تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838205443
اخبار ويژه كيهان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اخبار ويژه كيهان
خبرگزاري فارس: وقتي «حسين علايي» با اعتراض مردم متدين و همسايگان خود مواجه شد، دست به قلم برده و برپايبندي خود به نظام تأكيد كرد، مانند آب سردي بودكه بر سر تمام رسانه هاي ضدانقلاب ريختند.
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس، روزنامه كيهان در ستون اخبار ويژه امروز دوشنبه خود نوشت:
تنفس مصنوعي وزارت خارجه آمريكا به مدعيان اصلاحات
عدم مشروعيت انتخابات مجلس مسجل شد! سخنگوي وزارت خارجه آمريكا به تازگي حكم داده كه انتخابات در ايران مشروعيت ندارد و آزاد نيست.
آلن اير به يكي از سايت هاي نيمه تعطيل ضد انقلاب گفته است: انتخابات آزاد و منصفانه در ايران ديگر مفهوم ندارد. به جاي آن با پديده تك حزبي مواجه هستيم كه اكثر نامزدها با ابزار «نظارت استصوابي» و «التزام عملي به نظام» حذف مي شوند.
وي مي افزايد: به اولين مجلس بعد از انقلاب نگاه كنيم. چه طيف الوسيعي ]!؟[ از افراد و عقايد مختلف. واقعا حيف است اگر انتخابات مجلس ايران مانند بعضي انتخابات مجلس دوران شاه، فرمايشي باشد.
البته مايه خوشحالي است كه اين سخنگوي كم حافظه و شيرين عقل وزارت خارجه آمريكا هم اقرار دارد در زمان پهلوي، در ايران انتخاباتي وجود نداشت و فرمايشي بود اما سوالي كه وي بي جواب مي گذارد اين است كه رژيم پهلوي مطابق كدام كودتا و با هدايت كدام قدرت بيگانه، حاكميت ملي و انتخابات را تعطيل كرد؟
اظهارات آلن اير در حالي است كه هم اكنون جلادان آل سعود و آل خليفه با چراغ سبز آمريكا و مشورت هاي پنتاگون در حال كشتار مردم بحرين هستند؛ مردمي كه از جمله مطالباتشان، برگزاري انتخابات است اما چون به قول آقاي اوباما «ارزش ها» و «منافع» آمريكا در برخي كشورها با هم منطبق نيست، آمريكا يا دخالت نمي كند يا دخالت هاي آن درست براي تثبيت پايه هاي لرزان ديكتاتورها (نظير عربستان و بحرين و يمن و اردن و قطر...) است.
يادآور مي شود آمريكايي ها 33 سال است كه انتخابات انجام شده در ايران را مشروع نمي دانند حال آن كه رژيم كودتايي و خودكامه پهلوي را جزيره ثبات و الگوي منطقه معرفي مي كردند. دولت آمريكا تنها مجلس ششم را كه لانه جاسوسان شده بود، قبول داشت و برخي دولتمردان مدعي اصلاح طلبي كه عاشق ايفاي نقش در پروژه هاي سياسي غرب به ويژه آمريكا- نظير پروژه كودتاي مخملين- بودند، درباره مجلس اول هم بايد گفت برخي از اعضاي همان مجلس بعدها خيانت شان محرز شد و از كشور گريختند و در صف اپوزيسيون خارج نشين درآمدند.
از اين جهت نيز بايد به آقاي آلن اير توجه داد كه در آمريكا اشخاصي كه كمترين زاويه با نظام سياسي اين كشور داشته باشند اجازه پيدا نمي كنند در كنگره يا دولت حضور داشته باشند؛ از اين بدتر نامزدهاي انتخاباتي در آن كشور بايد قبل از هر چيز سرسپردگي خود را به لابي صهيونيستي و رژيم اسرائيل به نمايش بگذارند!
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در مصاحبه اخير خود، اين را هم گفته است كه ما مي دانيم تحريم اقتصادي به مردم لطمه مي زند اما نمي توانيم نسبت به پيشرفت فعاليت هاي هسته اي ايران بي تفاوت بمانيم.
چي فكر مي كرديم چي شد؟!
عقب نشيني يك عنصر فريب خورده از نوشته انحرافي خود، محافل ضد انقلاب را حسابي كنف كرد.
به دنبال انتشار مقاله اي سست و سخيف از «حسين علايي» در روزنامه اطلاعات، رسانه هاي ضدانقلاب به هيجان آمده و با آب و تاب فراوان به مخاطبان سر خورده خود چنين القا كردند كه از بطن فتنه مرده، قهرماني!! پيدا شده است. صداي آمريكا، ايي بي سي، راديو فردا، دويچه وله، راديو زمانه، گويانيوز، بالاترين، روزنت، جرس، كلمه، نوروز، راديو اسرائيل و صدها شبكه و رسانه مشابه براي چند روز به بزرگ نمايي اين نوشته دم دستي پرداخته و حتي كساني چون «محمد-ن» را در راديو فردا به خدمت گرفتند تا به تفسير نوشته مبهم و نارساي او بپردازد.
اما روزگذشته وقتي «حسين علايي» با اعتراض مردم متدين و همسايگان خود مواجه شد، دست به قلم برده و برپايبندي خود به نظام تأكيد كرد، مانند آب سردي بودكه بر سر تمام رسانه هاي ضدانقلاب ريختند به نحوي كه اغلب همان رسانه ها ترجيح دادند نوشته تبييني را يا كلاً سانسور كنند و يا در حواشي مطالب خود اجمالاً منتشر كنند. «علايي» در اين توضيح مي نويسد «قطعاً مقايسه نظام ستم شاهي با جمهوري اسلامي، قياس مع الفارق است. اينجانب معتقدم ويژگي هاي انقلاب اسلامي، «مخالفت با استبداد، وابستگي رژيم شاه به آمريكا و فساد دستگاه سلطنت» بوده كه امروز به عنوان الگويي مؤثر در بيداري اسلامي مورد استقبال مردم خاورميانه و شمال آفريقا قرار گرفته است. نظام جمهوري اسلامي كه با هدايت و رهبري هاي حضرت امام خميني(قدس سره) و آراي قاطبه مردم ايران به عنوان مهمترين دستاورد انقلاب اسلامي پديد آمد همچنان با دنبال كردن اين سه مؤلفه اساسي است كه به راه خود ادامه مي دهد. معتقدم پشتيباني از ولايت فقيه موجب مي شود تا به مملكت ما آسيبي نرسد».
به دنبال انتشار مطلب اخير، شبكه بالاترين از كاربران آشفته حال و سردرگم خود خواست از اين عقب نشيني آقاي «علايي» گلايه نكنند و از او نپرسند كه چرا جرأت ندارد. اما خودنويس در ادبياتي قابل تأمل نوشت «حال با اين توبه نامه اي كه اين آقا نوشته، تكليف آن همه افشانويسان كه در هورا كشيدن براي شجاعت و استبدادستيزي سردار از هم سبقت مي گرفتند، چه مي شود؟» بالاترين بلافاصله، سوژه آقاي «علايي» را از «موضوعات داغ، صفحه اول خود حذف كرد و آقاي «م-ن» كه ننگ تفسيرگري راديو فردا (ارگان رسمي سازمان سيا) را به جان خريده بود، سكوت اختيار كرده بي آن كه درباره شاهكار بر كاهدان زدن مشترك خود و راديو فردا توضيحي ارائه دهد.
به هيجان آمدن و آويزان شدن رسانه هاي دولتي بيگانه از برخي افراد عقده اي و فاقد موضوعيت در ميان مردم و مسئولان صرفاً براي دادن تنفس مصنوعي به فتنه، دست بر قضا و در نقطه مقابل طراحي اين طيف، نشان از دريوزگي و ورشكستگي كامل جبهه انقلاب وصف مي شود.
