واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: عباس ترابيان: نامهي ما با دستور عليآبادي بايگاني شد! چون درباره كيروش اطلاعات نميدادم بعضي مسوولان از من رنجيدند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
در پايان دوره چهار ساله مديريت فعلي فدراسيون فوتبال، عباس ترابيان از كارنامهاش در پستهاي رياست كميته فوتسال، كميته بينالملل و سرپرستي تيم ملي دفاع كرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، 19 دي گذشته عمر چهارساله مديريت فعلي فدراسيون فوتبال به پايان رسيد و حالا قرار است پانزدهم اسفند، انتخابات تكليف مديريت آتي مهمترين فدراسيون ورزشي كشور را مشخص كند. در اين بين سايت فدراسيون فوتبال گفتوگويي را با عباس ترابيان انجام داده و از سرپرست سابق كميته بينالملل فدراسيون فوتبال و رييس فعلي كميته فوتسال درباره عملكردش پرسيده است.
ترابيان در آغاز صحبتهايش اينطور از عملكرد خود دفاع كرد: در چهار سالي كه به عنوان مسئول كميته فوتسال اين فدراسيون فعاليت كردم، سعي كردم مانند فرزندم به اين رشته نگاه كنم تا با كمك و همكاري همه يارانمان در باشگاهها و هياتها، آن را به جايگاه واقعي خود در آسيا و جهان برسانم. هر چند كه در اين ميان سرپرستي تيم ملي فوتبال بزرگسالان و سرپرستي كميته روابط بين الملل را داشتم اما اولويت اول من فوتسال بود. از سال 2006 به طور رسمي و با درخواست كيومرث هاشمي به كميته فوتسال آمدم و استارت كاري خود را به عنوان رئيس كميته فوتسال زدم. براي اينكه بتوانم اين رشته را در شرايط خوبي قراردهم، هدفها و برنامههايي داشتم كه خوشبختانه به آن رسيدم. بر همين اساس ابتدا توجه ويژه به تيمهاي پايه داشتم و ليگهاي زير 12، 15 و 19 سال را راه اندازي كرديم كه خوشبختانه با تشكيل مسابقات زير 19 سال، تيم ملي هم در اين رده درست شد و در اين ميان استانها و باشگاهها همكاري بسيار خوبي با ما داشتند. سپس به رده سني زير 23 اهميت ويژه داديم و با تشكيل تيم ملي در اين رده سني، سعي بر آن داشتيم تا اعتماد به نفس و تجربه فني بازيكنان را بالا ببريم و در نهايت آينده تيمهاي ملي خود را تضمين كنيم. در همين راستا براي رقابتهاي داخل سالن آسيا اكثر كشورها تيمهاي برتر خود را به مسابقات اعزام كردند اما ما با هدف اينكه تيم ملي را قوي كنيم، بازيكنان زير 23 سال خود را اعزام كرديم و باخت برايمان اصلا مهم نبود بلكه هدفمان كسب تجربه فني و تاكتيكي بازيكنان بود. بر همين اساس از ژورانديرو كه تبحر خاصي در تربيت تيمهاي پايه داشت دوباره استفاده كرديم و وي را در راس تيم ملي زير 23 سال قرار داديم كه خوشبختانه اكنون تيم ملي بزرگسالان با بهره برداري اين بازيكنان، موفقيتهاي خوبي كسب كرده است. در مورد تيم ملي بزرگسالان نيز به اين نتيجه رسيديم كه اين تيم نياز به خود باوري دارد. بر همين اساس بازي با تيمهاي ايتاليا، اسپانيا، اوكراين و روسيه را براي بازيكنان در نظر گرفتيم تا رفته رفته شخصيت تيم ملي بين بزرگان جهان جا بيفتد و خودش را پيدا كند. رقابت با چنين تيمهايي باعث شد تا مقابل برزيل كه قدرت اول جهان است خوب ظاهر شويم و به بهترين نحو به رقابت بپردازيم و اكنون ترسي از رقابت با هيچ تيمي نداريم. ضمن اينكه كار خوب كادر فني، همكاري بي دريغ باشگاهها و بحث خود باوري كه به تيم تزريق شد، باعث شد تا اكنون جزء4 تيم برتر دنيا باشيم. در صورتي كه وقتي مسئوليت كميته فوتسال را بر عهده گرفتم عنوان 13 جهان را يدك مي كشيديم.
