سردار مرتضي طلايي در گفتگو با فارس: جبهه متحد اصولگرايان تجربه متراكم نيروهاي انقلاب است

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سردار مرتضي طلايي در گفتگو با فارس: جبهه متحد اصولگرايان تجربه متراكم نيروهاي انقلاب است
خبرگزاري فارس: عضو شوراي شهر تهران گفت: مقابله با توطئه دشمن جز با پافشاري بر “اصول” ممكن نيست.جبهه متحد اصولگرايان به مثابه تجربه متراكم نيروهاي انقلاب بسيار مهم است و لذا نبايد با برخي خرده گيري ها و حب و بغض ها، در اين روند خلل ايجاد كرد .

متن گفتگوي سردار مرتضي طلايي با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس به شرح ذيل است:

براي شروع بحث، بهتر است از فضايي كه اكنون در آن به سر مي بريم ، آغاز كنيم ،يقينا ما در برهه اي حساس از تاريخ انقلاب اسلامي قرار گرفته ايم و شرايطي كه امروز با آن مواجه هستيم قابل قياس با ديگر دوره هاي تاريخي نزديك به ما نيست ، از همين حيث مقوله “انتخابات” مهم جلوه مي كند ، بنابراين بهتر است براي شروع در اين خصوص كه چگونه انتخابات فعلي با اين شرايط خاص اهميت مي يابد ، بفرماييد تا به ديگر مباحث بپردازيم .

يقينا همين طور است . اكنون براي مقابله با تهديدات پيراموني و توطئه هايي كه قدرت هاي جهاني تدارك ديده اند عزم و اراده اي بزرگ لازم است. دشمن مي كوشد با استفاده از اختلاف افكني داخلي و وحدت زدايي از فضاي سياسي – اجتماعي كشور شرايط خاصي را براي نظام رقم بزند تا بتواند «امتياز» بگيرد . بديهي است كه مقابله با اين توطئه مي طلبد كه ما حول محور ولايت و اصول متعالي اسلام با وحدت كلمه براصول پافشاري كنيم. در حقيقت به نظر بنده، مقابله با اين شرايط، جز با پافشاري بر “اصول” ممكن نيست. اين پافشاري بر اصول البته به معناي فقدان تفكر استراتژيك نيست، بلكه اساسا به مثابه امري است كه با تاثيرات خود يك “استراتژي عقلاني و موثر “ محسوب مي شود.

غرب اكنون با استفاده از برخي پادوهاي منطقه اي و اقليتي فريب خورده در داخل مي خواهد “تشنج” و” آشوب” را به عنوان يك اهرم فشار براي امتياز گيري مطرح كند، مقابله با اين رويكرد جز با پافشاري بر “اصول” مكتب اسلام و انقلاب ممكن نيست. اين پافشاري به اصول هم “وحدت” را تقويت مي‌كند هم رافع بسياري از مشكلات خاصي است كه ممكن است در فرايند توطئه چيني هاي غرب خود را نشان دهد.

توجه داشته باشيد كه بيداري اسلامي و انقلاب هاي منطقه در حقيقت به موقعيت استراتژيك غرب خدشه وارد كرده است، بديهي است كه غرب مي خواهد با فشار بر كشور هاي مستقل و تضعيف آنها، اين ضربه را جبران كند چرا كه در غير اين صورت عرصه را بايد به كلي واگذار كند. در چنين شرايطي مي طلبد كه«عقلانيت انقلابي» محمل تمام گفتارها و عملكرد ما باشد عقلانيتي كه فارغ از محاسبه سود و زيان مادي، عرصه مبارزه اي را پيش روي دشمنان مي گشايد كه در آن، آنها از حيث استراتژيك قطعا مغلوب اند. شما اكنون به تحولات منطقه نگاه كنيد. مشخص است كه عنصر پافشاري بر اصول و التزام به موازين مكتبي تمامي معادلات مادي و استراتژيك غرب را بر هم زده است. در مصر، تونس، يمن، بحرين، و برخي ديگر از كشورها، اين “پافشاري بر اصول “ است كه توطئه ها را براي به “انحراف” بردن نهضت ها، به حاشيه رانده است .

