واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در نشست بررسي آسيبشناسي جريانهاي نوظهور معنوي مطرح شد
خبرگزاري فارس: كارشناسان جريانهاي نوظهور معنوي معتقدند: برخورد امنيتي براي حذف عرفانهاي كاذب شيوهاي مناسبي نيست و بهتر است ضمن ورود فرهنگي به اين قضيه، قوانين محكمي براي مجازات مدعيان دروغين تصويب شود تا كسي به ذهنش خطور نكند به اين سمت برود.
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، امروز در گوشه و كنار كشور شاهد بروز فرقههايي نوظهور هستيم كه مباني و اعتقادات جوانان را مورد هجمه قرار ميدهد. به نظر ميرسد كه دشمنان اين مرز و بوم براي تكميل هجمه فرهنگي خود، راهي را انتخاب كردهاند تا با روشي كاملاً نرم، شالوده فكري و اعتقادي نسل نوي ايران اسلامي را بر هم زنند، رهبري، نظارت خارجي و پشتوانه مالي توسط كشورهاي غربي از جريانهاي نوپديد معنوي داخل ايران بر گستردگي آنها افزوده است، به همين جهت به بررسي آسيبشناسي جريانهاي نوظهور معنوي در ايران با حضور محمد محمدي كارشناس عرفانهاي نوظهور و سيد كاظم موسوي سردبير مجله «شفافيت» در خبرگزاري فارس مبادرت كرديم كه مشروح آن در پي ميآيد:
نگاه فرهنگي تنها راه حل مناسب براي حذف معنويتهاي نوپديد است
* با توجه به اينكه شاهد بروز فرقههاي نوظهور معنوي در سطح كشور هستيم، چرا بايد منتظر بود تا فرقهاي به وجود آيد تا واكنشي در قبال آن صورت گيرد، چرا نبايد از عرفان شيعي براي گسترش معنويت در جامعه استفاده كرد، چرا جلسات عمومي برگزار نميشود، با توجه به اينكه اساتيد علوم باطني در قم حضور دارند، چرا نبايد اين علوم در جامعه تسري و معرفي شود تا جوانان شيفته اين عرفانهاي كاذب نشوند؟
- موسوي: واقعاً تا كي دستگاه نظارتي بايد در اين زمينه وارد شود؟ دستگاههاي فرهنگي ما براي مقابله با اين جريانهاي نوظهور مرده است، جامعه ورود ديدگاه امنيتي را از نگاه بايد و نبايدها بر نميتابد، هنوز حوزه فرهنگي ما به اين عقلانيت نرسيده است كه كار ايجابي براي ديگران انجام دهد، چند تا فيلم در خصوص جريانهاي عرفان كاذب توليد شده است، صدا و سيما چه اقداماتي را انجام داده است؛ اينكه فيلمهايي از دستگاههاي انقلابي با بودجههاي كلان ساخته ميشود و توقيف ميشود، يا اينكه فيلمساز و تهيه كننده شناختي از اين جريانات ندارند، دستگاههاي آموزشي و تربيتي ما چقدر به اين موضوعات بها ميدهند.
غرب سه دهه گذشته به اين نتيجه رسيد، نياز به يك كرسي در دانشگاهها براي مبارزه با فرقههاي جريانهاي نوظهور دارد، اكنون چقدر دانشگاههاي ما به اين موضوع ميپردازند، اين در حالي است كه اكثر فرقههاي جامعه هدف خود را دانشجويان و دانشآموزان قرار دادند، آموزش و پرورش چه كتابي در اين زمينه توليد كرده است و يا در فضاي اينترنتي چه اقداماتي را مسئولان صورت دادهاند.
عقل فرهنگي جامعه نسبت به اين معضل چقدر طرح و برنامه داشته است! چرا نبايد حوزه و دانشگاه اين دغدغه را نداشته باشند! كاري كه شهيد مطهري در دهه 40 كرد، مباحثه و مناظراتي داشتند و نظريات را به چالش كشيدند، بايد در اين حال حاضر هم با اين شيوه به مقابله با معنويتهاي نوپديد اقدام كرد.
