عباس سليمي نمين از رئيس قوه قضائيه خواستار شد:تكليف جاسبي و دستيارش در اختلاس لارستان را روشن كنيدبخش خبري الف، 20 دي 90

واضح آرشیو وب فارسی:الف: عباس سليمي نمين از رئيس قوه قضائيه خواستار شد:تكليف جاسبي و دستيارش در اختلاس لارستان را روشن كنيدبخش خبري الف، 20 دي 90
عباس سليمي نمين در نامه اي به رئيس قوه قضائيه خواستار تعيين تكليف پرونده فساد مالي مدير سابق دانشگاه آزاد اسلامي شد.

به گزارش الف، مدير فرهنگي سابق دانشگاه آزاد در سال۸۷ ضمن دعوت از هموطنان علاقمند به سرمايه گذاري، همايشي در دوبي برگزار و در اين همايش عبدالله جاسبي به عنوان سخنران از حاضران دعوت كرد در پروژه تاسيس دانشگاه جديد مشاركت كنند. پس از دريافت پول و پرداخت سودهاي اوليه، از ادامه پرداخت سودهاي بعدي استنكاف كردند كه به شكايت مالباخته ها از معاون فرهنگي دانشگاه آزاد در دادسراي لارستان انجاميد.

عباس سليمي نمين در سالهاي اخير در چندين پرونده سوئ استفاده از بيت المال در رسوا كردن مفسدين و تعقيب قضايي آنها نقش موثري ايفا كرده است. دانشگاه آزاد اسلامي چندين بار از سليمي نمين شكايت كرده است كه در چند مورد سليمي نمين از اتهام افترا تبرئه و در موردي هم به دليل ناتواني در اثبات ادعايش به پرداخت جريمه محكوم شده است.

در ارديبهشت ۸۸ جنبش عدالتخواه دانشجويي و بسيج دانشجويي دانشكده حقوق و علوم‏ سياسي دانشگاه تهران طي مراسمي از سالها تلاش عدالت طلبانه عباس سليمي نمين تجليل كردند.

متن كامل نامه سليمي نمين به رياست قوه قضائيه به همراه اسناد و پيوستهاي مربوطه به شرح زير است:

حضرت آيت‌الله آملي لاريجاني
رياست محترم قوه قضائيه
باسلام، جهت اطلاع حضرتعالي، يكي از دستياران آقاي دكتر جاسبي در تاريخ ۱۹/۳/۸۸ براي دومين بار به اتهام اختلاسي كلان (حدود ۴۰۰ ميليارد تومان) دستگير شد. (پيوست يك) اما تاكنون به انتظار جامعه براي روشن شدن وضعيت اموال و مجازات متهمان بويژه آقاي جاسبي كه نقش اصلي را در دعوت مردم به سرمايه‌گذاري در شركت «برگ سبز مطهر» ايفاء نموده بود، پاسخي درخور داده نشده است.

در همين حال طي اين مدت اطلاعات تاسفباري در زمينه تهديد مالباختگان از طريق طرح مسائلي همچون وارد آمدن اتهام رباخواري به آنان در صورت پيگيري شكايات خود به گوش رسيده است.

اكنون ضمن تقديم متن كامل سخنراني آقاي جاسبي در اجتماع ايرانيان مقيم دبي تحت عنوان «هم‌انديشي اقتصادي و فرهنگي» در مهرماه ۱۳۸۷ (پيوست شماره دو) كه طي آن رئيس دانشگاه آزاد دعوت كننده به سرمايه‌گذاري در يك پروژه اقتصادي فرهنگي بوده است، اميدوارم دستور فرمائيد ملت در جريان نتايج تحقيقات قضايي بعد از دو سال و نيم قرار گيرد. گفتني است تدارك كننده اين مراسم آقاي سعيد نجفي دستيار ويژه آقاي جاسبي و متهم دستگير شده، بوده است. بدون شك همه كساني كه از وعده و وعيدهاي آقاي جاسبي در جمع ايرانيان شاغل دبي- به منظور جلب اعتماد آنان براي سپردن اموالشان به آقاي نجفي يعني همان شركت «برگ سبز مطهر»- مطلعند، طي اين مدت طولاني انتظار داشته‌اند بعد از دستگيري اين دستيار، آقاي جاسبي اولين كسي باشد كه توسط دستگاه قضا براي بازجويي احضار شود. اما مع‌الاسف تاكنون حتي وضعيت عامل اجرايي اين اختلاس نيز روشن نشده است. از آنجا كه در بهار ۸۸ نوع اعلام دستگيري اين دستيار ويژه اقتصادي آقاي جاسبي در لارستان، خود گوياي واقعيتهاي تلخي بود، در كمال نااميدي مدارك موجود براي دادستان محترم عمومي و انقلاب اين شهرستان ارسال شد. اينك مجدداً ضمن تقديم مستندات و مكاتبات صورت گرفته با اين مقام قضايي (پيوست‌هاي سه، چهار و پنج) رجاء واثق دارم كه حضرتعالي اجازه نخواهيد داد آن‌چه در جريان اولين بازداشت آقاي نجفي در سال ۱۳۷۸ رخ داد، تكرار شود.

مزيد اطلاع، متهم دستگير شده بيش از يك دهه به عنوان يكي از نزديكان آقاي جاسبي، مسئوليت دفتر فرهنگي دانشگاه آزاد را به عهده داشته و پس از دور اول اختلاس‌ها، در جايگاه دستيار ويژه اقتصادي آقاي جاسبي فعاليتهاي خود را پي گرفته است.

از خداوند متعال براي جنابعالي و ديگر همكاران در قوه قضائيه آرزوي توفيقات روزافزون در جهت گسترش عدل و قسط اسلامي را دارم.

با تشكر
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران
عباس سليمي‌نمين ۲۰ دي ۱۳۹۰

پيوست 1:

پيوست 2:

بسم الله الرحمن الرحيم
صحبتي كه من انشاءالله مي خوام اينجا مطرح كنم و بعد هم كه اگر انشاءالله خدا بخواد به يك نتيجه گيري و جمع بندي برسيم و يك پيشنهادي بخوام به خدمت شما ارائه بدم بحث آموزش عالي است همانطور كه مي دونيد بنده تقريباً ۴۰ سال گذشته شايدم ۴۵ سال گذشته ، از سال ۴۵ عضو هيأت علمي شدم و تا امروز حدود نمي دونم چندساله ؟! چهل و چند سال ، واقعاً در آموزش عالي كشور كار كردم و تلاش كردم به همين دليل بعنوان كارشناس آموزش عالي دارم با شما صحبت مي كنم .
اولين نكته اي كه من مي خوام خدمت شما عرض كنم اينه كه مسئله جهاني شدن يا يك مسئله واقعي و جدي است كه در دنيا داره صورت مي گيره . ما هم در شوراي عالي انقلاب فرهنگي موقعي كه راجع به جهاني شدن بحث شد و هنوزم اين بحث ادامه داره به هيچ وجه دنبال اين نبوديم و نيستيم كه در مقابل جهاني شدن بايستيم – جهاني شدن يك واقعيتي ست كه داره اتفاق مي افته چه ما بخواهيم و چه نخواهيم ما در اين روند جهاني شدن به جاي مقاومت و ايستادگي در مقابل اون بايد بر موج جهاني شدن سوار بشيم و جامعۀ خودمان را طوري جهت بديم كه اين جهاني شدن در جهت خواست ها و عقايد و ايدئولوژي ما باشه و در حقيقت هدفهاي ما را تحقق ببخشه .
مسئله جهاني شدن يكي از ابعاد بسيار مهمش ، مسئله آموزش عالي است . آموزش عالي به اين دليل در روند جهاني شدن نقش بسيار مهمي داره كه تبادل افكار، سليقه ها ، ديدگاهها ، نظرها ، آراء و عقايد بين ملتهاي مختلف بيش از هر چيز تابع رفت و آمد و مبادله انسانهائي است كه بين اين كشورها و اين جوامع و ملتها صورت مي گيرد و امروز بيشترين اينها شايد در حوزه آموزش عالي است . الان دانشجوياني كه از يك كشوري به يك كشور ديگر مي رند و تحصيل مي كنند ، تعدادشون متجاوز از يك ميليون نفر ، حالا رقم دقيقش روكه بخواهيد ۰۰۰/۱۴۵/۱ اين آمار – آمار ۲۰۰۴ . تصورمن اين هست كه ازيك ميليون و نيم حتماً تجاوز كرده .
خوب شما حساب كنيد يك ميليون و نيم انسان فرهيخته اي با دانش و علوم روز آشنا هستند و به زبان زنده دنيا تا حدودي مي توانند مكالمه كنند وقتي اينها جا به جا مي شند فرهنگ و آداب و رسوم و عقيده و همه چيز را با خود مبادله مي كنند و اين يك حوزه بسيار وسيع و مؤثري براي جهاني شدن است . جهاني شدن يعني اينكه مرزها از بين مي ره ديگه!!! شما وقتي يك زبان زنده دنيا رو پيدا مي كنيد ، مثلاً به زبان انگليسي سخن مي گيد ، مثل اين مي مونه كه به كشورهاي انگليس كه مي ريد مثل اينكه كشور خودتون هستيد . اگر دو زبان بدونيد مثلاً انگليسي و فرانسه نيمي ازكشورهاي دنيا رو مي تونيد به راحتي صحبت كنيد حرف بزنيد و تبادل افكار و انديشه و غيره داشته باشيد. اصولاً افرادي كه براي تحصيل به كشورهاي ديگه مي رن و براي آموزش عالي مبادله مي شوند بين كشورها يكي از خصوصيات مهمشون اين است كه زبان اون كشور را بايد فرا بگيرند و به ناچار و بعد هم كه تحصيلاتشون تموم مي شه و بر مي گردند اون فرهنگ و اون آداب و رسوم اونجا رو نه اين كه بگيم با خودشون منتقل مي كنند ولي در خودشون دارند و مي تونند بفهمند و درك كنند و اين ارتباط كشورها و ملتها را با هم زياد تر مي كنه و يك قدم مؤثري است در راه جهاني شدن . پس اولين بحث ما اين است كه در اين روند جهاني شدن و جهاني سازي ،آموزش عالي نقش بسيار مهم و حياتي داره اين مسئله اول . مسئله دوم اين كه جمهوري اسلامي ايران صاحب امكانات فراوان براي عرضه الگوهاي اجرائي همگرائي و وحدت در جهان اسلامي است .
يكي از اين الگوها ايجاد شبكه فراگير آموزش عالي است كه من حالا اگر بخوام يك نمونه شو بگم ، همين بحث دانشگاه آزاد اسلامي كه ما از صفر شروع كرديم در سال ۶۱ – ربع قرن حالا بيست و پنج يا بيست و شش سال از اون گذشته كه دو و نيم ميليون نفر فارغ التحصيل داريم – ۰۰۰/۴۰۰/۱نفر دانشجو داريم – حدود ۱۴ ميليون متر مربع فضاي آموزشي و رفاهي ساختيم – ۲۵ هزار عضو هيأت علمي تمام وقت داريم – سي و چند هزار نفر پرسنل داريم – ۳۵۰ واحد و مركز دانشگاهي داريم – ۴ واحد در خارج از كشور داريم كه يكي از آنها در دبي هست ، با حدود ۶۰۰ دانشجو – و ۵۰ مركز تحقيقاتي داريم – نزديك ۶۰۰ مدرسه- مدارس سماء با حدود ۵۰ هزار دانش آموز وابسته به اين دانشگاه آزاد اسلامي – همه اين امكاناتي كه شما مي بينيد بدون يك ريال از بودجه دولتي بلكه ما نه تنها از بودجه دولتي استفاده نكرديم و اصلاً رديف بودجه نداريم – در سال دههاميليارد تومن داريم ماليات تكليفي به دولت مي پردازيم يعني در طول اين ربع قرن صدها ميليارد تومن پول به دولت داديم بعنوان ماليات تكليفي – تحولاتي كه در جامعه ايجاد شده : رونق شهرها ، جلوگيري از مهاجرت اين چيزهايي كه من نمي خوام الان وارد اين بحث بشم چون من بحثم ، بحث دانشگاه آزاد اسلامي نيست اين رو فقط به عنوان يك نمونه عرض كردم . خوب اين درسته كه كار بزرگي صورت گرفته و نقشه خوب اجرا شده تا اينجا .
امّا به خاطر اينكه زمينه ها شم فراهم بوده . يعني يكي از چيزهايي كه امروز ما بايد بهش توجه كنيم ،ما سرمايه گذاري در جائي بكنيم كه زمينه براي بهره برداري از اين سرمايه وجود داشته باشه .