بنابر برخي اخبار موثق «محمد-ن» كه طي هفته هاي اخير خود را به در و ديوار كوبيده تا رسانه هايي مانند كيهان اعتنايي به وي كرده و اعتراضي نسبت به وي نشان دهند- و همين ها براي بيگانه ها فاكتور شود- جايي گله و ابراز تعجب كرده كه نمي دانم با وجود اين همه ساختارشكني ]!؟[هايي كه انجام مي دهم، چرا كيهان اعتنايي به من نمي كند.
اسرائيل مهره هاي از كارافتاده را مي سوزاند
سفر پنهاني يكي از همكاران ميداني فتنه سبز به فلسطين اشغالي از سوي راديو اسرائيل لو رفت.
در حالي كه حتي اغلب فعالان گروهك هاي اپوزيسيون سفر به اسرائيل را مايه سقوط اعتبار سياسي خود مي دانند، راديو اسرائيل فاش كرد مازيار بهاري همكار مجله نيوزويك و شبكه دولتي بي بي سي، اخيرا به تل آويو سفر كرده است.
بهاري از جمله افرادي است كه تابعيت دوگانه دارد و داراي تابعيت كانادايي هم هست. براساس گزارش راديو اسرائيل، «مازيار بهاري كه در ماه هاي اخير براي تهيه فيلمي مستند درباره ايران و اسرائيل فعاليت مي كند، در سفر به اسرائيل، در يك مركز بازرگاني و حقوقي سخنراني كرد. اين برنامه در روزهاي گذشته در شهر «رمت گن» در تل آويو برگزار شد.»
خاطرنشان مي شود مازيار بهاري در بحبوحه فتنه 88 بازداشت شد. وي در حاشيه جلسه محاكمه خود در گفت وگو با خبرنگاران كه به همراه كيان تاج بخش انجام گرفت گفته بود: وقايع بعد از انتخابات دقيقا مشخصات انقلاب رنگي را داشتند. هدف از راه اندازي ماهواره هاي فارسي زبان و گسيل 700 خبرنگار خارجي به ايران دقيقا براي انجام همين مطلب بود. در حقيقت رسانه ها نقش اصلي را در ايجاد اغتشاشات پس از انتخابات بر عهده داشتند. برگزاري تجمعات آرام يا به آتش كشاندن وسايل نقليه و حمله به پايگاه هاي بسيج و تخريب اموال عمومي از جمله اقدامات تبليغي رسانه ها بود. هرگونه واقعه اي كه در تهران به وقوع مي پيوست، پس از 5 دقيقه از شبكه هاي ماهواره اي به ويژه بي بي سي قابل مشاهده بود.
خاطرنشان مي شود شبكه بهائيت يكي از حلقه هاي اتصال تلويزيون بي بي سي با برخي محافل رسانه اي - اطلاعاتي در اسرائيل است.
نكته جالب در ماجراي مازيار بهاري، تعمد راديو اسرائيل براي لو دادن سفر نامبرده به تل آويو است در حالي كه اغلب اين رفت و آمدها اگر مربوط به مهره هاي دم دستي نباشد، پنهان مي ماند.
اپوزيسيون در سال 88 حماقت سازمان منافقين را دوباره مرتكب شد
عباس عبدي اپوزيسيون جمهوري اسلامي را نقدناپذير، فاقد بيلان كار روشن و خيال پرداز معرفي كرد.
اين عضو حزب منحله مشاركت در روز آنلاين نوشت: اپوزيسيون خود را متخصص نقد حكومت مي داند (كه در اين هم بايد شك كرد) ولي به گونه اي رفتار مي كند كه در كوچكترين نقد از خود عاجز است. آيا تاكنون ديده ايد كه يك ارزيابي از عملكرد ده ساله خود ارايه دهند كه در اين ده سال چه گفتند و چه كردند، و كدام يك از گفته ها و كرده ها درست يا غلط بود؟ نمي توان به گونه اي رفتار كرد كه هميشه و در هر حالتي چهار دست و پا پايين آمد.
وي مي افزايد: يكي از مهمترين مشكلات منتقدين، عدم تفكيك ميان نقش سياستمدار و نقش تحليلگر است. اگر به اين تفكيك توجه نشود، مصداق لطيفه ملانصرالدين مي شود كه وقتي به صف نانوايي رفت و ديد كه شلوغ است و نان به او نمي رسد، گفت كه كوچه بالايي آش نذري مي دهند، مردم هم به هواي آش نذري صف نان را رها كردند و ملا تنها ماند. اندكي تامل كرد و گفت نكند آش بدهند، و خودش هم در پي جمعيت روان شد. بيان سخنان و اظهارات سياستمدارانه را نبايد مبناي واقعيت دانست. يكي از همزادهاي اين نگرش غلط اصل شدن فعاليت و مبارزه به عنوان مهمترين معيار براي سنجش درستي و غلطي نظرات است. مثلا اگر كسي زندان رفته باشد يا در زندان باشد، حتما سخن و دستورالعمل او معتبر و صحيح است، گويي كه چون از درون مبارزه و كوره سوزان آن سخن مي گويد، حتما واجد صداقت در انگيزه است و از سوي ديگر به هسته مركزي حقيقت زلال دست يافته است و بايد به نظرش چون وحي منزل نگريست و آن را بدون وضو نخواند. جالب اين كه ديگراني هم كه زندان نديده اند براي آن كه تحليل هاي خود را معتبر كنند، چاره اي جز استناد به بيانات مبارزان سابق و لاحق ندارند.
عبدي با دوگانه توصيف كردن رفتار اپوزيسيون نوشت: در دفاع آنان از دموكراسي تا حقوق بشر و آزادي اين دوگانگي را كمابيش مي بينيم. براي نمونه يكي از موارد آن كه اين روزها مطرح است، مساله اردوگاه پادگان اشرف است. وقتي كه يك مجموعه افراد در يك شرايط كاملا بسته و استبدادي نگهداري مي شوند، به طوري كه از دسترسي به حداقل آزادي ها و افكار و اخبار محروم هستند، به جاي فشار آوردن به نهادهاي بين المللي براي برچيدن اين زندان و آزاد گذاشتن افراد آن براي انتخاب مسير خودشان، با اقدام دولت عراق كه در جهت اعمال حاكميت خود بر خاك اين كشور است مخالفت مي شود. اگر استبداد بد است و محروم كردن افراد از آزادي و دسترسي به رسانه ها مذموم و محكوم است، انجام اين كار براي گروه هاي سياسي به مراتب بدتر و ناپسندتر است تا دولت ها. فقط كافي است كه تصور شود اگر حكومت ايران به دست امثال مجاهدين خلق افتاده بود، الان از نظر حقوق بشر و آزادي هاي مدني با چه وضعيتي مواجه بوديم؟ اين ها كه در قرن بيست و يكم و در شرايطي كه اينترنت و ماهواره همه مرزها را درنورديده، و حتي حكومت هاي استبدادي هم ياراي مقابله با آن ها را ندارند،، با طرفداران و اعضاي خود تا اين حد بسته عمل مي كنند و مانع آزادي آن ها مي شوند، اگر 30 سال پيش به قدرت مي رسيدند چه رفتاري با مردم و مخالفان خودشان مي داشتند؟ و آيا تاكنون كوششي جدي براي تعيين سهم آنان در بروز وضعيت پس از انقلاب شده است؟ آيا مجموعه اين رفتارها نبود كه صدها و هزاران فعال سياسي را از كشور خود دور كرد و از حيز انتفاع ساقط نمود؟ و متاسفانه فرآيندي كه پس از سال 88 هم، به دليل برخي اشتباهات ديگر تكرار شد. من هر موقع كه وضعيت غلام حسين ساعدي را در پيش چشم خود تصوير مي كنم، متاسف مي شوم كه چگونه يكي از بهترين نويسندگان اين كشور كه هيچ چيز كمتر از بزرگترين نويسندگان داخل كشور نداشت، راضي شد كه به خارج برود و با آن وضع زندگي كند، و با آن وضع چشم از دنيا ببندد؟
آره، نه، يك كمي خيلي زياد!
