واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بيتدبيري آمريكا، امنيت جهان را تهديد ميكند
«جيمز پتراس» استاد دانشگاه «بينگهمتون» نيويورك با غيرعاقلانه خواندن سياستهاي دولت اوباما، اعلام كرد: دولت آمريكا اكنون به امپراتوري ورشكسته و به شدت غيرمنطقي تبديل شده كه تصميمات دور از عقل آن، امنيت جهاني را تهديد ميكند.
پتراس در مقالهاي كه در پايگاه اطلاع رساني «عدالت جهاني» مالزي منتشر شد، آورده است: افزايش حضور نظامي آمريكا در مرزهاي چين در پي ناكاميهاي نظامي وسياسي پياپي در غرب آسيا و آفريقا صورت ميگيرد.
اين استاد دانشگاه نيويورك نوشته است: به دنبال شكست آمريكا در جنگهاي خونين افغانستان و عراق، ناكامي در حفظ رهبران وابسته ليبي، مصر، تونس، يمن و واگرايي دولتهاي دست نشانده در سومالي و سودان جنوبي از ايالات متحده، دولت اوباما به جاي درس گرفتن از اين ناكاميها، به مواجهه نظامي با قدرتهاي جهاني چون روسيه و چين گرايش پيدا كرده است.
در ادامه اين مقاله آمده است: پس از شكستهاي پياپي از قدرتهاي حاشيهاي و مياني و ناكامي در حل بحران بدهيها و احياي اقتصاد ورشكسته آمريكا كه اين كشور را به شدت تضعيف كرده است، دولت اوباما مجموعهاي از سياستهاي تحريكآميز را در برابر چين، دومين قدرت اقتصادي جهان و روسيه به عنوان دومين قدرت اتمي اتخاذ كرده است.
تصميم دولت اوباما براي محدود كردن قدرت فزاينده چين به شيوههاي گوناگوني به اجرا گذاشته شده است. سياست آشكار، تضعيف پكن و ممانعت از دسترسي آزاد به مواد خام درياي جنوب چين از يك طرف و جلوگيري از گسترش تجارت پكن با كشورهاي شرق آسيا است.
اين استاد دانشگاه آمريكايي خاطرنشان كرد: بيانيه اوباما درباره اولويت آسيا براي توسعه حضور نظامي و گسترش متحدان اقتصادي، مشخصاً چين را هدف قرار داده است.
اوباما در پارلمان استراليا به صراحت گفت كه منافع بلند مدت آمريكا در منطقه آسيا ـ اقيانوسيه، نيازمند حضور ما در اين منطقه است.
پتراس نوشت: اولين گام در پي اين اظهارات، اعلام راه اندازي يك پايگاه نظامي در استراليا بود كه ناوها و سربازان آمريكايي را در شماليترين نقطه و در نزديكترين فاصله با چين مستقر خواهد كرد.
هيلاري كلينتون، وزير خارجه آمريكا نيز تلاش كرد اختلافات ميان فيليپين، ويتنام و برونيي با پكن را در درياي جنوب چين تشديد كند. سفرهاي دورهاي مقامات آمريكايي به اين كشورها و تلاش براي بينالمللي كردن موضوع، با هدف تعريف نقش جديتر واشنگتن در تحولات سياسي اين منطقه صورت ميگيرد.
افزون بر اين اقدامات نظامي، آمريكا تلاش ميكند از طريق ايجاد اتحاديههاي اقتصادي با كشورهاي كوچكتر اين منطقه بدون چين، مانع حضور بيشتر اقتصاد چين با اين كشورها شود.
حضور اوباما در نشست اخير شرق آسيا و سفر به اندونزي، همگي براي حفظ سلطه بر منطقه صورت گرفت. جديدترين اقدام نيز سفر كلينتون به ميانمار بودكه طي 50 سال گذشته هيچ رابطه سياسي با آمريكا نداشته و حياط خلوت چين محسوب ميشده است.
در اين مقاله آمده است: البته آمريكا دچار يك باور وهم آلود شده است كه ميتواند كشورهاي آسيايي را به قطع ارتباطات گسترده و طولاني مدت اقتصادي خود با چين متقاعد كند.
