واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: جنب و جوش براى خريدهاى نوروزيبازار به تب و تاب افتاده است-بخش اول
حسن آقايي
در كمدها را يكي پس از ديگري باز مي كند. به خود مي گويد: اول از همه، لباس ها؛ كيپ تاكيپ هر قسم، هر مدل، همه رنگ، يكي از ديگري نوتر، دستي روي همه لباسها مي كشد. بعد سرتكان مي دهد: «نه! رنگ و جلايي براي عيد ندارند.» كمد ديگر، كفش ها و كيف ها است.
چندين جفت كفش از صندل تا بي پاشنه، پاشنه بلند، نيم چكمه و ساقه بلند به رنگ هاي مختلف رديف شده اند. شايد هر يك بيش از يك ماه به طور پياپي پا نشده اند. اين ها همين امسال خريده شده اند. زمزمه مي كند: «اين ها رو همه جا پوشيدم، با هر يك از لباسام ست كرده بودم.» مادر از سرسراي پذيرايي دخترش را صدا مي زند: «كجايي؟... چيكار مي كني؟!... بيا پرده ها را اندازه بگيريم.» دختر نزد مادر مي رود: «مامان، امسال همه ديوارها رو رنگ گل بهي كنيم. خونه خاله سوري رو ديدي چه رنگ محشري زدند.» مادر: «هر سال كه نبايد رنگ زد. بيا فكر كنيم چه تابلوهايي بگيريم. چشام از ديدن اين تابلوها خسته شده.» دختر: «تابلوهاي مينياتوري با رسم عيد نوروز«فيت» مي شه.» او به ساعت مچي بزرگش نگاه مي كند: «پس كو بابا! ... مگه قرار نذاشتيم امروز سركار نره بريم خريد. كلي خريد دارم.» مادر: «سرساختمونه. تا پيش از عيد قراره به خريدارها تحويل بده.»
شايد عيد و سال نو براي خيلي از مردم بهترين بهانه و فرصت افراط در خريدهايي مي شود تا برخي از وسايل خانه و مبلمان و پوشاك و ظروف كاملاً قابل مصرف را كنار بگذارند و لوازم مدل جديد و نو بگيرند...
كاهش قيمت ها
مردم با اطمينان خريد كنند
طي هفته هاي اخير براساس گفته هاي مسئولان ارشد دستگاه هاي ذيربط از جمله وزارت خانه هاي بازرگاني و صنايع و معادن و هماهنگي ساير تشكل هاي توليدي- توزيعي، نرخ اقلام متعددي از فرآورده هاي مصرفي از جمله حبوبات و برنج وارداتي و نيز كالاهاي صنعتي كاهش يافته است به طوري كه وزير صنايع و معادن اخيراً اعلام كرده است» قيمت بسياري از كالاهاي اصلي و مواد اوليه به كف و تعادل رسيده و قيمت محصولات متناسب با آن كاهش يافته است و مردم مي توانند با اطمينان به قيمت هاي واقعي، خريد كنند.»
«محرابيان» در جمع خبرنگاران، همچنين با بيان اين كه بررسي ها نشانگر آنند كه قيمت بسياري از كالاهاي صنعتي تقليل چشمگيري يافته يادآور شده است: «به رغم كاهش توليد در غرب، توليد در كشورمان رونق خوبي دارد كه با خريد مردم، توليد بيشتر رونق مي گيرد.»
دلال ها مانع مي شوند
گفته مقام ارشد وزارت صنايع و معادن، همچنين حاكي از آن است كه بعضاً مشاهده مي شود واحدهاي توليدي قيمت محصولات خود را كاهش مي دهند اما برخي در بخش توزيع و واسطه ها مانع مي شوند مردم اين كاهش قيمت ها را لمس كنند. بنابراين بايد در اين باره فكري كرد به ويژه آن كه عوايد بعضي از واسطه ها، بيشتر از توليدكننده است.
اجبار دستوري كاهش نرخ ها
از سوي ديگر، پيشتر وزير بازرگاني، درباره تحليل نرخ كالاها با اشاره به برگزاري جلسات سازمان حمايت از مصرف كنندگان و توليدكنندگان با تشكل هاي ذيربط به منظور كاهش كالاها گفته است، مجبور به كاهش قيمت كالاها به صورت دستوري هستيم.
