واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: كلمن باركس، مولانا را از خاستگاه قرآنی و مذهبیاش بیرون كشیده است تا دل مشتریان آمریكاییاش را به دست آورد و در این میان ما ماندهایم كه از استقبال بینظیر جهان از مولوی فارسی... امروز روز بزرگداشت مردی است كه جهان را تسخیر كرده استامروز روز بزرگداشت مردی است كه گویی این روزها پس از قرنها از خاك سر برداشته و فریاد عشق و شیداییاش عالم و آدم را به هم ریخته است: مولانا جلالالدین محمد بلخی. مولانا كه این سالها چند كشور را به جان هم انداخته است تا ثابت كنند شهروندشان بوده است در حال فتح دلها و ذهن های مردمان جهان است و روزی نیست كه خبری تازه از مولانا و مولاناستایی در چهارگوشه خاك نشنویم. یك روز از فروش بینظیر ترجمه جدید شعرهای مولوی در آمریكا با شمارگان نیم میلیونی سخن میرود؛ روزی دیگر خواننده مشهوری كه اگر نامش را بنویسم سردبیر آن را خط خواهد زد 12 قطعه موسیقی از آثار مولوی به بازار عرضه میكند و ركورد فروش و استقبال را میشكند؛ آمریكا برای مولوی شرقی تمبر یادبود چاپ میكند و تیشرتها و تقویمها و ظرفهای مزین به نام رومی (مولوی) در این كشور به فروش میرسد. ترجمه های عربی، ژاپنی، ایتالیایی، سوئدی، روسی، اردو، هندی، تركی، لهستانی، چینی، اسپانیایی و... آثار مولانا به بازار میآید و در چهار گوشه دنیا مردم را به سمت خود میكشد. همین چندروز پیش هم ترجمه انگلیسی رباعیات مولانا در آمریكا عرضه شد. اینها همه نشانگر این است كه عصر، عصر مولاناست و در سخن او رازی است كه دنیا را شیفته خود كرده است. ولی در این میان اما و اگرهایی هم وجود دارد آیا غربیها مولانایی را كه بود به دنیا معرفی كردهاند یا آنچه به قول خود مولانا از ظن خود یار شاعری شده اند كه به قول رهبر معظم انقلاب شعرش اصول اصول اصول دین است؟شاعر مسلمان یا رقصنده آمریكایی مولانا مانند حافظ، سعدی، نظامی، خیام و فردوسی شاعر شناخته شدهای در سطح جهان بود اما ترجمههای آثار او به زبان انگلیسی در قرن نوزدهم ترجمههایی ادبی و سنگین بود تا اینكه در همین سده گذشته رابرت بلای، شاعر نامدار آمریكایی نسخهای از غزلیات شمس را به دوستش كلمن باركس هدیه و به او توصیه كرد، این شعرها را از قفس ترجمه آزاد كن. كلمن كه حتی فارسی نمیدانست، با همكاری جان موین شعرهایی از دفتر سوم مثنوی را به زبان روز و سنت جاری شعر آمریكا باز ترجمه ای آزاد كرد و این كتاب كه در دهه 90 منتشر شد، بسرعت مورد استقبال قرار گرفت. اما مساله اینجاست كه آقای باركس گویا در ترجمه آزاد بیش از حد آزاد عمل كرده و مولانایی به مخاطب عرضه كرده است كه باب مردم آمریكا باشد. به عبارت دیگر، مولانای كلمن باركس پیش از اینكه یك عارف مسلمان باشد یك رقصنده شورانگیز و یك عاشق به معنای مصطلح آن در جهان غرب است. او برخی از دیدگاههای مولانا را كه به مذاق مخاطبانش خوش نمیآمده از ترجمه خویش بیرون كشیده است و عشق در كلام مولانای روایت شده توسط باركس به جای اینكه یك مفهوم قدسی و فرازمینی داشته باشد به رابطهای تنانه و جسمانی درآمده است. كلمن باركس، مولانا را از خاستگاه قرآنی و مذهبیاش بیرون كشیده است تا دل مشتریان آمریكاییاش را به دست آورد و در این میان ما ماندهایم كه از استقبال بینظیر جهان از مولوی فارسی زبان شاد باشیم یا اندوهگین و البته سزای كسانی كه در عملكردهای فرهنگی همیشه منفعلند، همین است.