تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838180125




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مفهوم شناسى انقلاب و اصلاحات


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: مفهوم شناسى انقلاب و اصلاحات
دكتر مهدى ناظمى اردكانىانقلابانقلاب در لغت به معناى درآمدن از صورتى به صورت ديگر و دگرگون شدن است و در اصطلاح به دگرگونى بنيادى درنظام اجتماعى، سياسى،فرهنگى و اقتصادى در يك جامعه اطلاق مى شود.هرگاه تحت تاثير نيروهاى معمولاً متشكل و برتر از نيروهاى حافظ وضع موجود يك تغيير ناگهانى در نظم اجتماعى، نهادى و سياسى مستقرو نه صرفاً جابجايى افراد صورت گيرد، مى گويند انقلاب رخ داده است. از اين ديدگاه، انقلابى، يعنى كسى كه با نظم مستقر مخالف است و قوانين و مقررات حاكم را برحق و مشروع نمى داند و درصدد درهم شكستن نظام قانونى است و درصورت لزوم مى خواهد نظام و حقانيت جديدى را جانشين نظام موجود بنمايد. اصلاحاتاصلاحات يا رفرماسيون نوعى تغيير اجتماعى جهت داراست كه كارگزاران اجتماعى صورت مى دهند.رويكردهاى مختلفى به اصلاحات وجود دارد. اصلاحات با رويكرد ليبراليسماصلاحات در تفكر ليبراليستى، هم به عنوان يك هدف است و هم يك روش رسيدن به هدف معنى مى گردد اصلاحات در واقع، هم، نوعى غايت يعنى مدرن شدن و هم نوعى روش براى رسيدن به هدف به معناى حركت تدريجى و غيرانقلابى و نوعى مهندسى، اجتماعى است.در انديشه ليبراليستى غرب، اصلاحات نام جنبش مذهبى اى است كه در كليساى غربى و درقرن شانزدهم بناى آن گذارده شد و درنهايت درقالب پروتستانيزم توانست به تاسيس گونه اى ديگر از كليساى مسيحى درغرب منجر شود. لذا اين انديشه هدف اوليه خود را اصلاح مذهبى و نيل به روح واقعى حاكم بر دين مسيحيت معرفى مى نمودند. اين جنبش اگر چه سرآغازى مذهبى داشت ليكن به سرعت گسترش يافته، درابعاد اقتصادى، اجتماعى وسياسى تاثيرات شگرفى برجا گذاشت.رفرماسيون به مثابه يك جنبش دربسترى روئيدكه از جهت فلسفى به اومانيسم و اصالت بخشى به انسان معروف است.لوتر مهم ترين تئوريسين اصلاحات مذهبى تا آخرين لحظات عمر خود به نوشتن ، گفتن و آموزش دادن اصول رفرماسيون مشغول بود.ماكس وبر جامعه شناس بزرگ آلمانى و بنيانگذار مكتب بوروكراسى پيدايش انديشه عقلانى در اقتصاد را كه جوامع مدرن را ساخت برخاسته از پروتستانيزم مى داند.از ديدگاه وبر، مهم ترين عامل در گزينش سرمايه دارى كه موثرترين عامل پيشرفت جوامع غربى است را تحول فرهنگى در اين جوامع و اصلاحات مذهبى مى داند.مكتب مدرنيزاسيون، شكل گرفته از تفكر رفرماسيون بوده و به راهكارهاى نوسازى و اصلاحات درجهان سوم مى پردازد. مدرنيزاسيون اصلاحات را تكرار تجربه غرب در جهان سوم و در واقع غربى شدن ذكر مى كند.هدف اصلى نظريه پردازان مكتب نوسازى(مدرنيزاسيون) ارائه راهكارهاى مناسب براى تجديد ساختار جوامع جهان سوم كه به نظر آنها جوامع سنتى ناميده مى شوند، بود.