تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837854154
هجوم خصوصي سازي ناسالم به شركت واحد اتوبوسراني
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: هجوم خصوصي سازي ناسالم به شركت واحد اتوبوسراني
مجيد زندي
صحنه اول
مثل هر روز سوار اتوبوس شهري شركت واحد شد تا به محل كارش در ميدان حسن آباد برسد. اتوبوس از راه مي رسد و سوار مي شود. از دفترچه كوچك كاغذي خود كه براي بليت اتوبوس طراحي و ساخته بود بليت بهمن ماه را درآورد و منتظر مي ماند تا كسي براي جمع آوري بليت مراجعه كند... مدتي در فكر حقوق سربرجش به سر برد كه در وانفساي گراني مايحتاج كفاف هزينه هاي زندگي را نمي داد تا اينكه لحظاتي پس از حركت اتوبوس شاگرد شوفر يكي ـ دو بار روي دوش او را زد و او هم مانند روزهاي گذشته دست راستش را كه بليت را در آن آماده نگه داشته بود. بلند كرد و به سمت شاگرد گرفت . اما اينبار شاگرد اتوبوس خنده اي تلخ روي پهناي صورتش ايجاد مي كند و به طعنه مي گويد : آقا مي داني كجايي !
بله من الان روي صندلي اتوبوس شركت واحد نشسته ام !
شاگرد با طعنه اي ديگر ادامه مي دهد : فكر نمي كنم تا ديروز اتوبوس شركت واحد بود ولي حالا ديگر نيست . اين اتوبوس به ريالي تبديل شده و ما هم بابت سواركردن شما 125 تومان مي گيريم !
احمد آقا كه تا اين لحظه متوجه تغييرات مختصر اتوبوس نشده بود زير لب غرولندي مي كند و اعتراض كنان مي گويد : چي از جان مردم مي خواهيد فقط كرايه اتوبوس ارزان بود كه ما مي توانستيم سوار شويم اگرچه هزينه هاي خريد خود اتوبوس را هم قبلا با پرداخت ماليات و عوارض به شهرداري پرداخت كرده ايم .
راننده اتوبوس كه تا اين لحظه سكوت كرده بود و از طريق آئينه بسيار بزرگش صحنه را سبك و سنگين مي كرد به بگومگوي شاگردش وارد مي شود و با صداي بلند و خش دار خودش فرياد مي زند : آقا اعتراض داريد به شركت واحد مراجعه كنيد . آقا اصل 44 قانون اساسي را آقايون دستور دادند كه اجرا كنيد و اين اتوبوس هم خصوصي شده است !
احمدآقا اينبار عصباني تر مي شود و خطاب به راننده مي گويد : اصل 44 ديگر چه زهرماري است كه به خورد ما مي دهيد . ما يك عمر اتوبوس بليتي سوار شديم حالا كرايه 20 تومان را 125 تومان كرديد و ادعاي اصل 44 راه انداختيد كه چي بشه پول فراوان از مردم بي نوا ميگيريد راننده دوباره رد حرف ها و فريادهايش را گرفت كه آقاي محترم گفتم كه به ما ربطي ندارد من بابت اين اتوبوس 70 ميليون تومان پول وسط گذاشتم و هر ماه هم بايد حدود 2 ميليون تومان پول به حساب شهرداري و شركت واحد بريزم . اين داد و فريادت را ببر سر همان آقايوني بزن كه چنين دستوري داده اند. امروز پول ما را بده فردا با هر اتوبوس ديگري كه خواستي سوار شو!
احمد آقا بليت اتوبوس را روي جيب كت خود قرار مي دهد كه نصف آن همانند « پوشت » از دور نمايان مي ماند و چاره اي ندارد جز اينكه دست به جيب شود و اسكناس 200 توماني را از جيبش درآورد و به سمت شاگرد بگيرد و چهره اش را نيز به سمت بيرون پنجره بدوزد . شاگرد شوفر هم 75 تومان كف دست احمد آقا قرار مي دهد به سراغ بقيه مسافران مي رود ...
