه توجه به محيط زيست در فرهنگ ديني نيز پشتوانة غني دارد، يكي از مؤثرترين روشها، فرهنگ سازي در اين زمينه و محسوس كردن تهديدهاي جدي ناشي از تخريب منابع براي مردم است؛ به گونهاي كه خود مردم در اين جهت پيشگام شده، ضمن اين كه رفتار خود را طبق اين فرهنگ شكل ميدهند، دربارة رفتار ديگران نيز بيتوجه نباشند. در اين بارة همچنين تقويت فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر و زمينهسازي جهت اجراي آن ضرورت دارد.
جهت دادن درست به الگوي مصرفي و پرهيز جدي از اسرافها و ريخت وپاشها در سطح خُرد و كلان، يكي از محورهاي جدي در مديريت درست منابع زيستمحيطي و پرهيز از آلودهسازي محيط است؛ زيرا بيشترين تهديدي كه وجود دارد، از ناحية مصرفگرايي است كه به سرعت، طبيعت را از بين ميبرد.
رفتار دولت و دولتمردان در كنار سياستگذاريهاي درست و جلب اعتماد مردم، يكي ديگر از محورهاي مورد تأكيد است؛ زيرا تا وقتي مردم بين رفتار دولتمردان وسياستهاي آنان هماهنگي نبينند، اعتمادشان جلب نميشود و در اين صورت، بهترين راهكارها هم مؤثر نخواهد افتاد.
در اين جهت دولت بايد بكوشد فنآوري تميز را در واحدهاي تحت پوشش خود گسترش داده، از ابزارهاي اقتصادي، چون ماليات و يارانه جهت تشويق بخش خصوصي به اين كار استفاده كند. شفاف بودن موارد مصرف مالياتها و جريمههايي كه به اين منظور جمعآوري ميشود، در جلب اعتماد مردم و همدلي آنان مؤثر است.
در مجموع با توجه به اين معيارهاي اقتصادي مطرح شده در بخش قبل و نيز اصول مذكور در اين بخش، استفاده تركيبي از برخي روشهاي حفظ محيط زيست، مانند گسترش فنآوري تميز، استفاده از مشاركت مردم و نيز بهكارگيري برخي از ابزارهاي اقتصادي چون ماليات و يارانه با لحاظ توجه به موارد مصرف آنها سفارش ميشود.
پينوشتها
1عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس.
2دانشجوي دكتري دانشگاه تربيت مدرس.
.3 ادوارد بونفو: آشتي انسان و طبيعت، ترجمة صلاح الدين محلاتي، ص 265، مركز نشر دانشگاهي تهران، سال 1375 ش.
.4 كريستوفر جي. بارو: اصول و روشهاي مديريت زيستمحيطي، برگردان مهدي اندرودي، نشر كنگره، 1380 ش، ص 213 - 217.
.5 جرالد مير: مباحث اساسي اقتصاد توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، نشر ني، اول، 1378 ش، ص 79؛ و نيز ر.ك: احمد لواساني: كنفرانس بينالمللي محيط زيست در ريو، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، اول: 1372 ش، ص 83 - 119؛ عبدالحسين آذرنگ: تكنولوژي و بحران محيط زيست، مؤسسة انتشارات اميركبير، 1364 ش.
6مثل درختان "بااُباب " در قارة افريقا.
. preservationists.7
. Conservationst.8
Non Goverment Organization.9
.10 در اين بخش از منابع ذيل استفاده شده است:
- كريستوفر جي. بارو: اصول و روشهاي مديريت زيستمحيطي، ص 114، 115 و 230، 240.
- عسگر ديرباز و حسن دادگر: اسلام وتوسعة پايدار، مؤسسة فرهنگي دانش و انديشه معاصر، سال 1380 ش.
- آر. ك. ترنر، دي. پيرس، اي. باتمن: اقتصاد محيط زيست، ترجمه سياوش دهقانيان، عوض كوچكي و علي كلاهي اهري، انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 1374 ش، ص 5، 14.
Sara Bruhn - Tysk, Mats Eklund "Environmental impact assesment - A tool for 2, (2002), PP.2sustainabledevelopment ", Jornal "Environmental Impact Assesment Review " V .144 - 129
.11 كريستوفر جي. بارو: اصول و روشهاي مديريت زيستمحيطي، ص 200 - 197.