مولانا را ترجمه دوباره كنیمشاید یكی از صریحترین اظهار نظرها درباره ترجمه باركس از مولانا را دكتر طاهره صفارزاده سال گذشته برزبان آورد، وقتی به ستاد خبری كنگره بزرگداشت سال مولانا گفت: آنچه در سالهای اخیر از اشعار مولوی به صورت شتابزده در آمریكا منتشر شده است، عموما جزوههای بیهویتی است كه شناختی از این شاعر بزرگ به دست نمیدهد و كمترین اشارهای به زندگی عارفانه مولوی و شمس و نیز نشانهای از مبانی اسلام و قرآن و حدیث ندارد. وی تصریح كرده است: برخی از این مترجمان امكان علمیبرای مطالعات اسلامی و مبانی عرفانی و مضامین صوفیگری نداشته اند و از سر ذوق ابیاتی را از ترجمههای دیگران برگزیدهاند. صفارزاده پیشنهاد كرده است ترجمه ای جامع از آثار و احوال مولوی به زبان انگلیسی توسط اهل علم خودمان صورت گیرد تا مخاطب انگلیسی زبان با حقیقت حال مولانا آشنا شود.مصایب ترجمه با كتاب لغت دكتر احمد تمیمداری، استاد دانشگاه در این باره به خبرنگار ما میگوید: ترجمه و شرح مولانا به زبان انگلیسی چیز جدیدی نیست، چنانكه میتوان به ترجمه عمیق و ارزشمند نیكلسون و نیز ترجمه خوب ای اچ وینفیلد كه گلشن راز شبستری را هم ترجمه كرده است، اشاره كرد. وی با اشاره به اینكه غربیها در نگاه به ادبیات شرق همواره بدجنسیها و اهداف خاص خود را دارند، معتقد است یكی از این اهداف این است كه به مخاطب غربی اینگونه دیكته شود كه همه حرفهای شرقیها در بزم و سماع و مطرب خلاصه میشود، در حالیكه به مخاطب گفته نمیشود این اصطلاحات بخشی از ادبیات عرفانی هستند و به رمز و تمثیل از حقایقی دیگر سخن میگویند. تمیمداری به ترجمههای ناقص و دم دستی از متون مذهبی و عرفانی شرق اشاره میكند و میگوید: كسی كه استاد دیده نباشد نمیتواند مفاهیم اینگونه را برگردان كند. آنها میخواهند با كتاب لغت مفاهیم را ترجمه كنند و نتیجهاش این میشود كه برای مثال در قرآن ترجمه هاربری، والعصر را كه به مفاهیمی چون زمان مطلق، عصاره زمان، عصر فشار و عصر ظهور صاحب الزمان تفسیر شده است به afternoon ترجمه كرده و اینكه والعصر را قسم به بعدازظهر ترجمه كنیم، نتیجه همین ترجمه از كتاب لغت است.جهان به مولوی نیاز دارددكتر قدمعلی سرامی، استاد دانشگاه و مولوی پژوه هم ترجمه باركس از آثار مولانا را نسبت به ترجمههایی نظیر ترجمه نیكلسون دارای بار ادبی كمتری میداند و در عین حال به خبرنگار ما میگوید: این ترجمه كه با استفاده از اصطلاحات و ضرب المثلهای روز صورت گرفته، شعر مولانا را در دسترس افراد عادی هم قرار داده است. سرامی بخشی از استقبال از مولانا را ناشی از مسائل سیاسی و توجه جهان به ایران و ایرانی میداند و در عین حال تاكید میكند: جهان امروز به مولوی نیاز دارد و این استقبال به دلیل محتوا و فكری است كه مولوی در آثارش عرضه میكند. وی حركت و نا ایستایی، شادی ذاتی و عدم تعصب را از عواملی میداند كه باعث رویكرد جاری جهان به شعر مولانا شده است و اضافه میكند: مولانا برناخودآگاه جمعی انسانها دست گذاشته و همین ناخودآگاه جمعی است كه عامل ایجاد وحدت در میان بشریت میشود. سرامیدر عین حال از این استقبال به مولانا به عنوان عاملی برای نفوذ بیشتر ادبیات و زبان فارسی در آمریكا یاد میكند و میگوید: همین امسال دانشگاه معتبر مریلند آمریكا برای نخستین بار به جز دورههای فوقلیسانس و دكتری، دوره لیسانس زبان فارسی هم گذاشته است و این به دلیل علاقهمند شدن دختران و پسران آمریكایی به زبان فارسی به عنوان خاستگاه شعری مولاناست. گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ /culture منبع: جام جم آنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]