واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي: در زمين غرب بازي نكنيم
يك ديپلمات بلندپايه با امضاي محفوظ در گفتاري براي ديپلماسي ايراني به تحريم هاي اخير اروپا و آمريكا و واكنش برخي مقامات نظامي و نمايندگان مجلس در مورد بستن تنگه هرمز مي پردازد و معتقد است چنين فضايي بازي كردن در زميني است كه غرب مي خواهد.

ديپلماسي ايراني : هرچند جمهوري اسلامي ايران از بدو تاسيس با تحريم هايي از سوي برخي كشورها به خصوص ايالات متحده آمريكا مواجه بوده است اما به نظر مي رسد در چند سال گذشته به خصوص پس از ارسال پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت و صدور چهار قطعنامه عليه ايران در اين شورا، شدت تحريم ها به طور بي سابقه اي افزايش يافته است. تحريم ها، در برگيرنده تحريم هايي كه از سوي سازمان ملل وضع شده و تحريم هايي كه به طور يكجانبه از سوي آمريكا و متحدانش عليه ايران اعمال شده سه كاركرد يا تاثير مي تواند داشته باشد.
كاركرد يا تاثير اول اين تحريم ها تاثير تاخيري آن است. به اين معني كه كشور را در دستيابي به برنامه هاي سياسي، اقتصادي، نظامي و فناوري دچار تاخير مي كند. در اين رابطه مي توان به تاخيري اشاره كرد كه تحريم ها بر سر راه دستيابي اهداف و برنامه هاي توسعه ايجاد كرده اند. به عنوان يك نمونه بايد اشاره كرد كه كشورمان به دليل تحريم ها در پارس جنوبي سالانه 25 ميليارد دلار به نفع قطر ضرر مي كند و ايران نمي تواند پا به پاي قطر در اين زمينه حركت كند. و يا بر اساس برنامه پنج ساله دوم صادرات پتروشيمي ما سالانه بايد به پنجاه ميليارد مي رسد كه در حال حاضر ده ميليارد است. اين هزينه اي است كه به واسطه تحريم ها به تاخير در دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده مي انجامد.
كاركرد دوم، تاثير تضعيفي - تحيلي است. به اين معنا كه بنيان هاي كشور به مرور ضعيف مي شود و توان كشور تحليل مي رود. اين تضعيف و تحليل را مي توان در همه زمينه ها، از كاهش روند توسعه صنعت نفت گرفته تا كاهش گرايش دانشجويان فني به رشته هسته اي مشاهده كرد. اين تضعيف و تحليل شايد چندان در ظاهر به چشم نيايد و تاثير آن جدي گرفته نشود ولي نبايد فراموش كرد كه اين روند تدريجي در جايي تاثير خود را به طور جدي نشان خواهد داد. براي تقريب به ذهن بايد به فردي اشاره كرد كه با پتك به يك ستون مي زند. ممكن است اين ضربه ها هر كدام چندان تاثير در ستون نگذارد ولي به مرور موجب تضعيف ستون مي شود و درنهايت منجر مي شود كه با ضربه صدم يا هزارم ستون فرو بپاشد. ضربه آخر تفاوتي با ضربه هاي قبل ندارد، آنچه متفاوت شده است تفاوت مقاومت ستون است كه زير ضربه ها به مرور كاهش يافته است. يا مثلا وزنه برداري كه وزنه 200 كيلوگرمي را بلند مي كند اما اگر يك گرم به بر روي وزنه بگذاريد، وزنه را زمين مي زند. انگليسي ها اصطلاحي دارند كه به اين ضربه آخر يا گرم اضافه "كاه آخر"[1] مي گويند. بنابراين نبايد بگوييم تاثير تحريم ها ناچيز است و احساس نمي شود. تاثير تضعيفي تحليلي تحريم ها بسيار مهم است و بايد در محاسبات در نظر گرفته شود.
كاركرد سوم تحريم ها تاثير تعطيلي آن است. به هر ميزان كه كشور در فعاليت هايي وابسته و نيازمند كشورهاي ديگر باشد، وقتي مورد تحريم آن كشورها قرار گيرد، آن فعاليت هاي تعطيل مي شوند.
ممكن است كه در حال حاضر سومين اثر تحريم ها چندان جدي به نظر نرسد ولي اثر و كاركرد اول و دوم آن در حال حاضر در مورد كشورمان مصداق پيدا كرده است.
وقتي به سابقه و تاريخ تحريم ها در جهان توجه كنيم مي بينيم كه وقتي تحريم هاي از سوي سازمان ملل بر كشوري اعمال شده هيچ گاه سازمان ملل از اين تحريم ها عقب نشيني نكرده است. يعني يا كشور مورد تحريم از مواضع خود عقب نشيني كرده است و يا در اثر تحولاتي اساسا صورت مسئله تغيير كرده است. كشورهايي نظير آفريقاي جنوبي، عراق و ليبي از كشورهايي هستند كه از سوي سازمان ملل به طور جدي مورد تحريم قرار گرفته اند. درست است كه هنوز ما از سوي سازمان ملل مورد تحريم هاي شديد و سخت قرار نگرفته ايم و تحريم هايي كه عليه كشورهاي ديگر همچون ليبي و عراق اعمال شده بود بيش از ما بوده است ولي به نظر مي رسد از نظر تحريم هاي منطقه اي و دوجانبه وضعيت كنوني ما كم سابقه و يا شايد بي سابقه باشد. خصوصا تحريم هايي كه آمريكا و اروپا در چند ماه اخير تصويب كرده اند و يا در حال ايجاد مقدمات تصويب آن هستند، تحريم هايي هستند كه عليه كمتر كشوري اعمال شده اند. به عنوان مثال در تاريخ انگليس سابقه اي وجود ندارد كه اين كشور بانك مركزي كشورديگري را مورد تحريم قرار داده باشد ولي ديدم كه در مورد كشورمان چنين تحريمي را اعمال كرد.
به نظر مي رسد غرب در حال حاضر به مرور از تحريم به معناي مجازات آن[2] به تحريم به معناي ممنوعيت خريد[3] نزديك مي شود. يعني اروپايي ها با تصميمي كه در حال اتخاذ آن هستند خريد نفت از ايران را ممنوع مي كنند. در اين شرايط ما نمي توانيم اعتراض و شكايتي كنيم. آنها با توافقي كه با كشورهاي عربي خصوصا عربستان و امارات انجام داده اند، به دنبال اين هستند كه خريد نفت را از ما متوقف كنند. پيد اكردن مشتري جديد براي نفت در شرايط جديد راحت نيست، چرا كه بسياري از مشتري ها به دنبال امنيت تامين نفت هستند. حتي آنها كه مشتري سنتي ما هستند به سمت كشورهايي مي روند كه خيالشان راحت باشد و تامين نفت توسط آن كشورها در اثر معادلات سياسي متوقف نشود. لذا به نظر مي رسد ما در فروش نفت با مشكلاتي مواجه شويم و اين موضوع بر درآمد نفتي ما تاثير خواهد گذاشت. غرب اگر ببيند كه اين تحريم جواب داد ممكن است شوك بعدي را هم وارد كنند و تحريم هاي شديدتري اعمال كنند.
در حال حاضر ما چيزي حدود 2.5 درصد بازار نفت دنيا را تامين مي كنيم و روزانه بين 500 تا 800 هزار بشكه به اروپا مي فروشيم. از آنجايي كه حداقل تا دور بعدي اجلاس شوراي حكام و گزارش بعدي مديركل آژانس، زمينه تحريم جديدي در شوراي امنيت عليه ايران وجود ندارد غرب به طور يكجانبه به سراغ تحريم نفت ايران رفته اند. البته اين مسئله به سود برخي كشورها هم مي شود چرا كه پول نفتي كه را كه به آنها مي دهيم نمي دهند و برخي ديگر پول آن را مسدود كنند. به هر حال ميزان صادرات نفت ما به اروپا چندان زياد نيست و اروپا خصوصا در توافق با كشورهاي عربي مي تواند آن را تامين كند.
اما در واكنش به اين اقدامات چه بايد كرد؟ شاهد بوديم كه بعد از اين كه بحث تصويب اين تحريم ها جدي شد، در روزهاي گذشته برخي از مقامات نظامي و نمايندگان مجلس تهديد به بستن تنگه هرمز سخن گفته اند. به نظر مي رسد كه كساني كه اين اظهار نظر را مي كنند چندان به نتايج حرف خود آگاه نيستند. بستن تنگه هرمز ما را خواه ناخواه وارد درگيري جديدي حتي با دوستانمان مي كند. چرا كه اولا بر اساس حقوق درياها چنين بحثي قابل دفاع نيست، ثانيا چنين اقدامي تجاوز به آب هاي سرزميني عمان است. چرا كه حجم عمده اي از نفت كش هاي بزرگ از درياي سرزميني عمان عبور و مرور مي كنند، اگر ما جلوي عبور و مرور اين كشتي ها را بگيريد عملا با عمان درگير خواهيم شد.
علاوه بر اين نبايد فراموش كرد كه بيش از 70 تا 80 درصد نفتي كه از اين تنگه خارج مي شود براي كشورهاي آسيايي مثل ژاپن، هند و چين مي رود يعني اساسا بخش عمده اين نفت براي اروپا نمي رود كه ما با بستن اين تنگه بخواهيم به اروپايي ها گوشمالي بدهيم. بنابراين با اين اقدام ما با همان وارد كنندگان آسيايي نفت خليج فارس درگير مي شويم. البته كشورهاي خليج فارس را هم نبايد ناديده گرفت كه آنها هم به اين اقدام واكنش نشان مي دهند و مجددا جنگ نفتكش ها به راه مي افتد. در زمان جنگ كه جنگ نفتكش ها به راه افتاد ما توجيه مي كرديم كه در حال جنگيم و به نفتكش هاي ما حمله مي شود و ما نيز متقابلا نفتكش ها را مورد هدف قرار مي دهيم. بنابراين طرح بستن تنگه هرمز مسئله اي نيست كه چندان قابل دفاع باشد. حتي تهديد كردن به اين اقدام نيز براي نظام هزينه هاي زيادي ايجاد مي كند. چنين كاري يعني بازي كردن در زميني كه خود غربي ها مي خواهند. با چنين رفتارها و مواضعي غربيها بهتر مي توانند در دنيا تبليغ كنند كه ايران منشاء تهديد است و نمي توان به آن اعتماد كرد. آنها با استناد به اين حرف مي گويند كه ايران هرجا كه بتواند و توانايي داشته باشد خلاف قوانين بين المللي عمل مي كند. ما سالهاست كه اعلام مي كنيم كه استفاده از سلاح هسته اي را حرام مي دانيم. اما با چنين مواضعي غرب مي تواند عليه ايران اين فضا را ايجاد كند كه اگر ايران به سلاح هسته اي دست يابد همانند بستن تنگه هرمز خلاف مقررات بين المللي رفتار مي كند. بنابراين بايد از اتخاذ چنين مواضعي خودداري كرد و تلاش كرد آرامش را به فضاي سياست خارجي بازگرداند و با درايت تلاش كرد كه تهديدها و فشارهاي كنوني را برطرف كرد.
------------
[1] The last straw (the straw that breaks the camel"s back)
[2] sanction
[3] embargo
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]