واضح آرشیو وب فارسی:ايران: تقابل با سكولاريسم
حجتالاسلام والمسلمين احمد رهدار
سكولاريسم در طول حياتش تطوري را طي كرده است. همچنان كه اسلام در طول حياتش تطور داشته است. روزگاري اسلام فقط مفهوم بود. بعد تبديل به گزاره و سپس تبديل به تئوري و بعد از آن به نظام بدل شد و بر اين باوريم كه در آينده بدل به تمدن خواهد شد.
سكولاريسم نيز داراي سيري بوده است. ممكن است در ابتدا يك عهد بوده باشد و زماني تبديل به مكتب يا دين يا جهانبيني و در نهايت بدل به يك برنامه زيستي و حياتي شده باشد. با وجود اين برخلاف برخي اساتيد بر اين باور نيستم كه سكولاريسم از هبوط انسان آغاز شده است. جريان شرك و الحاد در تاريخ داراي تفاوت ماهوي با جريان سكولاريسم در عصر ماست. بيشك جريان سكولاريسم يك جريان جديد و مستحدث است. مهمترين دغدغه انبياي الهي در طول تاريخ اين بود كه ميخواستند از ميان خدايگان متكثر، خداي واحد را به بشر معرفي كنند. اگر هم در طول تاريخ قبل از جريان سكولاريسم، انكار خداوند صورت گرفته، از جهل بوده است. اما قصه سكولاريسم در عصر ما، قصه جهل بشر نيست. در عصر مدرن، انسان مدرن در ساحت آگاهي خود، استغنا از خدا پيدا كرد. يعني دو نحوه زندگي را براي خود ترسيم نمود؛ زندگي انسان با خدا و زندگي انسان منهاي خدا.
و در نهايت انسان مدرن گونه دوم را برگزيد. در حالي كه قصه انبيا و بشر عمدتاً قصه استغنا از خدا نبوده است. در اين بستر كه معتقدم سكولاريسم پديدهاي جديد است، هر چند به صورت دفعي ايجاد نشده و داراي پيشزمينههاي تاريخي در اعماق تاريخ است، اما در هر حال صورت محصل سكولاريسم در عصر مدرن است.
زمانه ما زمانهاي است كه بسياري از ساحتهايي كه سكولاريسم در آنها نامحرم بوده، اينك محرم شده و بسياري از لايههاي پنهان و آشكار حيات اسلامي ما هم امروز آغتشه به مظاهر و چه بسا بنيادها و بنيانهاي سكولاريسم شده است. اما در چنين زمانهاي وظيفه مسلمانها چيست؟ چند نكته را به عنوان راهبرد يادآور ميشوم:
1-بر اين باورم كه سكولاريسم يك برنامه زيستي است و بيش از اينكه اين برنامه را در مفاهيم و ذهنها جستوجو كنيم، در متن زندگي انسانها بايد آن را بجوييم. البته اهل فكر و اهل نظر بايد كار خود را انجام دهند و مفهوم سكولاريسم را تبيين كنند اما قبل از اين كار سكولاريسم در يك جهاني در قلب ما وجدان و فهم شده است. شايد بعضي چيزها را ما نتوانيم كلاسه كنيم اما فهمشان ميكنيم. درك وجداني و فهم يك چيز ضرورتاً مساوي با درك علمي آن چيز نيست. اهل نظر سكولاريسم را به ساحت علم ميكشانند و البته علم هم يك جهان ندارد. اما منظور ما در اينجا سكولاريسم علمي نيست. سكولاريسمي است كه ما در متن حيات و زيستمان آن را حس ميكنيم.
به طوري كه حتي يك فرد بيسواد هم متوجه ميشود كه مظاهر حياتي نسلهاي امروزي بسيار متفاوت شده است و اين تفاوت از جنس تفاوتهاي نسلهاي پيشين با يكديگر نيست. بايد برنامه را با برنامه حذف كرد. «حذف از طريق جايگزيني است». در برابر برنامههاي متكثر و ريز جريان سكولار، دين بايد برنامه بدهد و نه آموزه. اين رسالت متفكران ديني را تشديد ميكند. اين كفايت نميكند كه ما بگوييم دين ما آموزههاي غني دارد. ميان آموزه تا عمل راه بسيار است. آموزهها بايد تبديل به راهبرد و برنامه شوند. به هر ميزاني كه نظريههاي راهبردي دين براي زندگي افراد بيشتر شود، جا براي نظريات سكولاريستي تنگتر ميشود.
2- هر جايي كه دين از ديالوگ عقلاني با مردم عقب و ناتوان مانده، منفذهاي خوبي براي ورود سكولاريسم ايجاد شده است. سكولاريسم از جاهايي وارد شده كه دين نميتواند با مردم ديالوگ كند. ما به هر ميزاني كه عقلانيت آموزههاي ديني را بهتر براي مردم تبيين كنيم به همان ميزان عرصه براي سكولاريسم تنگتر ميشود. اگر دين داراي ساحتهايي به نام ساحتهاي تعبد است، عقلانيت تعبد هم بايد تبيين شود. به هر ميزاني كه دين، مردم را به اغنا (و نه ضرورتاً به اثبات) برساند موفقتر است.
3- عصر غيبت عصري است كه به هرحال در «غياب ولي» عرصه براي مردم تنگاست. به طور طبيعي حتي اگر جريان فعال سكولاريسم هم نبود، عصر غيبت پر از حفرههاي زيستي بود. جريان دين ميتواند از سويي با اجتهاد كارآمد، فعال كردن حوزههاي اجتهادي و از سويي با تبيين عقلاني و متكثر و متورم قضيه انتظار، حفرههاي دوره غيبت را پركند. به هر ميزاني حفرههاي عصر غيبت پر شود راه براي اهل دين هموارتر و براي ورود سكولاريسم سختتر ميشود.
4- نكته ديگر، تجربه و عبرتي است كه بايد از موطن سكولاريسم يعني غرب گرفته شود. در غرب دين، دين فردي است. دين مسيحيت به مثابه يك دين فردي به خودي خود تفاسير عقل بريده از وحي را در مقياس اجتماع مجاز ميكند. در غرب دين رازگونه، تأويلي و اسطورهاي است. اگر آموزههاي دين صرفاً رازگونه و تأويلي تبيين شود، عقل را مجاز ميكند كه به تفسير عينيت زيست بنشيند. در غرب اتفاقاتي افتاده كه تأمل جهان اسلام در آن اتفاقات مانع ميشود كه دوباره آن اتفاقات در جهان اسلام تكرار شود و راه براي جريان سكولار به متن عالم اسلامي باز شود.
* مكتوب حاضر متن ويرايش و تلخيص شده سخنراني حجتالاسلام احمد رهدار است كه در تاريخ 29 آذرماه در همايش اسلام و سكولاريسم در محل تالار علامه اميني دانشگاه تهران ارائه شد و توسط تهيه و تنظيم شده است.
پنجشنبه|ا|22|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]