واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مرگ در يك قدمي ماست
سينما و تلويزيون > تلويزيون - اسم قدرتالله صلح ميرزايي يادآور فيلمهاي شاد و كمدي است. آثاري نظير يك جيب پرپول، شاخه گلي براي عروس، زندگي شيرين، دلداده و... كه همگي در قالبي شيرين ساخته شدهاند به خاطرمان ميآيد و شايد تصوير ذهني ما از شنيدن نام «صلح ميرزايي» ژانر طنز باشد.
در حالي كه او در كارنامه خود و در كنار تمام آثار طنزي كه ساخته فيلمهايي نظير حامي، بيتو تنهايم، گريز از مرگ و... را هم دارد كه اتفاقا هيچكدامشان طنز نيستند. اما او اين روزها كارگرداني مجموعه تلويزيوني پنجره را كه يك اثر ملودرام اجتماعي است، برعهده دارد. تازهترين اثر اين كارگردان بهانه گفتوگوي ما با اوست.
* ساخت آثاري با مضمون تعليم و تربيت كمتر مورد علاقه كارگردانها قرار ميگيرد، سوژه سريال پنجره چه جذابيتي براي ورود شما به اين حوزه داشت؟
من چون در آموزش و پرورش خدمت ميكردم و بهعنوان مربي تربيتي پرورشي فعاليت داشتم، هميشه فكر ميكردم كه يك سوژههايي در تلويزيون ما كم و گم است و كمتر به آنها پرداخت ميشود. سوژههاي تربيتي، اخلاقي و علمي به نوعي دغدغه همه خانوادههاست و هر كس دوست دارد كه فرزندش به لحاظ علمي و اخلاقي بهترين باشد. من فكر ميكردم بايد اين سوژهها مورد پرداخت قرار بگيرد.
* زماني كه فيلمنامه را نوشتيد، تا هنگام ساخت چقدر طول كشيد؟
ابتدا قرار بود سريال در مركز سيمافيلم ساخته شود، اما چون سيمافيلم از ساخت سريال كنار كشيد و متمركز بر توليد تله فيلم شد، طرح به معاونت سيما ارائه شد و در نهايت شبكه تهران براي ساخت اين سريال انتخاب شد. ادامه متن نيز با توجه بهنظرات و تعامل من و مديران شبكه نوشته شد و خانم شريعتي هم تلاش كردند كه آنچه در ذهن مديران شبكه بود دربيايد.
* پس بين نگارش فيلمنامه تا ساخت سريال زمان طولاني سپري شده است؟
بله حدود 2 الي 3سال طرح متوقف ماند.
* اين توقف به طرح شما ضربه نزد؟
خير. اتفاقا فيلمنامه تقويت شد و ما در اين زمان دائم فيلمنامه را بهروزرساني كرديم.
* معمولا كارگردانهايي كه مانند شما به سراغ ساخت آثاري درباره جوانان ميروند با مشكل كمبود بازيگر مواجه ميشوند و اذعان دارند كه در اين رنج سني يا بازيگران مشغول كار هستند و يا بازيگري وجود ندارد، شما هم با اين مشكل در ساخت سريال پنجره مواجه بوديد؟
اصولا اين مشكل وجود دارد و ما در رنج سني برخي از شخصيتهايمان به سختي بازيگر پيدا كرديم كه مقداري آزاردهنده است. خوشبختانه ما سعي كرديم با انتخابهايمان كمتر به اين مشكل دچار شويم. البته انتخاب بازيگران توسط من و شهرام زماني انجام شد.
* اوايل سريال است و مخاطبان هنوز با افت و خيزهاي سريال و داستاني كه پيش روست مواجه نشدهاند، ولي در همين قسمتهاي اوليه با يك درام تلخ، تصادف و مرگ يكي از شخصيتهاي داستان مواجه شدند، اين تلخي ابتداي سريال نظر خودتان بود؟
بله. من روي اين ماجرا تأكيد بسياري داشتم. ما بارها ميگوييم كه مثلا پشت فرمان اتومبيل با تلفن همراه صحبت نكنيد، اما بهرغم تذكرات پليس، برخي همچنان با تلفن همراه صحبت ميكنند و اين شايد تأثير چنداني نداشته باشد و فقط از ترس جريمه يك لحظه موبايل را كنار بگذارند، اما وقتي ما ميبينيم كه صحبت كردن با موبايل در نيمههاي شب باعث مرگ يك فرزند ميشود، بايد درامش قوي باشد و فاجعهاي رخ بدهد كه ديگر مخاطب اين كار را انجام ندهد. همين مرگ فرزند در سريال منجر به فروپاشي يك خانواده ميشود و اين ماجرا بايد به شكل يك درام قوي به مردم ارائه شود. اگر اين درام روي نميداد مانند همان شعارهايي ميشد كه ميدهيم. اما من خواستم كه اين ماجرا را به شكل آموزشي و تربيتي به تصوير بكشم و بايد درام آن دربيايد. مردم ما بايد بدانند كه صحبت با تلفن همراه در نيمههاي شب و زماني كه راننده خوابآلود است، بسيار كار خطرناكي است. ميخواستيم بگوييم كه مرگ در يك قدمي ماست و پيام بسيار قوي است. ما حرف خود را با زبان تصوير گفتهايم و تأثير خود را هم در جامعه گذاشته است. خيلي از مخاطبان با ديدن صحنه تصادف به شدت تحتتأثير قرار گرفتهاند و اميدوارم كه مفيد واقع شده باشد.
