واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - ایسنا نوشت: «کوه سرگردان» که آخرین رمان سیمین دانشور و جلد سوم سهگانه اوست، مفقود شده است. دانشور پیشتر، «جزیرهی سرگردانی» و «ساربان سرگردان» را از این مجموعه منتشر کرده که حالا جلد سوم آن یعنی «کوه سرگردان» که قبلا چندین و چندبار خبر انتشارش داده و گفته شد به نمایشگاه کتاب چند سال پیش میرسد، گم شده است. دانشور زمانی گفته بود، این کار به بازنویسی نیاز دارد. در بخشی از گزارشی که در اینباره در شماره جدید نشریه «نافه» منتشر شده، آمده است: «چند ماهی که از انتشار «ساربان سرگردان» گذشت، این خبر منتشر شد که سیمین دانشور ادامه این رمان را مینویسد. یک سال که گذشت، او گفت اسم رمان تازهاش «کوه سرگردان» است. سال 82 گفت نوشتن رمانش رو به پایان است و مأموریت او با نوشتن «کوه سرگردان» در این دنیا تمام میشود. سال 83 گفت «کوه سرگردان»ش از مرحله نهایی گذشته است. سال 84 قصه رمان را تعریف کرد و گفت آخرش این شعر را درباره امام دوازدهم شیعیان نوشته که «دست غیبا سوخت جان در انتظارت ـ کو ظهورت دیر شد هنگام کارت.» سال 85 گفت نگارش رمانش تمام شده و آن را به ناشر سپرده. سال 86 چیزی نگفت؛ چون تیرماه همان سال به کما رفت و از همان زمان با بیماری طاقتفرسایی دست و پنجه نرم میکند. در سالهای بعد هم دیگر حرفی نزد. فقط در همان سال بود که عدهای سراغ رمان او را گرفتند. خیلیها دست ارشاد را در کار میدیدند. عدهای خیال میکردند وزارت ارشاد محمدحسین صفار هرندی به آخرین رمان او مجوز نداده است... اما واقعیت این است که «کوه سرگردان» دانشور اصلاً به وزارت ارشاد نرفته است. حتا برای گرفتن فیپا به کتابخانه ملی هم نرفته است. در این دو جا اسمی از رمان او نیست. «کوه سرگردان» در خانه دانشور مفقود شده است. دانشور اواخر تیر 86 مشکل تنفسی پیدا میکند و چند روزی به کما میرود. قبل از آنکه او بستری شود، ظاهراً این رمان چند باری در خانه نویسندهاش خوانده شده. علیرضا حیدری - مدیر انتشارات خوارزمی - چند بار با خود دانشور آن را خواندهاند و درباره آن بحث کردهاند. دانشور هم ظاهراً چند بار رمانش را بازبینی کرده تا مقدمات ممیزیاش در ارشاد فراهم شود. اما روند بازبینی «کوه سرگردان» همینجا متوقف شده است. دانشور از تیر 86 با بیماری جانکاهی روبهرو میشود و بیش از هر کاری استراحت میکند. چند وقتی بعد از آنکه او از بیمارستان مرخص میشود، علیرضا حیدری از دنیا میرود. حیدری 15 شهریور 86 سکته قلبی میکند. او ظاهراً نزدیکترین مشاور برای آثار دانشور بوده است. مرگ ناگهانی او باعث شد «کوه سرگردان» همانجا که بوده بماند. دانشور را تا چند ماه بعد از درگذشت حیدری از مرگ او خبردار نمیکنند. انس و دوستی چندین و چندساله آنها از یکسو و شرایط جسمی دانشور از سوی دیگر مانع شده که خبر درگذشت حیدری به گوش او رسانده شود. تازه چند ماه بعد از درگذشت حیدری است که انتشارات خوارزمی تصمیم میگیرد روند بازبینی «کوه سرگردان» را پیگیری کند. ناشر در همان سال 86 پی میبرد رمان دانشور گم شده است. اما در این سه سال نتیجه جستوجوها ناامیدکننده بوده است. سرنخی از آن به دست نیامده است. کار جستوجو بعد از سه سال به اینجا کشیده که بعضی از نزدیکان او بگویند سیمین دانشور اصلاً چنین رمانی ننوشته است. استدلال آنها این است که اگر نوشته بود، باید پیدا میشد. از بستگان نزدیک دانشور تنها ویکتوریا، خواهر او حاضر شد نقل قولی از او با نام خودش در این گزارش بیاید. بقیه هم حرف زدند؛ اما نخواستند نامی ازشان برده شود. ویکتوریا دانشور گفت خودش و دیگران هر چه دنبال «کوه سرگردان» گشتهاند پیدایش نکردهاند. ـ «هرچه میگردیم نیست. نه. نیست. البته خدا کند گیرش بیاوریم. چون با انتشارات خوارزمی قرارداد بستهایم. ولی شاید هم ننوشته باشد؛ چون اگر مینوشت پیداش میکردیم.» این از این. یکی دیگر گفت خود خانم دانشور سال 84 قسمتهایی از رمانش را برای او خوانده است. بعدش گفت پارسال خیلی دنبال این رمان گشته؛ ولی جز مقداری کاغذ چرکنویس چیزی پیدا نکرده. یکی دیگر گفت در این پنج شش سال فقط شاهد نوشتن داستانهای کوتاه سیمین دانشور بوده و ندیده او «کوه سرگردان» بنویسد. این داستان کوتاههایی که او ازشان حرف میزند، همانهایی هستند که سال 86 با نام «انتخاب» در انتشارات قطره درآمد. در سه سال گذشته انبوهی کتاب و روزنامه و مجله از خانه سیمین دانشور خارج شده است. این کتابها و مجلات فروخته شدهاند. استدلال آنها که این کار را کردهاند، این بوده که دانشور استفادهای از آنها ندارد و بودنشان در خانه ضرورتی ندارد. شاید دستنوشته «کوه سرگردان» در میان همانها بوده باشد؛ ولی ظاهراً نبوده است. آنها که کتابها را فروختهاند، همه را با دقت نگاه کردهاند. با این حال این کتابها زمانی فروخته شدند که جستوجوها برای پیدا کردن «کوه سرگردان» شروع نشده بود؛ برای همین حرف آنها که میگویند با دقت همه را گشتهاند، بیخطا نیست. اما کسی که بخشی از این کتابها را خریده، گفت، خیالتان راحت، چنین چیزی لای آنها نبوده. دلیل او این بود که کهنهخرها و کهنهفروشها، کتاب و مجله میخرند و نه چرکنویس. آنچه مسلم است، این است که سیمین دانشور قبل از تیر 86 کار رمان را تمام کرده. خود انتشارات خوارزمی هم این اطمینان را دارد که «کوه سرگردان» تمام شده است. اما اینکه کار بازبینی آن به کجا کشیده مسألهای ست که نمیتوان با اطمینان دربارهاش حرف زد. مشخص نیست کار بازبینی به پایان رسیده یا نرسیده. این رمان اکنون در خانه نیست. در این سه سال بارها دستنوشتهها، کتابها و اتاق کار دانشور جستوجو شدهاند. تاکنون که ردی از آن پیدا نشده. آنچه پیدا شده، ظاهراً فقط دستنوشتههایی لابهلای کاغذها بودهاند؛ ولی ربطی به «کوه سرگردان» نداشتهاند. مدیر انتشارات خوارزمی گفت، اگر کسی بخواهد از این رمان سوءاستفاده کند و آن را منتشر کند، از او شکایت میکند. اگر گفتههای دانشور را در سالهای قبل از بیماری ملاک قرار دهیم، میشود این سؤال را پرسید که چرا این همه تعلل سر انتشار رمان «کوه سرگردان» صورت گرفته است. شهریور 86 انتظارها این بود که رمان او در نمایشگاه کتاب تهران دربیاید؛ اما درنیامد. شاید این همه تعلل به قصه این رمان برگردد. «کوه سرگردان» جلد سوم دو رمانِ «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان» است. اولی شهریور 72 درآمد و دومی شهریور 80. این رمانها سهگانهای را تشکیل میدهند از زندگی چند انسان سرگردان در سالهای قبل از انقلاب و ماههای آغاز انقلاب. در دو رمان اول انبوهی از پرسشها مطرح میشود. بین شخصیتها بحث زیادی درباره نحلهها و مشیهای سیاسی درمیگیرد؛ اما هیچکدام پاسخی قطعی نمیگیرند. در جلد سوم است که ظاهراً دانشور به آن پرسشها پاسخ میدهد. شخصیتها به سرانجامی میرسند. با این حال هنوز پایان کار هستی، شخصیت اصلی این سهگانه لو نرفته است...»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]