تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837538977
تلاش اسرائيل براي مقابله بابيداري اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: تلاش اسرائيل براي مقابله بابيداري اسلامي
به گزارش فارس، مركز مطالعات استراتژيك الزيتونه در مقاله اي خيزشهاي اسلامي در كشورهاي منطقه را نقطه تحول استراتژيك در منطقه دانست و تاكيد كرد كه وزير دفاع سابق آمريكا نيز اتفاقات منطقه را مهم ترين اتفاق از زمان سقوط امپراتوري عثماني قلمداد كرده است، اين اتفاقات تاثير زيادي بر محيط استراتژيك منطقه داشته و به نوعي زلزله اي ژئو استراتژيك به شمار ميرود كه تمام زير ساخت هاي منطقه اي را شامل مي شود، تا جاييكه كه چه بسا موقعيت ژئو سياسي بازيگران منطقه اي را تغيير داده و ماهيت مناسبت آنان را مشخص خواهد كرد و به اين ترتيب نقشه منطقه را به صورتي ديگر رقم خواهد زد.
تحولات استراتژيك منطقه در پي بيداري اسلامي
آنچه در موارد زير مي خوانيد ماهيت تغييرات استراتژيكي است كه با اين تحولات گسترده در منطقه شكل گرفته است:
- ضعف نفوذ آمريكا در منطقه تا جايي كه به مرحله بي تسلطي مي رسد، به عنوان مثال آمريكا عاجر از كمك به هم پيمانان خود در منطقه مي شود، چرا كه شكست هاي نظامي پي در پي و بحران مالي آن را فرا گرفته و از سوي ديگر اروپا نيز در بحران مالي غرق شده و به اين ترتيب ضعيف گشته است.
- جنبش عربي به فروپاشي قواعد بازي استراتژيك قديمي در منطقه منجر شده كه حسني مبارك ايفا گر اصلي نقش آن بود و به عنوان يك افسر هشدار دهنده در منطقه ايفاي نقش مي كرد، او از موقعيت ژئو استراتژيك مصر براي محافظت از منافع غرب و اسرائيل در منطقه سوءاستفاده مي كرد.
- خيزش عربي نقش جديد ملت ها در تعيين سرنوشت خود و سياستگذاري هاي آنها را در منطقه نشان داد، به اين ترتيب رژيم ها ديگر نمي توانند در آينده سياست هاي خودكامه انفرادي خود بر را بر ملت ها تحميل كنند و تسلط غربي ها را بر آنها آسان نمايند.
- محيط استراتژيك اطراف رژيم صهيونيستي پيچيده تر شد، تل آويو در اين ميان بازيگر اساسي منطقه اي خود مانند تركيه و مصر را از دست داد و الان به جايگاه اول در زمان تاسيس موجوديت خود باز گشته است، در اين حالت اسرائيل به جاي جستجوي نقش منطقه اي كه در پي توافق اوسلو در پي آن بود، تنها مي كوشد كه موجوديت خود را حفظ كند.
- رژيم اشغالگر قدس از آن چيزي كه خلع مشروعيت آن در فضاي غربي است، رنج مي برد، در اين راستا اسرائيل اصطلاحاتي كه در تعامل با غرب مطرح مي كرد را از دست داده است، او ديگر نمي تواند شكل قرباني را به خود بگيرد و ديگر نمي تواند خود را تنها كشور دموكراتيك در منطقه بداند.
در نتيجه گيري اين موقعيت و فضاي عربي پيچيده كه در اطراف اشغالگر اسرائيل ايجاد شده بود، ايجاب مي كند كه اين رژيم در تمامي قواعد بازي سابق خود در تمامي ابعاد امنيتي و نظامي و سياسي بازبيني كند. آري شابيت تحليلگر صهيونيست در زمينه ترسيم چهره استراتژيك كنوني در اطراف اسرائيل و توصيف انقلاب هاي عربي در اطراف سرزمين هاي اشغالي بر خلاف منافع اسرائيل و غرب مي گويد: هنگامي كه آمريكا و اروپا حسني مبارك را دفن كردند، خود اين كشور هاي بزرگ نيز در ميدان التحرير در قاهره دفن شدند، به اين ترتيب عصر تسلط غرب در حال پايان يافتن است.