2. Roger Perman, Yue Ma, James Mcgilvray, Michael Common "Natural resources1 .8 - 9996, pp 1andenvironmental economics " Pearson educated limited,
3. PNUE.1
.14 اينياسي زاكس: بومشناسي و فلسفة توسعه، ترجمه سيد حميد نوحي، مؤسسه فرهنگي كيان، اول، 1373 ش، ص 58 - 59.
5. Nick Hanley, Jason F. Shgren, Ben Whith: Environmental Economics In Theory And Practice1 .13 - 79911, pp ,
.16 احمد لواساني: كنفرانس بينالمللي محيط زيست در ريو، ص 4.
7. Roger Perman, Yue Ma, James Mcgilvray, Michael Common "Natural resources1 .8 - 9996, pp 1andenvironmental economics " Pearson educated limited,
8. Externality theory.1
9. Public good.1
0. General equilibriom.2
1. Benefit-cost analisis.2
2. John Eatwell, Murray Milgate, Peter Newman "The new palgrave a dictionary of economics "2 .1988The Machmillan Press Limited, London,
3. Nick Hanley, Jason F. Shgren, Ben Whith: Environmental Economics In Theory And Practice,2 .13 - 7991, PP 1
.24 ا. پ. تيرل وال: رشد و توسعه، ترجمه منوچهر فرهنگ و فرشيد مجاور حسيني، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، اول: 1378 ش، ص 490 و 491.
.25 اينياسي زاكس: بومشناس و فلسفة توسعه، ص 62 و 63.
.26 گلدين يان و آلن وينترز ال.: اقتصاد توسعه پايدار، ترجمه غلامرضا آزاد و عبدالرضا ركنالدين افتخاري، تهران، شركت چاپ و نشر بازرگاني، اول، 1379 ش، ص 19.
7. Technocentrism.2
8. Ecocentrism.2
.29 آر.ك. ترنر، دي.پيرس و اي.باتمن: اقتصاد محيط زيست، ص 40 - 42.
.30 اينياسي زاكس: بومشناسي و فلسفة توسعه، ص 30.
.31 آر.ك. ترنر، دي.پيرس و اي.باتمن: اقتصاد محيط زيست، ص 349؛ لوتار گوندلينگ، جي دبليو هويسمان، اي. اي. هلپاپ و ديناشلتون: حقوق محيط زيست، ترجمه محمدحسن حبيبي، انتشارات دانشگاه تهران، اول، 1381، ص 251 - 257.
حسين صادقي: بررسي ابزارهاي اقتصادي كاهش آلودگي زيستمحيطي، معاونت اقتصادي و برنامهريزي سازمان مديريت و برنامهريزي استان تهران، ص 72 و 73.
.46 - 245. Eban S. Goodstein "Economics and environment " Lewis and Clark College, 9991, pp3
3. Environmental Protection Agency.3
.63 - 462. Eban S. Goodstein, pp 3
.68 - 565. Ibid, pp 3
6. Nick Hanley, Jason F. Shgren, Ben Whith: Environmental Economics In Theory And Practice,3 .79959, P 1
.37 آر.ك. ترنر، دي.پيرس و اي.باتمن: اقتصاد محيط زيست، ص 357 - 358.
.38 يدا دادگر: ماليه عمومي و اقتصاد دولت، مؤسسه فرهنگي، هنري بشير علم و ادب، اول: 1378 ش، ص 112 - 114.
.39 هاروي اس روزن: ماليه عمومي، عينا علا، دانشكده امور اقتصادي، 1378، ص 114 - 112 - 219.
.40 همان.
.41 آر.ك. ترنر، دي.پيرس و اي.باتمن: اقتصاد محيط زيست، ص 359. و نيز ر.ك:
.1999Eban S. Goodstein "Economics and environment " Lewis and Clark College,
2. Barganing solution.4
.43 كاظم صدر: توسعة اقتصادي پايدار، مجلة نامه مفيد، ش 17، ص 19 - 24.
.302 - 4301. Perman , PP 4
.336 - 5334. Perman, PP 4
.46 حسين صادقي: بررسي ابزارهاي اقتصادي كاهش آلودگي زيستمحيطي، ص 72 و 73؛ ژاك ورنيه: محيط زيست، ص 134 و 136.
.47 آر.ك. ترنر، دي.پيرس و اي.باتمن: اقتصاد محيط زيست، ص 355 - 354.