تغيير مسير آسياييها از چين به سمت آمريكا، اتفاقي نيست كه با حضور ناوگان دريايي نظامي و استقرار پايگاههاي جديد محقق شود؛ بلكه دستيابي به چنين هدفي، نيازمند بازسازي دوباره اقتصادهاي آسيايي و شكل گيري طبقه جديدي از نخبگان سياسي است، در حاليكه بخش وسيعي از نخبگان حاكم در آسيا با چين ارتباطات اقتصادي قوي دارند و از طرف ديگر، در كنار بازرگانان چيني، در ساختارهاي اقتصادي كشورهاي منطقه نفوذ مؤثر و انكارناشدني دارند.
اين استاد دانشگاه آمريكايي تاكيد كرد: نوع اظهارات و اقدامات دولت آمريكا براي حضور در شرق آسيا، به شكلي غريب يادآور دوران استعمار نوين است كه امپراتوريها تلاش ميكردند با ارسال ناوگانهاي دريايي خود، كشورهاي آن طرف اقيانوس را فتح كنند. بدون شك در دوران نوين، چنين اقداماتي نميتواند مانع گسترش روزافزون قدرت چين به بهاي افول مستمر آمريكا در معادلات جهاني باشد. سياستهاي مداخلهجويانه و مخرب آمريكا به آسياي جنوب شرقي محدود نميشود. واشنگتن در شرايط نوين خاورميانه نيز بازيگري تهديدگر است كه ميخواهد به هر بهايي مانع تحولات مغاير با منابع خود شود.
آموزش نيروهاي سركوبگر
«نيك تورس» نويسنده و تحليلگر سياسي آمريكايي با اشاره به هراس آمريكا از به نتيجه رسيدن قيامهاي اصيل در كشورهاي عربي خاورميانه، اعلام كرد كه پنتاگون ماموريت آموزشي مخفي را در كشورهاي عربي براي سركوب قيامهاي آزاديخواهانه اجرا ميكند.
اين تحليلگر آمريكايي در مقالهاي كه در پايگاه «تحليلي بهسوي آينده» مالزي منتشر شده، آورده است: در حالي كه باراك اوباما در ابراز حمايت از قيامهاي مردمي در كشورهايي مانند بحرين و يمن ترديد از خود نشان ميدهد ، پنتاگون در اتحاد عميقي كه با رژيمهاي سركوبگر منطقه برقرار كرده، با تقويت پايگاههاي نظامي خود و تسليح اين رژيمها با ابزارهاي سركوب، ماموريت خود را انجام ميدهد. اين نويسنده آمريكايي ميافزايد: وزارت جنگ آمريكا همچنين افرادي را براي آموزش سربازان اين رژيمهاي سركوبگر و متحد نظامي واشنگتن به اين كشورها اعزام كرده است.
وظيفه اين نيروها آموزش روشهاي جمع آوري اطلاعات و سركوب قيامها به ارتش متحدان آمريكا براي سركوب قيامهاي مردمي است. اين مأموريت نظامي ـ آموزشي كمتر در رسانهها بازتاب مييابد.
نيك تورس تاكيد ميكند: در سال 2011 نيروهاي امنيتي آمريكايي به طور مرتب برنامههاي آموزشي متعددي را براي نيروهاي امنيتي شماري از رژيمهايي كه مرتب در حال سركوب اعتراضات دمكراتيك بودند، برگزار كرده اند. يكي از آخرين اين ماموريتها تمرين آموزشي مشتركي بود كه در امارات عربي متحده برگزار شد.
وي در مقاله خود آورده است: در عربستان سعودي نيز فقط چند روز پس از دستگيري شش عربستاني معترض كه خواستار برقراري دمكراسي و آزاديهاي مدني و رعايت حقوق بشر از سوي پادشاهي اين كشور شده بودند، بيش از چهار هزار نفر از نيروهاي امنيتي عربستان و آمريكا يك تمرين آموزشي10 روزه را در استان «تبوك» برگزار كردند.
اين تحليلگر سياسي آمريكايي اضافه ميكند: اينها فقط چند نمونه محدود از ماموريتهاي آموزشي مخفيانه نيروهاي آمريكايي در منطقه خاورميانه است. اين ماموريتهاي آموزشي در كنار تسليحات نظامي ارسالي، نقش موثري را براي حفظ جايگاه امنيتي و اطلاعاتي رژيمهاي سركوبگر وابسته به آمريكا در برابر اعتراضات مردمي ايفا ميكند.
