واضح آرشیو وب فارسی:مهر: عمراني در گفتگو با مهر:عشق حال طاها را خوب ميكند/ پايان "شيدايي"هنوز مشخص نيست
عشق حال طاها را خوب ميكند/ پايان "شيدايي"هنوز مشخص نيست
بازيگر نقش طاها در مجموعه "شيدايي" با اظهار بياطلاعي از پايان اين مجموعه، درباره نقش خود گفت: اين آدم چون درگير عشق شده، حالش بهتر ميشود، از گوشهگيري و سكوت ابتداي فيلم فاصله ميگيرد و اعتماد به نفس پيدا ميكند.
به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه تلويزيوني "شيدايي" به كارگرداني محمدمهدي عسگرپور مدتي است هر شب از شبكه سوم سيما روي آنتن ميرود. اين مجموعه همچون سريال قبلي عسگرپور يك چهره تازه را به عرصه بازيگري معرفي كرد؛ عطا عمراني كه گرچه "شيدايي" نخستين تجربه بازي او است اما در اين اولين تجربه موفق ظاهر شده است. البته فشار چند ماه كار و دغدغه آنتن باعث شده است از جايي به بعد شاهد پختگي بيشتر در بازي او باشيم. چندي پيش به لوكيشن اصلي سريال رفتيم و در اتاق طاها در خانه پدرياش گپ و گفتي با عطا عمراني داشتيم كه ميخوانيد:
خبرگزاري مهر، گروه فرهنگ و هنر: آقاي عمراني شما يك چهره تازه هستيد. چطور پايتان به عرصه بازيگري باز شد؟
عطا عمراني: سال 87 بود كه در كلاسهاي بازيگري امين تارخ ثبت نام كردم و بعد از گذراندن دورهاي، دوره فشردهتري به نام پيشرفته را نيز سپري كردم. در آن دوره تمرينها و اتودهاي كلاسي آماده ميكرديم. سعيد نعمتالله يكي از عزيزاني بودند كه به دعوت آقاي تارخ سر صحنه ميآمدند و كارها را ميديدند. او يك سال پيش از آغاز "شيدايي" مرا ديده بود و زمان ساخت سريال از آقاي تارخ سراغم را گرفت و سطح كارم را پرسيد. بعد از آن مستقيما با آقاي نعمت الله وارد صحبت شديم و به او گفتم كه تا به حال كاري انجام ندادم. آقاي عسگرپور هم به من اعتماد كرد و اميدوارم به خوبي از پس اين مسئوليت برآمده باشم.
*آقاي عسگرپور دنبال چهره جديدي بودند كه از شما استفاده كردند؟
عطا عمراني: نميدانم. حس ميكنم دنبال كسي بودند كه به درد فيلمنامهشان بخورد. مهم اطميناني بود كه به من كردند و اين ريسك بزرگي به حساب ميآمد.
*آيا دورهاي كه پيش از تجربه بازيگري پشت سر گذاشته بوديد به شما كمك كرد؟ اينطور نبود كه با ورود به محل كار حرفهاي با فضاي متفاوت از آنچه تصور ميكرديد روبرو شويد؟
عطا عمراني: من هر چيزي درباره بازيگري ياد گرفتم به كلاسهاي آقاي تارخ برميگردد. جدا از مقوله فيلم ديدن و نمايشنامه و فيلمنامه خواندن كه در منزل انجام ميدهم هر چيزي كه درباره كار باشد در كارگاه ايشان ياد گرفتهام و اگر حضور من در اين كار را اتفاق خوبي ارزيابي كنيد همه متكي به اين آموزش است.
با ورود به سريال، هم آقايان عسگرپور، نعمتالله و هم گروهشان به من كمك بسياري كردند. براي مثال دورخوانيهايي كه تا آخرين لحظه سر صحنه داشتيم برايم فايده زيادي داشت. هنوز هم كار ادامه دارد و سر همين سكانس هم مسلما تمرين خواهيم داشت و بعد سر ضبط ميرويم. اما پايه آموزشها در كارگاه آقاي تارخ بود.
*ميخواهم بدانم با ورود به كار، جا نخورديد؟ فضاي حرفهاي ساخت يك سريال با آموزشهايي كه ديده بوديد همخواني داشت؟
عطا عمراني: بله. كار در كارگاه تارخ فقط بازيگري است. من آنجا بازيگري را آموخته بودم و "شيدايي" فرصت تجربه اين آموختهها بود. خوشبختانه با كساني كار كردم كه از هيچ كمكي دريغ نكردند و اطميناني كه به من داشتند جاي تشكر دارد.
* ارتباطتان با هم بازيهايتان چطور بود؟ استرس نداشتيد؟
عطا عمراني: مسلما بدون بده بستان بين بازيگران به نتيجه رسيدن كار ممكن نيست. اگر فرض را بر اين بگيريم كه حضور من در اين سريال جواب داده در هر سكانس اتفاق خوبي كه ميافتد به خاطر تبادل انرژي بين پارتنرها است. درباره من اين اتفاق بيشتر رخ ميداد و سختتر بود. اما همه آنقدر خوب بودند كه احساس نكردم كار اولم است و اذيت نشدم. از همه انرژي خوبي ميگرفتم؛ چه پشت دوربين، چه مقابل آن و اين خيلي مهم بود.
* با اين حال تجربه اولتان كار پرفشاري است. آن هم با حجم بالاي كار و دغدغه آنتن.
عطا عمراني: همينها كار را خوب ميكرد. همه آمده بوديم كار كنيم و استرسي نبود. گرچه زمان كار به بيشتر از 12 ساعت هم رسيد اما بدون تنش بودن گروه باعث ميشد بدون اتفاق خاصي حتي بيشتر از آنكه بايد كار كنيم.
* برخورد اولتان با متن و شخصيت طاها چطور بود؟
عطا عمراني: طرحي كه سعيد نعمتالله از كاراكتر داشت را جلسه اول به من گفت. طاها مشخصه بارزي داشت كه بيماري او بود. اما من به او به شكل يك شخصيت نگاه كردم كه مريض است نه يك كاراكتر بيمار. طاها شخصيتي است كه دستخوش اتفاقات بسيار ميشود و اين آدم در اين موقعيت يك بيماري هم دارد. اين ويژگي در فيلمنامهاي كه شخصيتپردازي خوبي داشت، به من بازيگر كمك و سمت و سويم را مشخص ميكرد.
*انتهاي داستان مشخص است؟
عطا عمراني: تا يك جاهايي...
*پس هنوز قسمت آخر و پايانبندي سريال مشخص نشده؟
عطا عمراني: نه هنوز، لااقل من نميدانم..
*اما درباره كاراكتر طاها، او هم زمان با تغييرات جسمي دچار تغييرات روحي ميشود و كمكم تغييراتي در شخصيت او به چشم ميخورد...
عطا عمراني:درست است. مثل اينكه كارهايي ميكند كه به او نميآيد. يك دفعه بچه را بلند ميكند، ميدود و... اين شرايط است كه باعث بروز تغييرات در او ميشود و روحياتش را عوض ميكند. در قسمت دوم ديالوگي داشتيم كه دكتر ميگفت عشق مثل خون ميماند رگ را چاق ميكند. دقيقا همين است! اين آدم چون درگير اين اتفاق شده، حالش بهتر ميشود و از گوشهگيري و سكوت ابتداي فيلم دور فاصله ميگيرد و اعتماد به نفسي پيدا ميكند كه در ابتداي فيلم نداشت و هميشه گوشه گير بود.
* پس شما منشا همه اين اتفاقات را عشق ميدانيد؟
عطا عمراني: بله عشق است كه حال او را خوب ميكند.
* اما يك نكته. به نظرم سماجتي كه طاها براي مخفي كردن ازدواج سابقش نشان ميدهد زياد قابل قبول نيست. او با دختري طرف است كه پيش از اين ازدواج كرده و دليل محكمي براي پنهان كردن اين موضوع وجود ندارد...
عطا عمراني: شايد تا به حال برايتان پيش آمده باشد كه درباره يك چيز نه اينكه دروغ نگوييد بلكه حقيقتي را در برخورد با فردي مخفي كنيد و ديگر نتوانيد راستش را بگوييد.
* يعني از گفتن حقيقت بترسيم؟
عطا عمراني: نه ترس نيست. حسي كه همگي درگيرش شدهايم. وقتي يك اتفاقي ميافتد اگر همان اولش نگوييم ديگر نميتوانيم آن راز را فاش كنيم. از اين واهمه داريم كه بپرسند چرا همان اول نگفتي؟ اين خيلي بدتر است. اين اتفاق گرچه اشتباه اما براي طاها رخ داده. مسئله اين است كه او حقيقت را نگفته و حالا كار برايش سخت شدهاست. ميترسد بپرسند چرا پنج سال پيش نگفتي؟
*حالا به پدرش هيچ. لااقل به همسرش ميگفت.
عطا عمراني: ما هم ميخواهيم همين را بگوييم كه چقدر خوب ميشد اگر او از ابتدا حقيقت را ميگفت اما اين اتفاق نيفتاده و ما عواقب آن را ميبينيم.
*همزماني نگارش، تصويربرداري و پخش به كار لطمه زد يا به ياري سريال آمد؟
عطا عمراني: چارچوب كار مشخص بود و تنها تغييراتي به صلاحديد سعيد نعمتالله اعمال ميشد. چيزي كه ميخواستند همين بود. كه همه اشتباه ميكنيم اما دروغ و طمع است كه خسارت زيادي به انسان ميزند.
*مخاطبان در برخورد با شما چه واكنشي نشان ميدهند؟
عطا عمراني: مردم نگران شخصيت طاها هستند! حتي چند نفرشان پرسيدند چرا دروغ گفتي؟! ما هم ميخواهيم نشان بدهيم كه چرا اين آدم فكر اين روزها را نكرده بود. او حتي درباره انتخاب قبلي خود و ازدواج با افسانه در سكانسي توضيح ميدهد و ميگويد زماني اين اتفاق افتاده كه مادرش را از دست داده بوده و در شرايطت احساسي بوده است و همين منجر به گرفتن تصميم اشتباه شده.
* خوبي طاها اين است كه گرچه ابتدا شخصيتي كاملا مثبت است اما كم كم رگههاي منفي هم در او ديده ميشود.
عطا عمراني: اين خوبي تمام شخصيتها است كه در كارهاي قبلي اين تيم هم ديدهايم. اينكه آنها سياه و سفيد يا صفر و صد نيستند. حتي مخاطب جايي به افسانه حق ميدهد و از طه بدش ميآيد.
* پس در مجموع از نخستين تجربهتان راضي هستيد. به انتخابهاي بعديتان هم فكر كردهايد؟
عطا عمراني: خوشبختانه اولين كاري كه براي حضور در آن انتخاب شدم را بسياربسيار دوست دارم و اين محبت خداوند است و متشكرم. من يك كاري در حد توانم انجام دادم و مردم هستند كه بايد بگويند خوب است يا بد. اميدوارم همه چيز همين طور خوب پيش برود و انتخابهاي بعدي هم از لحاظ كمي فرقي نميكند و از لحاظ كيفي برايم مهم است.
* نكته نگفتهاي نماند؟
عطا عمراني: از كساني كه به من كمك كردند، اول استاد عزيزم آقاي تارخ و بعد آقايان عسگرپور و نعمتالله كه از ابتدا مرا كمك ميكردند و تمام عوامل "شيدايي" ممنونم. اگر اتفاق خوبي افتاده است نتيجه تلاش همه گروه است و اگر نكته بدي ميبينيد، كم كاري و بيتجربگي از من بوده است.
---------------
گفتگو: مريم عرفانيان
© 2003 Mehr News Agency .
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]