حالا يه نكته اي كه من مي خوام خدمت شما عرض كنم اينه كه اگر يه روزي فرض كنيد سرمايه گذاري درفلان كارخانه يا توليد كالا سودمند بوده امروز من بايد خدمت شما عرض كنم كه سرمايه گذاري در آموزش عالي شايد پرسوترين و بهترين زمينه سرمايه گذاري باشه . نمونه اش همين امارات متحده عربي ، شما مي دونيد كه امارات متحده عربي از نظر سطح دانشگاهي نسبت به كشور ما خيلي فاصله داره .هنوز هم با اينكه امكانات خوبي از نظر اقتصادي و رفاهي فراهم شده . از نظر هيأت علمي و تحقيقاتي و غيره ... با كشور ما خيلي فاصله داره . همين امارات چه درآمدي فقط از دانشجويان ايراني كه اينجا اومدند داره ؟! و اين مسئله به اينجا نيست . اينجا كه حالا يه مقدار كمي تا . شما دردنيا ببينيد چه خبره ؟! من فقط يه چند تا آمار بدم اونوقت شما ببينيد كه چه اتفاقي داره مي افته ؟!
تقويت سياست پذيرش دانشجويان خارجي ، امروز يكي از اوليتهاي اصلي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي درجهان است – دو تا برنامه نظرسنجي بوده كه توسط IAU (انجمن بين المللي دانشگاهها) كه يك نهاد مربوط به آموزش عالي است كه وابسته به يونسكو هم هست . بنده هم افتخاردو دوره عضويت شوراي اجرايي آنجا را داشتم . اين IAU يك همايشي داشت درسال ۲۰۰۳ كه در اين همايش عصاره آن مقالاتي كه ارائه شده بود ، اين جمله است : جا به جايي دانشجويي در نشست دست اندركاران آموزش عالي ، پاريس ۲۰۰۳ – بعنوان مهم ترين متغير بين المللي سازي آموزشي عالي مطرح شده يعني جابه جايي همين دانشجو كه ما از ايران مي فرستيم امريكا ، اون از اونجا مي فرسته انگليس ،يا اون مي فرسته جاي ديگه ، اين جابجايي دانشجو به عنوان متغير بين المللي سازي آموزش عالي مطرح شده است . براي اينكه بدونيد چه رقابت نفس گيري براي جذب دانشجوي خارجي پيش مي ياد ، بدنيست شما به اين آمار توجه كنيد :
تعداد دانشجويان در ايالت متحده امريكا در سال ۱۹۸۰ – ۸۸۲/۳۱۱ نفر –
در سال ۱۹۹۳ – ۷۴۹/۴۴۹ نفر
در سال ۱۹۹۵ – ۷۸۹/۴۵۳ نفر
در سال ۲۰۰۰ – ۵۴۵/۸۶۷ نفر بوده
من تا آمار ۲۰۰۰ را دارم . الان كه ۲۰۰۸ هست ، تصور من اين هست كه اين رقم به يك ميليون و چند صد هزار نفر رسيده . البته مي دونيد كه حادثه ۱۱ سپتامبر ، درحقيقت يك عقب گردي بود براي آمريكا از نظر جذب دانشجو و يك تأثير منفي گذاشت . بخاطر برخوردهايي كه با دانشجوي خارجي شد ولي اين يه چيز مقطعي و زودگذر بود . الان قطعاً يك ميليون و اندي دانشجوي خارجي در امريكا وجود داره . دركشورهاي ديگه در تركيه كه همسايه ماست و آموزش عالي آنها هم بهتر از آموزش عالي ما نيست !!!
در تركيه در سال ۱۹۸۰ – ۶۵۵/۶ نفر
در سال ۱۹۹۳ – ۴۱۳/۳۵ نفربوده در تركيه الان فكر كنم به ۵۰ هزار نفر رسيده باشه .
در آذربايجان ۳۹۸۶ نفر
در مصر ۶۷۲۶ نفر
حالا شما اينها را ببينيد و اونوقت در جمهوري اسلامي دو تاآمار دارم كه خيلي عجيب . يك آمار كه من همين ديروز در يك بولتني خوندم كه بولتن معتبري بود كه تعداد دانشجويان خارجي ۱۵۰ نفرهست كه حالا يه آمار ديگه دارم كه با احتساب افغاني و عراقي مي شود ۱۰۰۰ نفر. كه خوب مثلاً يه تعداديشون پيش ما هستند كه اينها كه دانشجوي خارجي به حساب نمي آيند تازه ما هم يه چيزهايي بايد دستي بهشون بديم . مي خوام بگم : دانشجوي خارجي به معناي واقعي كلمه كه منبع درآمد باشه ، در ايران شايد ۱۵۰ نفر بيشتريا كم تروجود داره و اين نشون مي ده كه ما تو اين مسئله مشكل داريم كه بايد اين مشكل حل بشه البته مي دونيد كه در برنامه چشم انداز ۲۰ ساله اگر اشتباه نكنم صحبت از ۱۰۰ هزار نفر يا يك ميليون نفر دانشجوي خارجي – حالا بگيد ۱۰۰ هزار نفر – كه۱۰۰ هزار دانشجوي خارجي كه ما الان۱۵۰ نفر دانشجوي خارجي داشته باشيم ؟! قطعاً نمي تونيم برسيم اگر اين جوري حركت كنيم . بايد يه فكر ديگري بكنيم . باز براي اينكه شما بدونيد كه چقدر مسئله مهمه . محققان با اشاره به رقم يك ميليون و هشتصد هزار دانشجوي خارجي در سال ۲۰۰۳ در سطح جهان رقم نجومي سود اين سياست را ذكر مي كنند و مدعي مي شوند ، تجارت مذكور به اقتصاد آمريكا، كه نزديك ۱۱ ميليارد دلار و اقتصاد استراليا ، دو و شش دهم ميليارد دلار تزريق كرده . عده اي از پژوهشگران معتقدند ، آينده بازار آموزش عالي و جذب دانشجويان خارجي به آن ، در قرن ۲۱ به يك تجارت پر رونق تر از امروز تبديل مي شود كه رقابت كشورها براي پذيرش دانشجويان خارجي افزايش يافته و كشورهائي مانند استراليا ، دانشجوهائي كه امكان داشت به بريتانيا بيايند جذب مي كند . رئيس انجمن دانشگاههاي بريتانيا مي گويد ارزش دانشجويان خارجي اكنون بيشتر از مواد غذايي و نوشيدني ، دخانيات ، بيمه و كشتي و هواپيماست !!! يعني اگر مي خواهيد براي آينده سرمايه گذاري كنيد و حتي بحث فرهنگ و چيزهاي ديگر كه براي ما مطرح نباشه و فقط دنبال منافع مادي باشيم باز سرمايه گذاري در اين حوزه از سرمايه گذاري در بيمه در كشتي و درهواپيما ودر مواد غذايي و نوشيدني بيشتره و اين چيزي است كه تحقيقات نشان مي دهد . انجمن دانشگاههاي بريتانيا بازمي گويد تا سال ۲۰۲۰ يعني ۱۲ سال ديگه دانشجويان خارجي براي اقتصاد بريتانيا مي تواند به ۳۶ ميليارد دلار برسد . اين نشون مي ده كه چقدر براي اينها مهمه .حالا!! يكي از كارهايي كه اينها اومدند كردند چون وقتي يه نفر فرض كنيد ايران و كشورهاي جهان سوم بلند مي شه مي ره در اروپا و امريكا به غير از هزينه هاي تحصيل هزينه هاي زندگي رو هم بايد بپردازه اينها اومدند براي اينكه اين مسئله را تعديل كنند . گفتند ما بيائيم براي اون كساني كه قدرت مالي ندارند به جاي بلند شدن خودشون بيان اينجا ما دانشگاه را ببريم اونجا – شعبات دانشگاههاي امريكا و اروپا داره همينطوري تو كشورهاي جهان سوم تأسيس مي شه . شما در همين امارات ببينيد كه چند تا شعبه از دانشگاه هاي امريكا هست.در مصر هست در لبنان در نمي دونم جاهاي ديگه هست .شعبه دانشگاه استراليا در اينجا هستش و حالا يك مسئله جديد ديگري هم پيدا شده كه موبايل استيودنتس ((mobile students يعني دانشجويان به حساب مهاجرت دانشجويي را به كرديت يا موبايل كرديت تبديل مي كنند. يعني مي گن آقا !! شما لازم نيست همه دوره ها روبيائي اينجا مثلاً تو ايران درس مي خوني ؟! بسيار خوب شش ماه بيا اينجا و ۲۰ واحد تو امارات ببين اگر مي خواي مي توني ۱۰ واحد ديگه اش را تو انگلستان ببيني يا شعبه اي ديگه از همين دانشگاه چند واحدش را مي توني تو مصر ببيني – مجموع اين واحدهات اگر رسيد به يه مقطع تحصيلي ، ما مدركتو بهت مي ديم ببينيد چقدر دارن مسئله را انعطاف پذير و تسهيل مي كنند تا بتونن دانشجويان بيشتري از سراسر دنيا جذب بكنند .