8. Reyer Grelagh, A. keyzer Michiel "Sustainability and the intergenerational distribution of4 .(2001) ,79natural resources entitlement, Jornal of "Public Economics " V
899. Environmental tax policy and intergenerational1Bovenberg, A.l., Heijdra, B.J., .24 - 71, PP 6distribution. Jornal of "Public Economics " V
.49 در اين بخش، از منابع ذيل استفاده شده است:
1. عبدا جوادي آملي: انتظار بشر از دين (تحقيق محمدرضا مصطفيپور)، نشر اسرأ، اول: 1380 ش، ص 191 و 210.
2. سيد مصطفي محقق داماد: الهيات محيط زيست، نامه فرهنگستان علوم، ش 17، ص 7 و 30. و عسگر ديرباز و حسن دادگر: اسلام وتوسعه پايدار، مؤسسة فرهنگي دانش و انديشة معاصر، سال 1380 ش، ص 41 و 47.
.50 فصلت (41): 37.
.51 جمعه (62): 1.
.52 سجده (32): 7.
.53 تغابن (64): 3.
.54 مؤمنون (23): 14.
.55 وَلَقَد كَرَّمنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلنَاهُم فِي البَرٍّ وَالبَحرِ وَرَزَقنَاهُم مِنَ الطَّيٍّبَاتِ. اسرأ (17): 70.
.56 وَلاَ تُفسِدُوا فِي الأَرضِ بَعدَ اًِصلاَحِهَا. اعراف (7): 56.
.57 وَلاَ تَعثَوا فِي الأَرضِ مُفسِدِينَ. بقره (2): 60.
.58 ظَهَرَ الفَسَادُ فِي البَرٍّ وَالبَحرِ بِمَا كَسَبَت أَيدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُم يَرجِعُونَ. روم (30): 41.
.59 وَاًِذَا تَوَلَّي سَعَي فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فِيهَا وَيُهلَِ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَاللهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ. بقره(2): 205.
.60 وَاًِذ قَالَ رَبَُّ لِلمَلاَئِكَةِ اًِنٍّي جَاعِلٌ فِي الأَرضِ خَلِيفَةً. بقره (2): 30.
.61 وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسمأَ كُلَّهَا. بقره (2): 31.
.62 هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فِيَها. هود (11): 61.
.63 نهجالفصاحة، تحقيق غلامحسن حيدري، ج 2، ص 606، مؤسسة انصاريان، قم، 1379 ش.
.64 همان، ص 998.
.65 همان، ج 1، ص 292.
.66 همان، ج 2، ص 713.
.67 همان، ج 1، ص 497.
.68 بحارالانوار، ج 78، ص 234، ح 107.
.69 همان، ج 75، ص 50.
.70 وسائلالشيعه، ج 1، ص 325.
.71 بحارالانوار، ج 74، ص 50.
.72 الرحمن (55): 7، در ذيل اين آيه، پيامبر اكرم9 فرمود: بالعدل قامت السموات و الارض (تفسير صافي ذيل آيه مذكور).
.73 سيد محمد سرور الواعظ الحسيني: مصباح الاصول، تقرير ابحاث آيةا خوئي، موسوعه الامام الخوئي، جزء 47، ص 600، مؤسسة احيأ آثار الامام الخوئي، 1422 ق.
.74 مصطفي تقيزاده انصاري: حقوق و منابع طبيعي، جنگل و مرتع، ش 43، ص 68.
.75 اين قاعده مستفاد از رواياتي است كه در باب رهن وارد شده است. همچنين روايت نبوي مشهور "الخراج بالضمان " نيز بر آن دلالت دارد.
السيد اليزدي: حاشيه المكاسب، نشر اسماعيليان، الطبعة الاولي، 1378 ش؛ روايت نبوي، سنن بيهقي، ص 321؛ السنن الكبري، 59، ص 321؛ احمد بن الحسين بن علي البيهقي: دار الفكر، بيروت؛ و نيز ر.ك: وسايل، ج 12، ص 126، باب 5، كتاب الرهن، ح 6.
.76 براي اطلاع بيشتر از شيوههاي بهرهبرداري از اين منابع بهوسيلة دولت اسلامي، ر.ك: سعيد فراهاني: سياستهاي اقتصادي در اسلام، ص 85، مؤسسة نشر و انديشة معاصر، 1381 ش.
نويسنده: حسين صادقي/سعيد فراهاني
.........................................................................................................
انتهاي پيام/
يکشنبه|ا|27|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 498]
-
گوناگون
پربازدیدترینها