بسته خطرات پيش روي اسرائيل در ميان خيزشهاي عربي
محافل امنيتي صهيونيستي و مراكز مطالعاتي و پژوهشي از بسته اي از خطرات خبر مي دهند كه دشمن صهيونيستي در دوره كنوني با آن مواجه شده است، اين بسته شامل موارد زير است:
- بهار عربي همان چيزي است كه اسرائيلي ها در ادبيات خود آن را زمستان اسلامي معرفي كردهاند، اين موقعيت افق هاي وسيعي را در پيش روي قدرت هاي اسلامگرا در منطقه ايجاد كرده است كه اين افق ها در پيروزي اين گروه ها در انتخابات پارلماني در كشورهاي انقلابي نمايان شده است، ارزيابي ها نشان مي دهد كه اين گروه هاي متخاصم با دشمن صهيونيستي حاكميت منطقه را در مرحله آينده در اختيار خواهند داشت.
- محافل امنيتي و سياسي اسرائيل همچنين نسبت به خطر برنامه هسته اي ايران نيز مانند تهديدي استراتژيك نگاه مي كنند كه مي تواند امنيت و موجوديت اسرائيل و نقش آن در منطقه را با خطر مواجه كند.
- برخي در محافل صهيونيستي اين اعتقاد را دارند كه اين روند مسالمت آميز به عالمي تبديل مي شود كه مشروعيت اسرائيل در ميان كشورهاي غربي را از آن مي گيرد و انزواي آن را درميان محافل سياسي تشديد مي كند، از سوي ديگر اين اوضاع تحركات منطقه شعله ور شده به علت انقلاب هاي عربي را نيز افرايش مي دهد.
- محافل اسرائيلي كانون هاي نظامي مقاومت را كه شامل غزه و جنوب لبنان است را تهديدي استراتژيك براي خود مي داند كه در حال توسعه است، اين در حالي است كه موسسات نظامي اسرائيل نمي تواند واكنش تاثير گذاري در قبال اين تهديدات از خود نشان دهند.
- بحران اقتصادي كه اروپا را فرا گرفته است، در نظر برخي صهيونيست ها يك چالش امنيتي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد و اسرائيل با آن تعامل نمايد، چرا كه اسرائيل تكيه زيادي بر صادرات خود به كشورهاي اروپايي دارد.
خيزش عربي اسرائيل را به كدام نقطه تاريك مي كشاند؟
اين مقاله در مورد تاثيرات مستقيم خيزش عربي و بويژه تحولات مصر به عنوان بزرگترين بازيگر منطقه اي در قبال اسرائيل نيز مي نويسد كه محافل صهيونيستي بر اين اعتفاد هستند كه اين تغييرات در صورت ادامه به همين صورت كنوني ميتواند به موارد زير منتهي شود:
- فرسايش توان انساني و اقتصادي به علت مجبور شدن اسرائيل به بازگشت به مبارزه در جبهه هاي جديد و بويژه جبهه جنوبي با مصر.
- ترس و نگراني اسرائيل از ايجاد محوري منطقه اي شامل كشورهاي متخاصم با اسرائيل به گونه اي كه بتواند موازنه هاي قدرت استراتژيك كنوني در منطقه را تغيير دهد و محيط جديدي را ايجاد كند كه با منافع اسرائيل در تضاد است.
- از دست رفتن فرصت كنوني براي محافظت صهيونيست ها از موازنه كنوني كه راه را براي آينده اي باز مي كند كه براي اسرائيل امن نيست و نمي توان در مورد نقش و حتي موجوديت اسرائيل در آن صحبتي قطعي داشت. واكنش هاي صهيونيست ها نسبت به شرايط كنوني منطقه:
فعاليت هاي صهيونيست ها در راستاي تقابل با اوضاع كنوني منطقه را مي توان در سه بخش مورد ارزيابي و بررسي قرار داد، اين بخش ها شامل ابعاد استراتژيك، نظامي وسياسي است:
الف: از منظر استراتژيك:
اسرائيل هم پيمانان خود را از دست داده است
رژيم صهيونيستي به مانور مشتركي كه ميان تركيه و مصر با عنوان درياي صداقت ۲۰۱۱ انجام شد، با ديده شك و ترديد نگاه مي كند و آن را اولين نشانه هاي تحولات آينده در اين مطقه مي داند.
در همين راستا "يوسي فيرتر" شرق شناس صهونيست تحركات جديد در منطقه را يك سونامي عربي مي داند كه اسرائيل را در فضايي بي ثبات قرار مي دهد، وي گفت كه بايد با هوشياري به اين اوضاع نگاه شود و نيروها و ترتيبات امنيتي براي مقابله با آينده اين اتفاقات اتخاذ شود، چرا كه در اين آينده احتمالا معاهدات امنيتي از بين خواهد رفت و يا اينكه تغييري در حاكميت آن از سوي كشورهاي عربي ايجاد مي شود.
"ايتمار لافين" تحليلگر و ديپلمات اسرائيلي در اين زمينه مي گويد كه تحولات كنوني در منطقه مي طلبد كه اسرائيل مقدار بيشتري از آمادگي تاكتيكي و استراتژيك را در زمينه هاي مختلف براي خود ايجاد كند.
"آفرايم ياعر" و "تمار هرمان" دو پرفسور اسرائيلي هستند كه در اين زمينه ميگويند: با وجود قدرت گرفتن جريان هاي اسلامگرا در مصر همچنان توافق سازش با اين كشور باقي خواهد ماند و به صورت رسمي لغو نخواهد شد، البته مناسبات ميان دو طرف متزلزل خواهد شد و وضعيت "نه جنگ ، نه صلح" ميان دو طرف ايجاد خواهد شد.
اسرائيل بايد تئوري هاي امنيتي خود را بازبيني كند
مركز مطالعات الزيتونه در گزارش خود مي افزايد: در نتيجه يك اجماع نسبي در اسرائيل به وجود آمد كه معتقد بود بهار عربي نقطه تحول استراتژيك در منطقه است كه مي طلبد اسرائيل نيز در راستاي اين تحول ديدگاه هاي امنيتي خود را مورد تغيير قرار دهد، در اين راستا طيف وسيعي از كارشناسان مسايل امنيتي و استراتژيست هاي صهيونيست معتقد بودند كه آن چيزيكه نابساماني هاي منطقه اي ناميده اند، پيامدهاي زيادي در روند ساختار قدرت در ارتش اسرائيل خواهد داشت و مي طلبد كه ارتش نيز در اين زمينه نرمش بيشتري از خود نشان داده و خود را براي مقابله با تمامي احتمال ها آماده كند، اين احتمال ها مي تواند شامل آغاز جنگ هاي كلاسيك تا ايجاد درگيري با نيروهاي مقاومت و جنگ چريكي با آنها باشد، اين احتمال حتي مي تواند شامل تظاهرات مردمي در مرزهاي سرزمين هاي اشغالي براي تاكيد بر نامشروع بودن اين رژيم نيز باشد.
توطئه ناكام اسرائيل براي سازش با حلقه اول همسايگان خود
"حاييم اسا" مشاور اسحاق رابين نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستي در زمينه درگيري هاي استراتژيك اسرائيل معتقد است كه استراتژي كلي اسرائيلي براي مقابله با اوضاع كنوني بايد بر اساس ايجاد ثبات و استقرار در زمينه مناسبات اسرائيل با تمام كشورهايي باشد كه در همسايگي سرزمين هاي اشغالي قرار دارند، اين كشورها شامل مصر، سوريه، اردن، لبنان و تشكيلات خودگردان است، اين مناسبات نيز مي تواند از طريق ايجاد توافقنامه ها و سازش هاي مسالمت آميز به دست آيد، البته به شرطي كه اين توافقنامه ها طيف وسيعي از تفاهمات را نيز با دشمناني نظير سوريه به دنبال داشته باشد، بر اساس اين طرح اسرائيل بايد به هر شكل ممكن ارتباط خود با حلقه اول همسايگان خود را به ثبات برساند، در اين راستا حتي اگر نياز به امضاي توافق صلح با آنها باشد نيز اسرائيل بايد اين كار را انجام دهد و اگر در اين راه نياز به تهديد نظامي باشد نيز اسرائيل بايد آن را به كار برد، به اعتقاد اين تحليلگر مسايل استراتژيك ثبات در حلقه اول همسايگان اسرائيل مي تواند عنصر مهمي در از بين بردن تهديدات حلقه هاي دوم و سوم مانند عراق و ايران باشد.