صحنه دوم
... با عجله از خانه بيرون آمد . ديرش شده است و بايد راس ساعت 7 30 صبح در محل كارش حاضر شود . هنوز هوا روشن نشده كه خود را به ايستگاه اتوبوس مي رساند و با صحنه عجيبي روبرو مي شود . صف طولاني مردم در انتظار اتوبوس شركت واحد! حدود 50 نفر در صف ايستاده اند تا به حال صف هاي 20 و 30 نفره ديده بود ولي امروز برايش بسيار عجيب شده است .
از باجه بليت فروشي نزديك ايستگاه 10 تا بليت خريداري مي كند و به ناچار به ته صف مي رود و در انتظار مي ماند .
ساعت هر لحظه تندتر مي دود و نبض او هم تندتر مي زند! آخر حوصله چشم هاي چپ مديرش را ندارد هر قد بيشتر معطل شود از آن طرف دوبرابر ديرتر به اداره مي رسد چون ترافيك صبحگاهي به صورت تصاعدي افزايش مي يابد . اگر 5 دقيقه ديرتر حركت كند 50 دقيقه ديرتر بايد به مقصد برسد.
در همين گير و دار گذشت سريع زمان بود كه اتوبوس از راه مي رسد و برق شادي به صورتش مي نشيند ظاهرا اتوبوس هم خالي است كه تك و توك آدمها روي صندلي نشسته اند. اما همينكه اتوبوس به ايستگاه مي رسد روي شيشه اتوبوس مي خواند « بخش خصوصي ـ كرايه 125 تومان » ! يك ـ دو نفر از مسافران در ايستگاه مانده سوار مي شوند و آقاي صميمي لحظاتي در اين فكر فرو مي رود كه تا حال با 20 تومان به محل كارش مي رفت و با 20 تومان هم برمي گشت حالا بايد 250 تومان براي رفت و برگشت هزينه كند يعني كرايه اتوبوس به يكباره 6 برابر شده اما حقوقش كه هيچ تغييري نكرده است تازه 3 فرزند دانش آموز دارد كه كرايه آنها هفته اي 500 تومان مي شد . ولي اكنون بايد هفته اي 4500 تومان بابت كرايه فرزندانش بدهد كه در ماه 18 ـ 19 هزار تومان فقط كرايه اتوبوس به هزينه اش اضافه شده است . تازه اگر مختصر 10 درصدي هم به حقوق سالانه اش اضافه شود هزينه هاي زندگي در بخش هاي ديگرهم چندين برابر شده است و او اكنون بسياري از امكانات زندگي و خورد و خوراك گذشته را هم از زن و بچه اش گرفته است . آخر با چه درآمدي مي تواند حساب و كتاب زندگي خود را تنظيم كند لحظاتي در اين فكر فرو مي رود كه متوجه نمي شود اتوبوس 125 توماني كي از ايستگاه خارج شدو راه خود را گرفت و رفت و جمعيت فراوان مسافر همچنان در ايستگاه مانده اند ! اتوبوس بعدي هم كه آن نيز خصوصي است از راه مي رسد اما از اتوبوس بليتي خبري نيست ... ظاهرا فعاليت اتوبوس هاي بليتي هرچه محدودتر شدند و تنها به خاطره اي رنگ و رو رفته در ذهن مردم باقي ماندند...