او درباره روندي كه براي پشتوانهسازي تيم ملي صورت گرفت هم گفت: ما به فكر تيمهاي پايه فوتسال هستيم و به تشكيل تيم زير 15 سال تاكيد داريم و بايد با توجه به اينكه استعدادهاي زيادي در فوتسال وجود دارد و با توجه به اينكه در مدارس و كوچه پس كوچهها استعدادهاي پنهاني وجود دارد كه بايد پس از شناسايي آنها، اين استعدادها را در جايي به صورت رسمي نشان دهيم، با اعزام گروههاي مختلف كارشناسي در سطح كشور از طرف فدراسيون فوتبال و كميته فوتسال در سطوح مختلف و به صورت گسترده استعداديابي كرديم. البته در اوايل كار، برخي ارگان هاي رسمي، بازيكنان را به ما معرفي ميكردند كه با ديدن آنها پي برديم كه كيفيت پايين بازيكنان معرفي شده به دليل روابط فاميلي يا سفارش برخي از افراد خاص است و به همين دليل ما به اين شيوه استعداديابي اعتمادي نكرديم و سعي كرديم از مسابقات مدارس و همين طور برگزاري رقابت هاي سالني مثل جام هاي رمضان، استعداديابي انجام بدهيم. جا دارد از امير شمسايي و مصطفي عمادي به خاطر تشكيل تيم ملي جوانان تشكر كنم. آنها ليستي 210 نفره از استعداديابي را به ما نشان دادند كه تا به آن زمان نتوانسته بوديم آنها را ببينم. بازيكنان بزرگي از بين اين ليست معرفي شدند كه ميتوان به نامهايي مثل حميد احمدي كه از يكي از روستاهاي اطراف ورامين و يا حسين طيبي از محلات شهر مشهد اشاره كرد كه در حال حاضر براي خودشان بازيكنان بزرگي در فوتسال آسيا هستد. ما سعي كرديم به بازيكنان جوان شخصيت حرفهاي دهيم و روي آنها كار كنيم.
ترابيان يكي از مشكلات فوتسال را كمبودهاي زيرساختي عنوان كرد و افزود: يكي از معضلاتي كه همواره با آن درگير بودم بحث زيرساخت است كه متاسفانه در فوتسال زيرساختهاي ضعيفي داريم. به عنوان مثال در استان فارس به عنوان يك استان فوتسال خيز، يك سالن بين المللي مطابق با استاندارهاي فيفا نداريم. فوتسال در شهرستانها و استانها علاقمندان زيادي دارد و بايد در همه جاي ايران سالن خوب وجود داشته باشد.
او همچنين در پاسخ به اين سوال كه براي رفع اين كمبودها چه برنامهاي داشتيد، گفت: من شخصا به علي آبادي و سعيدلو روساي وقت سازمان تربيت بدني در جلسات متعدد اشاره كردم و نامه نگاري هم انجام دادم. حتي يادم است كه علي آبادي روي نامه من دستور داد كه بخش مهندسي سازمان در اين باره اقدام كند اما مثل اينكه نامه بايگاني شده و خواسته ما برآورده نشد. به نظر من بايد شهرداريها و وزارت ورزش براي ايجاد چنين زيرساخت هايي وارد عمل شود.
وي درباره از دست رفتن ميزباني جام جهاني به خاطر همين كمبود امكانات گفت: متاسفانه ميزباني جام جهاني را به همين خاطر نتوانستيم بگيريم. ضمن اينكه مسئولاني كه قرار بود نامههاي مربوط به ضمانتهاي مختلف اخذ يك ميزباني است را امضا كنند، اسناد را امضا نكردند. البته اين را هم اضافه كنم كه يكي از دغدغههاي من اين است كه به داوري اين رشته توجه آنچناني نميشود و داوري فوتسال بايد همپاي فوتسال ملي پيش بيايد و رشد كند و همانند داوري فوتبال مورد توجه باشد. من معتقدم كه داوري فوتسال سختتر از فوتبال است چرا كه داوران فوتسال در سختترين شرايط ورزشگاهها، آلودگي صوتي و حق الزحمههاي كم، حساسيت زياد بازيها قضاوت ميكنند و بايد تمركز داشته باشند. اگر من قدرت لازم را داشته باشم، تلاش ميكنم تا داوري فوتسال زير نظر كميته فوتسال قرار بگيرد.
تربيان از اظهار نظر درباره دلايل جدايي حسين شمس خودداري كرد و گفت: اجازه بدهيد بنده فرصت مصاحبههاي جديد را به ديگران ندهم. فوتسال ملي در حال حاضر سرمربي دارد و لازم نميدانم پيرامون گذشته كالبد شكافي كنم.
او درباره انتقادهايي كه انتخاب علي صانعي همراه داشت هم گفت: خيليها فكر ميكردند كه قصد ما آوردن مربي خارجي به تيم ملي است، اما علي صانعي سايهاي بود كه از سالهاي دور با تيم ملي كار كرده بود و به عنوان مغز متفكر در كنار تيم ملي عمل ميكرد. صانعي در هيچ مسابقهاي چه خارج يا بين دو نيمه بازيها، از بازيكنان جدا نبود و همواره در كنار تيم ملي، نكات فني را به بازيكنان گوشزد ميكرد. او جوان است و بايد حمايت و تقويت شود. حتي اگر تيم ملي ببازد، باز هم از وي حمايت خواهيم كرد. خيليها در ردههاي باشگاهي سرمربي خوبي هستند اما در رده ملي موفق نيستند و بالعكس. صانعي بايد ديدارهاي بين المللي را تجربه ميكرد كه فكر ميكنم با حضور در اين همه بازي و تورنمنت بين المللي، تجربه خوبي كسب كرده است. معتقدم در ميان مربيان داخلي بهترين گزينه صانعي بود و ما نيز بهترين را انتخاب كرديم چرا كه وي بازيكن خوبي بود و تجربه بازيكني را داشت و او بهترين شاگرد شمس بود و طبيعي بود كه روزي هم شاگرد جاي استاد را ميگيرد.