آنها با تقسيم جوامع به سنتى و مدرن تلاش داشتند تا نحوه گذر از جامعه سنتى به مدرن را براساس تجربه غرب تعيين كرده و راهكارهاى لازم را دراختيار كشورهاى جهان سوم قراردهند.ازجمله پيش فرضهاى اصلى آنان اين بودكه سرنوشت تاريخ جوامع، شباهت هاى زيادى با هم دارند و از اين رو مى توان به علمى دست يافت كه احكامش قابل تعميم باشد يا مى توان به نظريه اى عمومى درباب جامعه و تاريخ دست يافت.به اعتقاد نظريه پردازان مكتب مدرنيزاسيون، جامعه نوگرا داراى ويژگى هاى جامعه دموكراتيك غربى بوده و داراى ويژگيهاى خردگرايى، فردگرايى، سكولاريسم، ليبراسيم، علم گرايى و شايسته سالارى است.لازمه اين امر جز جايگزينى دنياگرايى، عقل گرايى، عرف گرايى و شايسته گرايى به جاى آخرت گرايى، مابعد الطبيعه گرايى و خرافه پرستى و ادغام دين وسياست و روابط مبتنى بر خويشاوندى و اصل ونسب مى باشد.اين نظريه پردازان دو راهكار عمده را براى تحول جوامع سنتى پيشنهاد كرده اند.اولين راهكار مبتنى بر ديدگاههاى جامعه شناسى خرداست كه متاثر از ديدگاههاى ماكس وبر و ديدگاههاى روانشناسانه است.چنين راهكارى منادى آن است كه براى تحول جامعه سنتى ، انسانهاى جامعه بايد متحول شوند. اين تحول كه در كنش ها صورت مى گيرد منوط به تحول در ارزش ها و هنجارهاى افراد جامعه است.محققينى كه براين تغيير رفتار تاكيد دارند عموماً انتشار ارزشهاى غربى، همچون شهرنشينى، رشد فرهنگ و آموزش، توسعه رسانه هاى گروهى ، افزايش آگاهى هاى سياسى و مشاركت سياسى، افزايش فرصت هاى تجارى با فراهم كردن سرمايه، جايگزينى اقتدار جديد عقلانى به جاى اقتدار سنتى و خلق انسان مدرن و نوگرا به عنوان اولين قدم توصيه مى كند.دومين راهكار مبتنى بر نظريات ساختارگرايانه كاركردى در جامعه شناسى است. اين راهكار برعامل فرهنگ به عنوان عامل اصلى تاكيد دارد.اين راهكار معتقد است ساختارهاى جوامع مختلف باهم مرتبط اند هركدام از اين ساختارها عهده دار كاركرد خاصى هستند. در طول زمان ساخت ها، متمايز شده و كاركردهاى اجتماعى و نظام ارزشى موجود را دستخوش تغيير مى كنند.از آنجا كه فرهنگ عامل مسلط در نظام اجتماعى است. تحولات جديد در صورتى ادامه خواهد يافت كه نظام آموزشى جديد در جامعه به وجود آيد يا بتواند هدف و كاركردهاى جديد را مشروعيت ببخشد.بنابراين تحول فرهنگى و تغيير درنظام ارزشى جامعه مهم ترين عامل تحول در ساختار و كاركردهاى جامعه و تغيير وضعيت موجود در جامعه سنتى مى باشد.اين گروه معتقدند تحولات درساختار جامعه منجر به كاركردهاى جديد شده و ضرورتاً به طور اجتناب ناپذير جوامع را به سمت مدرنيزاسيون سوق مى دهد. اين تحول عظيم، فرهنگ و نوگراشدن نقشى كليدى ايفا مى كند.شكل گيرى مكتب بين رشته اى يكسان انگارانه مدرنيزاسيون برمبانى زير استوار است:۱ -هدف اصلى ارائه راهكارهاى مناسب براى تجديد ساختار جوامع جهان سوم است.۲ -جوامع براساس روند تكامل به دو طيف سنتى و مدرن تقسيم مى شوند كه اين دو نوع جامعه داراى ارزش هاى متضادى باهم هستند.۳ -حذف سنت و محو جامعه سنتى ،مقدمه هرنوع حركت به سوى جامعه مدرن است.۴ -پندارهاى مذهبى كه غيرعقلانى و خرافى اند مهم ترين عامل مؤثر برنظام ارزشى فرهنگى جوامع سنتى و مهم ترين اعتقاد درونى افراد دراين جوامع است.۵ -رشد اقتصادى محورتوسعه است. اين رشد موجب رشد گروه هاى مستقل اجتماعى وايجاد نگرشهاى جديد خواهدشد.۶ -با ايجاد طبقات جديد اجتماعى و اقتصادى زمينه توسعه اقتصادى ، سياسى و رسيدن به دموكراسى فراهم مى آيد و توسعه سياسى رخ مى دهد و نتيجه آن چيزى جز دموكراسى نيست.از اواسط دهه ۱۹۶۰ تاكنون انتقادهاى زيادى به مكتب مدرنيزاسيون از چند منظرمتفاوت شروع شده است.دانشمندان مكتب غالب علوم اجتماعى به نقد مبانى نظرى فرضيات كاركردگرايانه تكاملى پرداخته اند. تئوريسين هاى نئوماركسيست، اساس تفكر مدرنيزاسيون را ابزار تداوم سلطه غرب برجهان سوم دانسته، پست مدرن ها نيز اهداف مكتب مدرنيزاسيون را مختص يك تمدن خاص دانسته و دربقيه جوامع تكرارناپذير اعلام كردند.انتقادات موجود به مكتب مدرنيزاسيون به طور كلى عبارتست از:۱ -واژه هاى سنت و مدرن بسيار مبهم، ساده انگارانه و غير قابل استفاده است. تمايزات فراوانى در ميان جوامع سنتى وجود دارد. كشورهاى جهان سوم يك مجموعه همگون و متجانس از سنت ها و ارزش هاى سنتى نمى باشد. بنابراين دو اصطلاح سنت و مدرن دو اصطلاح انتزاعى و كلان هستند و قدرت طبقه بندى جوامع مختلف را ندارند.اين مفاهيم مبتنى بر نوعى ايدئولوژى است كه براساس آن غرب جامعه مدرن و برتر، جهان سوم، فروتر وسنتى معرفى مى شود. ۲ -اين دو واژه، جامع و مانع نمى باشد. بسيارى از ويژگى هايى كه به جوامع سنتى نسبت داده مى شود درجوامع مدرن نيز ديده مى شود و بالعكس۳ -ارزش هاى سنتى و مدرن نه تنها مى توانند باهم وجود داشته باشند بلكه مى توانند در يكديگر تاثير متقابل داشته باشند.سنت ها نه تنها مانع توسعه نيستند بلكه در بسيارى موارد نقش سودمندى در توسعه دارند.توسعه از الگويى با لايه هاى متداخل از سنت و نوگرايى يا تلفيقى از اين دو حاصل مى شود. بنابراين پيدايش يك جامعه مدرن مقبول و درون جوش، با تجديد و نوسازى سنتها و مذهب امكان پذير است و هرگونه راه تحميلى و خارجى(برون زا) كه ارتباط با سنتهاى كشورها نداشته باشد، دفع مى شود و تداوم نمى يابد.۴ - براساس نحوه تاثير وتاثر ارزش هاى سنتى و مدرن درجوامع مختلف، راههاى مختلفى براى رسيدن به توسعه وجود دارد.الگوى تك خطى هواداران مكتب مدرنيزاسيون با تجربيات تاريخى همخوانى ندارد و بر ايدئولوژى غلطى استوار است.پيروزى روند توسعه كشورهاى غربى نشان دهنده اين نيست كه درآينده همان روند توسعه در جهان سوم نيز موفقيت آميز باشد. ۵ - مكانيسم و نحوه دگرگونى جوامع سنتى مطرح شده توسط مكتب مدرنيزاسيون بسيار ساده انگارانه است.اين تحليل كه نوسازى اقتصادى مقدمه هر نوع توسعه ديگر است فاقد زمينه تاريخى است.