صحنه سوم
) ميدان امام حسين ايستگاه مملو از جمعيت است . زن و مرد و پير و جوان BRT ساعت 8 صبح ايستگاه اتوبوس هاي تندرو ( دانش آموز دانشجو و... آنقدر شلوغ است كه نمي داني بايد منتظر اتوبوس هاي آزادي باشي يا تهرانپارس در هر سكويي جمعيت فراواني به صف شده اند. ترافيك اتوبوس ها هم قادر به پاسخگويي به نياز مسافران نيستند. اتوبوس ها هم مملو از جمعيتي است كه از ايستگاههاي مختلف خيابان دماوند سوار شده اند و ديگر جاي جديدي براي مسافران تازه وارد نيست . با حذف خطوط فرعي بسياري از مردم با سواري خود را به خطوط اصلي اتوبوسراني مي رسانند و در اين خطوط ازدحام جمعيت به حدي است كه جاي سوزن انداختن هم سخت شده است . پس از مدت ها در صف ماندن با فشار و دعوا و هجوم وارد اتوبوس مي شوم اينجا نيز جاي نشستن كه چه عرض شود جايي براي ايستادن هم نيست . مجبور مي شوم گوشه اي كز كنم و روي يك پا بايستم تا جاي كمتري را اشغال كنم جمعيت با لباس هاي زمستاني جاي بيشتري را هم اشغال مي كنند اما اكسيژن درون اتوبوس پاسخگوي نياز مسافران نيست عينك ها بخار زده اند و افراد كمتر همديگر را مي بينند براي دريافت اكسيژن مجبورم سرم را بالا بگيرم چون شنيدم يكي از مسافران هفته گذشته در چنين ازدحامي دچار حمله قلبي شده و اگر كمك يكي از مسافران نبود مرگ او در اتوبوس هم رقم مي خورد. فضاي سنگين ازدحام جمعيت كمبود اكسيژن رسيدن به موقع به مقصد مسافرت درون شهري ارزان و... اين تبعات را هم دارد كه بايد صبر كرد زيرا مي دانم « صبوري عاقلي است » !
اين صحنه ها ظاهر نمايش نوشته شده اي در شركت واحد است كه عده اي در بدنه آن مي خواهند با ايجاد فشار ظاهري بر مردم دولتي دردل دولت ايجاد كنند و سند شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه را به نام خود بزنند و يقينا سود آن هم به حبيب اين افراد سرازير خواهد شد در عين حاليكه خود را پشت اصل 44 قانون اساسي و خصوصي سازي مخفي كرده اند .
يك منبع آگاه در شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه در اين زمينه اطلاعات خوبي به من مي دهد و مي گويد : سئوال من اين است كه چرا براي روز 22 بهمن همه جايگاههاي سوخت گيري گاز اتوبوس ها فعال بودند اما پس از آن دوباره آن را خاموش كردند تا زمينگير شدن اتوبوس هاي شركت واحد كماكان ادامه داشته باشد!
وي مديران ارشد شركت واحد اتوبوسراني را در پروژه به اصطلاح خصوصي سازي شركت واحد ذي نفع معرفي مي كند و مي افزايد : آقايان براي رسيدن به هدف خود با آبروي نظام و رهبري بازي مي كنند و توجيه خود را اجازه رهبري براي خصوصي سازي شركت واحد مي دانند اما اين خصوصي سازي ناسالم است و به تقسيم امكانات ميان مديران تبديل شده است درحاليكه فعاليت هاي خدماتي كه به مردم محروم مربوط مي شود در شمول خصوصي سازي قرار نمي گيرد.
وي با اشاره به اينكه سه ـ چهار روز پيش هم خط بليتي انقلاب ـ فياض بخش و شهرك مسعوديه ميدان خراسان هم به طور كامل جمع آوري شد آقايان « م » ـ « م . ك » ـ « ق . خ » « خ ت » و « ع » را صاحبان اصلي شركت هاي خصوصي شركت واحد معرفي مي كند و همگي آنها را مديران قبلي در شركت واحد مي خواند.
وي مي افزايد : متاسفانه چنين مديراني كه اكنون در بدنه شركت فعال هستند حتي براي خودشان كه در دفتر اداري و نقاط غيرآلوده هواي تهران نشسته اند ماهي 220 هزار تومان « حق آلودگي هوا » دريافت مي كنند .
وي كه همه اسناد حقوق مورد ادعاي خود را در اختيار دارد مي افزايد : چنين رفتاري در شركت واحد براي كل كشور و امنيت شهر تهران خطرناك است .
