تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828014533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خواب پريشان كشكان در كابوس «گرگر» +تصاوير


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خواب پريشان كشكان در كابوس «گرگر» +تصاوير
روح الدين حبيبي ساكن يكي از روستاهاي همجوار است كه براي رفتن به ابراهيم آباد دو انگشت دستش توسط گرگر قطع شده است، او از محروميتي مي‌گويد كه در بسياري از نقاط ايران اسلامي برطرف شده ولي همچنان جان و روح اهالي روستاهاي معمولان را مي‌آزارد.
كشكان مي‌خروشد و زندگي مي‌بخشد ولي بي آنكه بخواهد زندگي مي‌گيرد تا كابوس «گرگر» و انگشت‌هاي جا مانده در قرقره‌هاي آن خواب پرآب ترين رودخانه لرستان را آشفته كند.

به گزارش خبرنگار مهر، براي رفتن تا جايي كه «گرگر» روياي زنان و مردان را درگير بي رحمي خود كرده است راهي نيست، تنها بايد از مركز شهر معمولان از توابع شهرستان پلدختر چهار كيلومتر به سمت روستايي بروي كه از «آبادي» تنها پسوندي را يدك مي‌كشد.

روستاي ابراهيم آباد اين بار پس از روستاي گاودانه كابوس گرگر را در لرستان زنده نگه داشته است. جايي كه بايد براي عبور از كشكان يا دل را به دريا بزني و بر ارابه بي رحم «گرگر» بنشيني و يا تن را به آب خروشان كشكان!

كشكان زندگي بخش ديار خشك پلدختر

كشكان ديار گرم و خشك پلدختر را زنده نگه داشته است و شايد بي انصافيست كه اگر اين رودخانه را مهد سرزندگي اين ديار ندانيم. ولي سالهاست روستائيان از كشكان و خاطرات تلخ آن مي‌گويند؛ از دستهايي كه انگشت ندارد و روياهايي كه از ترس دفن شده‌اند.

پيرمردان و پيرزنان روستا با همين خاطرات زندگي كردند و حال گفتن از «گرگر» برايشان چندان عجيب نيست هر چند هنوز مي‌توان از عمق نگاهشان گلايه‌هايي را شنيد كه گويا آنقدر گفته‌اند كه ديگر هواي گفتن هم در سر ندارند.

به همراه بخشدار معمولان راهي سفر نه چندان دور و درازي مي‌شويم. خودروي «شاسي بلند» به سختي كوهستانهاي اطراف را مي‌پيمايد تا ما را به «ابراهيم آباد» و كابوس گرگر برساند.

راه و جاده دسترسي تا رسيدن به «گرگر» خاكي است، جاده‌اي باريك با پيچ و خم‌هاي كوهستاني كه يك طرف آن منتهي به دره و پرتگاههاي مرگبار است. اين توپوگرافي ديار كوههاي سرفراز، لرستان است، اينجا زاگرس قدرت و استحكام خود را به نمايش مي‌گذارد.

ابراهيم آبادي‌ها از گرگر مي‌گويند؛ له مي‌كند و كابوس مي‌شود!

چند تن از روستائيان كه براي سوار شدن به گرگر ايستاده‌اند با ديدن ما درد دلشان وا مي‌شود. حرفهاي روستائيان اذهان را نهيب مي‌زند در عصري كه هر لحظه بر امكانات رفاهي انسانها افزوده مي‌شود اما اهالي روستاي ابراهيم آباد از داشتن ابتدايي ترين امكانات رفاهي محروم هستند و مردمانش براي گذر از آبهاي خروشان رودخانه كشكان بايد از وسيله‌اي خطرناك و نامطمئن به نام «گرگر» استفاده كنند.

ابرهيم آباديها مي‌گويند كه سالهاست از نعمت داشتن راه و جاده ايمن و پل ارتباطي براي رفت و آمد به شهر معمولان و ساير نقاط محرومند؛ آنها از «گرگر» مي‌گويند و آن را قاتل انگشتان روستاييان، زن و مرد ، پير و جوان، غريبه و آشنا مي‌دانند.

پيرمرد روستايي با لبخندي و صداقتي به لهجه محلي مي‌گويد: گرگر غريبه و آشنا نمي‌شناسد؛ له مي‌كند و كابوس مي‌شود و از همه حوادثي كه براي روستائيان رقم زده است به راحتي مي‌گذرد و فراموش مي‌كند!

عبور از رودخانه با سلام و صلوات!

از ما مي‌خواهد براي شنيدن حرفهاي روستائيان بر «گرگر» سوار شويم و به داخل روستا برويم، راستش از «گرگر» آنقدر شنيده ام كه ترس را مي‌شد از نگاهم ديد، ترس از سوار شدن بر ارابه‌اي كه ممكن است قلم را از دستم بگيرد.

