واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مروري بر آسيبشناسي جهاني شدن دين
گروه خبرنگاران افتخاري / نجيبه خروشي : يكي از دغدغه هاي كنوني انديشمندان مسلمان چگونگي مواجهه با پديده جهاني شدن است. ابهام در واژههاي نوپديد سبب رواج برداشتهاي متعدد و متنوع درباره آنها ميشود. جهاني شدن يكي از اين واژههاست. گرچه در سالهاي نخست ورود اين اصطلاح به زبان فارسي، بيشتر در حيطه مسائل اقتصادي به كار ميرفت ولي امروزه سخن گفتن از ابعاد فرهنگي و اجتماعي آن نيز در محافل علمي موردتوجه قرار گرفته است.
به نظر ميرسد اگر «جهاني شدن» را به عنوان يك اصطلاح متداول در چند سال اخير به كناري بگذاريم و تنها با تكيه بر مفهوم لغوي آن، به بررسي آموزه هاي ديني بپردازيم، به نتايجي ميرسيم كه ميتواند در تحليل مفهوم جهاني شدن به عنوان يك اصطلاح ما را كمك كند. مروري بر مفاد متون ديني و فرهنگي ديني ما را با اين واقعيت غير قابل انكار روبرو ميكند كه دين (اسلام) يك پديده جهاني است و در تجربه تاريخي خود همواره براي جهاني شدن كوشيده است و امروزه نيزدينداران و پيروان آئين حنيف اسلام بايد براي جهاني شدن آن بكوشند.
مستندات زير اين ويژگي اسلام را گواهي ميكنند: آيات قرآني ـ آيات زيادي از قرآن كريم به صراحت يا به صورت غيرمستقيم از جهاني بودن رسالت پيامبر و محدود نبودن آن به مصر و عصر مشخصي سخن گفته است و نگاه جهاني دين را حكايت كرده است.
به عنوان نمونه به اين آيات ميتوان اشاره كرد: قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعا الذي له ملك السموات و الارض... (اعراف/158): بگو اي مردمان، من فرستاده خدا به سوي همه شما هستم، خدايي كه پادشاهي آسمان و زمين از اوست. ـ و ما ارسلناك الارحمه للعالمين (انبياء/107): و ما ترا نفرستاديم، مگر رحمتي براي همه جهانيان.ـ تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا (فرقان/1): كسي كه فرقان را بر بنده اش فرو فرستاد تا بيمدهنده همه جهانيان باشد. ـ و ما ارسلناك الا كافه للناس بشيرا و نذيرا و لكن اكثر الناس لايعلمون (سبا/28): و ما ترا نفرستاديم مگر بشارتدهنده و بيمدهنده همه مردم.[1]
ولي بسياري از مردمنمي دانند. تمامي مواردي كه آيات قرآن با خطاب عام يا ايها الناس (اي همه مردم)آغاز ميشود ميتواند شاهدي بر جهاني بودن پيام قرآن باشد، مانند: بقره/21؛ بقره/168؛ نساء/1؛ نساء/170؛ نساء/174؛ اعراف/158؛ يونس/23؛ يونس/57؛ يونس/104؛ يونس/108 و... روايات ـ عموم مضامين قرآني از روايات نيز قابل برداشت است. اگر به عنوان نمونه نگاهي به نهجالبلاغه داشته باشيم، از اين عبارات ـ كه مشابهات فراواني هم در نهجالبلاغه و هم در ديگرمتون روايي دارد ـ مي توان محدود نبودن پيام اسلام را به محدوده زماني و مكاني خاصي برداشت كرد: ـ اما بعد فإن الله سبحانه بعث محمدا (ص) نذيراللعالمين... (نامه 62) اما بعد همانا خداوند سبحان محمد (ص) را بيمدهنده همه جهانيان برانگيخت. ـ فإن فيه اسوه لمن تأسي... (خطبه 160) همانا در او (پيامبر)الگويي براي هر كه بخواهد الگو بگيرد وجود دارد.ـ ثم انزل عليه الكتاب نورالاتطفأ مصابيحه و سراجا لايخب و توقده و...(خطبه 198) سپس (خداوند) بر او (پيامبر) قرآن را فرو فرستاد، نوري كه چراغ آن خاموشي نگيرد و روشني بخشي كه ازروشني آن كاسته نشود.