شرايط فوق اين روزها بيشتر از هر زمان ديگري براي مردم فراهم مي شود چون اكنون تنها يك ماه مانده به آغاز سال جديد توجيه عدم پرداخت حق السهم شركت واحد از حمايت هاي دولتي دستاويز مناسبي را براي مسئولان شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه فراهم كرده است كه اتوبوس هاي بليتي را از رده خارج كنند و همه خطوط را به بخش خصوصي بسپارند. آن بخش از خطوط جديد به اصطلاح « بي آر تي » هم كه آنچنان با ازدحام جمعيت همراه شده كه تصميم گيري براي مردم براي انجام سفر با اتوبوس شركت واحد را بسيار سخت ساخته است .
ازدحام جمعيت در ايستگاههاي اتوبوس دلايل فراواني دارد چرا كه علاوه بر ممنوعيت تردد خودروهاي شخصي به محدوده مركزي شهر خودروهاي عمومي توان پاسخگويي به نيازهاي فراوان مردم را ندارند و چنين فرصتي بهترين زمان براي افزايش اتوبوس هاي ريالي و حذف تدريجي اتوبوس هاي بليتي تعيين شده كه كليد آن در شركت واحد اتوبوسراني آگاهانه زده شده است .
نمي دانم شرايط تحميلي را چگونه مردم بايد تحمل كنند تا حدي كه براساس نتايج تحقيقات انجام شده شهر تهران با جمعيت حدود 10 ميليوني خود به 11 هزارو 500 دستگاه اتوبوس نياز دارد تا در كنار خطوط مترو و ناوگان تاكسيراني و خودروهاي خطي بتوان به نياز شهروندان پاسخ داد درحاليكه به دنبال مشكلات پديد آمده براي سوختگيري اتوبوس هاي گازسوز و غيرفعال شدن بسياري از اتوبوس هاي موجود و فرسوده هم اكنون تنها 6 هزار دستگاه اتوبوس فعال در شهر تهران تردد مي كند كه در بهترين شرايط 5 هزار و 500 دستگاه اتوبوس كم است .
در چنين گيروداري عمر كارت هاي منزلت سالمندان و بازنشستگان براي سوار شدن به اتوبوس هاي ريالي شركت واحد هم تمام شده است چون راننده هاي آنها فقط پول مي خواهند و بليت كارت منزلت موضوعي تمام شده تلقي مي شود مگر اينكه بخواهند محل زندگي خود را به خياباني منتقل كنند كه هنوز خطوط بليتي شركت واحد در آن فعلا داير است يا آنقدر در صف اتوبوس هاي بليتي بمانند كه ...
چند روز پيش هم تعدادي از مردم تهران با امضا طوماري به افزايش شديد اتوبوس هاي ريالي و حذف اتوبوس هاي بليتي اعتراض كردند ولي چنين اعتراضي هيچگاه به جايي نمي رسد.
هم اكنون روزانه 4 ميليون و 300 تا 4 ميليون و 600 نفر از شهروندان تهراني با استفاده از خطوط اتوبوسراني به مقصد مي رسند و يقينا در يكماه جاري كه سفرهاي درون شهري به اوج خود مي رسد مشكلات موجود هم بيشتر خواهد شد كه فعال سازي سياست خصوصي سازي بخشي از شركت واحد در اين ايام بيشترين فشار را به مردم وارد خواهد ساخت كه سايه هايي از سياسي كاري و اختلاف نظر شهرداري تهران و دولت در آن آشكار است .
مردم در اين ميان كاري به وجود اختلاف هاي سياسي ندارند آنها نوعي برنامه ريزي را از مسئولان شهري انتظار دارند كه به آسايش آنها آسيبي وارد نشود اين خواسته از بندبند طوماري كه مردم براي مخالفت با توسعه اتوبوس هاي ريالي امضا كرده اند مشخص است اگرچه بسياري از آنها نيز موفق به ديدن چنين طوماري نشدند اما يقينا آنها نيز نمي خواهند به نام خصوصي سازي هزينه هاي حمل و نقل درون شهري 5 برابر افزايش يابد و يا مسئولان به نام خصوصي سازي كارها را به حال خود رها كنند .