ما هم دلمان را به دريا مي‌زنيم و دقايقي را مهمان «گرگر» مي‌شويم. از كشكان كه اين روزها هنوز به ابهت گذشته اش نرسيده است عبور مي‌كنيم. آرام و با احتياط تله كابين آهني را مي‌رانيم تا به ديار «نا آباد» ابراهيم آباد برسيم.

روستائيان يكي يكي جمع مي‌شوند، همه انگشت قطع شده‌ها نيستند، برخي مهاجرت كرده‌اند تا كابوس گرگر را به فراموشي بسپارند و برخي ديگر مانده‌اند تا ابراهيم آباد زنده بماند.

يكي از روستاييان از محروميت ابراهيم آباد مي‌گويد و اينكه در تمام فصول سال به خصوص فصل زمستان بايد با دعا و سلام و صلوات خود را به شهر برسانند.

وي ادامه مي‌دهد: به دليل عريض بودن رودخانه خروشان كشكان تنها وسيله رفت و آمد روستاييان استفاده از گرگر است؛ جعبه آهني كه دو طرف آن دو قرقره قرار داده شده و سيمي كه بخش غربي و شرقي يعني روستاي ابراهيم آباد و شهر معمولان را به هم متصل مي‌كند!

برخي از روستائيان به آب مي‌زنند!

يك زن روستايي از خطرناكتر شدن گرگر در شبها مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: ما هميشه دغدغه اين را داريم كه اگر يكي از اعضاي خانواده در نيمه‌هاي شب بيمار شود و به پزشك و بيمارستان نياز داشته باشد چه بايد بكنيم.

حسن نجفي كه انگشتش توسط «گرگر» قطع شده است پي حرفاي زن روستايي را مي‌گيرد و ادامه مي‌دهد: اهالي روستاي ابراهيم آباد دامپرور و كشاورز هستند و براي خريد مايحتاج زندگي و رفتن به شهر معمولان مجبورند با گرگر به طرف ديگر رودخانه بروند و اين امر گاه بهايي به ارزش انگشتانشان را مي‌طلبد!

"اكبر اقبالي» عضو شوراي اسلامي روستاي ابراهيم آباد نيز كه خود زخم خورده «گرگر» است، به ما مي‌گويد: بيش از 20 نفر از اهالي اين روستا انگشتانشان بر اثر استفاده از «گرگر» قطع شده است تا بسياري از خانواده‌هاي ساكن در روستا از بي رحمي گرگر بي نصيب نمانند.

وي از افرادي مي‌گويد كه براي سوار شدن به گرگر بهايي به‌اندازه دو يا سه بند از انگشتانشان را داده‌اند و ادامه مي‌دهد: برخي ديگر هم در فصول كم آبي رودخانه به آب مي‌زنند ولي كشكان در بسياري از فصول سال خروشان است و بي مهابا!

اقبالي از «بد اقبالي» مردم اين روستا مي‌گويد و اينكه بسياري از خانواده‌ها مهاجرت كرده‌اند و از اينجا رفته‌اند.

پلي كه قرار بود ناجي روستائيان شود

شنبه شاكرمي يكي ديگر از اهالي روستاي ابراهيم آباد به خبرنگار مهر مي‌گويد: هيچ وسيله‌اي براي رفتن به شهر معمولان نداريم، دو انگشت دستم به وسيله گرگر قطع شده است كه مدت 45 روز در بيمارستان عشاير خرم آباد بستري بوده ام.

وي ادامه مي‌دهد: تا كنون با وضعيت مالي كه دارم 500 هزار تومان هزينه كرده ام ولي عفونت انگشتم امان مرا بريده و شب و روزم را سياه كرده است.

مردم روستاي ابراهيم آباد با وجود وضعيت راه روستا و معضل گرگر كم تر به شهر مي‌روند تا از مشقات سفر به معمولان رهايي يابند.

«هوري كوشكي» كه انگشت دستش را گرگر له كرده است، از پلي مي‌گويد كه قرار بود ناجي روستائيان از گرگر باشد. زن روستايي مي‌گويد چندين سال است كه پايه‌هاي پل را زده‌اند و آنرا به امان خدا رها كرده‌اند.

سالار كوشكي عضو شوراي اسلامي روستاي ابراهيم آباد از آمار تلفات و صدمات گرگر مي‌گويد و خواستار توجه مسئولان براي تكميل پل اين روستا است.

وي از مشكلات دانش آموزان روستا براي تحصيل مي‌گويد و اينكه هر روز يكي از اهالي روستا مجبور است كه دانش آموزان را براي رفتن به مدرسه به آن طرف رودخانه برساند.