به نظر ميرسد حتي از رواياتي همچون: اطلبوا العلم ولوبالصين (دانش بجوييد، گرچه در چين باشد) ميتوان نگاه جهاني اسلام و تشويق مسلمانان به محدود نماندن در مرزهاي جغرافيايي خود را ميتوان برداشت كرد. سيره عملي پيامبر (ص) ـ آنچه از سنت و سيره پيامبر (ص) در منابع تاريخي نقل شده است، نيز نشانههايي آشكار از نگاه جهاني آن حضرت دارد. باز هم به عنوان نمونه ميتوان به چند حادثه اشاره كرد: پيامبر پس ازصلح حديبيه كه نقطه پاياني بحرانهاي داخلي حكومت نوپاي مدينه بود ـ گرچه به صورت موقت ـ بيدرنگ با ارسال نامه به سران قدرتهاي بزرگ جهاني آن روزگار، محدود نبودن دين اسلام به داخل مرزهاي شبه جزيره عربستان را نشان دادند.
همچنين آن حضرت پس از گسترش قلمرو جغرافياي حكومت مدينه و استقرار اقتدار مدينه بر سراسر شبه جزيره عربستان با اعزام سپاه به مرزهاي روم در سريه موته و غزوه تبوك جهت گيري دين اسلام را براي گسترش آفاق مخاطبان خود رقم زد و بدينسان بذر فتوحات در دورههاي پس از رحلت شريفش را افشاند.
استدلال عقلي ـ افزون بر اين همه، لازمه اعتقاد به خاتمين اسلام، جهاني بودن اين دين است، زيرا اگر قرار باشد از اين پس هيچ پيامبري مبعوث نشود، دين اسلام بايد قابليت پاسخگويي به نيازهاي همه انسانها را در همه زمانها و همه مكانها داشته باشد، يعني بايد دين اسلام هم از نظر زماني و هم از نظر مكاني فراگستر و جهاني باشد تا نياز هميشگي بشر به هدايت آسماني را برآورده سازد. با توجه به آنچه گذشت، به روشني ميتوان دريافت كه دين در هيچ جنبه ايبومي، محلي و موقت نيست بلكه سمت و سوي جهاني دارد. حال اگر دين هويتي جهاني داشته باشد دينداران نميتوانند و نبايد مسير ديگري را بپيمايند و طبعا حكومت بنياد يافته بر دين نيز بايد ضمن توجه بايسته و درخور به مسائل داخلي خود، افق جهاني داشته باشد و تحقق آرمانهاي اسلامي را نه فقط در قلمرو مرزهاي جغرافيايي خود بلكه در پهنه گيتي وجهه همت خويش كند.
دين جهاني اسلام براي حفظ خلوص خود و پاك نگاه داشتن جامعهاي كه بر پايه اعتقاد به اسلام شكل گرفته است، تدابيري انديشيده تا راه نفوذ و سيطره غير مسلمانان بر مسلمانان بسته باشد. از جمله به صراحت در چندين آيه قرآن مسلمانان را از دوستي و قرابت با كفار برحذر داشته است: ـ يا ايهاالذين آمنوا لاتتخذوا الكافرين اولياء من دون المؤمنين اتريدون ان تجعلوا لله عليكم سلطانا مبينا (نساء/144): اي كساني كه ايمان آوردهايد كافران را ـ با كنار نهادن مؤمنان ـ دوستان خويش قرار ندهيد، آيا ميخواهيد سيطره آشكار براي خدا بر خودتان قرار دهيد؟ ـ يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا اليهود و النصاري اولياءبعضهم اولياء بعض و من يتولهم منكم فانه منهم ان الله لايهدي القوم الظالمين (مائده/51): اي كساني كه ايمان آوردهايد يهود و نصاري را دوستان خود قرار ندهيد، پارهاي از آنها دوست پارهاي ديگر هستند و هر كه از شما به آنها روي آورد همان او از آنهاست، خداند قوم ظالم را هدايت نميكند.ـ: يا ايها الذين آمنوالاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزوا و لعبا من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و الكفاراولياء و اتقوا الله ان كنتم مؤمنين (مائده/57): اي كساني كه ايمان آوردهايد، افرادي از اهل كتاب پيشين و كافران را كه دين شما را به استهزاء و به بازي ميگيرند دوستان خود قرار ندهيد و پرواي خدا داشته باشيد اگر مؤمن هستيد.