اگرچه مسئولان شركت واحد اين موضوع را به ظاهر تكذيب مي كنند اما آنچه واقعيت دارد اين است كه براساس مصوبه شوراي شهر 60 درصد اتوبوس هاي فعال به بخش خصوصي واگذار شود . اين هم صحبت هاي مدير عامل شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه كه در جمع خبرنگاران گفته بود : واگذاري 60 درصد از اتوبوسهاي تهران به بخش خصوصي مصوبه شوراي شهر تهران است كه مورد قبول فرمانداري هم قرار گرفته است و نمي توان درحال حاضر و در زمان اجراي اين مصوبه در مورد اين كه چرا بخشي از اتوبوسراني خصوصي شده است اظهارنظر منفي كرد!
وي البته اضافه هم مي كند كه : اتوبوس هاي ريالي مجموعه اي خصوصي محسوب مي شوند و نمي شود به آنها گفت كه از دارندگان كارت هاي منزلت وجه ديافت نكنند درعين حاليكه تا شش ماه آينده سيستم كارت بليت هاي الكترونيكي در اتوبوس هاي شخصي نيز كاربرد پيدا مي كند كه اين مشكل هم حل خواهد شد.
مدير عامل شركت واحد نيز مشكل خود را با حمايت هاي دولت اينگونه برطرف مي سازد و مي گويد : متاسفانه دولت سهم يك سومي خود را در مورد اتوبوس هاي بليتي پرداخت نمي كند و اگر از بابت مشكلات براي مردم نگران هستند بهتر است سهم خود را زودتر بدهند تا ما هم اتوبوس هاي خصوصي را جمع و يا تبديل به اتوبوس هاي بليتي كنيم .
وي ادامه مي دهد : سهم دولت از يك سوم هزينه هاي هر مسافر در سامانه اتوبوسراني حداقل 210 تومان است كه بايد طبق قانون دولت 70 تومان آن را پرداخت كند . به اين ترتيب باتوجه به تعداد اتوبوس ها و بودجه بخش عمران كه بيش از 200 ميليارد تومان است ما 70 ميليارد تومان طلب داريم .
خانواده اي كه سه فرزند دانش آموز دارند و تاكنون هر ماه بابت هزينه هاي سفر با اتوبوس شهري هفته اي 500 تومان پرداخت مي كردند با گران شدن كرايه اتوبوس بايد در هفته 4500 و در ماه 18 هزار تومان كرايه بپردازند!
» به اوج خود رسيده تا حدي كه نفس BRT با حذف خطوط فرعي اتوبوس هاي بليتي استفاده مسافران از خطوط اصلي و تندر « كشيدن در اين اتوبوس ها هم سخت شده است
يك مقام آگاه در شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه : مديران ارشد شركت واحد در پروژه به اصطلاح خصوصي سازي شركت واحد ذي نفع هستند در حاليكه خصوصي سازي ناسالم در شركت واحد براي امنيت شهر تهران و حتي در كل كشور خطرناك است
اكنون يكماه مانده به آغاز سال جديد و افزايش شديد سفرهاي درون شهري زمان مناسبي براي خصوصي سازي نيست . ظاهرا مسئولان شركت واحد تصميم خود را گرفته اند و براي دريافت حق السهم حمايت هاي دولتي دستاويز مناسبتري جز فشار بر مردم نديده اند!
با خصوصي شدن بسياري از خطوط شركت واحد اتوبوسراني عمر كارت هاي منزلت سالمندان و بازنشستگان نيز در اين خط ها پايان يافته تلقي مي شود
مديرعامل شركت واحد اتوبوسراني تهران : واگذاري 60 درصد از اتوبوس هاي تهران به بخش خصوصي مصوب شوراي شهر تهران و مورد قبول فرمانداري است
شنبه|ا|3|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]
-
گوناگون
پربازدیدترینها