واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تلاش غرب براي براندازي نرم
خبرگزاري فارس:امروزه جهان غرب بويژه آمريكا، قدرت جديدي با عنوان «قدرت نرم» را فرا روي دو قدرتپيشين (قدرت سخت و قدرت اقتصادي) خود قرار داده است كه بهكارگيري اين قدرت با كمترين هزينه، اهداف استراتژيك و مهمي را تعقيب ميكند. چنين اقدامي در اصطلاح به براندازي نرم معروف شد.
امروزه جهان غرب بويژه آمريكا، قدرت جديدي با عنوان «قدرت نرم» را فرا روي دو قدرتپيشين (قدرت سخت و قدرت اقتصادي) خود قرار داده است كه بهكارگيري اين قدرت با كمترين هزينه، اهداف استراتژيك و مهمي را تعقيب ميكند. چنين اقدامي در اصطلاح به براندازي نرم معروف شد.
در حقيقت براندازي نرم در اصطلاح به معناي اجراي برنامهاي حسابشده، مسالمتآميز و درازمدت براي نفوذ در اركان سياسي يك نظام است كه به منظور تغيير سيستم سياسي يك كشور يا ايجاد تغيير و تحول اساسي در ارزشهاي اساسي حاكم بر مديران آن صورت ميگيرد.
آمريكا و متحدانش، پس از ناكامي در رويكرد سخت در مقابله با انقلاب اسلامي ايران (كودتاي نوژه، جنگ تحميلي، جنگ هاي قومي كردستان، خوزستان، تركمن صحرا، بلوچستان و...) مدتهاست كه با رويكرد نرم وارد كارزار شدهاند و تلاش كردهاند تا در غفلت فرهنگي اجتماعي اركان حمايتي نظام را هدف قرار داده و در يك دهه فعاليت، پايگاههايي در حوزه رسانهاي، دانشگاهي، دانشجويي، روشنفكري و عرصههاي توليد و توزيع انديشه (قدرت نرم) براي خويش فراهم كنند.
به همين دليل است كه رهبر معظم انقلاب در يك راهبرد بلندمدت از مفاهيم تهاجم فرهنگي تا ناتوي فرهنگي به عنوان دغدغههاي اصلي كشور ياد ميكنند و تاكيد مينمايند اين نگرانيها در هياهوي ساختگي غرب عليه ايران، نبايد به فراموشي سپرده شود بنابراين ضروري است تا با عنايت به موفقيت و جايگاه حساس و استراتژيك جمهوري اسلامي ايران، به نحو جدي و شايسته با اين جبهه جنگي برخورد كرد و سازوكار لازم اعم از حوزههاي نظري و كاربردي را فراهم ساخت.
پروژه دلتا
طرح دلتا يكي از اين پروژهها بود كه سياستمداران و دولتمردان آمريكا در جديدترين بررسيها و مطالعات خود آن را در مقابله با ايران بهكار گرفتند. در اين پروژه، كميته خطر جاري (The committee on the present danger) كه اعضاي آن را برجستهترين عناصر سياسي و نظامي آمريكا تشكيل ميدهند، جنگ سخت را عليه ايران بيفايده دانسته و خواستار توجه بيشتر دولت ايالات متحده به پروژه نرمافزاري براندازي از درون شدند.
مارك پالمر از اعضاي برجسته اين كميته و چهره بانفوذ دستگاه سياست خارجي آمريكا، در گزارش خود به اين كميته براندازي نظام جمهوري اسلامي با تمركز فعاليتها روي 3 محور دكترين مهار، نبرد رسانهاي و ساماندهي نافرماني مدني را مورد تاكيد و توصيه قرار داد.
اين گزارش كه با عنوان «ايران و آمريكا، رهيافت جديد» تنظيم شده است، داراي 15 محور كلي شامل موارد زير است:
1- استفاده از ضعف سياستهاي اقتصادي و اختلافات دروني ايران.
2- ايران بايد در صدر برنامه سياست خارجي آمريكا قرار گيرد و واشنگتن با پيگيري رويكردي تازه بايد همه نيروها را براي اين استراتژي بسيج كند.
3- دامن زدن به نافرماني مدني در تشكلهاي دانشجويي و نهادهاي غيردولتي و صنفي از ابزارهاي مهم فشار بر ايران است.
4- ابراز تمايل براي بازگشايي سفارت ايالات متحده در تهران و انتخاب و معرفي همزمان يكي از بلندپايهترين مقامات به عنوان فرد شماره يك براي اجراي اين سياست جديد در مقابل ايران.