از سوي ديگر البته اسرائيل تحركات تاثير گذاري را در زمينه كشورهاي حلقه سوم در پيش گرفته است، اين موضوع بويژه در كشورهاي حاشيه رود نيل ماند اوگاندا و سودان جنوبي و كنيا رشد ملموسي دارد، اسرائيل به اين ترتيب مي خواهد درگيري را به جبهه سوم نيز بكشاند تا بتواند رژيم سياسي كه تحركات جديد منطقه اي به وجود خواهد آورد را مهار كند و با آن تعامل داشته باشد، اين ارتباطات با حلقه سوم مي تواند كشورهاي همسايه اسرائيل را نيز محاصره كند.
اسرائيل و نگراني از تحركات آمريكا در منطقه
البته نگراني هاي استراتژيك اسرائيل به مرزهاي اين رژيم منحصر نمي شود، بلكه اين رژيم بايد تحركات آمريكا را نيز زير نظر بگيرد كه مي خواهد با جهان جديد عربي كه استقلال بيشتري خواهد داشت و هيمنه و تسلط و وابستگي به غرب را نيز رد مي كند، تعامل نمايد.
ب:از منظر نظامي:
در زمينه اتفاقات ميداني نظامي بايد گفت كه اسرائيل براي مقابله با انقلاب هاي منطقه اي و ساخت ديوار حايل در مرز با مصر را تسريع كرده است، نتانياهو همچنين از ديوار مشابهي صحبت مي كند كه مي خواهد در بخش هاي جنوبي مرز با مصر نيز ايجاد شود، از سوي ديگر ارتش اسرائيل در مرزهاي مصر نيز منتقر شده اند و حجم نيروهاي خود در اين مرزها را افزايش داده اند، در حال حاضر گردان پياده نظام ارتش اسرائيل در مرزهاي مصر مستقر است و فرماندهي ارتش نيز قدرت نيروهاي مستقر در اين مرزها را به شكل ملموسي افزايش داده است، اين در حالي است كه محافل تصميم سازي نظامي اسرائيل الان به دنبال بررسي اين موضوع هستند كه گردان جنوبي را براي استفاده از آن در حالت هاي فوق العاده در سينا تاسيس كنند.
ايجاد شعبه جديد ارتش اسرائيل براي مقابله با خيزش عربي
رژيم صهيونيستي همچنين براي مقابله با نظرات جديد ناشي از انقلاب هاي عربي فرماندهي جديدي را در ارتش ايجاد كرده است كه فرماندهي عمق ناميده مي شود، مأموريت اين بخش ايجاد عمليات منشعب در عمق استراتژيك در اطراف سرزمين هاي اشغالي است، اين فرماندهي به اعتقاد ران بن يشاي تحليلگر مسايل نظامي اسرائيل در پي آن چيزي به وجود آمده است كه وي آن را نابساماني هاي اوضاع كشورهاي عربي ناميده است.
برخي نظريه ها نيز در ميان محافل نظامي اسرائيل وجود دارد كه معتقد است براي مقابله با خطرات احتمالي از سوي صحراي سينا بايد نيروهاي ويژه اي تشكيل شود كه شامل نيروهاي زميني و هوايي باشد.
اسرائيل نمي تواند به تنهايي از خود دفاع كند
در همين راستا اسرائيل در آينده اي نزديك مانور نظامي بزرگي را به صورت مشترك با ارتش آمريكا انجام خواهد داد، هدف از اين مانور تاسيس گردان هاي مشتركي است كه مأموريت آنها مقابله با بروز درگيري هاي آينده در منطقه اعلام شده است، اين شاخصي واقعي است كه نشان مي دهد اسرائيل در شرايط كنوني نياز به حمايت مستقيم كشورهاي ديگر دارد و نمي تواند خود به تنهايي از خود دفاع كند.
تمام مسايلي كه اشاره شد، هزينه هاي مالي و انساني بسيار زيادي را به رژيم صهيونيستي تحميل مي كند، موضوع مقابله با جنگ هاي كلاسيك و چريكي را نيز بايد به اين هزينه ها اضافه كرد، اين موضوع باعث شد كه اعتقاد به ارتش اسرائيل و ساختار قدرت در آن مورد تزلزل واقع شود، اين در حالي است كه كميته هاي امنيتي كه نظارت بر حسن اجراي گزارش وينوگراد را بر عهده دارند نيز اخيرا اعلام كرده اند كه ارتش هنوز شكاف هاي موجود در خود كه اين گزارش به وجود آنها بعد از جنگ ۳۳ روزه اشاره كرده را پر نكرده است.