وي مينويسد: شمار اين ماموريتهاي سري آموزشي پنتاگون در يك سال گذشته و در پي شدت گرفتن اعتراضات مردمي، افزايش يافته است. بدون شك روشهاي سركوب امنيتي را كه پنتاگون به نيروهاي امنيتي رژيمهاي سركوبگر منطقه آموزش ميدهد، در ماههاي آينده به طرز گستردهاي براي سركوب قيامهاي مردمي در عربستان و بحرين بهكار گرفته خواهد شد. پس از خاورميانه، نوبت شرق اروپاست كه از ميليتاريسم آمريكا دچار نا امني شود. طرحهاي موشكي آمريكا به بهانه تأمين امنيت اروپا، جهان را در آستانه جنگ سرد جديدي قرار داده است.
سامانه موشكي آمريكا و تهديد ثبات جهان
سران كشورهاي عضو سازمان پيمان امنيت جمعي در بيانيهاي اعلام كردند: استقرار يكجانبه سامانه موشكي آمريكا در اروپا، ثبات جهان را به خطر مياندازد.
اين بيانيه در جريان اجلاس سران سازمان پيمان امنيت جمعي صادر شد.
در اين بيانيه خاطرنشان شده است: استقرار يكجانبه سامانه راهبردي پدافند موشكي در قاره اروپا توسط يك كشور يا گروهي از كشورها، بدون توجه به منافع قانوني كشورهاي ديگر و ارائه تضمينهاي حقوقي، به امنيت بينالمللي و ثبات راهبردي قاره اروپا و كل جهان خدشه وارد ميكند.
اجلاس سازمان پيمان امنيت جمعي در مسكو برگزار شد و در آن رؤساي جمهوري روسيه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان، تاجيكستان، ازبكستان و قرقيزستان شركت كردند.
آمريكا به بهانه تهديد موشكي برخي كشورها، تصميم به استقرار سامانه موشكي خود در قاره اروپا گرفته است.
رئيسجمهوري روسيه به تازگي نسبت به عواقب استقرار اين سامانه موشكي به آمريكا هشدار داد و به عنوان يكي از تدابير براي پاسخ به اين سامانه، امكان استقرار موشكهاي تاكتيكي «اسكندر» در منطقه «كالينينگراد» خبر داد.
وي همچنين گفت كه در صورت بروز وضعيت نامساعد در زمينه سامانه موشكي آمريكا در قاره اروپا، روسيه از برداشتن گامهاي بعدي در زمينه خلع سلاح و كنترل تسليحات، خودداري ميكند.
مدودف خاطرنشان كرد: علاوه بر اين، با توجه به وجود رابطه مستقيم ميان تسليحات راهبردي تهاجمي و دفاعي، دلايلي براي خروج كامل از قرارداد «استارت-2» پيش ميآيد و حق خروج از اين قرارداد را براي خود محفوظ ميدانيم.
آمريكا در راستاي اجراي طرح سپر موشكي در اروپا، با روماني موافقتنامه استقرار بخشي از تجهيزات را امضا كرده است كه به واشنگتن اجازه ميدهد، سامانه رهگير «اس.ام-3» را در اين كشور مستقر كند.
بر اساس اين توافق، يكي از اجزاي سپر دفاع موشكي آمريكا در پايگاه هوايي «داوسلو» روماني به كار گرفته خواهد شد.
سپتامبر امسال نيز توافقنامه سال 2005 آمريكا ـ لهستان و پروتكل الحاقي سال 2010 ميلادي درباره پدافند موشكي، اعتبار مجدد يافت كه بر اساس آن پايگاه موشكهاي رهگير آمريكايي (اس.ام-3) در اين كشور اروپاي شرقي نيز مستقر ميشود.
اكنون نوبت درون آمريكا و آحاد مردم اين كشور است كه عليه سياستهاي دولت خود موضع بگيرند. اعتراضات مردمي اخير در قالب مبارزه با پيامدهاي نظام سرمايهداري، نشانه لبريز شدن كاسه صبر آمريكاييها از شرايط موجود است.
خشم مردمي
يك نويسنده و تحليلگر آمريكايي با اشاره به اينكه اعتراضات مردمي روند فروپاشي امپراتوري آمريكا را سرعت بخشيده است، اعلام كرد كه نظاميگري و سياست اشغال آمريكا، مردم اين كشور و ساير كشورها را خشمگين كرده است.