5- تدارك شبكههاي متعدد راديو تلويزيوني براي ايرانيان و ارائه پيامهاي اين پروژه به وسيله پيشرفتهترين فناوريهاي روز به دست مردم ايران.
6- اگر قرار است گفتگو و تعامل با ايران صورت گيرد، بايد با مقامات بانفوذ ايراني و آنها كه قدرت واقعي و كافي براي تصميمگيريها دارند انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تاييد رهبري ايران.
7- درباره فعاليت هستهاي ايران، بايد با احتياط و دورانديشي و چندجانبه عمل كرد.
8- حمايت از اپوزيسيون هم ميتواند از عوامل موثر بر تغيير رژيم ايران باشد. همچنين سفر فعالان جوان خارجي از كشورهاي متحد ايالات متحده به ايران، راه ديگري در اين رويكرد است.
9- تسهيل فعاليت «NGO»هاي آمريكايي در ايران و همچنين دعوت فعالان جوان ايراني به خارج براي شركت در سمينارهاي كوچك.
10- استفاده از سفارتخانههاي كشورهاي ديگر در تهران. بعلاوه حضور در جلسات محاكمه، درخواست مشترك براي آزادي زندانيان سياسي، كمك مالي به خانوادههاي زندانيان و گروههاي مخالف حكومت و حتي نظارت يا مشاركت در اعتراضها از جمله اين راههاي تاثيرگذار است.
11- تضعيف ستونهاي حمايتي حكومت ايران كه همانا سرويسهاي امنيتي و نظامي اين كشور هستند.
12- سرويسهاي امنيتي و قضايي آمريكا و متحدانش بايد در همكاري با سازمانهاي حقوق بشر به جمعآوري مدارك و شواهدي در متهم كردن مسوولان ايراني به موارد شبيه ميكونوس اقدام كنند.
13- گفتگو با دولت ايران هم بايد در دستور كار باشد.
14- بايد رهبران روحاني ايران را كه در راس قدرت هستند، وادار كرد از قدرت سياسي به صورت مسالمتآميز كناره بگيرند.
15- بايد قدرت بسيج و سپاه را از ميان برد و در وزارت اطلاعات تغييرات اساسي صورت داد يا بهطور كلي آن را حذف كرد.
نمونههاي جريان براندازي
در تاريخ معاصر جهان، نمونههاي مختلفي از براندازي نرم رخ داده است. تلاش انگليس و عوامل وابسته آن براي ايجاد انحراف در نهضت مشروطيت ايران از جمله اين نمونههاست.
در نهضت ملي شدن صنعت نفت شاهديم كه برخي سازمانهاي جاسوسي غربي، مستقيم يا غيرمستقيم با برخي روزنامهها تماس برقرار ميكنند و آنها را در مسير اهداف براندازانه خود برضد دولت مصدق هدايت ميكنند و سرانجام با كودتايي مشابه براندازي نرم، آن را ساقط ميكنند. در اينباره، مقام معظم رهبري چنين ميفرمايند:
«اخيرا سازمان سيا، اسناد خود را درباره نقش سيا در مطبوعات ايران، قبل از كودتاي 28 مرداد منتشر كرده است كه اين نشان ميدهد برخي روزنامهها با پول، هدايت و تغذيه سيا، زمينهساز كودتاي 28 مرداد بودهاند.»
از جمله مهمترين ابزار دشمنان براي براندازي نرم، تاثيرگذاري بر نخبگان و ايجاد انحراف فكري در قشر برجسته جامعه است
بعد از دوم خرداد 1376 و حاكميت تدريجي اصلاحطلبان بر بخشهاي عظيم دستگاههاي اجرايي و تقنيني، پروژه نرمافزاري همانگونه كه توصيه شده بود، مورد توجه عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و در حد امكان تلاش شد با توجه به شرايط و موقعيتهاي خاص ملي، سياسي و ايدئولوژيكي ملت ما، اين روشها به مرحله اجرا درآيد. همچنين اين برنامه را در خيلي از كشورها از جمله شيلي اجرا كردند كه با پرورش افرادي موفق شدند حاكميت آلنده را سرنگون كنند و در شوروي سابق نيز با ايجاد انقلاب سفيد و براندازي نرم، حكومت كمونيستي شوروي را نيز از پاي دربياورند.