ج: از منظر سياسي:
به نظر مي رسد رفتار سياسي مقامات اسرائيلي با توجه به حجم بالاي انقلاب هاي عربي كنوني در منطقه حالت ترديد و تزلزل دارد، چرا كه تصميم سازان اسرائيل نسبت به حوادث منطقه غافلگير شده اند و ادارات امنيتي اسرائيل نمي توانند اشراف خوبي به حجم بالاي تحولات آينده و زمان وقوع آنها داشته باشند، با اين حال مي توان برخي تحركات صهيونيست ها را در عرصه سياسي براي مقابله با تاثيرات انقلاب هاي عربي در منطقه مشاهده كرد.
تلاش براي حفظ معاهدات بين المللي
يكي از مهم ترين تحركات سياسي اسرائيل در اين زمينه تلاش براي محافظت از معاهدات بين المللي بويژه معاهده كمپ ديويد با مصر است، در اين راستا اسرائيل فشار زيادي به دولت آمريكا وارد مي كند تا اين كشور با فشار بر شوراي نظامي در مصر حفاظت از اين معاهده و عدم تعرض به آن را اعلام كند.
تلاش براي توقف روند دموكراتيك در كشورهاي انقلابي
از سوي ديگر اسرائيل سعي مي كند تا تحولات دموكراتيك را بويژه در مصر تعطيل كند، نتانياهو در اين زمينه مذاكراتي را با اوباما انجام داده است تا شايد بتواند بر فضاي سياسي آينده در مصر تاثير داشته باشد و بتواند منافع خود و آمريكا را در اين فضا تامين كند، توصيه به اين راهكارها نيز در پي مذاكرات طولاني صورت گرفته است كه "عامي درور" رئيس شوراي امنيت داخلي اسرائيل و "تام دنيلون" مشاور امنيت ملي آمريكا با هم انجام داده اند.
تلاش براي ارتباط مستقيم سران صهيونيست با ملت عرب
همچنين آمريكا و اسرائيل با توجه به شناخت نقش ملت هاي عربي در دوره جديد مصر از طريق وزارت خارجه و دفتر نخست وزيري اسرائيل تلاش زيادي مي كنند تا پيامهايي را از طريق اينترنت براي ملت عربي ارسال كنند، "اوفير جندلمن" مشاور كابينه اسرائيل در زمينه ارتباطات عربي مسئول ارتباط با مردم كشورهاي عربي از طريق صفحه دفتر نتانياهو در پايگاه اجتماعي فيس بوك است تا بتواند به نوعي در رفتار ملت عربي تاثير داشته باشد، اما اين تلاش ها تاثير بسيار محدودي دارند.
كميته هاي رسمي اسرائيل براي فتنه انگيزي در كشورهاي انقلابي
در راستاي تلاش هاي صهيونيستي براي تاثير گذاري در خيزش هاي عربي "رفائيل باراك" مدير كل وزارت خارجه اسرائيل كميته هاي كاري را براي بررسي گزينه ها و فرصت هاي پيش روي اسرائيل در اين زمينه ايجاد كرده است، در اين راستا گروهي صهيونيستي در زمينه كشورهاي شمال آفريقا مانند تونس و ليبي و مراكش فعاليت مي كنند و گروهي ديگر نيز مصر و اردن و سوريه را مورد توجه قرار داده اند. يك گروه سوم نيز موضوع اقليت ها در اين كشورها و امكان تقويت مناسبات با آنها را بررسي ميكند، اين اقليت ها شامل قبطي ها و كردها و ساير اقليت هايي است كه اسرائيل ميتواند با آنها تعامل داشته باشد، شايد بتوان گفت كه فعاليت گروه سوم خطرناك ترين بخش اين تلاش هاست، چرا كه اسرائيل تجربه زيادي در تحريك برخي از اين گروهها براي ايجاد نگراني و فتنه در كشورهاي مختلف دارد و مي تواند از آن براي تخريب خيزش هاي عربي استفاده كند.
البته ديدگاه هاي محافل اسرائيل درزمينه اسلامگراها كه در رأس تحولات كشورهاي عربي قرار دارند، متفاوت است، اسرائيل سعي مي كند تا با برخي از اين گروها تعامل كند و با آنها وارد گفتوگو شود، چون آنها را قدرت هاي آينده اين كشورها مي داند، البته برخي ديگر معتقدند كه اسرائيل براي مقابله با اسلامگراها بايد با قدرت هاي ديگر در جهان مناسبات خود را بهبود بخشد، در همين راستا نتانياهو بر اساس طرح مارشال براي حمايت از قدرت هاي ليبرال در اين كشورها براي مقابله با اسلامگراها صندوق تامين مالي را اختصاص داده است، اسرائيل در اين راستا مي خواهد اينگونه وانمود كند كه چهره اي نرم دارد و دشمن تحول كشورهاي عربي براي رسيدن به دموكراسي نيست، اما هدف اصلي اين رژيم اين است كه تناقض در ميان نيروهاي ملي كشورها را افزايش دهد و مانع از ايجاد وحدت ملي عربي در وراي تغييرات كنوني در اين كشورها شود.
عرصه هاي تقابل صهيونيست ها با اسلامگرايان
البته خط سياسي اسرائيل با اسلامگراها بعد از موفقيت هايي كه اين جريان در انتخابات پارلماني كشورها به دست آورده اند، در چندين عرصه فعال شده است تا هدف هايي را براي خود به دست آورد، اسرائيل در اين راستا تلاش مي كند تا قدرت هاي غربي را از ستايش انقلاب هاي عربي منع كند و توجيهاتي را نيز براي رد روند سياسي سازش در منطقه براي خود ايجاد كند، از سوي ديگر اسرائيل سعي مي كند مانع از بهبود چهره اسلامگراها شود و مي خواهد تا چهره اي شيطاني براي آنان ترسيم كند، اسرائيل با اين فعاليت ها همچنين سعي مي كند تا به اسلامگرايان فشار بياورد تا سقف مطالبات سياسي خود را كاهش دهند و آنها را مجبور كند تا مواضع سياسي معتدل تري نسبت به اسرائيل اتخاذ كنند.
اسرائيل براي عبور از آمريكا تلاش مي كند
در زمينه روند سازش نيز برخي نظرات در داخل محافل اسرائيل وجود دارد كه معتقد است به علت ضعف نفوذ آمريكا در منطقه و عجز اين كشور در حمايت از هم پيمانان خود، منطقي است كه اين هم پيمانان كه اسرائيل مهم ترين آنها را تشكيل مي دهد، ابتكار عمل را خود در دست بگيرند و تكيه خود به آمريكا را به عنوان يك همپيمان كاهش دهند، اسرائيل در اين راستا همكاري هايي را با كشورهاي محور موسوم به اعتدال عربي بويژه در مورد كشورهاي حاشيه خليج فارس آغاز كرده تا روند سازش با آنها را تقويت كند، اين اقدام مي تواند واكنشي در مقابل رشد قدرت اسلامگرايان در كشورهاي منطقه نيز باشد.
اين مقاله در پايان با اشاره به تقسيم بندي هاي داخلي قدرت در اسرائيل مي نويسد: با توجه به تسلط راست گراهاي افراطي در عرصه سياسي اسرائيل كه قدرت بيشتري در عرصه كنوني به دست آورده اند، ميزان افراط گرايي آنها با توجه به انقلاب هاي عربي بيشتر شده است، تا جايي كه برخي از نمادهاي اعتدال گرايي در اين گروه نيز به اين اعتقاد رسيده اند كه دولت فلسطين حتي بر اساس شرط هاي اسرائيل براي تشكيل آن نيز خطري براي اسرائيل به شمار مي رود، " جدعون ساعر" وزير تعليم اسرائيل كه يكي از نزديكترين افراد به ايده هاي سياسي نتانياهو است، يكي از اين افراد است، او اعتقاد دارد كه بايد به دنبال گزينه هاي ديگر بود، يعني اينكه ايده تشكيل دو دولت از سوي سران صهيونيست از بين رفته است،استدلال وي در اين زمينه نيز افزايش قدرت اسلامگرايان در منطقه است.
جمعه|ا|23|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[مشاهده در: www.jahannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]
-
گوناگون
پربازدیدترینها