واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: درنگى در" بودن در نبودن"
فريبا طيبي
«ماييم و دلي كه آب و ناني دارد
يك گوشه فارغ از جهاني دارد
بررفته و ناآمده تكبير زده ست
از دار و ندار دهر، آني دارد»
بسياري از زمزمه هاي نخستين شعرش از حرم امام رضا(ع) آغاز شده است، به قول خودش مي گويد: همه لحظات حرم امام رضا(ع) شعر است. زماني شاعر به شعر خويش مي رسد كه از زمين جدا شود و حرم مطهر حضرت رضا(ع) آدم را به آسمان مي برد.
به نظر او، عام ترين مردم در لحظه هاي زيارت شاعرند و به مرتبه شعر مي رسند. زماني كه زمزمه هاي زائران را مي شنويد، احساس مي كنيد فراتر از گفتار معمول با مولاي شان سخن مي گويند و به زبان فطرت انساني كه «شعر» است، نزديك شده اند. او شاعر سالهاي انقلاب است. «مصطفي محدثي خراساني»- خودش مي گويد- نه اسماً كه رسماً هم خراساني است. متولد سال 40 در «تايباد»، رشد يافته شهر مقدس امام رضا(ع). ادبيات فارسي را در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد خوانده، اما پيش تر از آن از نوجواني با شعر و سرودن محشور بوده و از همان اوايل دهه شصت، كمر همت بسته و گروه شعري تشكيل داده است.
محدثي خراساني مي گويد: «اوايل دهه 60، در كوران دفاع مقدس، تعدادي از هم قد و اندازه هاي خودم را در مشهد پيدا كردم و با هم گروه شعري را در سازمان تبليغات مشهد راه انداختيم و پنجشنبه ها عصر، آنجا شد ميعادگاهمان كه هنوز كه هنوز است آن ميعادگاه، ميعادگاه است و آن ميعاد، برقرار...»
از سال 70 تا 80 مسئوليت آن گروه شعر را داشت. سال 80 تقدير او را به تهران كشاند. به شوراي عالي شعر صدا و سيما پيوست. سردبير مجله شعر حوزه هنري شد و از سال 84 تا 86 مسئول گروه فرهنگي روزنامه جام جم بود. او از شاعران ارزشي اين سه دهه، شاعر انقلاب است. بيشتر كلاسيك شعر مي گويد، غزل و دوبيتي و رباعي. نيمايي هم گاهي. ترانه سرا هم هست و در زمينه ترانه هاي تيتراژ فيلم ها و مجموعه هاي تلويزيوني هم حرفهايي براي گفتن دارد. از آثارش كتابهايي هم به چاپ رسانده، از جمله:
.1 شاعران پروازي .1375 انتشارات ضريح آفتاب
.2 هزارمرتبه خورشيد .1375 انتشارات برگ
.3 گزيده ادبيات معاصر شماره .46 1378 انتشارات نيستان
.4 ولي مهر «منظومه اي در رثاي شهيد ولي الله چراغچي» 80 .انتشارات كنگره سرداران شهيد خراسان
.5 طنين كوه «شعر دفاع مقدس»، .83 انتشارات صرير
.6 سلوك باران. .85 سوره مهر
.7 طنين گام ابراهيم .86 انتشارات مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره)
و .8 «بودن در نبودن» (مجموعه رباعي ها و دو بيتي ها) .87 انتشارات سوره مهر.
¤ ¤ ¤
¤ «بودن در نبودن» كتاب كوچك دلنشيني است كه وقتي مي خواني و تمام مي كني، دوست داري بار ديگر شعرهايش را زمزمه كني. البته در شعرهايش، كمتر دوبيتي يا رباعي تغزلي و رمانتيك يافت مي شود كه جوان ها و نوجوان ها بخوانند و پيامك كنند براي رفقاشان يا در وبلاگ شان براي شروع مطالب عاشقانه محض، بنويسند! اما شعرهايي مي بيني نرم، رسا و لطيف كه از عشق هم، مي گويد و اغلب با خلعتي از تعهد برتن كه گاهي از شاعران ارزشي مطرح هم روزگار خود هم تاري يا پودي به عاريه گرفته.
در محضر تو شراب را فهميدم
با چشم تو آفتاب را فهميدم
از «راز رشيد» گفتي و چون آن ماه
در علقمه راز آب را فهميدم
او بي ادعا و ساده براي اهل بيت شعر مي گويد. مي شود گفت شاعر اهل بيت است و حرفهايش هم حرف حساب.
در مصلحت حيات ما نيست، رفيق
اين راه سوي نجات ما نيست رفيق
مولا زمن و تو شيعه مي خواهد و بس
محتاج تملقات ما نيست، رفيق!