ابزارهاي موثر در پروژه نرمافزاري
روشها و ابزارهاي دكترين مبارزه بدون خشونت، در همه جا به طور يكسان جواب نميدهد، بلكه بايد با توجه به شرايط خاص هر كشور و ملتي، كارآمدترين روشها شناسايي و گزينش شوند. از مجموع روشها و ابزارهايي كه تاكنون توسط دشمنان انقلاب اسلامي و عوامل پيدا و پنهان آنها در داخل شناسايي و سپس به مرحله اجرا درآمدند، ميتوان به ابزارهاي زير اشاره كرد.
1- تشديد اختلافات داخلي: ايجاد تفرقه يا تشديد اختلافات موجود داخلي، هميشه يكي از مهم ترين ابزارها براي بيثباتسازي دولتها به شمار ميرود. همان گونه كه ملاحظه شد، در نخستين محور از محورهاي پانزدهگانه پروژه دلتا به اختلافات دروني ايران، به عنوان يكي از فرصتهاي مغتنم براي بيثباتسازي و فروپاشي نظام جمهوري اسلامي تصريح شده است. پيش از اين نيز زلمي خليلزاد مشاور رئيسجمهور آمريكا در ايران، عراق و افغانستان و سفير كنوني آمريكا در عراق در يكي از مصاحبههاي خود با بيبيسي، ايجاد پارهاي از تغييرات در سياستهاي كاخ سفيد نسبت به ايران را قطعي دانست و گفت: «ايران در معرض خطر اختلافات داخلي است و بايد همه تلاشها براي بيثبات كردن ايران صورت گيرد.»
2- ايجاد گسست بين حكومت و مردم: مقبوليت يك حكومت در نظر ملتها، مهمترين پايه اقتدار و امنيت ملي به شمار ميرود. به عبارت ديگر به هر اندازه كه حمايت مردمي يك حكومت بيشتر باشد، بهرمندي آن حكومت از اقتدار حقيقي بيشتر و ميزان آسيبپذيري آن دولتها در برابر فشارها و توطئههاي خارجي به همان نسبت كمتر خواهد بود. بايد توجه داشت كه گروههاي نرم با ايجاد بحرانهاي اجتماعي، راهاندازي تظاهرات خياباني و دخالت در مسائل قوميتي اين هدف را دنبال ميكنند و در قالب» NGO «ها و تئوريهايي مانند نافرماني مدني به دنبال مبارزات بدون خشونت خود هستند.
هاله اسفندياري از جمله عوامل پروژه براندازي نرم در ايران طي اعترافات تلويزيوني راجع به عملكرد بنياد سوروس و ايجاد شكاف در حاكميت مركزي چنين ميگويد: هدف درازمدت بنياد سوروس براي پياده كردن فلسفه جامعه باز و حركت كردن آن جامعه و هر جامعهاي به سمت جامعه باز اين است كه ميان حاكميت و ملت شكاف ايجاد شود و از طريق اين شكاف آن قسمتهايي از جامعه مدني كه بر مبناي فلسفه جامعه باز شكل گرفته و توانمند شده روي آن حاكميت براي تغيير رفتار فشار بياورد.
3- تاثيرگذاري بر نخبگان: اما از جمله مهمترين ابزار دشمنان براي براندازي نرم، تاثيرگذاري بر نخبگان و ايجاد انحراف فكري در قشر برجسته جامعه است.
حادثه تلخ كوي دانشگاه و در پي آن آشوبهاي خياباني هجدهم تيرماه 1378 و نيز اغتشاشات وسيع بيستم خرداد 1382 در اطراف دانشگاه تهران نمونهاي از اين روشها هستند.
مديركل ضد جاسوسي وزارت اطلاعات با بيان اينكه واشنگتن در پي فعالسازي مجدد طرح مذكور در خصوص ايران برآمده، افزود: آنها در اين چارچوب سعي دارند ضمن نفوذ در لايههاي اجتماعي، نخبگان و متخصصان كشورمان و برقراري ارتباط با آنها از اطلاعات و تحليلهاي اين افراد به سود خود بهرهبرداري كنند.
4- استفاده از تربيتشدههاي دشمنان نظام: از ديگر ابزارهاي ايجاد براندازي نرم، استفاده از سرپنجهها و تربيتشدههاي دشمنان نظام در داخل كشور است و دشمن با بها دادن به آنها كه به صورت منافقانه داخل جمهوري اسلامي ايران فعاليت كرده و گاهي مناصب كليدي و حساس نظام را در دست داشتند، درصدد بود تا راه را براي ايجاد براندازي نرم در كشور باز كند.
اين عناصر خودفروخته داخلي با عناصر ضدانقلاب خارج از كشور و افرادي كه به نظام اعتقادي نداشتند، ارتباط تنگاتنگ داشته و ميكوشيدند با سخنرانيها، انتشار كتابها و مقالات و سرمايهگذاري در مطبوعات راه را براي ايجاد براندازي نرم هموار كنند و با استفاده از اين ابزار، فرهنگ مردم را بهطور كامل تغيير دهند.
جورج سوروس مجاريالاصل، ميلياردر آمريكايي و صاحب بنياد و فروشگاههاي زنجيرهاي سوروس در جهان اموال خود را وقف تغيير و براندازي حكومتهاي مخالف آمريكا كرده، از جمله معرفان اين روش است.
روشهاي وي شامل پرداخت هزينه و تامين بودجه مورد نياز اپوزيسيون و گروهها و اعطاي بورس تحصيلي، تاسيس NGO و نشريات و رسانههاي واقعي و مجازي است. همچنين از ابزارهاي موثر و كارآمد در جنگ نرم، راه انداختن نبرد رسانهاي ميان 2 كشور متخاصم است كه در بسياري از موارد، نتايج غيرقابل باور و شگفتانگيزي در پي خواهد داشت.
جوزف بايدن، سناتور و رئيس كميته روابط خارجي مجلس سناي آمريكا، در يكي از سخنرانيهاي خود ميگويد: «دولت بوش بايد به تمامي سازمانهاي غيردولتي آمريكايي اجازه بدهد به گروههاي ايراني مرتبط با جامعه مدني، حقوق بشر، فرهنگي و خواهان دموكراسي كمك مالي كنند.»
متعاقب اين اظهارات، در بيست و پنجم ديماه 1381 (15 ژانويه 2003) كميسيون بودجه سناي آمريكا مبلغ 10ميليون دلار را به اين مساله اختصاص ميدهد.
5- ايجاد فساد و انحراف: از ديگر ابزارهاي دشمنان براي ايجاد براندازي نرم، گرفتن دغدغه جوانان از طريق ايجاد فساد در جامعه و نهادهاي مهمي چون دانشگاههاست و آنها نسبت به ايجاد فساد و انحرافات اخلاقي بسيار سرمايهگذاري كرده و اعتقادشان اين است كه وقتي جوانان مملكت نسبت به مسائل مهم كشور خود بيخيال باشند، آنها ميتوانند براحتي به بحث ايجاد براندازي نرم بپردازند. همچنين در اين برنامه از ضعف سياستهاي اقتصادي نظام حاكم نهايت بهرهبرداري به عمل ميآيد و طرفداران رژيم متهم به فساد و رشوهخواري ميگردند.
تشويق اعتصابات و شورشهاي كارگري نيز در اين برنامه قرار دارد.
6- انتخابات هدايتشده: از جمله روشهاي براندازي نرم در كشورهايي كه دموكراتيك هستند، فعالسازي عوامل همفكر غرب در صحنه انتخابات مختلف بويژه رياستجمهوري است؛ عواملي كه ممكن است در ظاهر عليه غرب حرف هم بزنند، اما در عمل با انديشههاي غرب همسويي دارند.
در چنين مواردي غرب با استفاده از پولهاي عظيمي كه صرف تبليغات كانديداي مطلوب خود ميكند و از طريق اعزام جمعي از متخصصان تبليغاتي براي كمك به كانديداي مورد نظر و ايجاد اتحاد نظر ميان مخالفان براي حمايت از يك كانديداي مطلوب غرب، دوستان خود را به قدرت ميرساند.
غلامحسين الهام، سخنگوي دولت با انتقاد از برخي جريانات سياسي كه به گفته او پيش از اين و اكنون قصد داشته و دارند از راه انتخابات به انقلاب مخملي و براندازي نرم مبادرت ورزند، بر هوشياري كامل دولت در برابر اين خطرها تاكيد ميكند و ميگويد: «نبايد از مخالفان غفلت كنيم.»
وي با اشاره به اينكه تلاشهاي جدي براي ايجاد يك انقلاب مخملي و براندازي نرم در درون استمرار داشته است، اظهار كرد: «حوزه انتخابات هم هميشه نقطه اوج اين تلاشها براي تغييرات به صورت نرم در كشور بوده است.»
نويسنده: كتايون مافي
.....................................................................................
انتهاي پيام/
پنجشنبه|ا|1|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]