* در حقيقت شما خواستهايد رويه آموزشي و تربيتي را علاوه بر كارشناسي، در لايههاي مختلف سريال نيز ترويج كرده و آن را به مخاطب ارائه دهيد؟
دقيقا همين طور است. مسائل آموزشي و تربيتي از نكات ريز شروع ميشود. يك مسئله انساني و اخلاقي است كه مخاطب را به عقلگرايي واميدارد. بايد چنين اثري از درام قوي برخوردار باشد تا بتواند تأثيرگذاري را به شيوه مطلوب داشته باشد. درام قوي باشد بهعنوان زنگ خطر هميشه در ذهن ميماند.
* آيا درك چنين فضاي سنگيني از سوي مخاطب، در قسمتهاي بعدي چيزي را عايد او ميكند يا فقط قرار است در همين قسمتهاي اول بيننده با يك شوك مواجه شود؟
بحث اين موضوع در قسمتهاي بعدي نيز وجود دارد. تلنگرهاي باهوش و زيركانهاي در سريال وجود دارد كه ما به مخاطب ميزنيم و مخاطب هم آن را ميگيرد. بسياري از مخاطبان به من گفتند كه با ديدن صحنه مربوط به تصادف اشك از ديدگانشان جاري شده است.
* گذر از حوزه طنز به حوزه درام اجتماعي براي شما سخت نبود؟
من قبلا هم چند كار درام كرده بودم. مانند بيتو تنهايم يا هدف اصلي و حامي كه خيلي خوب هم فروش كردند و با استقبال خوبي مواجه شدند. يا چشم به راه، كه براي تلويزيون ساختهام. من پيش از اين درام كار كردهام تجربه طنز را هم دارم. من فيلمسازي هستم كه در اين دوره طنزهايم خيلي خوب جواب داده است. البته من در ژانر اكشن هم تجربه دارم كه خيلي مهم است.
* پس ورود به حوزه سريال با مضمون درام اجتماعي خيلي براي شما سخت نبوده است؟
بله همين طور است. البته من سعي كردم كه با دقت بيشتري اين كار را بسازم چون مخاطبان بيشتري با تلويزيون درگير هستند. تلويزيون را همه خانوادهها ميبينند اما سينما اين طور نيست و به همين دليل من در ميزانسنها، دكوپاژها، شخصيتپردازي و دكورها يك بيان نمايشي خوب انتخاب كردهام كه بتوانم تأثيرگذاري خود را داشته باشم.
* اشاره كرديد كه خودتان در امر تعليم و تربيت دخيل بودهايد، در كنار آن آيا از مشورت و همراهي مشاوران ديگر نيز در توليد سريال بهره برديد؟
ما با روانشناسان مشورت كرديم و داستان را از زواياي مختلف بررسي كرديم. نويسنده نيز جستوجوهاي بسياري در اين مورد انجام داد.
* شما از دو گروه بازيگر پيشكسوت و جوان در سريال استفاده كردهايد، از بازي بازيگران رضايت داريد؟
بله. بازيها بسيار روان و يكدست درآمده و همه خوب بودند مانند حسين مهري كه من آينده روشني براي او پيشبيني ميكنم. بازيها خيلي خوب بود. من روي اين مقوله خيلي دقت داشتم و دوست داشتم به جاي اينكه در سريال بازي كنند، آن را زندگي كنند. الان هم مخاطبان ميگويند كه انگار يك زندگي ميبيني به جاي سريال.
* معمولا كساني كه براي شبكه تهران سريال ميسازند، از زمان پخش آن ناراضي هستند، شما هم جزو اين دسته هستيد؟
اين مسئله دست خودشان نيست. ما چندين شبكه داريم كه بايد هماهنگ باشند و شبكه تهران چارهاي ندارد. من از زمان پخش كمابيش راضي هستم. در همين زمان كوتاه نيز مخاطبان ارتباط خوبي برقرار كردهاند و من از ميزان استقبالي كه از سريال شد، كاملا رضايت دارم.
* چندي پيش آقاي شيرازي تهيهكننده سريال نسبت به كار ابراز نارضايتي كرده و نامه گلايهآميزي نوشته بود، اين اتفاق چرا افتاد؟
بهتر است من راجع به اين موضوع صحبت نكنم. شايد ايشان شناخت كافي نسبت من نداشتهاند. من قبلا هم درام كار كردهام و ژانرهاي مختلف را هم تجربه كردهام. تهيهكننده بايد دانش بالايي درباره ژانرهاي مختلف داشته باشد. فيلمساز خيلي برايش مهم نيست كه چه ژانري كار كند، چون هرچه دستش بيايد ميتواند بسازد اما تهيهكننده بايد دانش بالايي داشته باشد.
پنجشنبه|ا|15|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]