بنابراين نيازي به حضور سازمان امنيتي در اين حيطه نيست، تا هنگامي كه اين موضوع از حوزه فرهنگي مورد پذيرش قرار نگيرد و عوامل بازدارنده در كشور فعال نشوند، همچنان معضل به قوت خود باقي است، كشورهايي كه سطح اجتماعي پايينتري از ايران دارند، قانون ضد فرقه و فرقهگرايي را تدوين كردند، چرا كه آنها فهميدهاند فرقهگرايي يك تهديد امنيتي است،يك تهديد براي امنيت ملي كشور است، هر چند كه حوزه فرهنگي بايد براي حل اين معضل ورود پيدا كند.
اين جريانهاي انحرافي، واژه عرفان را وام گرفتهاند، در حالي كه بويي از عرفان نبردهاند، اينكه «م.ط» در فرقه «كيهاني» شيطان را در كنار خدا قرار داده است يا «پ.ف» رئيس فرقه «رام الله» نيز همين طور، جريان فرقه از خارج آمده يا رهبر فرقه نيز مدتي را در خارج از كشور سپري كرده است، نشان ميدهد در اينجا سخن از عرفان نيست!
شما ببينيد با اينكه سفارت انگليس در ايران تعطيل شد، اما با اين حال حاضر نيست كه اقداماتش را تعطيل كند، انگليس عليه منافع ما عمل ميكند، در درون با رهبران فرقهها ارتباط برقرار ميكند، جريانهاي مختلفي را ميسازد و ساپورت بانكي هم ميكند، اينكه رئيس يكي از فرقهها از دانشگاه ارمنستان مدرك تحصيلي ميگيرد، همه نشان از آن دارد كه از طرف بيگانگان حمايت ميشوند، قطعاً اين فرقهها ساخته و زائيده تفكرات يك ايراني نيست، ببينيد يك فرد كمسواد (اشاره به رئيس فرقه كيهاني) نگاهش به خداوند چگونه است! اينها نشان ميدهد كه از بيرون آموزش گرفته است.
برنامه فرقهسازي قبل از انقلاب اسلامي در ايران آغاز شد، هر چند كه انقلاب آنها را وادار كرد كه به اين روند سرعت ببخشند، اينها در قالب فرقهها جاسوسهايي را تربيت كردند و در طول سه دهه اخير در حوزه سياسي فرهنگي و اجتماعي نفوذ كردند، در زمان پهلوي با نگاه سياسي، امنيتي و منش مسلحانه عمل كردند، در سال 1299 رضاخان به سرويس اطلاعاتي انگليس پيشنهادي ميدهد كه در پي آن تشكيلات بهائيت شكل ميگيرد، اگر حوزه فرهنگي عقلاني عمل نكند و براي حل اين معضل ورود پيدا نكند تا اين جريانات را به جامعه نشناسند و آگاهي ندهد، وضع به مراتب بدتر خواهد شد.
قانون محكمي براي برخورد با فرقههاي نوظهور نداريم
* شايد يكي از دلايلي كه باعث ميشود كه حوزه فرهنگي در اين قضيه ورود پيدا نكند، تلاش براي عدم تبليغ اين فرقههاست، چگونه عمل كنيم كه تبليغ آنها نشود؟
- محمدي: بايد زشتيها را براي مردم بازگو كرد، به طوري كه باعث نشود، مردم به سراغ آنها بروند، جذب و در نهايت ذوب آنها شوند. اگر كسي با معرفي زشتيهاي شخص مدعي و رئيس فرقه باز به سمت او برود، قطعاً بيمار است.
- موسوي: اگر جريان رئيس فرقه رام الله پيگيري نميشد يا رئيس فرقه ابَرآگاهي به جامعه شناسانده نشود، معلوم نخواهد بود كه چندين دختر معصوم در دام آنها گرفتار خواهند شد، تا چه زماني قرار است كه پليس در اين حيطه عمل كند و تا چه زماني بايد از اين بترسيم كه اين جريانات به مردم معرفي شوند، توجه داشته باشيد هر 32 استان ما گرفتار يك نوعي از جريانات نوظهور هستند، آلودگي هر استاني را نميشود به استان ديگر تعميم داد.
با توجه به اين وضعيت، در حوزه فرهنگي مسئولين و رؤساي فرهنگي بايد با يك اقدام انقلابي وارد عرصه شوند، اينكه نهادهاي امنيتي و نظامي بايد وارد عرصه مقابله با جريانهاي نوپديد معنوي شوند، نگاه بسيار بدي است كه در سايه آن انتظار داشته باشيم، پليس در اين موضوع دخالت كند.
يكي از مشكلات نبود قانون است كه برابر جريانات نو ظهور معنوي خيلي با تسامح برخورد ميكنند، لذا وجود قوانين سخت براي ايجاد كنندگان فرقهها كه به تبع آن بسياري از افراد جامعه را به سمت خود ميكشانند، لازم و ضروري است تا كسي جرأت نكند تا به سوء استفاده از جوانان به خصوص دختران بپردازد، لذا تا هنگامي كه قانون محكمي در اين باره وجود داشته باشد، ديگر نيازي به حضور نيروهاي امنيتي نيست.
شايد لازم باشد وزير آموزش پروش يك پكيج آگاهي براي دانش آموزان در حوزه مباحث تاريخچه شكلگيري و مضرات فرقهها را تهيه كند و در سطح سراسر كشور منتشر كند، چرا كه تا هنگامي كه از فرقهها صحبتي به ميان نيايد، در واقع به خواسته دشمن كمك كردهايم، بنابراين با در نظر گرفتن امكانات و مطالبات، خواستار ورود شوراي عالي فرهنگي كشور و دستگاههاي دولتي هستيم، به طوري كه رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران اين ضرورت را چندين سال پيش درك كردهاند، اما انگار هنوز مسئولين تصميمساز هنوز به اين باور نرسيدهاند كه بايد در اين حيطه كار فرهنگي كرد.
ادعاهاي رؤساي فرقهها هيچگاه اثبات نشده است
* اينكه برخي از فرقهها با ادعاي دارا بودن علوم باطني به جذب افراد اقدام ميكنند و ادعاهايي را طرح ميكنند، آيا به راستي قادر به برخي از ادعاهاي خود هستند، به طوري كه در مورد فرقه «رام الله» نيز اين موضوع به صراحت ديده ميشود، به راستي چگونه كساني كه داراي تحصيلات پايين هستند، با ساختن يك فرقه و رهبري آن ميتوانند افراد را جذب كنند؟
- محمدي: رئيس فرقه «رامالله» از طريق روانشناسي و كسب تجربه توانسته است به برخي از قدرتهاي باطني دست پيدا كند، اين قبيل افراد علوم باطني را از طريق تمرين روحي كسب ميكنند، «پ.ف» در صحبتهاي خود گفته بود كه در حوالي كوير يزد با استادي به نام «روح الله» برخورد كرده كه وي استاد مسلم علوم باطني جهان است! البته اين شخص هرگز يافت نشد، حتي وجود چنين آدمي نيز ثابت نشد.
رئيس فرقه رامالله ملقب به «ايليا» در خانواده پرجمعيت كه 13 تا خواهر و برادر دارد، بزرگ شده است، بعضي از برادرانش در جنگ حضور داشتند، يكي از برادرانش را به خاطر اينكه به اسم بهزيستي از بازار پول جمع ميكرد، دستگير كردند و او مدتي در زندان بود، متولد شهر كرمانشاه است، ظاهر مذهبي او و آشنايياش با هيپنوتيزم و روانشناسي باعث شد كه بتواند اندكي در علوم باطني نقشآفريني كند، البته ادعاهاي خارقالعاده او هيچ گاه محقق نشده و هيچ فردي هم اين ادعاها را مشاهده نكرده است.
نامبرده پس از مدتي به تهران آمد، با توجه به لحن بيان شيوايي كه داشت، توانست عدهاي را دور خود جمع كند و در همين راستا كارهاي غير قانوني زيادي انجام داده است، البته ناگفته نماند كه صحبت اطرافيان هم در افزايش توهمات وي بيتأثير نبوده است؛ وقتي عدهاي دور فردي جمع شوند و به او بگويند: «تو از آسمان آمدهاي!، تو خودت نميداني چه فردي هستي!، ما درك ميكنيم!»، بالاخره توهم انسان را در بر ميگيرد كه نكند، واقعاً كسي هستم و خود خبر ندارم!، البته بايد گفت كه همين معدود استعدادهايي كه رئيس فرقه «رام الله» دارد همگي منفي و در خدمت شيطان است.
يكي از اساتيد عرفان باطني جهان پيش از مرگ خود اعلام كرده بود كه استاد بعدي جهان از آسياست، به همين جهت بعد از فوت او رقابتي در ميان رؤساي فرقههاي باطني در آسيا ايجاد شد و به تبع آن، در ايران هم اين رقابت مشاهده شد.
ايليا در همين راستا گفته است: «من دومي ندارم و من فقط استاد مسلم عرفان باطني نه تنها در ايران بلكه در كل آسيا هستم!»، وقتي او را با يكي از اساتيد عرفان الهي روبرو كردند، اين استاد به او گفت: «هر ادعايي كه داري انجام بده، من هم براي تو مرده را زنده ميكنم، تو ادعاي كردي كه از دل مرغ ميتواني، نارنگي در بياوري! اين كار را بكن و بعد از انجام آن، نوبت من ميشود»، در نهايت ايليا نتوانست ادعاي خودش را ثابت كند!
استاد عرفان الهي رو به ايليا ميكند و ميگويد: «تو از دنيا بيخبري! اكنون حداقل ۱۳ استاد مسلم علوم باطني در قم داريم كه خودشان را معرفي نكردند و حتي اجازه نميدهند كه شاگردانشان آنها را معرفي كنند، اينها كساني هستند كه پايينترين شاگردانشان طيالارض را بايد بلد باشند!»، اين در حالي بود كه «ايليا» در ادامه جلسه باز هم نتوانست، ادعاهاي خودش را ثابت كند. مثلا مدعي شد كه ميتواند ابر احضار كند تا در اتاق باران ببارد. وقتي به او گفتند اين كار را بكن، خيس شدن اتاق را بهانه كرد!
لذا بروز عرفانهاي كاذب در ايران را بايد از چند لحاظ شناسايي كرد، اينكه اين گونه پديدههاي انحرافي اول در جامعه شناسايي شود، گاهي ديده ميشود كه در برخي از شهرها افرادي پيدا ميشوند كه فرياد «أنا الحق» سر ميدهند! و برخي ديگر مانند «بروجردي» قيام ميكنند و با جامعه درگير ميشوند و فضا را ملتهب ميكنند، پس هر پديده فرقهاي آسيبهايي دارد، به همين جهت بايد بررسي شود كه جامعه ما دچار چه نقصاني است كه چنين افرادي ظهور كنند و پاي ادعايشان ميايستند و حاضر نيستند از ادعاي خود دست بر دارند، اين در حالي كه شاهد نيستيم كه نيروي امنيتي روي افراد مدعي كار كرده باشد تا از ادعاي خود برگردند و كوتاه بيايند.
«م.ط» رئيس فرقه كيهاني چند وقت پيش در زندان گفته بود: «من خسته شدم، از همه چيز برگشتهام، رهايم كنيد، ميخواهم به خانه بروم و آشپزي كنم!»، وقتي به او گفته شد كه همين چيزهايي كه گفتي، براي خبرنگارها هم بگو تا آزاد شوي، قبول نكرد؛ معلوم ميشود كه او هنوز از ادعاي خود بر نگشته است و وقتي به تنگنا ميرسند، اين حرفها را ميزنند و عذرخواهي ميكنند.
به همين دليل لازم است كه در اين خصوص كنكاش بيشتري صورت گيرد و كارگروهها و جلسات مستمري در جامعه تشكيل شود و ضعفها شناسايي شود تا علت جذب افراد به فرقههاي نوظهور نمايان شود، هر چند كه نبود قانون ضد فرقه در جامعه اسلامي و خلاهاي قانوني در برخورد با اين قيبل افراد كاملاً محسوس است.
انتهاي پيام/ك
جمعه|ا|16|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]