اين مقوله، امري است كه بيش از 30 سال پيش با رهبري امام (ره) در ايران متولد شد و با زعامت داهيانه رهبر حكيم انقلاب تاكنون استمرار داشته است و به واقع اين ميراثي بود كه انقلاب اسلامي براي ملل مسلمان به ارمغان آورد و براي ما نيز هنوز يگانه راه است. در چنين شرايطي انتخابات مي تواند و بايد به محمل ظهور اين اصول تبديل شود...

بنابراين با توجه به شرايط فعلي، انتخابات پيش رو اهميت فراواني دارد ؟

يقينا انتخابات پيش رو بايد الگوي ناب “مردم سالاري ديني “را برا ي ملل مسلمان “تبيين” كند و به عنوان يك مدل ناب براي بسط جمهوريت ديني تجلي يابد. ما اكنون شاهد آن هستيم كه بذر انقلاب اسلامي در منطقه به درختي تناور بدل شده است و مي رود تا بر كل تحولات منطقه سايه افكند. بنابراين بايد هرچه بيشتر به تقويت ريشه هاي اين امر اهتمام داشته باشيم. ريشه اين تحولات در گفتمان انقلاب اسلامي نهفته است و شناساندن هر چه بهتر اين امر يقينا اهميت فراواني در شكل دهي به تحولات آتي كشورهاي منطقه در فرايند هاي سياسي پس از سرنگوني حكومت هاي وابسته دارد. نكته مهم ديگر شرايط داخلي ماست.

پس از ناكام ماندن آتش افروزي هاي فتنه 88 ، كشور احتياج به “آرامش و پيشرفت" دارد . در اين خصوص مشخص است كه “مجلس” بعنوان بازوي قانون گذار كشور، نهادي است كه مهمترين وظايف را براي نيل به اين امر بر عهده دارد. در فتنه 88 ، تهديدها جمهوريت و اسلاميت نظام را نشانه رفتند و برخي كوشيدند نظام را از مهمترين مولفه هاي هويت سازخود، تهي كنند، جمهوريت نظام مبتني بر نظم فكري اسلام انقلابي و از مهمترين وجوه مورد تاكيد حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بوده و هست اما برخي عامدانه و با بازي كردن پازل دشمن، شرايطي را فراهم كردند تا اين اصل مهم خدشه دار شود و اينطور القا شود كه مجموعه انقلاب اين امر را سبك مي شمارد، در حاليكه در تمامي تحولات و برهه هاي حساس بعد از انقلاب اين حضور “مردم “ در صحنه بوده است كه حافظ منافع ملي و استقرار نظام اسلامي در كشور بوده است. بنابراين برپايي يك انتخابات عمومي و بدور از منافع طلبي هاي شخصي و گروهي، براي جلوه گر شدن وجه مردمي نظام بسيار مهم و راهبردي است .

با اين وصف آرايش سياسي نيروهاي انقلاب براي انتخابات چگونه بايد باشد؟

اصولگرايان ، از جمله صادق ترين نيروهاي انقلاب محسوب مي شوند كه تاكنون نشان داده اند “پافشاري بر اصول “ و “عقلانيت انقلابي” همواره سرلوحه عملكرد و كنش ايشان بوده است .اين قشر همواره نسبت به سرنوشت نظام و انقلاب حساس بوده و كوشيده اند از هيچ تلاشي براي رشد و پيشرفت گفتمان و كارآمدي نظام فرو گذاري نكنند. در اين ميان اما “خود انتقادي “و “نقد درون گفتماني” را نيز هيچ گاه فراموش نكرده اند و همواره كوشيده اند با پالايش مداوم و رصد دقيق خود و ديگران مثمر ثمر باشند.

اگر دقت كرده باشيد در هر عرصه و هر برهه زماني، گفتمان و انديشه اصولگرايي داعيه دار اين بوده است كه بايد در عرصه عمل و عينيت، كارآمدي و معنويت تواما به منصه ظهور برسند. بگذريم از اينكه برخي در برهه زماني خاصي كوشيدند با تاويل هاي غير مسبوق و انحرافي انديشه اصولگرايي را تفسير به راي كرده و بدنبال موقعيت سازي باشند، اما قاطبه اصولگرايان با تمسك به “نقد درون گفتماني“عرصه را واگذار نكرده و همواره نسبت به “انحراف”از اصول حساسيت نشان داده و مي دهند.

اينكه انحرافات و منافع طلبي ها، همواره تهديدي براي سلامت يك نظام مردمي و اسلامي به حساب مي آيد امر قابل انكاري نيست و در اين راستا بايد هميشه هوشياري عمومي و تاكيد بر خرد و عقلانيت جمعي و بهره برداري از تفكرات و نظرات سازنده مورد دقت و نظر قرار گيرد كه اين عموما از مسير همين نقدها و نظرات سازنده و اخلاقي و بدور از غرض ورزي هاي شخصي و گروهي امكان پذير است. لذا مي طلبد كه از اين حيث، توجه داشته باشيم كه التزام به” مباني انديشه اصولگرايي” نيازمند اين است كه، نقد مداوم و سازنده اي سرلوحه همه فعاليت ها بخصوص اقدامات مهم و استراتژيك نظام، قرار گيرد تا از هر گونه “انحراف” جلوگيري كند.

بحمدالله هوشياري انقلابي اي كه در مواجه با “فتنه “ ايجاد شد ، اكنون در مقابل ديگر انحرافات نيز ديده مي شوند كه محل تجلي اين هوشياري انقلابي اكنون “جبهه متحد اصولگرايان “است كه بر اساس تفكر اصيلي كه مقابله با “فتنه”و “انحراف” را تكليف مي داند ، شكل گرفته است و محل تجمع انقلابيوني است كه بر اصول گفتمان انقلاب اسلامي تاكيد دارند . از اين حيث جبهه متحد اصولگرايان تجلي بصيرت و حسن تكليفي است كه اصولگرايان نسبت به سرنوشت انقلاب و نظام دارند .

در عين حال اين “وحدت “ هم وحدت “نظري” است ، هم وحدت “عملي” . از حيث نظري “اصول اسلام و انقلاب “ را امري بي بديل مي شمارند و از حيث عملي براي تجلي اين اصول اتحاد و وحدت جمعي عظيم را سامان داده اند . بنابراين به نظر بنده اكنون “جبهه متحد اصولگرايان”به مثابه يك كانون شكل دهنده به كنش سياسي نيروهاي انقلاب اسلامي از اهميت فراواني برخوردار است . توجه داشته باشيد در شرايطي به سر مي بريم كه “وحدت براصول” از جمله مهمترين مقولاتي است كه “نياز “ انقلاب و نظام محسوب مي شود . اين “وحدت” اكنون در جبهه متحد اصولگرايان رخ عيان كرده است و يقينا منشا اثرات بزرگ و خير كثيري خواهد شد . همين امر كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز و شخصيت هاي بزرگواري همچون حضرت آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي وارد عرصه شده اند و اينچنين مشفقانه براي “وحدت” تلاش مي‌كنند، دستاورد عظيمي است و هم نشان مي دهد كه از منظر علما و بزرگان اهميت انتخابات پيش رو به چه ميزاني است. حضرات عظام آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي ، از ابتداي سالهاي هاي شكل گيري نهضت انقلاب اسلامي تا به امروز براي پيوند و اتحاد نيروهاي انقلاب از هيچ كوششي فروگذار نكرده اند و به همين علت نيز امروز اين چنين پر صلابت وارد عرصه شده اند. از اين منظر اعانت به “جبهه متحد اصولگرايان”به مثابه تجربه متراكم نيروهاي انقلاب بسيار مهم است و لذا ضروري است كه با پرهيز از جريان طلبي هاي سياسي، پايه هاي وحدت سياسي و مردمي نظام را مستحكم كنيم لذا نبايد با برخي خرده گيري ها و حب و بغض ها، در اين روند خلل ايجاد كرد .

آقاي طلايي سوالي كه شايد به ذهن خيلي از شهروندان برسد اين است كه شما با توجه به اينكه اكنون در شوراي شهر تهران حضور داريد و مسئوليت مهمي مانند رياست بر كميسيون فرهنگي اين نهاد مدني را دارا هستيد ، چگونه شد كه تصميم به حضور د رعرصه انتخابات گرفتيد؟ بالاخره شما با راي مردم وارد شوراي شهر تهران شديد و آنجا هم به نوعي نماينده مردم محسوب مي شويد...

در اين باب بنده نگاهم با شما كمي متفاوت است . ببينيد ما بايد نگاه “ملي “را سرلوحه قرار دهيم . نگاه ملي به ما حكم مي كند كه كلان نگر باشيم و مقولات را با نگاه راهبردي پي گيري كنيم . شرايطي كه اكنون در آن به سر مي بريم ،اقتضا ميكند كه خود را براي همه عرصه ها آماده كنيم . در شوراي شهر ما تجربه مفيدي را پشت سر گذاشتيم . شوراهاي شهر و روستا در واقع جزء نوپاترين و در عين حال موثرترين نهادهاي مدني نظام هستند كه مي تواند ديد مناسبي را به افراد اعطا كند.در شوراي شهر ، رصد تحولات اين امكان را مي دهد كه متوجه شويم بسياري از مسائلي كه در محدوده يك شهر موضوعيت دارد ، نشات گرفته از مسائل كلاني است كه ابعاد ملي دارد . في المثل مسئله آلودگي هوا در تهران صرفا مسئله اي شهري كه مختص به تهران باشد نيست ، بلكه ريشه در مسائلي دارد كه حل آنها فقط در ابعاد ملي امكان پذير است . اين امر اين امكان را مي دهد كه بتوان در نهادي مهم مانند مجلس، به پيگيري اين امور پرداخت و براي حل آنها چاره انديشي كرد .

نكته ديگر اين است كه دوره فعلي شوراي اسلامي شهر تهران رو به اتمام است و در واقع دوره اي كه ما تعهد به مردم داشتيم در حال سپري شدن است . بنده همواره قدردان مردم تهران بوده ام كه اين امكان را براي بنده فراهم كردند كه در شوراي اسلامي شهر خدمت گذار آنها باشيم .اما به هر حال اين دوره، عمده آن اكنون سپري شده است و به نظر مي رسد تكليف انقلابي و ملي و اسلامي ما اكنون حضور در عرصه اي است كه براي انقلاب و خدمت به مردم عزيز مفيدتر است .

در مورد نگاه ملي سخن گفتيد، آيا اكنون فقدان اين امر را در مجلس فعلي احساس نمي كنيد؟

به نظرم اكنون غلبه نگاه منطقه اي بر نگرش ملي محسوس است. مشخص است كه غلبه نگاه منطقه اي در نهادي مانند مجلس كه محلي براي اتخاذ تصميم هاي كلان است، مي تواند اثرات سوئي برجا بگذارد. مهم اين است ك ما مسائل “منطقه” را در چارچوب كلان ملي مورد ارزيابي قرار دهيم و في المثل مشكل اشتغال را صرفا در محدوده شهر خود ارزيابي نكنيم.

حل مسئله اي مانند بيكاري و عدم اشتغال بايد با كارشناسي كلان و ملي در دستور كار قرار گيرد. اتفاقا نگاه منطقه اي و غير ملي نه تنها باعث حل اين مشكل نمي شود بلكه چه بسا آن را گسترش ميدهد. ايجاد اشتغال مقطعي آن هم با سرمايه مقطعي در منطقه خاص اثرات خاصي را بر جا ميگذارد كه نه تنها اشتغال تام و ماندگار را رقم نمي زند ، بلكه باعث خدشه به يك روند ملي خواهد شد . بنابراين بايد توجه داشت كه نگاه منطقه اي مي تواند به عنوان يك عامل ايستا در برابر پويايي مجلس قد علم كند. في الواقع يكي از دلايلي كه بنده را براي حضور در اين عرصه ترغيب كرد شكستن اين روند و تلاش براي بسط نگرش ملي در مجلس بود. فقدان اين امر اكنون در نهاد مهمي مانند مجلس به چشم مي خورد و اين امر قطعا در فرايند تصميم سازي ها به ضرر سيستم مديريت كشوراست.
انتهاي پيام/

يکشنبه|ا|18|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]