روابط بين اقتصاد و ارزش ها يك روند پيچيده است كه توضيح آن درقالب دوگانگى ارزش هاى سنتى و مدرن ناكافى است. ۶ - اساساً مكتب مدرنيزاسيون نوعى ايدئولوژى جنگ سرد است كه براى توجيه سرمايه گذارى آمريكا درجهان سوم مطرح مى شود.اعتقاد به امكان علم اجتماعى عارى از ارزش، اعتقاد به قوانين علم اجتماعى فراگير، اعتقاد به كميت انباشتى معرفت صدور اين اعتقادات به جهان سوم، خط هاى تئوريكى توسعه مى باشند.۷ - توسعه داراى هدف واحدى نيست. بنابراين پست مدرن ها بروجود الگوهاى مختلف توسعه در جوامع متفاوت تاكيد دارد.اصلاحات بارويكرد مهندسى اجتماعى تدريجىدر رويكرد ليبرالى غربى، اصلاحات به معناى حمايت از نوعى روش خاص براى ايجاد تغييرات اجتماعى و حمايت از روش هاى غيرانقلابى است.كارل پوپر فيلسوف علم و معرفت شناس اتريشى(۱۹۹۴ -1903) با نفى انديشه قانونمندى تاريخ و تاكيد براصل عدم قطعيت، هرگونه انديشه اتوپيايى و اقدام انقلابى را محكوم مى كند و از مهندسى اجتماعى تدريحى با عنوان مطلوب ترين شيوه اصلاحى ياد مى كند ليبرالسيم و دموكراسى را بهترين بستر براى اين مهندسى اجتماعى مى داند.وى افكار افلاطون، ارسطو، هگل و ماركس و هرگونه تفكر ايدئولوژيك را كه داعيه قانون مندى تاريخ و جامعه را داشته باشد نفى مى كند.پوپردلايلى چند در رد مهندسى اجتماعى كل گرا با نگرش اتوپيايى مى آورد.۱ -در اين مهندسى اجتماعى، اقداماتى گسترده و فراگير صورت مى گيرد و نمى توان به آسانى تعيين كرد كه كدام يك از اين اقدامات درحصول نتايج موثر بوده است. بنابراين چنين روشى تحصيل شناخت تجربى را درباره زندگى اجتماعى ناممكن مى سازد حتى مهندسى اجتماعى تدريجى نيز همواره موجب كسب شناخت تجربى لازم درباره جامعه نمى شود.۲ -كوشش براى بازسازى كل جامعه، با مخالفت هاى گستردهروبرو مى شود زيرا با منافع مستقر گروه هاى اجتماعى برخورد مى كند به علاوه حصول اجتماع درباره اهداف چنين اقدامات اتوپيايى وكل گرايى بسيار ديرباب است.۳ - مهندسان اجتماعى و انقلابيون بايد مخالفان را سركوب كنند يا به سكوت و اطاعت وادارند. از اين رو حكومت ماهيتى اقتدار گرايانه مى يابد و مجبور مى شود هرگونه انتقاد و مخالفتى را سركوب كند. چنين حكومتى تماس خود را با جامعه از دست مى دهد و انقلابيون به طبقه اشرافى جديد بدل مى شوند.۴ - ايدئولوژى هاى اتوپيايى و انقلابى كه در پى تاسيس جهانى بديع و بى سابقه اندق€ڈ، خيالى اند زيرا امرنو و بى سابقه به كلى ناممكن است هرآينده اى ريشه درحال و درگذشته دارد. ساختن مدينه فاضله بى سابقه غيرممكن است زيرا تنها كارى كه ما واقعاً مى توانيم انجام دهيم، اين است كه در مورد وضع موجود كار كنيم وتغييراتى در آن به وجود آوريم. انقلابيون و طرفداران مدينه فاضله، مدعى اشراف و علم كامل به جامعه اند كه اين خود، ممكن و متصور نيست.۵ - اين تصو ركه تاريخ غايتى دارد، بى پايه است زيرا پس از تحقق آن چه غايت خوانده مى شود، بازهم تحولاتى حادث و غايت ديگرى تصور مى گردد.