روح الدين حبيبي ساكن يكي از روستاهاي همجوار است كه براي رفتن به ابراهيم آباد دو انگشت دستش توسط گرگر قطع شده است، او از محروميتي مي‌گويد كه در بسياري از نقاط ايران اسلامي برطرف شده ولي همچنان جان و روح اهالي روستاهاي معمولان را مي‌آزارد.

از ناچاري به آب مي‌زنيم!

علي آقا غلامي و توران كوشكي از ديگر اهالي ابراهيم آباد هستند كه حرفهاي ديگر اهالي را تكرار مي‌كنند. با خود فكر مي‌كنم كه اين روستائيان تاكنون چندين بار اين حرف‌ها را زده‌اند و گوش شنوايي نبوده كه امروز با تكرارهاي پشت سر هم خود از عمق محروميتي مي‌خواهند بگويند كه در ابراهيم آباد ريشه كرده است.

برخي از اهالي روستا براي تردد دلي ندارند كه به درياي گرگر بسپارند، آنها به آب كشكان مي‌زنند و شايد كشكان خروشان را منصف تر از گرگر يافته‌اند.

يكي از روستائياني كه بعد از عبور از كشكان به جمع ما پيوسته است مي‌گويد از سر ناچاري به آب مي‌زنند و حتي در برخي مواقع براي حمل سيلندر گاز و نفت و نان بايد وسايل را كول كرد و از عرض رودخانه كشكان خود را به روستا رساند.

از ابراهيم آباد به معمولان بر مي‌گرديم تا با اولين مسئولي كه با مردم و درد آنها آشناتر است صحبت كنيم.

عمليات اجرايي پل روستا با 35 درصد پيشرفت متوقف شده است

صمد چراغي پور بخشدار معمولان به خبرنگار مهر مي‌گويد: عمليات اجرايي پل عابر اين روستا در سال 86 از محل اعتبارات ستاد حوادث استان شروع شد و در سال بعد با نظر مثبت استاندار وقت، كاربري از پل عابر به پل ماشين رو تغيير يافت.

وي ادامه داد: با تغيير كاربري پل روستا و اقدام براي ارتقاي وضعيت پايه‌هاي پل و تقويت پايه‌هاي بتني اجرا شده در مجموع تاكنون بيش از 4 ميليارد ريال هزينه شده است.

بخشدار معمولان افزود: براي تكميل پايه‌هاي و عرشه پل حدود 10 ميليارد ريال نياز است كه به خاطر عدم تامين اعتبارات بيش از دوسال است كه عمليات اجرايي پل با 35 درصد پيشرفت فيزيكي متوقف شده است.

پل نيمه كاره روستا

وي گفت: از قديم الايام يك دستگاه گرگر روي رودخانه كشكان نصب شده كه ارتباط اهالي روستاي ابراهيم آباد را با شهر معمولان و همچنين كشاورزان ساكن در شهر معمولان با اراضي كشاورزي منطقه آميران را فراهم مي‌كند.

تاكنون 20 نفر از اهالي روستا انگشتانشان را از دست داده‌اند

چراغي پور افزود: گرچه يك دستگاه راه دسترسي دوم به صورت ماشين رو كه از پل كلهر و قبرستان صالحين به روستاي ابراهيم آباد ختم مي‌شود نيز وجود دارد ولي به دليل فاصله زياد و نامطلوب بودن محور ياد شده اهالي روستا معمولا از گرگر براي دسترسي به شهر معمولان استفاده مي‌كنند.

وي جمعيت روستاي ابراهيم آباد را 119 نفر با 24 خانوار اعلام كرد و افزود: تاكنون متاسفانه انگشتان دو دست تعداد زيادي از اهالي روستا و شهروندان قطع شده كه بعضي از آمارها تعداد اين افراد آسيب ديده را بيش از 20 نفر نشان مي‌دهند.

بخشدار معمولان گفت: همچنين بهسازي محور ارتباطي روستا در دستور كار اداره راه و ترابري استان قرار دارد و اقدامات اوليه نيز انجام شده كه اميدوارم هر چه سريعتر اقدامات تكميلي و نهايي در اين زمينه به عمل آيد.

به هر حال اميد مي‌رود متوليان امر يا فكري براي پل نيمه كاره روستا بكنند و يا راه دسترسي روستا را بهسازي كنند تا بيش از اين شاهد نگراني‌هاي اهالي روستاي ابراهيم آباد از وضعيت راه دسترسي شان به شهر معمولان نباشيم.

--------------------------------------------
عكس: سميه مهرابي
گفتگو: محسن مهرابي

چهارشنبه|ا|21|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1041]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن