واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: لبنان و توفانهاي سياسي
جهان و منطقه خاورميانه درحالي با سال 2011 ميلادي وداع كردند كه اين سال شاهد رويدادهاي مهمي در منطقه و جهان بود و لبنان نيز از اين قاعده مستثي نيست. با نگاهي به رويدادهاي مهم لبنان در اين سال، ميتوان پايان امپراتوري 15 ساله خاندان حريري را مهمترين رويداد اين كشور ناميد.
سال2011 ميلادي در حالي به پايان رسيد كه لبنان همچنان در معرض گردبادهاي سياسي داخلي و خارجي قرار دارد.
در سالي كه گذشت، لبنان در سطوح مختلف و به خصوص در عرصه سياسي شاهد وقوع رويدادهاي مهم و سرنوشتساز بود، از جمله اين رويدادها ميتوان به رهايي اين كشور از قبضه قدرت و سلطه گروه 14 مارس كه ساليان سال بر اين كشور حاكميت كردند، اشاره كرد.
پيشگام انقلابهاي منطقهاي همگام با تحقق اين پيروزي و بروز تغييرات جدي در منطقه، لبنان توانست در عصر جديدي از تحقق آزاديها و لغو طرحهاي غرب گرايانه قرار بگيرد و با روي آوردن به طرح انتخاب گزينههاي آزاد مردمي، از ساير كشورهاي عربي در منطقه پيشي بگيرد.
سال 2011 ميلادي، همزمان با شروع موج بيداري اسلامي كشورهاي عربي در منطقه آغاز شد. ظهور اين موج در لبنان به گونهاي ديگر با سقوط دولت حريري تجلي پيدا كرد.
در آن زمان، دولت سعد حريري عملاً با استعفاي وزراي گروه 8 مارس (11وزير) به دنبال بيرغبتي وي براي تحويل پرونده شاهدان دروغين دادگاه بينالمللي حريري به شوراي دادگستري، سقوط كرد.
گروه 8 مارس خواهان محاكمه شاهدان دروغين دادگاه بينالمللي حريري به علت منحرف كردن جريان تحقيق در ماجراي ترور «رفيق حريري» نخست وزير سابق لبنان شد. به دنبال سقوط دولت سعد حريري، تلاشهاي عربي براي حل بحران لبنان به ويژه از سوي عربستان و سوريه در قالب ابتكار عمل عربي معروف به «سين سين» شدت يافت.
از آنجا كه سياست ميانه رو عربستان در حمايت از محور اعتدال عربي با روند سياسي سوريه در دفاع از كشورهاي مقاوم در تناقض بود، رياض آشكارا مخالفت خود را با روند جاري در منطقه به خصوص در لبنان اعلام كرد.
«سعود الفيصل» وزير امور خارجه عربستان نيز در واكنش به سقوط دولت سعد حريري و همچنين در حمايت از سياست آمريكا در منطقه، از عقبنشيني عربستان از ابتكار عمل عربي معروف به «سين ـ سين» براي حل بحران لبنان خبر داد.
افزايش فشار بر حزبالله
با شكست تلاشهاي عربي - عربي براي حل بحران لبنان از يك سو و سقوط دولت سعد حريري از سوي ديگر، فشار سياسي آمريكا عليه گروه 8 مارس به ويژه حزب الله، همزمان با صدور كيفرخواست دادگاه بينالمللي حريري، افزايش يافت.
در همين راستا دانيال بلمار دادستان كل دادگاه بينالمللي حريري در تاريخ 17 جولاي، متن كامل كيفرخواست دادگاه را به «دانيال فرانسيس» قاضي مقدماتي پرونده حريري تحويل داد.
به دنبال اين اتفاق، نيروهاي حزبالله در واكنش به بروز هرگونه فتنه احتمالي، در خيابانهاي شهر بيروت با لباسهاي يكپارچه سياه ظاهر شدند.
موضع گروه 8 مارس در برابر فشارهاي خارجي همزمان با خارج شدن «وليدجنبلاط» رئيس حزب سوسياليست ترقيخواه دروزي لبنان از گروه 14 مارس و اعلام همبستگي با مقاومت و سوريه، تقويت يافت و در مقابل منجر به تضعيف گروه 14 مارس شد.
بدين ترتيب گروه 8 مارس براي اولين بار در تاريخ لبنان به عنوان گروه اكثريت، زمام امور را در مجلس و دولت برعهده گرفت و گروه 14 مارس نيز در جبهه مخالف با دولت و مجلس صفآرايي كرد.
آقاي ميلياردر
همزمان با تقويت موضع گروه 8 مارس در لبنان، رايزنيها و مشورتهاي پارلماني «ميشل سليمان» رئيسجمهوري لبنان با گروهها و شخصيتهاي پارلماني به منظور انتخاب نخست وزير جديد آغاز شد.
در پايان مشورتها، سرانجام «نجيب ميقاتي» كه خانواده وي ثروتمندترين خاندان لبناني است، به عنوان نخستوزير انتخاب شد و اين امر خشم و غضب طرفداران سعد حريري را در طرابلس برانگيخت و جريان «المستقبل» وابسته به سعد حريري نيز ميقاتي را به خيانت و انقلاب عليه سعد حريري متهم كرد.
در مقابل رفتار خشونتآميز طرفداران حريري، گروه 8 مارس، گروه 14 مارس را به مشاركت در تشكيل دولت ميقاتي فرا خواند، ولي گروه 14 مارس با اعلام عدم مشاركت در دولت ميقاتي، دور تازهاي از حملات خود را عليه دولت تازه تأسيس نجيب ميقاتي آغاز كرد.
روند تشكيل دولت نجيب ميقاتي با مشكلات و معضلات عديدهاي در رابطه با نحوه توزيع پستهاي وزارتي روبرو شد و همين امر باعث شد تشكيل دولت بيش از 4 ماه به طول بينجامد.
عمده اين اختلافها مربوط به درخواستهاي «ميشل عون» رئيس فراكسيون «تغيير و اصلاح» در مجلس و خواستههاي ميشل سليمان، رئيسجمهوري بود.
ميشل عون به عنوان رئيس بزرگترين فراكسيون مسيحي در مجلس، خواهان واگذاري اكثر پستهاي وزارتي دولت (10 وزير) و از طرفي رئيسجمهوري خواستار واگذاري پنج پست وزارتي در هيأت دولت نجيب ميقاتي بود.
اين اختلاف سرانجام با دخالت سيدحسن نصرالله، دبيركل حزبالله و «نبيه بري» رئيس مجلس، حل شد.
تشكيل دولت
طبق اين راهحل، جنبش امل از يك پست وزارتي خود به نفع اهل سنت چشمپوشي كرد و ميشل عون هم توانست به خواسته قانوني خود در عهدهدار شدن 10 پست وزارتي در كابينه ميقاتي دست يابد.
همزمان با موفقيت گروه 8 مارس در تشكيل دولت به رياست نجيب ميقاتي، عملاً بهار سياسي لبنان به رغم فشارهاي آمريكا و همپيمانان عرب و غربي آن به منظور باز برگرداندن حريري به كرسي قدرت، آغاز شد. با اشاره به مسأله تدوين برنامه كار دولت جديد در قانون اساسي لبنان، تدوين اين برنامه با وجود طرح مسائلي از قبيل سلاح مقاومت، دادگاه بينالمللي و مسائل مربوط به آن مانند تأمين اعتبار مالي و پرونده شاهدان دروغين، عملاً با مشكل روبرو شد.
تلاشهاي ميقاتي براي حل اين مسأله سرانجام به ثمر رسيد و وي با استناد به متن برنامه كاري دولت گذشته به رياست سعد حريري كه با همكاري گروه 14 مارس تدوين شده بود، متن برنامه كار دولت خود را تهيه و براي كسب رأي اعتماد، به مجلس نمايندگان ارائه داد.
تأمين بودجه دادگاه
يكي ديگر از چالشهاي فراروي دولت ميقاتي، مسأله تأمين اعتبار مالي دادگاه بينالمللي حريري بود. حزبالله بارها مخالفت خود را با تأمين اعتبار مالي دادگاه اعلام كرده بود.
حزبالله ضمن سياسي خواندن اين دادگاه، با ارائه اسناد و مداركي، صهيونيستي بودن دادگاه و ارتباط اعضاي آن با سازمان جاسوسي آمريكا و رژيم صهيونيستي را به منظور ضربه زدن به مقاومت، ثابت كرده بود.
مسأله تأمين اعتبار مالي دادگاه بينالمللي حريري نه فقط از سوي حزبالله، بلكه از سوي ميشل عون نيز با استناد به غيرقانوني بودن آن، رد شده بود. اين درحالي بود كه ميقاتي بر اساس تعهد خود نسبت به مجامع بينالمللي خود را موظف به تأمين اعتبار مالي دادگاه حريري ميدانست. با گسترش دامنه اختلافها پيرامون موضوع تأمين اعتبار مالي دادگاه، ميقاتي سرانجام پس از تهديد به استعفا، موفق شد با پرداخت اعتبار مالي دادگاه از محل كميته عالي ياري رساني لبنان به اختلافها پايان دهد.
تهديدهاي مستمر
با نگاهي اجمالي به روند كار دولت ميقاتي، ميتوان به سير تحركات خارجي و داخلي عليه دولت در اعتراض به ناكارآمد بودن آن در اداره امور كشور اشاره كرد.
از جمله اين تحركات ميتوان به اعمال فشارهاي آمريكا و كشورهاي غربي عليه بيروت در رابطه با اعمال سياست دور نگه داشتن لبنان از مسائل پيرامون خود و اخذ رأي ممتنع اين كشور در برابر تصويب قطعنامههاي شوراي امنيت و اتحاديه عرب در اعمال تحريم عليه سوريه و ايران اشاره كرد.
لبنان در سال گذشته ميلادي از تيررس تهديدها و سخنان تند مسئولان رژيم صهيونيستي در مورد حمله و اشغال مجدد اين كشور در امان نبود، ولي ديري نپاييد كه شدت اين تهديدها با سخنان تاريخي سيد حسن نصرالله در سالروز شهادت فرماندهان مقاومت در تاريخ 16 فوريه به شدت كاهش يافت. سيد حسن نصرالله در سخنان خود، رزمندگان مقاومت را به خلق معادله جديدي در رويارويي با رژيم صهيونيستي و آزادي منطقه «جليل الاعلي» در سرزمينهاي اشغالي فرا خواند.
ناامني در جنوب
زماني كه موج بيداري اسلامي منطقه را در برگرفت و حوادث سوريه آغاز شد، برخي گروههاي لبناني كه با طرحهاي آمريكا در لبنان همدست بودند، با هدف مخدوش كردن چهره مقاومت، ايجاد تحريك و درگيركردن آن با مسائل جاري سوريه، اقدام به پرتاب موشك از جنوب لبنان به سوي سرزمينهاي اشغالي فلسطين كردند.
اين عملياتها همزمان با هجوم اعضاي گروه 14 مارس عليه دولت نجيب ميقاتي در اعتراض به نبود گسترش امنيت در سراسر لبنان بود.
اعضاي جريان 14 مارس سعي داشتند اينگونه وانمود كنند كه حزبالله در پس شليك اين موشكها قرار دارد و ميخواستند جنگ ديگري ميان رژيم صهيونيستي و حزبالله به راه بياندازند؛ غافل از اينكه مقامات رژيم صهيونيستي بهتر از همه ميدانند كه توانايي مقابله با نيروهاي مقاومت اسلامي در لبنان را ندارند. اقدامات مشابه گروههاي سلفي در هدف قرار دادن نيروهاي فرانسوي و ايتاليايي «يونيفل» از ديگر اقداماتي بود كه با هدف اتهام زني به حزبالله و سوريه صورت پذيرفت و مدتي فضاي لبنان را متشنج كرد.
دولت ميقاتي در قبال حوادث جاري سوريه، با توجه به روابط نزديك اقتصادي، اجتماعي و سياسي ميان دو كشور، در برابر مسائل و معضلات زيادي قرار داشت و اين مسائل با توجه به سير حملات گروه 14مارس عليه نظام سوريه، هر روز شكل ديگري به خود ميگرفت.
به عنوان مثال در اين راستا ميتوان به مقاومت و پايداري دولت نجيب ميقاتي در برابر خواستههاي گروه 14 مارس براي ايجاد پايگاههاي نظامي مخالفان نظام بشار اسد اشاره كرد.
گروه 14 مارس در جريان حمايت خود از گروههاي مخالف نظام سوريه، با همكاري طرفهاي خارجي درصدد ايجاد اردوگاههاي نظامي تحت عنوان اردوگاه پناهندگان سوري در طرابلس بود؛ مشابه آنچه كه تركيه درمرز خود با سوريه با هدف حمايت از گروههاي مخالف نظام سوريه ايجاد كرد.
به هر حال سال 2011 ميلادي در حالي به پايان رسيد كه سعد حريري، وارث اصلي رفيق حريري، با ترك لبنان و آغاز زندگي در كشورهاي عربي و غربي، عملاً به طرفداران خود پشت كرد و آنها را به اميد حمايتهاي خارجي در مسير گردبادهاي سياسي لبنان تنها گذاشت و بدين ترتيب حكومت 15 ساله حريريها بر لبنان پايان يافت، اما ماجراي برخورد اين گروه با سوريه و ايفاي نقش 14مارس در توطئه عليه حكومت اسد، ظاهراً به آساني پايان نمييابد.
توطئه از خاك لبنان
اين روزها در آغاز سال 2012 ميلادي، بحث در خصوص فعاليت اعضاي شبكه القاعده در لبنان و نفوذ به خاك سوريه، به مهمترين موضوع سياسي روز در لبنان تبديل شده است؛ امري كه پاسخ به آن قطعا تكليف عامل انفجارهاي اخير دمشق را نيز تعيين خواهد كرد.
سخنان جنجال برانگيزي كه اخيرا «فايز غصن» وزير دفاع لبنان مطرح كرد، حكايت از اطلاعات امنيتي وي از نفوذ شماري از عناصر القاعده از منطقه مرزي «عرسال» در شرق لبنان به خاك سوريه داشت؛ امري كه با انفجار چند روز بعد در دمشق مصداق عيني پيدا كرد و دولت سوريه اعلام كرد كه لبنان در خصوص ورود القاعده به خاك لبنان به ما هشدار داده بود.
فقط يك روز بعد از اين سخنان، اعضاي جريان «المستقبل» با هجمه به وزير دفاع لبنان سعي داشتند سخنان وي را تكذيب كنند و اطلاعاتش را كم اهميت جلوه دهند.
ادامه دارد
يکشنبه|ا|25|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]