تناقض ديگرى كه دركارهست اين است كه انقلابيون و خيالات آنها متاثر از جامعه موجود است و با آن چه جزئى از وضع موجود است نمى توان وضع موجود را از بين برد.ايجاد جامعه كاملاً نو و بى سابقه مستلزم تخريب وضع موجود است اما ويران كردن وضع حاكم به معنى ناممكن شدن هر عملى است.بنابراين جز اقدامات وحركت هاى گام به گام و تدريجى كه درمجموع باعث دگرگونى هاى اساسى و بنيادىمى شوند راه ديگرى متصور نيست.اصلاحات با رويكرد سوسياليسم، اصلاح طالبان چپ گرا و اصلاحات در جهان سومهدف اصلاح طلبان چپ گرا، رسيدن به سوسياليسم ازطريق مسالمت آميز است كارل ماركس (۱۸۸۳ -1881) فرايند انتقال مزبور را مبهم گذاشت لذا پس از وى اختلاف نظر وانشعاب زياد بروز كرد.ديدگاه اول اين بود كه در نهايت سرمايه دارى با رفتارهاى خشونت آميز انقلابى از بين رفته و جاى خود را به سوسياليسم مى دهد.ديدگاه دوم چون ادوارد برنشتاين(۱۹۳۲ -1850) در مقابل ،رو ش هاى مسالمت آميز و ورود به بازى دموكراسى را توصيه مى كند.براين اساس سياست اصلاح اجتماعى و اقتصادى با مراحل تدريجى نه با دگرگونى انقلابى بايد پى گيرى شود.بهبود خواهى از سويى، در مقابل محافظه كارى و واپسگرايى و از سوى ديگر در برابر انقلاب خواهى قرار مى گيرد.مكتب وابستگى از جمله مهم ترين مكاتبى است كه رسيدن به سوسياليسم را توجيه مى كند و بر لزوم اصلاحات عميق ساختارى درجوامع جهان سوم سخن مى گويد.مكتب نئووابستگى از نوعى اصلاحات مرحله اى و تدريجى حمايت مى كند و از تفكر ايجاد انقلاب و قطع رابطه با جهان سرمايه دارى فاصله مى گيرد.آندره گوندر فرانك كه بيان كننده مكتب وابستگى است اعلام مى دارد كه كشورهاى جهان سوم هيچ گاه نمى توانند راه غرب را دنبال كنند.كشوهاى غربى هنوز تجربه استعمار را پشت سرنگذاشته اند و كشورهاى جهان سوم اغلب مستعمرات كشورهاى غربى به شمار مى روند. عقب ماندگى كشورهاى جهان سوم را نمى توان با شيوه هاى زندگى سنتى آنها توضيح داد بلكه تجربه تاريخى استعمار و سلطه خارجى، مسير توسعه بسيارى از اين كشورها را معكوس نموده و آنها را به سمت عقب ماندگى اقتصادى سوق داده است.توسعه نيافتگى را بايد در روابط متروپل و قمر در دوران استعمار جستجو كرد. بدين ترتيب كه زمانى قدرت هاى فاتح براى نيل به هدف خود كه انتقال مازاد اقتصادى به كشورهاى غرب بود. نسبت به تاسيس شهرهاى جديدى در جهان سوم دست زدند. اين شهرهاى ملى بعدها به اقمار متروپل غرب تبديل شدند.رابطه متروپل ق€…قمر به سطح بين المللى محدود نمى شود بلكه در سطوح منطقه اى وداخل جهان سوم نيز جريان دارد. خود اين اقمار نيز به نوبه خود نسبت به شهرهاى كوچك تر يك متروپل استعمارى به شمار مى روند و خود آن شهرها نيز در اطراف خود داراى اقمارى به شكل شهرك هاى محلى هستند.استقرار اين شبكه كامل متروپل و اقمار موجب شده كه مازاد اقتصادى به شكل هاى مختلف مواد خام، سنگ هاى معدنى، كالاها و سود از روستاهاى جهان سوم به مراكز محلى و منطقه اى و از آنجا به پايتخت هاى ملى و دست آخر به شهرهاى بزرگ غربى جريان پبدا كند.