«ديويد سوانسون » در مقالهاي كه در پايگاه اطلاعرساني «جنبش عدالت جهاني» مالزي منتشر شده، آورده است : نيروهاي نظامي آمريكا اكنون در بسياري از كشورهاي جهان حضور دارند، به گونهاي كه اين حضور باعث شده مردم كشورها نسبت به اين نيروها تصور ذهني بدي داشته باشند و از طرفي خود اين نيروها نيز خواستار تداوم اين سياستها نيستند و اين امر با توجه به نارضايتيهايي كه در آمريكا رخ داده است، ميتواند باعث فروپاشي امپراتوري آمريكا شود.
اين تحليلگر آمريكايي در مقاله خود مينويسد: همانطور كه باراك اوباما از طريق پايگاههاي موشكي، روسيه و از طريق پايگاههاي دريايي، چين را محاصره كرده است، كساني كه در اين كشورها زندگي ميكنند از اين نوع اشغالگري احساس رنجش و تنفر ميكنند، مانند مردم كشورهاي عراق و افغانستان كه از حضور اشغالگران خشمگين هستند.
وي در ادامه مينويسد: جنبش جهاني عليه پايگاههاي نظامي آمريكا به سرعت در گوشه و كنار جهان و به ويژه در خود آمريكا در حال شكلگيري است. اين جنبشها خواستار پايان دادن به جنگ، بازگرداندن نيروها به كشورشان و قطع هزينههاي جنگي هستند.
اين نويسنده و تحليلگر آمريكايي مينويسد: نتايج انتخابات آمريكا نيز كه وعده ميداد ميتواند شرايط را تغيير دهد، نتوانست به خواستههاي جنبشهاي ضد جنگ كه خواستار تقويت امنيت اجتماعي، حمايتهاي بهداشتي، سرمايهگذاري در زيرساختها، انرژي سبز و آموزش بودند، پاسخ مناسبي بدهد.
«ديويد سوانسون» در ادامه با انتقاد از وضعيت فعلي نظاميگري آمريكا در كشورهاي جهان، به دستورالعملهايي كه ميتواند باعث پايان دادن به منش امپراتوري آمريكا در اذهان شود اشاره كرده و مينويسد: قطع نيم تريليون دلار از 2/1 تريليون دلار بودجه امنيت ملي و تخصيص نيمي از آن براي قطع ماليات فقرا و تخصيص نيم ديگر براي انرژي سبز، آموزش، بازگرداندن نيروها به كشور، ممنوعيت تكميل قراردادهاي نظامي، ترميم قانون جنگ، ايجاد رفراندوم عمومي پيش از آغاز هر اقدام نظامي در آينده، بستن پايگاههاي نظامي خارجي، محدود كردن هزينههاي نظامي، ممنوعيت بودجههاي سري، آژانسهاي مخفي و عمليات پنهاني، ممنوعيت انتقال اطلاعات دانش آموزان به مراكز نظامي بدون اجازه آنها، ممنوعيت زندانهاي غيرقانوني و متوقف كردن نظاميگري فضايي، از جمله مواردي هستند كه در صورت انجام آنها، آمريكا ميتواند به چهره امپراتوريگري خود پايان دهد.
اين نويسنده آمريكايي در ادامه خاطرنشان ميكند: هر چند كه انجام اين اقدامات ضروري به نظر ميرسد، اما اين ضرورت به معناي جلوگيري از فروپاشي امپراتوري آمريكا نيست. آنچه كه اين تغييرات را ممكن ميكند، بازگشت از راهي است كه اشغالشدگان را به اشغال كنندگان تبديل كرده است. جنبشهاي ضد اشغال در شهرهاي آمريكا آغاز شده و ادامه مييابد.
ديويد سوانسون ميافزايد: اين چگونگي يك آغاز است و هيچ انتخاب عقلاني جز مقاومت كردن مقابل خواست مخالفان اشغالگري وجود ندارد و آنها به خواستههاي خود دست مييابند و اين زيبايي پايان يك امپراتوري است، زيرا پيروزي وعده داده شده، دير يا زود محقق ميشود و فروپاشي امپراتوري اجتناب ناپذير است.
دوشنبه|ا|19|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]