«ميركاظمي» با اشاره به اين كه به صورت دستوري، قيمت كالاهاي مختلف در كشور را تغيير داده ايم مي گويد: «روند پايين آمدن قيمت ها از مرداد سال جاري دركشور آغاز شده است.» بر اين اساس، سازمان حمايت از مصرف كنندگان و توليدكنندگان سعي داشته است با جلساتي كه با تشكل ها برگزار مي كند آن ها را مجاب كند قيمت ها را كاهش دهند.
تجملات؛ وداع با آسايش
اگر بپنداريم هر چه زيورآلات بر گردن زندگي مان بيشتر بياويزايم امنيت خاطر و آرامي فكر و روان افزونتر خواهد شد، دست كم در حق ايمني حيات و آرامش و حتي طول عمر خويشتن بي لطفي كرده ايم. رويكرد به تجمل زدگي و زياده روي بي مهار در جنبه هاي گوناگون زندگاني فردي، خانوادگي و اجتماعي را مي توان نوعي بندگي مادي شمرد. اگر چه طبع بشر گزاف طلبي است ليكن مي دانيم هر قدر مال اندوزي بي حد و رويه مناسب، آز و توقعات مادي در هر جامعه سير صعودي داشته باشد و از اين رهگذر احساس آسايش و رفاه حاصل شود ولي اين شيوه و سير نه همواره موجب ايمني انديشه آدمي بوده و مي شود كه غافل از فشارهاي ضبط و ربط و نگهداري و از طرف ديگر نگراني ناگزير از آسيب ديدن تجملات مفرط، به صورت پنهاني بر روان، اعصاب و آرامش وجود انساني تاثير ژرف مي گذارد. چند هفته پيش خبري منتشر مي شود مبني بر اين كه يكي از ثروتمندان كلان پرآوازه يكي از كشورهاي پيشرفته غربي به دليل كاهش بازار مصرف توليدات كارخانه اش متاثر از بحران اقتصادي فراگير، به يك نقطه خلوت شهر مي رود و خودكشي مي كند.
اين اتفاق تازگي نداشته و مي تواند در هر جاي جهان براي چنان افرادي رخ دهد.
رشد فرهنگ افراط گري در مصرف نزد برخي از مردم و به گمان آن كه راحتتر زندگي كنند، غفلت و پديده اي است كه لذت و هنر بهره مندي از هر آنچه لوازم متعادل در اختيار دارند را كمتر قدر مي دانند. اين قبيل افراد به هر بهانه اي مثلاً سال نو بخشي از لوازم قابل استفاده در محل مسكوني شان را خسته كننده مي شمارند و با تعويض آن ها به مدل هاي جديد، طرحي نو در سال نو در بافت زندگي مادي خود درمي اندازند. چه بسا از اين افراد چند صباحي كه مي گذرد، حرص تجمل بارگي شان سر برمي آورد و روز از نو و سال از نو...
«اسكندري» دانش اندوخته جامعه شناسي در خصوص تجمل گرايي، نقطه نظراتش معطوف به فرهنگ مداري جامعه است. او معتقد است «جامعه اي كه مقهور پديده هاي مدزدگي و تجمل گرايي و تبليغات بي رويه مي شود به نوعي از اصالت و بافت فرهنگ اصيل زندگي عدول مي كنند. وي مي گويد:«در برخي جوامع تفكرات محور مصرف گرايي سوق يافته است، تنوع مدرنيزه در مايحتاج اوليه زندگي با چاشني تبليغات گيج كننده و متقاعد كننده قشرهاي مردم در حقيقت به نوعي موج سواري و جا به جا كردن ذائقه اقتصادي خانواده ها به سمت تجملات و افراط در مصرف محسوب مي شود. آنان در استمرار چنان شيوه هاي تغيير فرهنگ تعادل در نيازشان جنبه زياده طلبي خود را رها نمي كنند ليكن پس از مدتي احساس مي كنند آن نياز دروني كه آسايش روان است برآورده نمي شود. از طرف ديگر چه بسا خانواده ها از سر غفلت زير بار قرض و قسط هاي سالانه مي روند و همواره نگران بازپرداخت تجملات و افراط خود مي شوند و اين طرز تفكر يعني خداحافظي با آرامش اعصاب.»