¤
فرياد اگر چه در تو پنهان بوده ست
خورشيد تكلمت فروزان بوده ست
صلح تو براي نهضت عاشورا
آرامش پيش پاي طوفان بوده است
¤
از محتوا و مفاهيم كه بگذريم، مي رسيم به ويژگي هاي زباني شعرش. محدثي در شعرش گويا به بهره گرفتن از گونه هاي مختلف متناقض نما علاقه مند است و در تركيب سازي ها از آن بسيار سود جسته. آرامش بي قرار، دور نزديك، خنده اشك، كوير بهاري، خاك آسماني، فرياد پنهان، فرود اوج، سكوت سخن، خنده خون، مجموع پريشاني، تهي سرشار، مشكل آسان، آغاز در پايان و پرواز سنگ مصاديقي از پارادوكس هاي اويند.
او در شعرش از عناصر موجود در زبان محاوره و ويژگي هاي گفتار روزمره و مثل ها به نرمي وام گرفته و شاعرانه آن را پرداخته است. آفتابي شدن، از چشم افتادن، آش دهن سوزي نبودن، با پنبه سر بريدن، باد كردن چيزي روي دست، از كسي بريدن، بي دست و پا بودن دل و از اين دست تعبيرات در شعر او به چشم مي آيد. راستي، شاعر از «چشم» بسيار مي گويد. به طوري كه «بسامد» شعري اش در اين اثر «چشم» است و قافيه رباعي اش هم «چشم».
ماييم و اميد و بيم در چشمانت
فوجي همه «ياكريم» در چشمانت
شرمنده پاسخيم اگر مي پرسي
ناخوانده چه مي كنيم در چشمانت!
اين رباعي لطيف كه با تركيب توصيفي «ياكريم چشم» نامگذاري شده، يكي از رباعي هاي شاعر است با قافيه چشم.
مطلب ديگري كه در «بودن در نبودن» مي تواني ببيني، رگه هايي از طنز است كه خيلي محجوب در لابه لاي شعر حس مي كني و حس خوبي به تو مي دهد.
به سينه م دست رد زد بي مروت
به من حرفاي بد زد بي مروت
ولي يك روز مي فهمد كه آن روز
به بخت خود لگد زد بي مروت!
¤
قصيده اي گفته اي كه جان عوض شد
نه تنها اين عوض شد، آن عوض شد
ولي من مطمئنم طبق معمول
در اينجا هم فقط پالان عوض شد!
¤
شاعر با اينكه كوشيده در شعرش از تركيب هاي نو و به گوش نرسيده بهره بگيرد و نوآورانه سخن بگويد، مثل: تكثير تحير، يك قونيه آفتاب، مدار شمس، مولوي شراب، من گمشدگي، چاه نابرادر، يك پلك توجه و از اين دست تركيبات، اما گاه براي مضمون آفريني دست به ابداعاتي مي زند كه محصولش شاعرانه نيست.
دو مصراع شهير خاص و عامند
غزل هاي مرا حسن ختامند
يكي مي خواند و مي راند آن يك
دو چشم تو جناس تام تامند!
مصراع آخر در رباعي و دوبيتي- ساده كه بگوييم- بايد ايفاگر همان نقش باشد كه «نقطه اوج» در داستان. تلنگري، ضربه اي به ذهن خواننده و ايجاد لذتي از حسن ختام.
تشبيه هم بايد مشبه را بالا بكشد نه اينكه تنزل دهد. اينكه دو چشم محبوب «جناس تام» باشند، گلي به گوشه جمال محبوب نيست. گويا قرار بوده كه چشم معشوق «لوچ» باشد و حالا به لطف خدا! جناس تام تام از آب درآمده و «جناس ناقص» نشده!
شاعر در استفاده كردن از ضماير متصل فاعلي و مفعولي، هنگام تنگ آمدن وزن و قافيه چندان دقيقه عمل نكرده و مضمون مختل شده است.
... چنين كه مي دوي در رگ رگ من
جدا كي مي كند هجرانم از تو
يا
... به پرواز آوري تا در سپهرت
به دست شعله ها دادي دلم را
دربارأ انتخاب نام مجموعه هم به نظر مي رسد لطافت طبع شاعرانه چندان به داد شاعر نرسيده و در انتخاب نام ياري اش نكرده است.
معمولا آثار قوي، ناب و تأثيرگذار هر شاعري الهام بخش نامگذاري مجموعه شعر بوده كه به نظر مي رسد رباعي «بودن در نبودن» رواني و زيبايي چنداني براي اين الهام نداشته است:
آن روز به روح طعنه مي زد تن ما
پرواز شديم و بال، پيراهن ما
از شدت من گمشدگي در تو و من
احساس نبود بود در بودن ما
اميد كه اين شاعر ارزشمند ارزشي ما، روز به روز و شعر به شعر به اوج بي قراري هاي شاعري پرواز كند و طيف خواننده آثار او، از شعرهاي تازه او تازه شوند و از چشم بد منتقدان مجبور به فرود اضطراري نشود، انشاءالله!
پرواز به اوج بي قراري كرديم
پاييزي شعر را بهاري كرديم
از بس كه به ما منتقدان چشم زدند
ناچار فرود اضطراري كرديم!
چهارشنبه|ا|30|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]