آشفتگي در جبهه اصلاحات به موازات فعاليت كميته دهشت براي منصرف ساختن نامزدهاي اصلاح طلب ادامه دارد.
در حالي كه حداقل 40عضو فراكسيون اقليت در انتخابات نامزد شده بودند و صلاحيت برخي از آنها رد شده، داريوش قنبري سخنگوي فراكسيون از جلسه اخير شوراي مركزي فراكسيون اقليت خبر داد.
وي در گفت وگو با خبرگزاري مهر گفت: اعضاي فراكسيون اعلام كردند با توجه به اينكه بحث تحريم انتخابات مطرح نبوده برخي چهره هاي اصلاح طلب به اعتبار شخصيت خود كانديدا شده اند لذا تصميمات آنها شخصي است و تناقضي با همسويي با ساير اصلاح طلبان ندارد. بنابراين كانديداتوري عده اي از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس نه به اعتبار حضور جريان اصلاح طلب بلكه به اعتبار شخصيت خودشان است.
وي اضافه كرد: در مجموع چهره هاي اصلاح طلبي كه در انتخابات مجلس نهم كانديدا شده اند، اصلاح طلبي خود را انكار نمي كنند و جزو افراد شناسنامه دار جريان اصلاح طلب هستند و هويت اصلاح طلبانه شان همچنان محفوظ است اگرچه در قالب تشكل هاي اصلاح طلب در انتخابات شركت نكرده اند.
طبق تصميم كساني چون خاتمي و موسوي خوئيني ها و «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات»، اصلاح طلبان نبايد در انتخابات شركت كنند و فهرست بدهند. بدين ترتيب سخنگو و عضو رد صلاحيت شده فراكسيون اقليت روشن نمي كند كه «عدم تناقض» شركت در انتخابات و در عين حال همسويي با ساير اصلاح طلبان يعني چه؟!
روز گذشته، كساني چون محمدرضا تابش و مصطفي كواكبيان از سوي مافياي خارج نشين سبز كه به عنوان كميته دهشت شناخته مي شوند، تهديد شدند كه يا بايد انصراف دهند و يا اينكه از جرگه اصلاح طلبان بيرون رانده مي شوند.
ديروز همچنين سايت هاي وابسته به حلقه مافيايي (نظير كلمه و نداي سبز) نامه اي را جعل و به نقل از «جمعي از زندانيان سياسي» - بدون درج امضا- خطاب به اعضاي فراكسيون اقليت مجلس منتشر كردند كه در آن از نمايندگان نامزد شده به عنوان فرصت طلباني كه هرگز بخشيده نخواهند شد، ياد شده بود.
الهه راستگو از اعضاي شوراي مركزي حزب اصلاح طلب «كار» ديروز به باشگاه خبرنگاران گفت: اصلاح طلبي تنها در چارچوب قانون معنا مي يابد و بايد مبتني بر ارزشها و خط مشي اسلامي- ايراني دنبال شود. امروز براي عدم حضور در انتخابات هيچ عذري پذيرفتني نيست چرا كه اين امر موجب به فراموشي سپرده شدن اصلاح طلبان مي شود.
اين فعال سياسي خاطرنشان كرد: عدم حضور اصلاح طلبان در اين دوره فرصت هاي ديگري را از آنها سلب خواهد كرد و بيم اين مسئله وجود دارد كه اصلاحات پس از مدتي به فراموشي سپرده شود.
انتهاي پيام/
دوشنبه|ا|26|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]
-
گوناگون
پربازدیدترینها