واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خلق و خوي فرزندتان را بشناسيد
با اينكه رفتارهاي پرخاشگرايانه مثل ضربه زدن، جيغ زدن، و حتي گاز گرفتن براي يك كودك يك تادو ساله چندان غير طبيعي به نظر نميرسد، اما براي كودكاني يك تا دو سال بزرگتر از اين، رفتاري مشكلدار و پرخاشگرايانه به حساب ميآيد. واقعيت اين است كه كنترل احساسات يك مهارت است و چيره شدن بر آن بسيار دشوار (حتي براي برخي بزرگسالان).
حفظ آرامش و متانت نه تنها به خودداري و تربيت زيادي نياز دارد، بلكه مستلزم درك رفتارهاي صحيح اجتماعي و اخلاقيات است. اكثر كودكان زير 5 تا 6 سال درك كمي از موارد قابل قبول اجتماعي دارند و كنترل اعصاب براي خيلي از آنها كاري دشوار است.
اكثريت كودكان تواناييها و قابليتهاي خود را نميشناسند و نتيجه كامل رفتارها و اعمال خود را نميدانند.
بـچـههاي مـدرسـهاي كـه بـه رفـتـارهـاي پرخاشگرايانه خود ادامه ميدهند شايد هيچوقت فرصت اين را پيدا نميكنند كه كسي به حرفهايشان گوش دهد. گوش دادن براي والدين فقط گوش دادن به لطيفهها و خندههاي كودك نيست، بلكه مهمتر گوش دادن به عصبانيتها، ناراحتيها و اذيتهاي آنهاست. معمولاً به بچهها اجازه داده نميشود كه احساسات منفي و شكايتهاي خود را به زبان بياورند يا عقيدهاي متفاوت مطرح كنند و درنتيجه احساسات آنها آنقدر در دلشان تلنبار ميشود تا يك روز مثل آتشفشاني منفجر شود. بايد به خاطر داشته باشيد كه گوش دادن به حرفهاي كودكتان به معني قبول كردن همه اميال و خواستههاي آنها نيست.
دليل ديگر رفتارهاي پرخاشگرايانه كودكان ميتواند اين باشد كه هميشه به خاطر اين رفتار مورد تشويق قرار گرفته اند. خيلي از پدر و مادرها آرزو ميكنند كه فرزندي قوي بزرگ كنند كه بتواند در موقعيتهاي سخت روي پاي خود بايستد. از اينرو خيلي از آنها سهواً اين رفتار پرخاشگرايانه را در آنها تشويق ميكنند. در واقع حتي با تنبيه كردن بچهها به خاطر چنين رفتارهايي هم ممكن است دوباره چنين اعمالي را مرتكب شوند.
مثلاً تصور كنيد كه كودكي در يك گوشه از اتاق مشغول درست كردن يك پازل است. بعد از گذشت نيم ساعت او در سكوت تقريباً پازل را به انتها ميرساند. در اين فاصله والدين بااينكه همان اطراف هستند اما كوچكترين كلمهاي بر زبان نياوردهاند. تا جايي كه كودك تكه آخر پازل را پيدا نميكند و بعد آنقدر خسته ميشود كه ميزند زير پازل و آن را پرتاب ميكند و گريه و داد و بيداد سر ميدهد. اينجا پدر يا مادر وارد جريان ميشود و به سرزنش و توبيخ كودك پرداخته و او را به اتاقش ميفرستد. شايد به نظر برسد كه آن پدر يا مادر كار صحيحي انجام داده اما اشتباه آنان اين بوده كه فقط وقتي كودك رفتار پرخاشگرايانه از خود بروز داده وارد جريان شدهاند. در برخورد با رفتارهاي پرخاشگرايانه كودكان بايد سعي كنيد حتي به كوچكترين رفتار درست و مثبت آنها توجه كرده و آنرا تشويق كنيد و در حد ممكن به رفتارهاي منفي آنها بيتوجهي نشان دهيد. تشويق ميتواند راه بسيار خوبي براي انگيزه دادن باشد.
همچنين بايد به ياد داشته باشيد كه تغيير رفتار كار بسيار دشواري است و نياز به صرف حوصله و صبر زيادي دارد. تبديل يك كودك پرخاشگر به يك كودك آرام يك شبه اتفاق نميافتد.
در برخورد با كودكان پرخاشگر، بدون در نظر گرفتن سن آنها، چند توصيه برايتان داريم.
* محركها را بشناسيد
همه آدمها نسبت به چيزهايي حساس هستند. كودكان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. شايد كودكان به اندازه بزرگسالان نتوانند ناراحتيهاي خود را به خوبي ابراز كنند، اما چيزهايي مثل دير شدن غذا، نديدن يك مسابقه فوتبال، يا حتي فراموش كردن داستان قبل از خواب ميتواند محركي براي بروز عصبانيت در آنها باشد. وقتي بدانيد كه كودكتان تحت برخي شرايط خيلي زود ناراحت ميشود باعث ميگردد بتوانيد از بروز اين عصبانيتها جلوگيري كنيد يا حداقل خودتان را براي آن آماده كنيد. اگر كودكتان دوست ندارد صبحها زود از خواب بيدار شود، اشكالي ندارد، براي بيدار كردن او به زور متوسل نشويد. اگر نخريدن يك اسباب بازي او را عصباني ميكند از قبل به او هشدار دهيد يا اصلاً او را در خانه بگذاريد.
* از تنبيه فيزيكي خودداري كنيد
عصباني شدن از دست كودكي كه بدرفتاري كرده است خيلي آسان است مخصوصاً كودكي كه تقريباً بزرگ باشد و بداند كه بايد چطور رفتار كند. اما بايد در طريقه ابراز اين عصبانيت خيلي محتاط باشيد چون كودكان هميشه از شما ياد ميگيرند. داد كشيدن يا كتك زدن كودكي كه خود ناراحت و عصباني است فقط او را بيشتر تحريك ميكند.
اگر از كودكتان توقع داريد كه رفتار آرامي داشته باشد و مسئولانه برخورد كند، بايد سعي كنيد كه خودتان هم همينطور رفتار كنيد. و يادتان باشد حتي يك دختر يا پسر بچه 10ساله هم هنوز كودك است. بچهها هيچوقت دوست ندارند موجبات ناراحتي شما را فراهم كنند فقط ميخواهند احساساتشان را بروز دهند و ياد نگرفتهاند كه چطور رفتار كنند كه از نظر اجتماعي قابل قبول باشد.
* خلق و خوي فرزندتان را بشناسيد
هر فردي با يك شخصيت و خلق و خوي منحصربه فرد به دنيا ميآيد. برخي افراد محتاطتر و محجوبتر هستند درحاليكه خيليها خودانگيختهتر و شر و شورتر هستند. بچهها هم به همين صورتند: بعضي از آنها پرخاشگرترند و بعضي كمتر. شناخت شخصيت فرزندتان باعث ميشود بتوانيد از قبل رفتارهاي او را پيشبيني كنيد.
* الگو باشيد
اين احتمالاً سختترين قسمت پدر يا مادر بودن است. الگو كردن رفتار خودتان حتي در آسانترين زمانها هم ميتواند سخت باشد، مخصوصاً اگر دعوا و جنجال جزء عاديترين اتفاقات در خانه شما باشد. با اينحال نبايد از بقيه انتظار داشته باشيد كه كاري كه خودتان نميتوانيد بكنيد را انجام دهند. كوچكترين لطيفه و اظهارنظر كنايهآميز هم به نظر بچه ميآيد و به خاطر همين نه تنها بايد مراقب اعمال و رفتار خود باشيد بلكه بايد حرف زدنتان را هم كنترل كنيد. براي اينكه الگوي فرزندتان باشيد نه تنها بايد احساساتتان را كنترل كنيد بلكه بايد به فرزندتان بياموزيد كه چطور احساسات خود را به درستي ابراز كند، هم احساسات خوب و هم بد.
* ابراز احساسات كنيد
دركنار اينكه بايد الگوي فرزندتان باشيد، بايد حتماً فرصت ديدن ابراز احساسات خودتان را به كودكتان بدهيد. الگو شدن براي فرزندتان به اين معني نيست كه احساسات و ترسهايتان را از آنها مخفي كنيد. بچهها بايد ببينند كه شما هم انسان هستيد. اين به آنها براي منطقي برخورد كردن در شرايط مختلف خيلي كمك ميكند.
* رفتار خوب را تشويق كنيد
گرچه خيلي از والدين تشويق و جايزه دادن را به چشم رشوه دادن ميبينند، اما واقعاً اينطور نيست. اينكار بخصوص براي بچههايي كه بزرگتر هستند و ميخواهند رفتار پرخاشگرايانه خود را كنار بگذارند بسيار مفيد است. دادن يك جايزه مناسب به بچهها
-مثلاً بردن آنها به پارك يا اجازه دادن به آنها براي رفتن به خانه يكي از دوستانشان
- واقعاً معجزه ميكند. نكته مهم اين است كه اول بايد به آنها بگوييد كه چه انتظاري از آنها داريد و به محض انجام آن جايزه را تقديمشان كنيد.
يکشنبه|ا|27|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]