به گفته اين كارشناس، جامعه اي داريم كه شيوه هاي ساده زيستن و آسودگي در زندگي بدون دغدغه در فرهنگ، ادبيات و مذهب در دسترس عمومي است. اين روش هاي حكيمانه در فرهنگ ملي راهكارهاي فوايد زندگي فارغ از تنش افراط و تجمل گرايي را توصيه مي كنند. او مي گويد: «باور داشته باشيم اسراف و زياده خواهي كلاً در حوزه ماديات، بيش از آنچه رافع نيازها و افزوني امكاناتي كه در اختيار داريم، شود، هيچ گاه تامين كننده ماندگاري رضايت ضميرمان نخواهد بود.»
اين فارغ التحصيل جامعه شناسي، تاكيد دارد:
« دستگاه هاي مسئول فرهنگي و مديريت هاي ذيربط با مسائل جامعه به طرق گوناگون و از سطوح دبستاني تا مقاطع بالا و در سطح خانواده هاي جامعه روش هاي قناعت معقولانه و ثمرات آن و نيز در مقابل، زيان هاي مادي و رواني حرص و توقعات بيش از قدرت خريدمان را مطرح كنند. به عنوان مثال، مباحث و نمونه هاي واقعي و حقيقي از تفاوت هاي فاحش زندگي هاي ساده همچنين اشرافي گري و افراط در تجملات را به جامعه ارائه دهند. او مي گويد چه بسيار مردمي كه شيرازه زندگي مشتركشان در اثر فشار افراط گري از هم پاشيده شده است،اما ناگفته نگذارم كه نظرم اصلاً مبلغ آن نيست و نخواهد بود كه خوب زندگي نكنيم. طوري باشد كه آرامش و بهره مندي از پيشرفت ها و امتيازات وسايل متعارف و اصل هدف زندگي فراموش نشود و افراط حاكم نباشد.»
اين روزها در پاساژها و مغازه هاي سطح شهر جنب وجوش ويژه انبوه مردم براي تدارك و تهيه مايحتاج عيد نوروز چشمگير است. در همين حال سيل خانواده ها به سمت بازار بزرگ تهران كه از ميدان 15 خرداد (سبزه ميدان) تا ميدان مولوي يكسره ادامه دارد، موج مي زند...
دريغم مي آمد چنانچه مطرح نكنم بازسازي معماري و سنگفرش شدن سطح خيابان مقابل بازار، حد فاصل انتهاي خيابان ناصرخسرو تا تقاطع خيابان خيام چه آرامش و آسايشي براي تردد و مردم پياده رو به وجود آورده است. ساختار بنايي اين محدوه نيز نشانه هايي از ساختار معماري سابق ايراني خود را تداعي مي كند. در اين خيابان بجز يك مسير مخصوص تردد وسايط نقليه موتوري مجاز (حمل و نقل شهري) بخش اعظم خيابان سنگفرش شده فقط براي پياده روندگان است. يكي از محاسن اين اتفاق، ايجاد آرامش و آسايش مردم و بدون هيچ نگراني از عبور و مرور ماشين و موتور است. انبوه جمعيت پس از تهيه لوازم موردنياز به مناسبت عيد نوروز، هريك با تعدادي كيسه نايلوني حاوي اقلام مختلف از بازار بيرون مي آيند و برخي دقايقي با نشستن روي سكوهاي حاشيه خيابان سنگفرش شده، خستگي ساعات صرف انتخاب مايحتاج خود را درمي كنند. در آن بعدازظهر پنجشنبه خيلي ها با يك ساندويچ يا كيك و برخي خانواده ها با پيش تهيه ناهار در منزل، روي نيمكت ها و لبه جدول خيابان مشغول تناول هستند. اما خستگي در چهره ها كاملاً مشخص است آنقدر كه برخي تمايل به گفت وگو ندارند. آنان در همين حال از خريدهاشان مسرورند. يك شهروند جوان، تنها روي يك سكوي حاشيه خيابان پر ازدحام نشسته است. چند كيسه نايلوني بزرگ و بسته بندي حاوي چند قلم كالا كنارش است. خود را «نيك بخت» و كارمند معرفي مي كند. او تهيه لوازم نو خانگي به مناسبت عيد نوروز را بخشي از فرهنگ مردمي مي خواند كه اقدام به عوض كردن وسايل زندگيشان فرآيند اين حكم است و اين رسم تنها به خاطر سال نو نيست. اما فرهنگ همواره خريد اجناس را ضمن آن كه يك عادت -ولو در بي نيازي- مي داند، مغاير صرفه جويي اقتصادي قلمداد مي كند.
عادت به تهيه وسايل نو ولو غيرضروري
به وي مي گويم به سلامتي براي سال نو لوازم خانگي تهيه كره ايد... مي گويد: چند قلم وسيله ضروري براي مراسم عروسي (ازدواج) است. نظرش را درباره خريدهاي شب عيد مي پرسم اينكه مثلاً به مناسبت سال جديد حتماً بايد برخي از وسايل خانه كه هنوز قابل استفاده هستند را عوض كرد و يا حتماً لباس تازه پوشيد؟... پاسخ او را مي خوانيم: «متأسفانه اين فرهنگ مردم است حكم مي كند كه به فكر خريد كردن و تهيه وسايل نو مي افتند ولو آن كه ضرورتي نداشته باشند. فرهنگ ما ايجاب مي كند به فكر خريدن برخي چيزها بيفتيم. اين رسم و عادت را تنها به مناسبت سال نو، نمي بينيم.» مي پرسم: نظرتان به اين است كه آنچه به عنوان لازمه شب عيد است و مردم تهيه مي كنند را قبول نداريد؟
وي مي گويد: «اين خريد كردن هاي مخصوص عيد، خلاف صرفه جويي هستند. در حالي كه سبب مشوش كردن فكر و عدم تعادل متعارف نيازها در زندگي مي شوند و تورم كاذب به وجود مي آورند.» بنا بر نظر او عدم فرهنگ حاكم بر خريد و مصرف كردن يا در اختيار نداشتن فلان كالايي كه اينك اقدام به تهيه آن مي شود، موجب سلب آسايش خيال شخص يا خانواده مي شود و فقط جنبه افراط دارد و همين شتاب هاي تفريط در خريدن هاي شب عيد، مي تواند خود به افزايش كاذب برخي نرخ ها بيانجامد. ادامه صحبت هاي «نيك بخت» معطوف به حراج يك مغازه مي شود: «الان ما از يك مغازه- با دست، يكي از فروشگاه هاي روبروي آن سوي خيابان كه كالايش را حراج كرده است نشان مي دهد- غير از تهيه ديگر اجناس، يك نوع شامپو هم خريداري كرديم به قيمت چهارهزار و پانصد تومان. بعد از خريدمان از آن مغازه، در يك مغازه ديگر با فاصله حدود 300 متر دورتر از همين مغازه، همين نوع شامپو را بدون حراج كردن، به قيمت چهارهزار تومان مي فروشد.»
رويكرد عمومي به تهيه مايحتاج
عامل تورم و ناآرامي هاي روحي
وي معتقد است رويكرد جمعي در يك مقطع زماني جهت تهيه انواع كالاها- در هر مقطع و به هر مناسبت گسترده و ضمناً بدون هيچ كنترل و نظارت بر قيمت ها- در جابه جايي نرخ ها، تورم و به نوعي ايجاد التهاب كاذب رواني، اثرگذار است. او مي گويد: «در چنين موارد ما تقصيرها را به گردن دولت مي اندازيم. مردم به جاي اين كه در يك مدت زمان فشرده و محدود، مايحتاج و يا آنچه كه مي خواهند براي سال نو تهيه كنند، چند ماه زودتر اقدام كنند تا اين آشفتگي در نرخ ها و خستگي و شتاب و ازدحام عمومي اتفاق نيفتند.»
تهيه لوازم به حد نياز
يك خانم به نام «مقدم» كه كالاهايي براساس ليست از قبل تهيه شده خود، خريداري كرده و روي سكوي جدول خيابان و مقابل دهانه بازار نشسته است، مثل بعضي ديگر از مردم به دليل خستگي از ازدحام درون بازار تمايل ندارد به سؤالم پاسخ دهد. مي گويد كه خريدهايش همه اش لازم است و به آنچه تهيه كرده اشاره مي كند و مي افزايد: «تنها يك قلم از كالاها كه وسيله ظرف شويي است جزو ليست اش نبوده است.» او اضافه مي كند: «اما بعضي ها جنس هايي كه لازم و يا مورد مصرف در ايام عيد نيست را حالا تهيه مي كنند.» او از آن گروه مردم است كه در خريدهايش تا آنجا كه ممكن است و بتواند افراط نمي كند و برابر نياز و ضرورت كالا خريداري مي كند.
سه|ا|شنبه|ا|29|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]