واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: زاغهنشينهاي باليوود، فاتحان هاليوود
جشنواره- ناهيد پيشور:
اگر بخواهيد ضيافتي را برپا كنيد ميان يك رستوران مجلل و باشكوه در منطقهاي اعياننشين و رستوراني كوچك اما دلپذير در جنوب شهر كداميك را انتخاب ميكنيد؟
اعضاي آكادمي اسكار، امسال دومي را انتخاب كردند چون علاوه بر احساس راحتي و صميميت بيشتر، كيفيت غذايش هم چه بسا به خاطر ادويه تند هندي آن بسيار بهتر از آن رستوران مجلل مفروض بود. فيلم كوچك، مستقل و ارزانقيمت «ميليونر زاغهنشين» در حضور «مورد عجيب بنجامين باتن» كه يك اثر اسكاري كلاسيك به شمار ميرفت، تقريباً همه اسكارهاي اصلي (جز بازيگري) را درو كرد.
«ميليونر زاغه نشين» در 10 رشته نامزد دريافت جايزه بود كه 8 اسكار را از آن خود كرد.اثر برگزيده منتقدان اسكار بهترين فيلم سال را هم دريافت كرد تا كلكسيون افتخارات دني بويل تكميل شود.ديويد فينچر اين بار هم كه همه قواعد بازي را براي فتح اسكار رعايت كرده بود، از بخت بد با پديده شگفتانگيز «ميليونر زاغهنشين»مواجه شد.«مورد عجيب...» با 13 رشته نامزدي تنها 3 جايزه كماهميت در رشتههاي فني گرفت تا زاغهنشينهاي بمبئي، ضيافت پرشكوهي را در سالن كداك تياتر برپا كنند؛ آنها كه به رهبري دني بويل فاتحان اسكار2009 نام گرفتند تا براي اولينبار در تاريخ، باليوود در دل هاليوود هم قلبها را به تسخير خود درآورد و هم طعم خوش غرور و افتخار را بچشد...
پيش از اين حتي تصور چنين موفقيتي را هم بايد در روياپردازيهاي باليوودي جستوجو ميكرديم؛ چه رسد به اينكه تجسم چنين واقعيتي را در سالن كداك تياتر مشاهده كنيم! اين همان لحظه جادويي پيروزي روياي شيرين باليوودي بر تخيل ناب هاليوودي بود؛ جايي كه رويا از تخيل سبقت ميگرفت تا آمال و آرزوي زاغهنشين فقيري عينيت يابد كه در نهايت موفق شد با زورق محقر اما صميمياش، كشتي مجلل بنجامين باتن را كنار بزند.
«مورد عجيب بنجامين باتن» در ظاهر همه چيز را براي موفقيت تام و تمام در اسكار به همراه داشت.
13 مورد نامزدي برايند لحاظ كردن تكتك عناصري بود كه عموما موفقيت در بزرگترين ضيافت سينمايي سال را تضمين ميكند. ايستادن نابغهاي چون فينچر پشت دوربين، اقتباس اريكراث فيلمنامهنويس محبوب آكادمي از داستان اسكات فيتز جرالد نويسنده همواره مورد توجه هاليوود،استفاده از ستاره محبوبي چون بردپيت و آشناييزدايي از او را اگر كنار روايتي غريب و همراه با فناوري در بالاترين سطح ممكن بگذاريم، ميبينيم «بنجامين باتن» چيزي براي كاميابي نهايي در اسكار كم نداشته است.
در عوض فيلم بيستاره «ميليونر زاغهنشين» را كارگرداني ساخته بود كه سالها بود به ناديده گرفته شدن و شكستهاي پيدرپي خو كرده و تازه اين بار هم فيلمي در هند و با استفاده از عوامل و عناصر باليوود جلوي دوربين برده بود. منتها اينبار تركيب واقعگرايي انگليسي با روياپردازي هندي جادوي سينما را مصداق بخشيد.
حسي از واقعيتگرايي در پرسه دوربين سيال آنتوني داد منتل (كه با شايستگي اسكار بهترين فيلمبرداري را هم گرفت) در ميان زاغهنشينهاي فقير تجلي يافت؛ جايي كه ميشد صداي نفسهاي خسته بمبئي را با انبوه حاشيهنشينان فراموش شدهاش شنيد كه البته همراهياش با ضيافتي از رنگها و نورهاي اغراقشده باليوودي به شكلي حيرتآور، همسان و هماهنگ از كار درآمده بود.
اين نبوغ دني بويل بود كه كليشههاي بارها به كار گرفته شده باليوود را با همان تندي اغراقآميزي كه طعم ادويههاي هندي را تداعي ميكرد، با واقعيتهاي ملموس همراه مينمود.
در مقابل جلوه و شكوه كارگرداني فينچر در «مورد عجيب...»، اين صميمت و صداقت بويل بود كه به زاغهنشينهايش نه از ارتفاع كه مستقيم و رخ به رخ مينگريست. همه كساني كه سالها به تحقير سينماي هند و نشانههايش پرداخته بودند در برابر فيلمي كه ستايش زندگي و احساسات انساني را دستمايه غزلي پرشور قرار داده بود، سرتسليم فرود آوردند.
اينكه دنياي پر از تيرگي و تباهي فيلم، در انتها با پاياني خوش و عاشقانه همراه ميشود، از تلاش به بار نشسته كارگرداني خبر ميدهد كه هراسي از به كاربردن احساسات، اغراق، پايان خوش مرسوم ندارد و همه اينها را هم به شكلي به كار ميگيرد كه مخاطب را هم به تفكر وادار كند و هم به لحاظ حسي همراهش كند. موفقيت همهجانبه «ميليونر زاغهنشين»، پيروزي حس و حساسيت بر فناوري مينياتوري يك نابغه بود؛ جايي كه فينچر با تمام تلاش و لشكري از تكنيسينهايش در برابر دنيبويل فراموش شده ناباورانه شكست خورد.
كيت وينسلت بدون اينكه هيچ رقيب جدياي را كنارش ببيند، قابل پيشبينيترين اسكار امسال را گرفت.
20 ساله بود كه براي «تايتانيك» نامزد دريافت مجسمه طلايي شد. زن جواني كه نغمه عشق را با طعمي از حماسه و عظمت زمزمه كرد. در همه اين سالها با انبوهي از نقشهاي متفاوت تواناييهايش را به رخ كشيد. وقتي وينسلت امسال براي ششمين بار نامزد اسكار شد منتقد واشنگتنپست دربارهاش نوشت: «حالا نوبت آن رسيده كه او يك اسكار را به خانهاش در ماليبو ببرد.
جايي كه يك قفسه شيشهاي در آن هست كه دقيقا براي همين كار طراحي شده است.» وينسلت در حالي براي «خواننده» اسكار را سرانجام به خانه برد كه نقشآفريني به مراتب قابل توجهترش در «جاده انقلابي» به واسطه مضمون فيلم از سوي اعضاي آكادمي ناديده گرفته شد. وينسلت كه در گلدن گلوب براي اولين بار در تاريخ هر دو جايزه بهترين بازيگر نقش اول و مكمل زن را دريافت كرده بود، احتمالا اگر براي فيلم همسرش (سام مندس كارگردان «جاده انقلابي») اسكار را به خانه ميبرد، شادي مضاعفي را تجربه ميكرد.
در «خواننده» وينسلت در نقشي دوگانه تسلط و احاطهاي خيركننده را به نمايش گذاشته، بارها دور از معصوميت دوران «تايتانيك»، حالا در هيئت زني كه به صورت توأمان ميتواند منادي عشق و سفيرمرگ باشد؛ جايي براي رقابت ديگر نامزدها باقي نگذاشت.
مريل استريپ، رقيبي پرستيژي به شمار ميرفت كه آنقدر در اين سالها خوب بوده كه بازي خوباش در «شك» تنها نامزدي اسكار نصيباش شود! اتفاقي كه براي شانزدهمين بار رخ داد (كه ركوردي دستنيافتني به شمار ميآيد) ولي از آخرين باري كه او مجسمه طلايي را فتح كرد، سالهاي نسبتا دوري ميگذرد.
آنجلينا جولي ديگر رقيب سرشناس وينسلت هم در حالي در ميان 5 نامزد نهايي قرار گرفت كه منتقدان بازياش را كاملا معمولي و متوسط ارزيابي كردند و از همان ابتدا معلوم بود شانسي براي بردن اسكار ندارد. البته مراسم براي جذابتر شدن به اين عبور ستارههايي چون آنجلينا جولي از فرش قرمز نيازمند است.
در عوض بازي« آن هاتاوي» در «ريچل ازدواج ميكند» آنقدر قابل توجه بود كه هيئت ملي نقد آمريكا او را بازيگر برگزيده خود اعلام كند ولي از قبل مشخص بود كه نامزدي اسكار به تنهايي براي اين بازيگر تازهنفس افتخاري محسوب ميشود و به قولي او در سالهاي بعد وقت كافي براي بردن اسكار خواهد داشت! تنها رقيب جدي بازي وينسلت در «خواننده»، خودش در «جاده انقلابي» بود كه آكادمي ناديدهاش گرفت تا استفن دالدري باز هم به اين نكته ببالد كه پس از كيدمن، وينسلت هم براي بازي در فيلمي از او فاتح اسكار شده است.
پنهلوپه كروز هم براي بردن اسكار بهترين بازيگر زن مكمل، مسير نسبتا راحتي را پشتسر گذاشت. ستاره درخشان «ويكي كريستينا بارسلونا» چنان جلوهاي داشت كه حتي مخالفان سرسخت فيلم هم بازي او را از محسنات عاشقانه ووديآلن برميشمردند.
گرچه برندگان نقشهاي مكمل اسكار خيلي در خاطرهها نميمانند ولي براي كروز اين اسكار ميتواند حكم تولدي دوباره را داشته باشد. پسر عاصي هاليوود در ميانسالي دست از عصيانهاي جواني برداشته و حالا چهرهاي كاملا احترام برانگيز به شمار ميآيد. شانپن دومين اسكار عمرش را براي «ميلك» دريافت كرد تا يكي از اصول طلايي اسكار عينيت بيابد. آكادمي علاقه خاصي به ايفاي نقش آدمهاي واقعي توسط ستارهها دارد؛ حتي اگر آن آدم هاروي ميلك سياستمدار جنجالي دهه70 باشد. ستايش بيدريغ منتقدان از بازي شانپن، او را گزينهاي بيرقيب نشان ميداد و تمام نشانههايي كه از برنده شدن فردي جز او حكايت ميكرد، حاصل حاشيههاي فرامتني بود.
ميكي رورك پس از سالها افول با «كشتيگير» بازآمده بود و شايد حس ترحم و دلسوزي اعضا، آرا را به سود او ميچرخاند. بردپيت هم در نقشي منحصر به فرد و دشوار در فيلم پراميد «مورد عجيب...» ميتوانست بار ستارهگون اسكار را بالا ببرد. در نهايت اما شانپن اسكاري را سزاوارانه دريافت كرد كه با توجه به نقش خاصاش در «ميلك» خالي از پيام نيز نبود؛ آمريكايي تازه كه به دنبال تغيير است و حتي محافظهكاري مرسوم اعضاي آكادمي را هم تحت تاثير قرار ميدهد تا پن براي بازي در نقش سياستمدار همجنسگراي دهه 70 آمريكا كه در نهايت هم به قتل رسيد، اسكار را به خانه ببرد.
هيث لجر هم باز طبق پيشبينيها شايسته دريافت اسكار بهترين بازيگر نقش مكمل مرد شناخته شد تا دومين بازيگري باشد كه در طول برگزاري اسكار، پس از مرگ، فاتح مجسمه طلايي لقب ميگيرد.
بازي درخشان لجر در نقش يكي از پيچيدهترين و جذابترين ضدقهرمانهاي تاريخ سينما، عرصهاي براي رقابت ديگر نامزدها باقي نگذاشته بود. براي آنكه ناكاميهاي «مورد عجيب...» كامل شود، حتي اريك راث هم نتوانست اسكاري را كه براي فارست گامپ گرفته بود تكرار كند تا سايمن بوفوي اين جايزه را براي «ميليونر زاغهنشين» بگيرد. همانطور كه رحمان ا.آر. رحمان هم پاداش تلفيق موسيقي باليوودي و موزيك غربي را با دريافت اسكار گرفت تا كلكسيون افتخارات فيلم دنيبويل تكميل شود.
هشتادويكمين دوره اسكار به نام «ميليونر زاغهنشين» ثبت و به خاطرهها ميپيوندد. شبپرشكوهي كه رؤياي باليوودي بر رؤياي آمريكايي چيره شد... .
شنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]