واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: راهكارهاي چين براي بازگشت نخبگان
كد خبر:4427
زمان انتشار:پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 14:34:50
Print نسخه چاپي
جامعه > آموزش - دولت چين در ادامه تلاشها براي بازگرداندن نخبگان مهاجر به اين كشور، طرح تازهاي را با نام يكهزار نخبه اجرا ميكند
محبوبه عميدي: فرار مغزها بحث تازهاي نيست. آغاز اين پدپده را ميتوان پناهندگي فيزيكدانان اروپايي از جمله اينشتين و بوهر به ايالات متحده، پيش از جنگ دوم جهاني و در خلال آن جنگ دانست.
اما ادبيات آن، سالها بعد و بهويژه از اواسط دهه 1950 ميلادي (دهه30 شمسي ) به بعد شكل گرفت، زمانيكه كشورهاي اروپايي بازسازي ويرانههاي بهجا مانده از جنگ را آغاز كردند و مدتي بعد، چرخ صنعت در اين كشورها شروع به چرخيدن كرد. توسعه و صنعت نياز به افراد متخصص و كارامد داشت و اين آغاز «Brain drain» يا شكار مغزها از ديدگاه آنان بود.
متخصصان، مهندسان و ساير افرادي كه از آنها با عنوان مغزها ياد ميشد، كشورهاي در حال توسعه خود را به مقصد كشورهاي پيشرفته ترك كردند؛ غارت سرمايههاي انساني جهان به اصطلاح سوم آغاز شد و در دهه 1980 ( دهه 60 شمسي) به اوج رسيد. در اين ميان، بسياري از انديشمندان جوامع سوسياليستي نيز به جامعه سرمايهداري غرب سفركردند تا از فضايي آزادتر، امنيت اقتصادي و شغلي بيشتر و امكانات پژوهشي بهتري برخوردار شوند.
مغزها چرا مهاجرت ميكنند؟
مهاجرت متخصصان در دنياي امروز، پديدهاي تقريبا فراگير به شمار ميرود و ميتوان مهمترين دلايل آنرا به اين ترتيب فهرست كرد:
1- وابستگي نخبگان به علم و فراهم نبودن زمينههاي رشد علمي و رقابت در كشورهاي در حال توسعه
2- وجود مشكلات اقتصادي و عدم تناسب بين ميزان سواد و درآمد
3- نبود امكانات مناسب اموزشي و پژوهشي
4- وجود بحرانهاي متعدد مقطعي و نبود امنيت اقتصادي، اجتماعي و سياسي
5- ناهمخواني و شكاف بين نظام آموزشي و ساختار شغلي در كشورهاي در حال توسعه
6- بالابودن نرخ ماليات در برخي كشورهاي پيشرفته نسبت به كشورهاي پيشرفته ديگر
7- رشد منفي جمعيت جوان كشورهاي توسعه يافته در سالهاي اخير و تلاش دولتها براي جايگزيني آن با پتانسيلي جوان و كارامد
آسيبهاي ناشي از فرار مغزها
تحقيقات ثابت كرده است سرمايهگذاري روي منابع انساني، بهترين بهرهوري اقتصادي را به همراه دارد. در واقع ويژگي بارز كشورهاي پيشرفته وجود نيروي انساني كارا و متخصص است.
از طرف ديگر، فرار مغزها باعث اتلاف هزينههاي علمي و آموزشي نيروهاي متخصص و نوابغ كشورهاي درحالتوسعه ميشود و همان اندك سرمايه پژوهشي و اقتصادي آنها را هم به باد ميدهد. اما اين مساله براي كشورهاي توسعه يافته چندان بحراني نيست، چراكه اين كشورها اگر نخبگاني را از دست بدهند، نخبگان تازهاي را جذب ميكنند. در اين جوامع به اصطلاح مبادله مغزها صورت ميگيرد.
يك مثال ساده تفاوتها را به وضوح اشكار ميكند: كانادا سالانه 25هزار متخصص را از دست ميدهد كه بين 8 تا 10 هزار نفرشان داراي تحصيلات دانشگاهي هستند. اما بهازاي هر تحصيلكرده دانشگاهي كه كانادا را ترك ميكند، 4 نفر جذب ميشوند و اين در حالي است كه چين به عنوان يك كشور بزرگ و موفق در حال توسعه، طي 30 سال گذشته حدود 1 ميليون نفر متخصص را از دست داده و آمارهاي رسمي ميگويند كه فقط يكچهارم اين افراد به كشورشان بازگشتهاند.
بروز چنين مشكلاتي سبب شده است كشورهاي در حال توسعه براي حفظ اين سرمايههاي با ارزش يا باز پسگرفتن آنها، برنامههايي را اجرا كنند.
سياست جذب مغزها
اگر متخصصين مهاجر يا همان مغزها كه به كشورهاي پيشرفته صنعتي سفر ميكنند، پس از آموزش و كسب تجربه به كشورهاي مبدا بازگردند، بخش عظيمي از توانايي علمي آنها در اختيار اين كشورها قرار خواهد گرفت و علاوه بر برگشت سرمايه اوليه، تجربه ارزنده كار و تخصصهاي تازه هم همراه آنها باز ميگردد.
در بيست و چند سال اخير، مفهوم مهاجرت نخبگان متحول شده است. اين بار تاكيد بيشتر بر جذب مغزها است كه براي آن، دو شيوه پيشنهاد ميشود:
الف- برگشت مهاجران به كشور مبدا كه روش برگشت ناميده ميشود
ب- استفاده از همكاري نيروهاي متخصص مهاجر از راه دور كه روش پراكندگي خوانده ميشود.
در برخي كشورهاي تازه صنعتيشده مانند سنگاپور و كره شمالي يا كشورهاي در حال توسعه بزرگ مانند هند و چين، روش اول موفقيتآميز بوده است.
راهكارهاي چين براي بازگشت نخبگان
سي سال پيش با باز شدن درهاي چين به روي دنيا، بسياري از نوابغ و نخبگان از اين كشور خارج شدند و فقط عده اندكي از آنها به اين كشور بازگشتند. ولي امروزه با رونق روزافزون اقتصادي اين كشور و تلاشهاي دولت چين براي بازگشت نخبگان، بهخصوص در 15 سال اخير، افراد بسياري به اين كشور برگشتهاند.
هزاران چيني به خاطر وجود بازار كار مناسب و ارايه طرح هاي مفيد و درآمدزا توسط دولت چين، در حال بازگشت به كشور خود هستند و هر روز بر تعداد آنها افزوده مي شود.
بهرغم اينكه دانشگاه هاي غربي اجازه مي دهند اعضاي هيات علمي آنها ضمن حفظ كرسي استادي خود در دانشگاههاي اروپايي، به صورت پاره وقت در كشور خود نيز به تدريس و آموزش بپردازند، ولي همچنان بازگشت به چين با مخاطراتي همراه است. ميزان دستمزدها در چين پايين است و علاوه بر آن، عدم وجود آزادي بيان و خطر مداخلات سياسي، شرايط نگران كننده اي را براي مهاجران فراهم مي آورد.
اما وجود طرح هاي مختلف اقتصادي، اعطاي درجات بالاي علمي به دانشمندان، تخصيص بودجه تحقيقاتي 290 هزار دلاري (معادل 260 ميليون تومان) براي هر يك از اين افراد و شانس سرپرستي يك گروه تحقيقاتي، مزايايي نيستند كه بتوان به راحتي از كنارشان گذشت. از سال 1372 / 1994 تاكنون، دولت چين توانسته است با اجراي برنامههايي چون بورس يانگتسه وزارت علوم يا پروژه يكصد نابغه آكادمي ملي علوم، بيش از چهارهزار نفر از نوابغ چيني را به اين كشور بازگرداند.
يك پيشنهاد تازه: يكهزار نابغه
به گفته جانكينگ لي، استاد چينيالاصل دانشگاه مريلند در كالج پارك، دولت چين تلاش تازهاي را با نام طرح يكهزار نابغه براي جذب نخبگان چيني از سراسر دنيا آغاز كرده است. اين طرح كه ماه گذشته به تصويب رسيده، شامل 146هزار دلار هزينه اسكان براي هر نفر به اضافه هزينههاي تحقيقاتي و حقوق سالانهاي است كه در اختيار مراكز تحقيقاتي قرار خواهد گرفت. شايعاتي نيز منتشر شده است مبني بر اينكه دانشمندان ديگر كشورها نيز ميتوانند در اين برنامه شركت كنند.
پروفسور لي ميگويد: «پول براي انجام كارهاي تحقيقاتي مهم است، ولي بايد ديد آنقدر كه ما در آمريكا توليدكننده علم هستيم، در چين هم موفق خواهيم بود؟»
از سوي ديگر، برخي اساتيد از رهاكردن موقعيتشان در دانشگاه هاي مطرح و معتبر ايالات متحده و حضور در دانشگاه هاي چين بسيار نگرانند. زيرساختها بايد جوابگوي اين طرح باشند، شرايط قابلقبولي براي نخبگان ساكن چين فراهم شود و شرايط رقابت وجود داشته باشد تا اين طرح نتيجه دهد.
وي جيا، زيستشيميدان دانشگاه كاروليناي شمالي؛ يكي از افرادي است كه نسبت به اين برنامه چندان خوشبين نيست. وي كه پساز ده سال حضور در دانشگاههاي چين به ايالات متحده بازگشته، ميگويد: «معيارهاي استادي در چين و ايالات متحده تفاوت زيادي دارند. اگر آنها بخواهند استادان تراز اول جذب كنند، نخست بايد برنامههاي استراتژيك بلند مدتي براي دانشگاهها و مراكز علمي تهيه كنند. اين فقدان برنامهريزي سبب شد بسياري از اين دانشمندان، چين را ترك كنند و به كشورهاي ديگر مانند ايالات متحده مهاجرت كنند.»
تعادل بين نيروهاي داخلي و خارجي
وزارت علوم چين تعهد كرده است طي برنامهاي پنج ساله، تا 3 ميليون دلار براي دانشمندان تراز اول شركتكننده در طرح يكهزار نخبه پرداخت كند. اما برخي كارشناسان معتقدند اين موضوع، مشكلاتي را در مراكز علمي اين كشور بههمراه خواهد داشت.
سال گذشته، دانشگاه شينگهوا در پكن، يكي از دانشمندان دانشگاه پرينستون را بهنام شي ييگونگ جذب كرد و محرمانه با او قرارداد امضا كرد. اما وقتي فاش شد كه حقوق وي 250هزار دلار در سال است، جنجالي بين اعضاي هياتعلمي دانشگاههاي چين بهراه افتاد كه حقوق متوسطشان 22هزار دلار در سال است.
قطعا بدون دستمزد بالا نميتوان دانشمندان خارج از كشور را جذب كرد، اما اگر نتوان دستمزد نيروهاي داخلي را در سطح قابل مقايسهاي افزايش داد؛ افت شديدي در عملكرد نيروهاي داخلي روي خواهد داد كه تاثير آن بهمراتب بيشتر از تاثير حضور دانشمندان حتي تراز اول خارجي خواهد بود.
كد خبر:4427
تاريخ درج خبر:پنجشنبه 8 اسفند 1387 - 14:34:50
Print نسخه چاپي
پنجشنبه|ا|8|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]