خوب من بد نيست كه يه آماري بدم كه آينده آموزش عالي مي خواد كجا بره . اول كل دانشجويان را در نظر بگيريد . در سال ۱۹۹۱ توجه كنيد كل دانشجويان دنيا ۶۸ ميليون نفربوده – در سال ۲۰۰۴ يعني چند سال بعد ؟! - ۱۴ سال بعد– كل دانشجويان دنيا ۱۳۲ ميليون نفر يعني در ۱۴سال دو برابر شده الان كه من دارم با شما صحبت مي كنم تصورم اينه كه آمار الان دانشجويان نزديك به ۲۰۰ ميليون نفره . حالا يا يه چيزي بيشتر يا يه چيزي كمتر . چون من يادمه يكي دو سال پيش در مالزي يه كنفرانس بود صحبت از ۱۸۰ ميليون نفر بود. الان آمار دانشجويان دنيا حدود ۲۰۰ ميليون نفره. اونوقت شما ببينيد كه چقدر منحني افزايش دانشجو در دنيا شيبش تنده ، يه منحني با يه شيب كُند نيست يعني به سرعت داره افزايش پيدا مي كنه . البته روشنم هست كه يكي از هدفهايي كه يونسكو تعريف كرده گفته يه زماني ما مي گفتيم كه بي سواد نبايد تو دنيا باشه ، بله ؟!خوب وقتي ما مي گفتيم بي سواد به كسي مي گفتيم كه خوندن و نوشتن بلد نبود . امروز يونسكو اومده يه تعريف ديگه كرده از بي سوادي . مي گه: بي سواد كسي است كه يك دوره آموزش عالي را نديده باشه و با يك زبان زنده دنيا و كامپيوتر آشنايي نداشته باشه يعني اگر مي خواهيد بگيد كه كسي سواد داره بايد حتماً يك دوره آموزش عالي ديده باشه باكامپيوتر و يه زبان زنده دنيا هم آشنا باشه .

حالا اگر بخوان همه دنيا باسواد بشن كه يعني همه دنيا بايد آموزش عالي رو طي كنن . اينه تعريف سواد امروز . حالا با اين تعريف شما ببينيد روند افزايش جمعيت دانشجويي در دنيا يك روند بسيار فزاينده خواهد بود كه دنيا رو دگرگون خواهد كرد . به همين دليل الان براي اينكه اين مسئله را تسهيل كنند اومدن دانشگاههاي مجازي را راه اندازي كردند . گفتند اصلاً ما چرا حتما دانشگاههاي حضوري داشته باشيم ؟! دانشگاه مجازي بسازيم كه امكان آموزش همزمان ميليون ها انسان را داشته باشه بعضي ها فكر مي كردند وقتي صحبت از دانشگاه مجازي مي شه يعني به همين راحتي مي شه همه جاي دنيا آموزش مجازي راه انداخت ، اين خبرها نيست خود دانشگاه مجازي كاري بسيار سخت و بسيار پيچيده اي است. البته آرام آرام اين كار داره جا مي افته تو دنيا دانشگاه آزاد اسلامي يه دانشگاه مجازي راه انداخته بعد از چند سال زحمت و گرفتاري ها كه نرم افزارش هم خودش تهيه كرده ويعني وابسته به نرم افزارهاي بازار جهاني نيست. الان تازه تونسته در دو تا رشته ۲۰۰ ويا ۳۰۰ تا دانشجو بگيره . البته خوب كه منحني اش منحني فزاينده و صعودي است اما به اين سادگي كه ما فكر مي كرديم دانشگاه مجازي امروزيه شاسي مي زنن يه دفعه همه باسواد مي شن اين خبرها نيست!!! اتفاقاً هزينه هاش هم بيشتر از دانشگاههاي حضوري هست فعلاً ، البته در آينده اين كم خواهد شد . خوب پس ما آينده دنيارو مي بينيم كه به شدت دانشجوهاش افزايش پيدا خواهد كرد.

كشورهاي صنعتي از همين الان دارن سرمايه گذاري مي كنن براي اينكه بتونن از اين طريق درآمدهاي هنگفت داشته باشند . خوب دقت كنيد گذشته از اينكه فرهنگشون رو صادر مي كنن به كشورهاي جهان سوم . گذشته از اينكه تكنولوژيشون را از اين طريق صادر مي كنند . يعني فردي كه تحصيل مي كنه ۴ سال ۵ سال ۶ سال بعد كه برمي گرده بيشتر تمايل داره تكونولوژي اون كشور را به كشور خودش بياره ، اين يه چيزطبيعيه .علاوه بر همه اينها در آمدهاي هنگفتي دارن براي خودشون پيش بيني مي كنن كه نمونه اش را من عرض كردم كه بريتانيا گفته تا سال ۲۰۲۰ ما بايد سي و چند ميليارد دلار درآمد از اين طريق داشته باشيم .حالا شما مي گيد امريكا چندين برابر اين و ديگران هم همينطور؟!

باز براي اينكه ما در يك فضاي تئوريك بحث نكنيم بزاريد من آمار خودمون را به شما بگم اصلاً خيالتون رو راحت كنم يه زماني همين سالهاي قبل مي گفتند كه آقا شما در آينده با مشكل رو به رو خواهيم شد يعني در( دانشگاه آزاد اسلامي )چرا ؟! مي گفتند براي اينكه ظرفيت دانشگاهها افزايش پيدا مي كنه و ديگه داوطلب نخواهيد داشت . من يك سخنراني داشتم توي شوراي مركزي دانشگاه فكر مي كنم دو سال پيش بود همون موقعي كه خيلي تو دانشگاههاي پيام نور سرمايه گذاري كردن و مي گفتن دانشگاه آزاد ديگه تعطيله، من به رؤساي دانشگاههاي تا سراسري مي گفتم شما كوچكترين نگراني از اين نداشته باشيد كه ما تعداد داوطلب كم داشته باشيم ، شما اصلاً نگران اين نباشيد به يك شرط : شرطش اينه كه كيفيتو ما بالا ببريم اين را اولش باور نمي كردن الان باور كردن !!!

بدنيست شما بدونيد كه بسياري از دانشجوياني كه اون سال رفتن به سمت دانشگاه پيام نورهمه برگشتند امسال ما با بحران رو به رو شديم . بحران افزايش ثبت نام . شما باور مي كنيد اينو: ما مثلاً پيش بيني مي كرديم ۱۷۰ نفر مثلاً بايد اعلام كنيم براي فلان واحد كه ۶۰مثلاً نفر يا ۵۰ نفر ثبت نام كنند . افت و اينها رو حساب كرديم كه اين يه روشي ديگه به قول معروف روندي بود كه ما بر اساس اون پيش بيني مي كرديم ، براي اينكه چندين بار هي اعلام نكنيم تو اين واحد فلان رشته ۳۰ در صد ۴۰ درصد ۱۰۰ درصد چقدر افت خواهيم داشت به همين دليل با افزايش اعلام مي كرديم . با اين روند كه سال گذشته داشتيم امسال هم دانشجو اعلام كرديم . مي دونيد امسال چه اتفاقي افتاده براي ما؟! مثلا ما پيش بيني كرديم دندانپزشكي ۱۱۰ نفرمي ياند ثبت نام مي كنند كه طبق افت سال گذشته ۲۰۰ نفر اعلام كرديم كه ، يه دفعه شده ۱۸۰ نفرثبت نام كردند ، و درتمام رشته ها اين جور بوده اين گرفتاري شد واسه ما چون نمي تونستيم اسمشان را اعلام كرديم ثبت نام نكنيم يه بحران براي ما درست كرد . البته ما مديريت كرديم مسئله رو حل كرديم ولي مي خوام بگم يه همچين وضعي پيش اومده . ما كيفيتو اگر ببريم بالا ، چون دريكي از كنفرانسهايي كه در آموزش عالي برگزار شد صحبت اين بود كه در آينده بازار دانشجويي بازاري بسيار داغ خواهد بود اما كساني دراين بازار برنده خواهند بود كه كيفيتشان بالا باشد يعني يك رقابت نفس گير خواهد بود . اينكه ما فرض كنيم مغازه اي برداريم خونه برداريم يه تابلويي بزنيم بله يه زماني دانشگاه آزاد اسلامي همين كار رو كرد شروع كارش همين بود ديگه ، ولي ديگه امروز اين كار جواب نمي ده . امروز دانشجو مي گه آقا سرو سرويس مي خوام ، خوابگاه مي خوام ، مسجد مي خوام ، نمازخونه مي خوام ، سالن تربيت بدني مي خوام ، مشاور مي خوام فلان مي خوام، دانشگاه مي خوام !!! تابلويي بزنه همينطوري تو مغازه، اين دانشگاه نمي شه !!! امروز اينجوري شده .

بنابراين ما اصلاً نگران نباشيم – من اون موقع به اينها گفتم : اصلاً فرض كنيد پيام نور، نه اصلاً فرض كنيد دانشگاههاي خوبمون ، دانشگاههاي دولتي – خود دانشگاه آزاد اسلامي ظرفيتشو داره مي بره بالا. بسيارخوب به يه جايي برسيم كه ظرفيت ما از تعداد داوطلب بيشتر باشه از اين كه بيشتر نيست . بازم نگراني نداريم . چرا گفتم ؟ الان مي گم به شما ، موج جمعيتي كه وارد دانشگاه مي شده سنش رفته بالا الان رسيده به مقاطع تحصيلي بالاتر . مي دونيد چه اتفاقي افتاده ؟ يه آماري به شما مي دم. امسال تو مجلس شوراي اسلامي همين آمارو دادم يكي از نمايندگان اين ايرادوگرفت كه آقا شما كه مي گيد براي ۱۳۹۱ مي خواهيد يك ميليون و نيم براي ۲۰۰۴ يعني چشم انداز بيست ساله مي خواهيد دو ونيم ميليون دانشجو داشته باشيم اصلا اين داوطلبها رو از كجا مي ياريد. شما مگه نمي بينيد ظرفيت ها داره سال به سال افزايش پيدا مي كنه تعداد داوطلبها كم ميشه . من به اونها اين توضيح و دادم كه خدمتتون عرض مي كنم امسال ورودي هاي به دانشگاه ها ۸۰ هزار نفر كم شده اما وروديهاي به كل مقاطع تحصيلي ۲۰۰ هزار نفر افزايش پيدا كرده يعني چي ؟ يعني كارشناسي پيوسته ، كارشناسي ارشد زياد شده ، كارشناسي ناپيوسته زياد شده ، دكتراي تخصصي هم زياد شده ، فقط اينهايي كه از ديپلم مي خوان وارد بشن تعدادشون پايين اومده اين جمعُ كه مي زني باز ما ۱۲۰ هزار نفر داوطلب بيشتر داريم . ما بايد چه كار كنيم ؟ بايد كيفيتو ببريم بالا . در مراكز استانها داريم دانشجوي فوق ديپلم را حذف مي كنيم در دانشگاههاي جامع و خيلي بزرگ هم كه يواش يواش فوق ديپلم را حذف مي كنيم كه بديم به مراكز محروم – چند سال ديگه بگذره تو واحد علوم و تحقيقات اصلاً ما ليسانس نخواهيم گرفت . از سال آينده غير از دو سه تا رشته كه خيلي سرمايه گذاري كرديم ديگه تو واحد علوم تحقيقات مي خواهيم ليسانس نگيريم. در واحدهاي جامعمون مي خوايم يواش يواش ليسانسو حذف كنيم بجاش چي مي گيريم؟ دانشجوي فوق ليسانس . حالا چه اتفاقي مي افته ؟ شما فكرمي كنيد چقدر ما داوطلب فوق ليسانس داريم الان ؟ در آزمون سراسري دانشگاه دولتي بيش از چهارصد هزار نفر شركت كردند . در دانشگاه آزاد اسلامي هم بيش از۲۰۰ هزار نفر شركت كردند . چقدر جذب مي شه در سال ؟! كل دانشگاههاي دولتي و آزاد اسلامي ميزان جذب دانشجوي فوق ليسانسشون در سال خيلي باشه ۵۰ هزار نفر، يعني ۸ برابر ظرفيت دانشگاهها – ما الان دانشجوي پشت كنكور داريم ،منتهي براي فوق ليسانس.خوب اينها چه كار مي كنن اينها يه تعدادشون قطعاً مي رن به كشورهاي خارج .

ما الان توي مقطع ورود به دانشگاه ۱۰ درصد يا۲۰ درصد اختلاف داريم. يعني ۲۰ درصد تعداد داوطلبان الان بيشتر است . شايد ۳۰ درصد حداكثر. ولي در مقطع فوق ليسانس – ۸ برابر – در مقطع دكترا از اين هم بيشتر !!!
يعني موج داره ميره به اون سمت . خوب ما هم بايد كيفيتمون را ببريم بالا تا فوق ليسانسمون رو توسعه بديم . حالا اين اتفاقي ست كه الان افتاده و من دارم عرض مي كنم خدمتتون . اين كه گفتم سرمايه گذاري در اين حوزه بسيار پرسود و پر درآمد خواهد بود. بخصوص سرمايه گذاري در تحصيلات تكميلي يعني فوق ليسانس .

ما هر چقدر در ايران به خودمون فشار بياريم و توسعه بديم . نمي تونيم پاسخگوي اين افزايش فزاينده داوطلبان تحصيلات تكميلي باشيم ، اصلاً امكان نداره . ما الان ۱۸ هزار دانشجوي دكتراي تخصصي داريم يعني ما كه مي گم كل آموزش عالي يه ۵ و ۶ هزار تاشو ما داريم بقيشم ۲ تا وزارت خونه هاي آموزش عالي .

كل دانشگاههاي آزاد و دولتي نزديك ۱۸ هزار دانشجوي دكتراي تخصصي دارند . در حالي كه داوطلبش الان چندين برابر اين هست . خوب دكتراي تخصصي چيزي نيست كه ما به سادگي بتونيم توسعه بديم .حتماً بايد درجه استادي يا دانشگاهي داشته باشند يا حداقل استاد ياري با ۵ و ۶سال و ۷و۸ سال سابقه – خوب اين مشكل ماست حالا براي اينكه شما ببينيد باز چه اتفاقي روي دانشجويان خارجي افتاده ، در اين منطقه دانشجوياني كه جا به جا مي شن ببينيد چه اتفاقاتي مي افته ؟! در كشورهاي عربي ، در ۹ كشور عربي ۱۲۲/۴۶ دانشجو دارن جابه جا مي شن كه از اين (البته آمار ۲۰۰۴ كه اشتباه نشه) الان رقم خيلي بالاتررفته ، كه از اين۱۲۲/۴۶ دانشجو ۱۷ درصدش درون كشورهاي عربي اتفاق مي افته يعني مثلا از امارات مي ره اردن از اردن مي ره مصرُ وغيره ... بقيش مي رن به كجا ؟ ميرن به كشورهاي صنعتي امريكا و اروپا و استراليا و ... اين جابه جايي دانشجويان و افزايش دانشجويان خارجي به سرعت در حال افزايش است.
خوب اين صورت مسئله بود كه من براي شماتوضيح دادم . حالا چه نتيجه اي مي خوام بگيرم ؟ ما اگر بخواهيم در آينده نگذاريم اين مهاجرت صورت بگيره و سرمايه ارزي ما نره به كشورهاي ديگه ، بايد در آموزش عالي يك سرمايه گذاري درست و حسابي بكنيم .
خوب دانشگاه آزاد اسلامي اومده سرمايه گذاري كرده در ۲۵ سال سابقه ، دو ونيم ميليون فارغ التحصيل داره و ۱/۴۰۰/۰۰۰ دانشجو داره .

من حساب كرده بودم اگر دانشگاه آزاد اسلامي نبود و فقط ۱۰ درصد اين دانشجويان به خارج اومده بودند بيش از ۶۰ ميليارد دلار از اين كشور خارج شده بود .

حالا براي آينده مي خواهيم چي كار كنيم ؟! فقط ما چشممون و بدوزيم به دانشگاه آزاد اسلامي همين ؟! و دانشگاههاي دولتي كه يه كم توسعه پيدا مي كنه ؟! نه !!! من پيشنهاد دارم – پيشنهاد كه هزينه اي نداره اگر انشاءالله اومديد رو اين پيشنهاد كار كرديد!! ممكنه اون روزي كه اين پيشنهاد نتيجه بده و ما نمي دونم تو اين دنياباشيم يا نباشيم – ولي اين پيشنهاد مطمئن باشيد آينده درخشاني را ورق خواهد زد !!! و اين پيشنهاد چيه ؟!

بيائيم يك دانشگاه آزاد اسلامي ديگري بسازيم نه به اين نام .بلكه به يه نام ديگري منتهي اين بار اصلش بين المللي باشه . به شما عرض مي كنم علاوه بر تجربه دانشگاهي چهل و چند سالم ، سه دوره متوالي رياست شوراي اجرائي اتحاديه دانشگاه جهان اسلام را به عهده دارم – دو دوره چهارساله در شوراي اجرايي انجمن بين المللي دانشگاهي كه وابسته به يونسكو هست كه ۸۰۰ دانشگاه زير پوشش اون هست ، عضو بودم . واقعاً تجربه اينها را دارم جمع مي كنم و عصاره شو به شما مي گم. بياييد يك دانشگاه غيردولتي و انتفاعي ، حالا دانشگاه آزاد اسلامي غير انتفاعيه ولي من دارم به شما مي گم ؛ اين دانشگاه جديد انتفاعي باشه . يعني بين المللي و انتفاعي ،پايه ريزي كنيد . من الان محورهاشو براي شما عرض مي كنم اولاً به شما بگم وقتي مي گم برنامه ريزي كنيد . بنده – مي دانيد يه آدم آسمون جُلم و نه سرمايه اين كار را دارم . اما فكرشو دارم ميتونم به شما كمك كنم دنبال چيزي نيستم كه خودم از نظر مالي دنبال اين مسائل باشم . نه ديگه شايد از ما اين حرفا گذشته به همين زندگي عادي عادت كرديم و ان شاءالله بقيه عمرمون هم به همين شكل سپري خواهيم كرد. امّا حاضرم تمام تجربه ام رو در اين راه درخدمت شما قرار بدم ، طراحي كنم ، تيم اين كارو دارم و مديريت كنم . موتور اين كارو براي شما روشن كنم – ولي شما اگر مي خواهيد بايد بياييد سرمايه گذاري كنيد – حالا چيه محورهاي اصليش؟! من فكر كردم ، اين فكري كه من مي گم بايد روش كار بشه بايد پخته بشه اين فعلاً خام تا – يك شبكه اي از دانشگاههاي بين المللي بسازيم كه امروز اگر شروع كنيم ظرف يك سال ما مي تونيم طرح شو بديم پلان شو آماده كنيم – در حقيقت مقدمات كارشو فراهم كنيم – مجوزهاشو بگيريم با دانشگاههاي معتبر دنيا ارتباطاتشو برقرار كنيم ، يك سال اين كارها طول مي كشه . اگه يك تيم قوي و پر قدرت بذاريم پشت اين قضيه ظرف مدت يك سال مي شه اين كارها را كرد . در يك سال ديگه شما مي تونيد دانشجو بگيريد فقط در تحصيلات تكميلي اصلاً دنبال ليسانس و اين حرفها نريد فقط فوق ليسانس و دكترا...

پس پيشنهاد تاسيس يك شبكه دانشگاهي بين المللي دارم كه يك سال مقدمات و مجوزهاش كار داره ، يه برنامه ۱۰ ساله ، در طول اين ده سال مي تونيم ۲۰ شعبه در كشورهاي اروپايي ، خاورميانه ، آسياي شرقي و افريقاي شمالي بزنيم . ودر طول اين ۱۰ سال – صدهزار دانشجوي تحصيلات تكميلي داشته باشيم مي دونيد چه اتفاقي مي افته ؟ اگر ما حداقل شهريه را دريافت كنيم اگر اين ۱۰۰ هزار دانشجوي تحصيلات تكميلي ۹۰ هزار نفرش در سطح فوق ليسانس باشه و ۱۰ هزار نفر دكتراي فوق تخصصي باشه، ساليانه ۹۰ هزار تا حداقل ۱۰ ميليون تومن در سال، مي شه چقدر؟ مي شه نهصد ميليارد تومن و ۲۰ ميليون تومان شهريۀ ساليانه دكتراي تخصصي كه اون حداقلشه ، مي شه دويست ميليارد تومن – جمعش مي شه هزارو صد ميليارد تومن يعني ساليانه شما يك ميلياردو صد ميليون دلار فقط شهريه دريافت مي كنيد . اين حداقله كه عرض مي كنم براي ۱۰۰ هزار دانشجو . نه اينكه اين ۱۰۰ هزار دانشجو حتماً ايراني باشه – ولي من به شما بگم فقط تو ايران ۴۰۰ هزار داوطلب پشت ديوارهاي كنكور فوق ليسانس داريم كه ۵۰ هزار نفر ما ظرفيت دانشگاههامون هست . اين فقط مال ايرانه !! اونوقت شما وقتي تو منطقه اين كار رو بكنيد و با دانشگاههاي معتبر دنيا مدركتون را گره بزنيد . اونوقت ببينيد چه اتفاقي مي افته ؟! زبان قطعاً بايد يك زبان زنده دنيا باشه كه الان انگليسي كه ممكنه حالا بعد فرانسوي باشه – ميزان سرمايه گذاري براي شروع اين كار ۱۰۰ ميليون دلاره – كسي داره اين حرفو مي زنه كه اگر بهش بگن ۱۰ هزار دلار خودت بزار كه مطمئن باشيد ندارم .

صد ميليون دلار سرمايه گذاري براي شروع كار مي خواد – حالا مي تونند ۱۰۰ نفر بشن ۱۰۰ تا چقدر؟! نمي دونم !! من زياد با اين رقمها چون سرو كار ندارم – اگر با۱۰۰ ميليون دلار كارشو شروع كنيد كه ديگه بقيشو خودش پولشو در مي ياره .
فقط بدونيد كه بعد از ۱۰ سال يك ميليارد و صدميليون دلارفقط شهريه اين دانشگاه جديد دريافت مي كنه !!! كه از اين رقم محاسبه كردم كه در طول ۱۰ سال ما – ۱۰ هزار عضو هيات علمي تمام وقت و نيمه وقت مي تونيم استخدام كنيم سالي ۱۰۰۰ تا حالا ۵۰۰ تا تمام وقت و ۵۰۰ تا نيمه وقت و در ۲۰۱۸ كه ۱۰ سال ديگه بشه يا ۲۰۱۹ اگر با اون يكسال مقدمات حساب كنيم ۱۰ هزار عضو هيات علمي تمام وقت و نيمه وقت داشته باشيم كه ۴۰ درصد تا ۵۰ درصد شهريه بايد صرف اين هيات علمي باشه يه رقم كمترش براي هزينه هاي جاري ديگه و بقيش مي مونه براي سرمايه گذاري و سود و غيره – از سال سوم سوددهي خواهد داشت . اينم پيشنهاد !!!

اگر اين پيشنهاد منو شما بپذيريد !! بنده آمادگي دارم براي طراحيش براي مديريتش براي راه اندازي و روشن كردن موتورش كه اين موتور رو روشن كنم و شما هم حركت كنيد اما آينده اين كشور در گرو اين كار خواهد بود . حالا گذشته از تحصيلات فرهنگيش، خوب بالاخره وقتي يه دانشگاهي رو ما درست كنيم . اون هم در حوزه جهان اسلام درست كنيم – اين فرهنگ ، فرهنگ اسلامي و ايراني خواهد بود تا اينكه فرزند ما بلند بشه بره دانشگاهي در امريكا يا انگليس و يا در استراليا درس بخونه ، اين خيلي فرق مي كنه اين از نظر فرهنگيش از نظر اينكه شما نگرانيهاي نسل آينده را از بين مي بريد. الان دانشجوهاي ما سال به سال نگرانيهايي كه در ورود به دانشگاه بود داره يواش يواش شيفت پيدا مي كنه به فوق ليسانس – همه نگرانند ، براي اينكه تعداد داوطلب زياد ، ظرفيت كم –خوب ما اين نگرانيها را كم كنيم ديگه !! نمي شه در داخل ايران ديگه بيش از اين تعداد توسعه داد. حالا اونجا محدوديت هايي داره كه مشكل تره ديگه !! امّا اينجا ما بياييم اين كارو بكنيم چند تا شعبه در ايران داشته باشيم چند تاشعبه در امارات در مصر در انگلستان در فرانسه در نمي دونم فلان كشور در لبنان يه دانشگاهي درست كنيم كه ما ده سال ديگه ۱۰۰ هزار دانشجوي فوق ليسانس و دكترا داشته باشيم اونوقت مي دونيد شما چه خدمتي به اين كشور كرده ايد هم از نظر فرهنگي و هم از نظر توسعه و هم از نظر جلوگيري از خروج ارز و چيزهاي ديگه ضمنا خوب درآمد خوبي هم خواهيد داشت . هم فال هم تماشا اين پيشنهاد منه !!! بنده گفتم چون خودم يه آدم آسمون جُلم چيزي ندارم كه بخوام سرمايه گذاري كنم من فقط بلدم خوب پيشنهاد بدم !! ولي اگر گروهي تشكيل بشه كارو شروع كنه من حاضرم كمك كنم در طراحيش در مديريتش در گرفتن مجوزها و ارتباطاتش با دانشگاههاي دنيا و چيزهاي ديگش . اين پيشنهادُ من امروز اينجا مطرح مي كنم چيزي هم نيست همش ۱۰۰ ميليون دلاره و آينده اي بسيار روشن و درخشان .

من اميدوارم كه اين صحبت من و اين پيشنهاد من امروز در اينجا يك روزي بتونه منشأ خير و بركت براي جمهوري اسلامي باشه و براي جهان اسلام نه فقط يه دانشگاه در درون جمهوري اسلامي .
من اميدوارم كه اين اتفاق بيافته در هر حال ما پيشنهاد رو داديم و مبانيشو تعريف كرديم پيش بيني سرمايه گذاريشم كرديم ، آمادگي خودمون رو براي اين طراحي واين مديريت و روشن كردن موتور خلاصه پيشنهاد داديم . بقيش ديگه به عهده شماست .
من در مورد دانشگاه آزاد اسلامي يه شعري است كه هميشه مي خونم از حافظ تا حالا اميدوارم كه ۱۰ سال ديگه ۵ سال ديگه عمري باشه زنده باشيم بتونيم براي اين دانشگاهي كه فعلاً امروز طرحشو دادم بخونيم بگيم :
گريه شام و سحر شكر كه ضايع نگشت قطره باران ما گوهر يك دانه شد).صلوات بفرستيد) .... خوب خيلي متشكرم از همتون، والسلام .

پيوست ۳
جناب آقاي مصلايي
دادستان محترم عمومي و انقلاب لارستان

با سلام؛ رؤيت اطلاعيه شماره ۵ دادستاني عمومي و انقلاب لارستان تأثر و تأسف هر انسان مطلع و دلسوز اين مرز و بوم را برمي‌انگيزد. در اين اطلاعيه حتي نام عامل اجرايي آقاي جاسبي به اختصار ذكرشده، و اين بدان معني است كه بنا نيست عاملان اين اختلاس بزرگ به ويژه متخلف اصلي اين پرونده يعني شخص آقاي جاسبي مورد پيگرد جدي قرار گيرد. زماني كه در مورد عوامل اقتصادي اين مدير متخلف اينچنين با احتياط عمل مي‌شود براستي مردم در مورد ميزان قاطعيت برخي دست‌اندركاران قوه قضائيه در برابر متخلفين چگونه بايد قضاوت كنند؟

همه كساني كه از سخنراني آقاي جاسبي در دُبي و دعوت ايرانيان شاغل در اين كشور به سرمايه‌گذاري مطلعند انتظار دارند آقاي جاسبي اولين كسي باشد كه توسط دستگاه قضا احضار مي‌شود. اما متأسفانه چندين ماه است عامل اصلي چنين تخلفي – كه در سخنراني خود با ارائه طرح سرمايه‌گذاري، مردم را به سپردن سرمايه‌هاي خود به سعيد نجفي تشويق و ترغيب نمود- به هيچ وجه از سوي دستگاه قضا مورد سئوال قرار نگرفته است. اقاي سعيد نجفي سالها (نزديك به دو دهه) با مسئوليت مدير فرهنگ اسلامي دانشگاه آزاد يكي از نزديكان آشكار آقاي جاسبي بوده و بعد از دستگيري در سال ۱۳۷۸ كه منجر به خلع لباس شدنش شد به عنوان عامل پنهان عمل كرده است. قطعاً اگر آقاي جاسبي در هم‌انديشي اقتصادي و فرهنگي مهر ماه ۱۳۸۷ دُبي به دفاع از برنامه‌هاي به اصطلاح سرمايه‌گذاري آقاي نجفي نمي‌پرداخت هيچ كس سرمايه خود را به ايشان تحويل نمي‌داد. آيا عدالت ايجاب نمي‌كرد كه دست‌كم آقاي جاسبي توسط جنابعالي احضار مي‌شد تا مشخص شود براي دفاع از حقوق مردم حاضريد با افراد داراي نفوذ و قدرت برخورد كنيد. متأسفانه دادستاني عمومي و انقلاب لارستان در اطلاعيه خود حتي حاضر نيست نام فردي را كه دستگير شده به اطلاع مردم برساند و ماهيت اين شبكه را حتي به ميزان كمي روشن كند. اين رويه قطعاً مايه نگراني است زيرا يك بار ديگر آقاي سعيد نجفي توانست با حمايت آقاي جاسبي اموال مردم را به تاراج برد. اميد ‌كه آن برادر ارجمند با عملكرد قاطعانه خود، مردم را به عدالت اسلامي اميدوار سازد.
با تشكر
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران
عباس ‌سليمي‌نمين۲۳خرداد۸۸

پيوست 4:

پيوست ۵
جناب آقاي مصلايي
دادستان محترم عمومي و انقلاب لارستان
باسلام، مرقومه‌اي كه با امضاي دفترتان ارسال داشته بوديد واصل شد. در اين مرقومه عنوان شده بود «اين دادستاني دنباله‌رو منافع و بازيچه‌ اهداف شخصي يا گروهي افراد نمي‌باشد كه براي خوشايند يا تشويق كسي عمل خارج از ضوابط و اختيارات قانوني انجام دهد.»

جناب آقاي دادستان، در پرونده مورد بحث نگراني آحاد جامعه از برخورد نكردن در چارچوب قانون است و نه عمل خارج از ضوابط! آنچه متاسفانه بعضاً شاهديم اينكه مرتبطين با صاحبان زر و زور از دايره قانون بيرون مي‌مانند و اقدامات لازم در مورد آنها صورت نمي‌گيرد. آقاي سعيد نجفي طي سالهاي گذشته مرتكب تخلفات عديده‌اي گرديده است اما متاسفانه صرفاً به دليل برخورداري از حمايت آقاي عبدالله جعفرعلي جاسبي (رئيس غيرقانوني دانشگاه آزاد) توانسته است به اعمال زشت و پليد خود ادامه دهد. بنابراين به نگاه تيزبين جامعه حق دهيد كه با توجه به تجربيات گذشته، نسبت به آنچه در حواشي پرونده اخير اين جماعت مي‌گذرد چندان خوشبين نباشد.

همچنين در نامه آمده است: «انتشار علني و ذكر نام متهمين در رسانه‌هاي گروهي؛ آن هم در مرحله تحقيقات مقدماتي كه محرمانه و غيرعلني است، مخالف قوانين و اصول و ضوابط حقوقي است و جاي بسي تعجب دارد كه فردي مانند شما از اين موضوع بي‌اطلاع باشد.»

براي درك بهتر اين فراز از نامه مناسب است يكبار ديگر اطلاعيه شماره پنج حضرتعالي را مرور كنيم: «بدينوسيله به اطلاع عموم بالاخص مردم محترم گراش و شكات پرونده شركت برگ سبز مطهر مي‌رساند كه متهم اصلي پرونده مذكور (آقاي س.ن) كه از تاريخ ۱۲/۱۱/۸۷ تاكنون متواري بود با تلاش و پيگيري‌هاي بازپرس ويژه پرونده و اين دادستاني توسط مامورين انتظامي در ساعت ۲۱ شب گذشته (۱۹/۳/۸۸) دستگير شد. اطلاعات تكميلي متعاقباً اعلام مي‌گردد- دادستاني عمومي و انقلاب لارستان». با توجه به مفاد اين اطلاعيه بايد پرسيد اولاً اگر آنگونه كه مدعي شده‌ايد دستگيري افراد كلاهبردار نبايد به اطلاع مردم برسد دليل صدور چنين اطلاعيه‌‌اي خطاب به ملت در سراسر كشور و بالاخص اهالي گراش چيست؟ چيزي كه از اين اطلاعيه استنباط مي‌شود اعلام خبر دستگيري فردي با سابقه گسترده‌اي در كلاهبرداري است تا كليه مالباختگان در سراسر ايران با اطلاع از اين امر شكايت‌هاي خود را تسليم مقام قضايي متكفل بررسي اين پرونده نمايند. بنابراين اگر هدف از اين اطلاعيه اطلاع رساني به ملت ايران بوده است چرا اينچنين عجيب و غريب كه هم مردم در جريان قرار نگيرند و هم اعلام شود كه اطلاع‌رساني صورت گرفته است. ثانياً در اينجا بايد پرسيده شود كه اين اطلاعيه در كدام روزنامه كثيرالانتشار به چاپ رسيده است؟ علي‌القاعده زماني كه يك مقام قضايي مي‌خواهد حقوق ملت را استيفا نمايد بعد از دستگيري يك كلاهبردار مهم سابقه‌دار طي اطلاعيه‌اي در يك يا چند روزنامه كثيرالانتشار مشخصات كلاهبردار را اعلام مي‌دارد تا هركس به هر نوع حقوقش توسط وي تضييع گشته اقدام لازم را براي طرح شكايت به عمل آورد. در صورتيكه مشخص گردد اين اطلاعيه در چه تاريخي و در كدام جريده به چاپ رسيده آنگاه سئوال ديگري مطرح خواهد شد كه آيا اين نوع اطلاع‌رساني به ملت نقض غرض نيست؟ پنهان داشتن نام متهم با صدور اطلاعيه در مورد دستگيري «متهم اصلي» در تعارضي آشكار و به نوعي به سخره گرفتن افكار عمومي است. در حالي كه بر اساس عملكرد جنابعالي، موظف بوده‌ايد نام متهم را بصراحت اعلام كنيد تا امكان احقاق حقوق مردم، ممكن گردد. در غير اين صورت، چگونه مردم در سراسر كشور قادر به تشخيص نام و هويت كامل «س. ن» خواهند بود؟ مطايبتاً بايد يادآور شوم اين نوع اطلاع رساني همراه با پنهانكاري مي‌تواند خيلي از اسامي را در بر بگيرد ازجمله نام خانوادگي نويسنده اين سطور را!

در آخرين فراز نامه حضرتعالي (يا دفترتان) آمده است: «اين دادستاني با هيچ شخص يا گروهي عقد اخوت نبسته و تعارفي ندارد و وام‌دار كسي نيز نمي‌باشد، لذا صرفاً بر اساس اصول و ضوابط قانوني هر شخص يا اشخاصي در هر مقام يا موقعيتي هر زمان كه لازم بداند احضار و از آنان تحقيق و در صورتي كه اتهامي متوجه آنان باشد اقدامات قضايي قانوني به عمل خواهد آورد.» در اين زمينه بايد گفت آنچه در مورد عامل اجرايي اين پرونده شاهديم با اين فراز نامه همخواني ندارد. با اين وجود نظر حضرتعالي را به محتواي سخنراني آقاي جاسبي در دبي (هم‌انديشي اقتصادي و فرهنگي مهرماه ۸۷) جلب مي‌كنم. در اين هم‌انديشي كه به طراحي آقاي جاسبي و عامليت آقاي سعيد نجفي برگزار گرديد آنچه موجب مي‌شود كه ايرانيان مقيم امارات اعتماد كنند و سرمايه‌هاي خود را در اختيار آقاي نجفي قرار دهند سخنراني آقاي جاسبي و وعده برخورداري از سود چشمگير توسط ايشان است. بنابراين در صورتيكه بنا باشد عدالت رعايت شود ‌بايد آقاي جاسبي به عنوان متهم اصلي احضار گردد اما در حالي كه ماهها از اين كلاهبرداري بزرگ مي‌گذرد، كمترين نشاني از ديده شدن متهم اصلي به چشم نمي‌خورد.

به اميد آنكه مردم در عمل آنچه را در اين نامه طرح شده شاهد باشند، توفيق حضرتعالي را در اجراي عدالت از خداوند متعال خواستارم.

باتشكر
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران
عباس سليمي‌نمين ۱۳ تير۱۳۸۸

چهارشنبه|ا|21|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]

[مشاهده در: www.alef.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]