سرپرست سابق تيم ملي درباره جدايي از اين تيم و حرف و حديثهاي به وجود آمده گفت: خاطرات تلخ و شيريني در اين دوران شكل گرفت. البته من فكر ميكنم دوران موفقي بود، چرا كه كيروش را در يك جو بسيار خوب، حرفهاي و سالم آورديم. تيم ملي در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني درخشيد و افكار عمومي كه با فوتبال قهر كرده بود، مجددا آشتي كرد. اين از شيريني. اما تلخيهايي براي شخص من در برداشت، از جمله اينكه بسياري از دوستان از من دلگير شدند به اين دليل كه با كار مداوم شناسايي مربي و حذف واسطهها هيچ اطلاعي به بيرون درج نشد و كسي از روند مذاكرات با اطلاع نبود و من همه موارد را تنها و تنها با رئيس فدراسيون چك ميكردم. در مجموع يك سالي درگير اين فرآيند بودم و به اين دليل كه اطلاعاتي از من به بيرون داده نميشد بسياري از دوستان و حتي مسئولان فدراسيون از من رنجيده خاطر شدند، اما چارهاي نبود و باور كنيد موفقيت اين پروژه در قالب محرمانه بودن آن بود.
ترابيان كه در برههاي به صورت همزمان سه پست در فدراسيون فوتبال داشت، درباره اين موضوع هم گفت: در مدت زماني كه درگير مسئله آوردن كيروش بودم (سال 2011)، فوتسال ملي برنامه چنداني نداشت و از سويي كار بينالملل و آوردن كيروش در يك راستا بود. زماني هم كه سرپرست تيم ملي شدم طبق قراري كه با فدراسيون داشتم، مقطعي بود و پس از بازي با اندونزي متوجه شدم كه زمان خداحافظي است و با توجه به اينكه كيروش در تمامي موارد صاحب نظر است، نيازي ديگر به من نبود و خودم از لحاظ شخصيتي اين احساس را كردم كه زمان ترك نيمكت تيم ملي فرارسيده است و با توجه به اين تجربياتي كه كيروش كسب كرده بود و كارها را شخصا دنبال ميكرد، طبعا نيازي به من نبود.
وي درباره شايعه اختلاف بين خود و كيروش گفت: هيچ اختلافي نبود و به عبارتي نميخواستم اختلافي بروز كند و كساني كه فهم منطقي داشتند، خداحافظي من را درك ميكردند. البته برخي از رسانهها و مطبوعات دوست داشتند كه با تيترهاي درشت تلقي كنند دعوا و اختلافي در كار بوده اما واقعيت اين است كه اين يك تصميم حرفهاي بود و دعوا و اختلافي هم در كار نبود.
ترابيان درباره حذف عجيب تيم اميد از رقابتهاي انتخابي المپيك اين چنين از خودش دفاع كرد: اتفاقي كه در تيم ملي اميد رخ داد به صورت كامل كارشناسي شد و به صورت منطقي و تخصصي روي اين مسئله بحث شد و در نهايت اين پرونده نيز بسته شد. غلط يا درست در اين مورد راي دادند كه مقصر چه كساني هستند. همه كميتهها تابع تصميمات فدراسيون هستند و فدراسيون بر اساس تصميمي كه در اين مورد گرفته شد، عمل كرد و نبش قبر كردن اين قضيه چيزي جز جنبه تبليغي نداشت.
وي ادامه داد: لازم است مثالي در اين زمينه مطرح كنم. در زمان سرپرستيام در كنار تيم ملي بزرگسالان تمام نكات را بررسي و روزي كه سرپرستي اين تيم را تحويل دادم به كيروش نامه رسمي نوشتم و ضمن تشكر به خاطر همكاري كه با هم داشتيم، ليستي را در اختيارش گذاشتم كه دقيقا به شما ميگويد كه وضعيت بازيكنان چيست، چند كارت زرد يا قرمز دارند و در چه شرايطي قرار دارند، تا سرپرست بعدي بداند چگونه فعاليتهاي خود را پيگيري كند و قطعا سرپرست بعدي هم كليه اين موارد را به طور كامل بررسي و زير نظر خواهد گرفت. ضمن اينكه به كفاشيان نيز نامه نوشتم و مطالب را كاملا ارائه دادم. در زمان سرپرستي حاجيلو در تيم اميد، شرايط فرق ميكرد. متاسفانه همه چيز دست به دست هم داد. مثلا در هر مسابقه رسمي، ناظر مسابقه اولين چيزي كه ميگويد اين است كه به عنوان مثال اين بازيكن طبق اطلاعاتي كه در سيستم آنلاين AFC درج شده نمي تواند بازي كند، اما متاسفانه در اين بازي، ناظر مسابقه چيزي نگفت و حتي خود بازيكن كه از اين موضوع با خبر بود نيز به دوكارته بودنش اشارهاي نكرد.
انتهاي پيام
دوشنبه|ا|26|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]