ـ يا ايهاالذين آمنوا لاتتخذوا عدوي و عدوكم اولياء... (ممتحنه/1) اي كساني كه ايمان آوردهايد دشمن من و دشمن خودتان را دوستان خود قرار ندهيد. اين آيات و نيز دستورهايي چون نهي تشبه به كفار نشاندهنده نهايت نگراني و دقت دين در حفظ خلوص و اصالت دين و رنگ نباختن مسلمانان در برابر مشركان و كافران در عين تلاش براي جهاني ساختن و عمومي ساختن اين دين است. يعني جهاني شدن دين و دامن گستردن آن در شرق و غرب عالم نبايد خدشهاي بر اصالت آن وارد آورد.
در نامهاي از امام صادق(ع) به شيعيان اين مضمون به گونهاي زيبا و روشن مطرح شده است: «ثم نهي الله اهل النصر بالحق ان يتخذوا من اعداء الله وليا و لانصيرا فلايهول نكم و لايردنكم عن النصر بالحق الذي خصكم الله به من حيله شياطين الانس و مكرهم من اموركم تدفعونانتم السيئه بالتي هي احسن فيما بينكم و بينهم، تلتمسون بذلك وجه ربكم بطاعته و هم لا خير عندهم لا يحل لكم ان تظهروهم علي اصول دين الله فانهم ان سمعوا منكم فيه شيئا عادوكم عليه و رفعوه عليكم و جهدوا علي هلاككم و استقبلوا بما تكرهون و لميكن لكم النصفه منهم في دول الفجار فاعرفوا منزلتكم فيما بينكم و اهل الباطل فإنهلاينبغي لأهل الحق ان ينزلوا انفسهم منزله اهل الباطل لأن الله لم يجعل اهل الحق عنده بمنزله اهل الباطل الم يعرفوا وجه قول الله في كتابه إذ يقول «الم نجعل الذين آمنوا و عملوا الصالحات كال مفسدين في الارض ام نجعل المتقين كالفجار «اكرموا انفسكم عن اهل الباطل و لاتجعلوا الله تبارك و تعالي ـ و له المثل الاعلي ـو امامكم و دينكم الذين تدينون به عرضه لاهل الباطل فتغضبوا الله عليكم فتهلكوا،فمهلا مهلا يا اهل الصلاح لاتتركوا امر الله و امر من امركم بطاعته في غير الله مابكم من نعمه... »[2]
«سپس خداوند اهل ياري به حق را بازداشت از اين كه از ميان دشمنان خدا براي خود دوست و ياوري برگيرند، پس (مراقب باشيد كه) حيله شيطانها و مكر آنها در كارهايتان، شما را از ياري به حق كه خداوند شما را ويژه آن ساخته است به هراس نياز ندازد و باز ندارد. شما در روابط خود با آنها، بدي را با خوبي پاسخ ميدهيد و با اين كار از طريق بندگي خداي خويش را ميجوييد ولي آنها هيچ خيري نزدشان نيست، بر شما حلال نيست كه آنها را براي غلبه بر اصول دين خدا مدد رسانيد (ياآنها را بر اصول دين خدا آگاه سازيد)، براستي كه آنها اگر از شما چيزي بشنوند با شما دشمني ورزند و آن را عليه شما برميافراشند و براي نابودي شما ميكوشند و با شما به گونهاي كه از آن بيزاريد، روبرو ميشوند و شما نخواهيد توانست داد خويش را از آنها در دولتهاي فاجر بستانيد.
پس جايگاه خود را در رابطه با اهل باطل بشناسيد، همانا براي اهل حق سزاوار نيست كه خود را تا جايگاه اهل باطل پايين آورند، زيرا خداوند اهل حق را نزد خود به منزله اهل باطل قرار نداده است، آيا راز اين سخن خدا را در قرآن در نيافتهاند كه فرمود: «آيا كساني را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند را مانند مفسدان در زمين قرار ميدهيم يا آيا متقين را مانند فاجران قرار ميدهيم» خويش را از اهل باطل گراميتر بداريد و خداوند تبارك و تعالي را ـ كه مثل اعلي از آن اوست ـ و امام خويش را و دين خود را در معرض اهل باطل قرار ندهيد كه خداوند بر شما غضب خواهد كرد و هلاك خواهيد شد، آرامتر آرامتر اي اهل صلاح، دستور خدا و دستور كسي را كه شما را به بندگي خدا ميخواند و آن نهيد كه خداوند نعمت خويش بر شما را تغيير خواهد داد.
«حال اگر نگاهي به مفهوم اصطلاحي جهاني شدن داشته باشيم، صرفنظر از مباحث دقيق تخصصي در اين زمينه، در نگاهي كلي ميتوان به اين نتيجه رسيد كه «جهاني شدن »جامه جديدي است كه دنياي استكبار و استعمار بر تن كرده است، يعني جهان استكبار كه روزي در قالب حضور فيزيكي و نظامي، استيلاي خود بر شرق را محقق كرد و سپس در دوره استعمار نو با دولتهاي دست نشانده اهداف خود تعقيب كرد و پس از آن با به خدمت گرفتن دانشآموختگان دانشگاههاي غربي راه سيطره خود بر شرق را باز نگاه داشت، اكنون پس از گذر از اين دورهها و نياز به راههاي نو براي تداوم اين سيطره، در جامهاي نو به نام «جهاني شدن اقتصاد» هدف كهنه خود را دنبال ميكند.
بر پايه اين مقدمات گرچه دين هويتي جهاني دارد و براي جهاني شدن آن بايد كوشيد ولي از ياد نبايد برد كه اين امر نبايد به خلوص و اصالت دين و جامعه ديني لطمه بزند و ابزارها و روشهاي كنوني جهاني شدن ـ به مفهوم مصطلح ـ چون به گشوده شدن راه سيطره كافران و اهل باطل برجامعه اسلامي ميانجامد پديدهاي شوم است كه بايد از آن اجتناب كرد و اگر در نظم كنوني جهاني راه گريزي جز تن دادن به اين پديده وجود نداشته باشد بايد كوشيد تا جنبههاي سلبي آن به ويژه آنچه كه به نفوذ و سيطره اهل باطل بر شئون اقتصادي و فرهنگي جوامع اسلامي منجر ميشود به حداقل ممكن كاهش يابد.
چكيده آموزههاي قرآني، روايي، سيره عملي پيامبر و استدلال عقلي بر جهاني بودن دين اسلام گواهي ميدهد. از سوي ديگر دين اسلام براي حفظ خلوص و اصالت خود و جامعه اسلامي كوشيده است راه نفوذ اجانب و اهل باطل و سيطره آنها بر جوامع اسلامي را مسدود كند، لذا در مواجهه با پديده «جهاني شدن» بايد ضمن تلاش براي جهاني ساختن تحقق اسلام، خود را از آفات اين جامه نوين استعمار كهنه مصون داشت.
********************************************************
پاورقيها:
[1] پارهاي از مفسران كافه را به معناي مانع و بازدارنده (از گناهان) دانستهاند.
[2] الكافي، ج 8، ص 12، رساله ابي عبدالله عليه السلام الي جماعه الشيعه منابع:
الكافي - حلد 8 - صفحه 12
سه|ا|شنبه|ا|29|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]