واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: جورج كلوني با يك كمدي جديد شانس ديگري براي گرفتن اسكار يافت
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
با اكران فيلم «نوادگان» يا «ديسندنتز» كه يك فيلم درام – كمدي با بازي جورج كلوني است، اين بازيگر صاحب نام شانس ديگري براي اسكاري شدن يافت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فيلم داستان يك ملاك زمين ثروتمند به نام «مت كينگ» در هاوايي است.
به نوشته هاليوود ريپورتر، همسرمت كينگ بعد از تصادف در قايق به كما رفته و او در تلاش براي برقراري ارتباط نزديك با دو فرزندش است.
در همين حال مت كينگ بعد از 20 سال زندگي مشترك در مي يابد همسرش با يك مشكل عاطفي دست و پنجه نرم مي كرده است.
كنجكاوي مت كينگ براي حل كردن مشكل عاطفي همسرش، دستمايه كمدي مناسبي براي فيلم فراهم كرده است.
«الكساندر پاين»، كارگردان و فيلمنامه نويس، فيلم را بر اساس رمان «خانم كاووي هارت همينگز» تهيه كرده است.
فيلم همچنين به موضوع هزاران هكتار زمين كه از اعقاب سلطنتي اين خانواده به آنها ارث رسيده و حق تملك زمين براي اهالي بومي هاوايي و نوادگان مسيونرهاي خارجي ميپردازد.
فيلم «نوادگان» اولين بار سپتامبر در سي و ششمين جشنواره فيلم تورنتو و درادامه در آمريكاي شمالي به نمايش در آمد.
اين فيلم هم اكنون در سينماهاي اروپا در اكران است.
كلوني همچنين با فيلم «عيد مارس» كه در افتتاحيه جشنواره ونيز امسال اكران جهاني شد، از كانديدهاي جدي جوايز اسكار امسال محسوب ميشود كه علاوهبر كارگرداني اين فيلم، در مقابل دوربين هم به ايفاي نقش پرداخته است.
اين فيلم زندگي سياسي سخنگوي مطبوعاتي يك كانديداي انتخاباتي را به تصوير ميكشد كه در جريان رقابتهاي انتخاباتي با خيانتها و حقههاي انتخاباتي اين كانديد مواجه ميشود و به همين دليل درگير اتفاقاتي ناخواسته ميشود.
كلوني وي در خانوادهاي معروف در زمينه تجارت و هنر به دنيا آمد. پدرش، نيك كلوني، مجري راديو و تلويزيون بود.
خانواده جورج از كاتوليكهاي بسيار متعصب بودند و همه مسائل و احكام دين خود را رعايت ميكردند و جورج در چنين خانوادهاي پرورش يافت.
دوران دبستان و دبيرستان خود را در لكسينگتون گذراند و براي تحصيلات دانشگاهي به شمال كنتاكي رفت، او علاقه زيادي به درس و تحصيل نداشت و هميشه بهانهاي ميآورد تا بار مسووليت درس خواندن فرار كند.
در كلاسهاي دانشگاهي خود شركت نميكرد. علاقه او به كار در خريد و فروش اجناس و كالاها را در آنجا بگذراند و خريد و فروش كه البته به كار در راديو و تلويزيون نيز گرايش داشت.
پس از پايان تحصيلات توسط پدرش به كار گويندگي در تلويزيون مشغول شد كه اولين كارش محسوب ميشد در همان زمان پسرخالهاش ميكل فرير به لكسينگتون آمده بود تا در آنجا فيلم كوتاهي درباره اسبهاي مسابقهاي تهيه كند، به جورج هم نقش كوچكي داد.
به اين ترتيب جورج وارد عرصه بازيگري شد و با ايفاي نقش هر چند كوچش استعداد خود را در اين زمينه نشان داد. از سويي ديگر با كار در تلويزيون توانست راه خود را در رشته بازيگري باز كند و اولين نقش خود را در سريال تلويزيوني اتاق اورژانس كه ازبرنامههاي پربيننده تلويزيون آمريكا بود اجراكرد و مورد توجه همگان قرار گرفت.
وي در سال 1982 راهي لس آنجلس شد اما يك سال بيكار بود. اولين كار رسمي او در لس آنجلس، كار در شركت تجاري ژاپني پاناسونيك بود.
در سال 1984 جورج كار سينما را با اجراي نقشي كم اهميت در فيلمي بازي كرد كه حتي به مرحله پخش نرسيد اما توجه تهيه كنندگان را به خود جلب كرد.
او دلسرد نشد بلكه به بازي در فيلم هاي سينمايي علاقمند شده بود و احساس مي كرد اگر پا در اين عرصه بگذارد به موفقيت دست مي يابد او با قيافهاي جدي، مصمم و خوش تيپي كه داشت نظر كارگردانان را به خود جلب كرد.
جورج از اينكه توانسته بود راهي به سينما پيدا كند، بسيار خوشحال بود. بازي او در فيلمهاي «يك روز خوب با خارج از ديد» در كنار جنيفر لوپز در سال 1998، «از طلوع تا غروب»، «اي برادر كجايي و طوفان كامل» كه اكثر موضوعشان درباره دزدي و پليسي بود او را به بالاترين درجات موفقيت و شهرت رساند.
وي در سال 2006 با فيلم «سيريانا» برنده جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شد و با فيلم «شب بخير و موفق باشيد» نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني بود.
انتهاي پيام
شنبه|ا|17|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]