بدين ترتيب همان جريانى كه به توسعه متروپل هاى غرب انجاميد درعين حال سبب ايجاد توسعه نيافتگى در اقمار جهان سوم نيز گشت. لذا قمرها بيشترين توسعه اقتصادى خود را زمانى تجربه مى كنند كه پيوندشان با متروپل در ضعيف ترين حد قرار داشته باشد.برخلاف مكتب نوسازى كه پيشنهاد مى كند پيرامون به گسترش رابطه خود با كشورهاى غربى به شكل دريافت كمك هاى بيشتر تكنولوژى پيشرفته تر و پذيرش ارزش هاى جديد بپردازد. مكتب وابستگى بر اين اعتقاد است كه ارتباط بيشتر با كشورهاى مركز به زيان كشورهاى پيرامونى تمام مى شود. اقتصاد سياسى پيرامون از همان دوران استعمار كلاً به گونه اى سازماندهى گرديد كه نيازمندى هاى مركز را برطرف نمايد.كشورهاى پيرامون به جاى تكيه بركمك خارجى وتكنولوژى خارجى بايد الگوى خود اتكايى را برپايه منابع خودى برگزيده و به طراحى راه هاى توسعه مخصوص خود بپردازد تا بتوانند به استقلال وتوسعه دست يابند.البته خود اتكايى به معناى انزواى كامل از ديگر كشورها نيست. بلكه تنها بدين معنى است كه كشورهاى پيرامونى نبايد تحت سلطه كشورهاى مركز قرار گيرند آنها بايد براساس شرايط متساوى و منافع متقابل به تعامل با ديگر كشورهاى پيرامونى بپردازند.از ديدگاه اين مكتب بسيار بعيد است كه نخبگان سنتى كشورهاى پيرامون به قطع كامل رابطه با كشورهاى مركز و شركت هاى چند مليتى آنها رضايت دهند. پيوند ميان منافع نخبگان مزبور و خارجيان بيش از حدى است كه قادر به گزينش چنين راهى باشند.ديدگاه وابستگى از دهه ۱۹۷۰ مورد نقدهاى جدى قرارگرفته است شعارى بودن و منزلت عملى نداشتن، انتزاعى بودن و يكسان قلمداد كردن همه مناطق پيرامونى، تاكيد فراوان به عوامل خارجى و ناچيز گرفتن نيروهاى محركه داخلى، نقدهايى است كه به ديدگاه وابستگى مطرح شده است.اصلاحات با ديدگاه كل گرايانه جهانىامانوئل والرشتاين با تاثيرپذيرى از مكتب وابستگى دريافتند كه درچارچوب اين ديدگاه نمى توان به الگوى مناسبى براى تحولات اصلاحى درجهان سوم دست يافت به نظر وى الگوى اصلاحات را بايد در سطحى كلان تر از سطح ملى طراحى كرد.والرشتابن با طرح اين كه هدف واقعى رسيدن به يك دنياى عادلانه ودموكراتيك است پيشنهاد مى كند كه جنبش هاى ملى جاى خود را به يك جنبش طبقاتى جديد در سطح جهانى بسپارند.بايد گفت كه واحد تحليل دراين ديدگاه، نظام جهانى است. برخلاف ديدگاه وابستگى كه توجه خود را بركشورهاى ملى متمركز ساخته است.ديدگاه نظم جهانى مصرّ است كه كل جهان را واحد تحليل علوم اجتماعى قرار دهد. همين كه نظام جهانى را به جاى كشور، ملت يا دولت ملى قرارداده و آن را به عنوان واحد تحليل بپذيريم بايد منتظر تغييرات زيادى نيز در نتايج براى خود باشيم.*عضو هيئت علمى دانشگاه امام حسين(ع)

يکشنبه|ا|11|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن