حمايت از گفتمان انقلاب اسلامي و نقد گفتمان هاي رقيب محور مواضع انجمن هاي اسلامي در انتخابات

واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: حمايت از گفتمان انقلاب اسلامي و نقد گفتمان هاي رقيب محور مواضع انجمن هاي اسلامي در انتخابات
«حمايت از گفتمان انقلاب اسلامي و نقد گفتمان هاي رقيب» محور اصلي و اساسي اتخاذ مواضع انجمن هاي اسلامي دانشجويان و انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در عرصه انتخابات رياست جمهوري دهم گرديد.

به گزارش سرويس دانشگاه برنا و به نقل از سايت تحليلي خبري دانشجويان مستقل، انجمن هاي اسلامي دانشجويان عضو اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در پايان گردهمايي دو روزه دبيران تشكيلات و سياسي انجمن هاي اسلامي دانشجويان بيش از 50 دانشگاه كشور اين مجموعه دانشجويي در بيانيه اي تحليلي در 7 محور اقدام به انتشار مواضع و ديدگاه هاي خود در آستانه ورود به انتخابات رياست جمهوري دهم پرداخت. متن كامل اين بيانيه به شرح زير مي باشد:

بسمه تعالي
بي شك وقوع انقلاب اسلامي ايران در زمره يكي ازحوادث منحصر به فرد تاريخ سياسي آكنده از ايدئولوژي هاي ماركسيستي و كاپيتاليستي به شمار مي آمد كه ضمن در انداختن طرحي نو با محوريت شعار "نه شرقي، نه غربي" نگاه همگان را به خود خيره ساخت.

انقلاب اسلامي پيش از آن كه يك تغيير سياسي بنيادين محسوب شود، موجب توليد مفاهيم نويني در عرصه سياست و اجتماع در ايران شد كه در ساير انقلاب هاي سياسي نظير انقلاب فرانسه و يا روسيه اين گونه مفاهيم سياسي به چشم نمي خورد.

مفهوم «مرمسالاري ديني»، يكي از مفاهيمي است كه دقيقاً به همين جنبه از ريشه هاي انقلاب اسلامي اشاره دارد؛آنچه در مديريت نظام هاي سياسي تا پيش از وقوع انقلاب اسلامي ايران به شكل يك چارچوب غالب مطرح بوده است مبتني بر يك مكانيسم ناقص و غير دموكراتيك و بعضاً حزب سازي هاي مقطعي و تاكتيكي براي انتخاب عناصر فعال در عرصه سياست بود كه اين روش ها همچنان به صورت دموكراسي هاي ليبرال و يا سوسياليستي در بسياري از كشورها دنبال مي شود.

اما وقوع انقلاب اسلامي ايران سبب شد تا شكل نويني از يك ابزار سياسي براي انتخاب نخبگان سياسي ارائه شود كه مردم سالاري ديني شاكله اين ابتكار را تكميل كرد و امروز پس از گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و در آغاز دهه چهارم، به درستي مي توان ادعا كرد كه انقلاب اسلامي به حق نمونه جامع تغييرات همه جانبه و منطقي در حوزه هاي مختلف زندگي انساني محسوب مي شود و بسياري از نظريات مسلط در جامعه شناسي سياسي ياراي سخن گفتن در اين باب را ندارند و براي شناخت آن به ناگزير بايد ابزار تحليل را تغيير داد.

انقلاب اسلامي توانست با به كارگيري يك ايده تئوريك براي مديريت نظام سياسي در قالب نظريه ولايت فقيه و همينطور جمهوري اسلامي و يك پشتوانه مردمي و رهبري ديني نظريه اي بديع را به جهانيان ارائه كند كه مدل جمهوري اسلامي و مردم سالاري ديني جز در سايه وقوع يك انقلاب اسلامي مردمي تحقق نمي يافت.

مردم سالاري ديني، اصطلاحي تازه و در عين حال عميق در گفتمان سياسي دنيا است كه در بستر مباني سياسي اسلام و متأثر از آموزه هاي نبوي و علوي، روييده و بر آن است تا ضمن پاسداشت حقوق مردم در حوزه سياست و اداره امور جامعه و پرهيز از الگوهاي حكومت هاي استبدادي، رعايت اصول و مباني ارزشي را بنمايد و بدين ترتيب نظام اسلامي را از الگوهاي سكولار غربي تمييز دهد. براي اين منظور در حكومت اسلامي، روش نويني مورد توجه قرار گرفته كه نه استبدادي و نه ليبرالي است.

به عبارت ديگر در نظام انقلاب اسلامي ايران «مردم سالاري ديني»، نه تنها در حضور توده اي ميليوني بر سر صندوق هاي رأي، تجلي مي يابد بلكه افزون بر آن، در تلاش پيگير نظام در خدمتگزاري به مردم نيز قابل رؤيت است. در اين تعريف از مردم سالاري، مردم شأن و منزلتي برتر از آنچه در دموكراسي غربي ديده شده، مي يابند. در اين تعريف از مردم سالاري، ملل فرهيخته و آگاه، مستحق «توجه» و لحاظ شدن آراء و انديشه هايشان در امر حكومت مي باشند، لذا حكومت اسلامي كه نتيجه قيام آگاهانه مردمي شجاع و غيرتمند است، نمي تواند «مردم سالار» نباشد.

امام خميني(ره) به عنوان پايه گذار اين نظام سياسي بارها تأكيد بر جمهوريت و اسلاميت نظام را مدنظر داشتند و اين دو عنصر را توأمان به مدد گرفتند.

برساختن اين چارچوب سياسي در جهان معاصري كه برخي نخبگان هرگونه چالش سياسي را يا ناشي از طغيان فاشيسم عليه مظاهر مدرنيته و يا ناشي از واكنش نيروهاي كمونيستي نسبت به نهادهاي سرمايه داري مي دانستند، ايرانيان توانستند با اتكا به قدرت خداوند و رهبري ديني و مردمي، تجربه سياسي نوين ديگري را براي جهانيان به نمايش بگذارند.

تلفيق مشروعيت مدني و الهي در كاربست نظريه انقلاب اسلامي حتي در اوايل انقلاب و در داخل ايران هم براي بسياري افراد مسئله اي عجيب و در برخي موارد غيركاربردي تلقي مي شد، اما تيز بيني و روشن بيني نگاه سياسي امام(ره) سبب شد تا شالوده اي جاودان براي رشد و توسعه سياسي ايران در سايه يك رهبري مذهبي ـ سياسي و يك دولت مدرن مبتني بر جمهور مردم را طراحي نمايد.

انجمن هاي اسلامي دانشجويان، امروز و در آستانه برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ضمن تأكيد بر استقامت بر گفتمان امام خميني(ره) به عنوان شرط تحقق دو مؤلفه پيشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب اسلامي، «حمايت از گفتمان انقلاب اسلامي و نقد گفتمان هاي رقيب» را محور اساسي و اصلي اتخاذ مواضع خود جهت فعاليت در اين عرصه برشمرده و معتقدند كه رئيس جمهور آينده مي بايست با اعتقاد عملي به اصول بنيادين انقلاب اسلامي، زمينه تحقق پيشرفت توأمان با عدالت را در جهت تحقق آرمان هاي والاي انقلاب اسلامي فراهم نمايد.

براين اساس مواضع انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي كشور در خصوص دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در فضاي سياسي- اجتماعي حاضر اعلام مي گردد:

1- حضور آگاهانه، هوشيارانه، متحد و پرشور ملت ايران در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، تضمين كننده تداوم پيشرفت كشور و رشد عظيم ملي است و جنبش دانشجويي مسلمان مي بايست در جهت مطالبه زمينه‌ها و لوازم حضور حداكثري مردم در انتخابات رياست‌جمهوري تلاش نمايد و يكي از مهمترين راه هاي افزايش نشاط در انتخابات رياست جمهوري دهم، آگاهي مردم از برنامه ها، اهداف و راهبردهاي نامزدهاي انتخاباتي است كه مي بايست با مطالبه علمي و دقيق از سوي نخبگان دانشگاهي و جنبش دانشجويي و با توجه به سابقه مديريتي هريك از كانديداها به افكار عمومي انتقال يابد.

2- از آنجايي كه انتخابات يك تفويض اختيار و سپردن امانت و مسئوليت مي باشد و در قرآن به موكلان و امانت سپاران امر شده است كه هر امانتي را به اهلش بسپارند و از سپردن امانت به غير اهلش نهي شده‌اند، جنبش دانشجويي مسلمان به عنوان جريان پيشرو اجتماعي مي بايست تلاش كند تا با شفاف سازي فضاي سياسي كشور در جهت تصميم درست ملت، گامي مهم و اساسي بردارد و شفاف سازي فضاي انتخابات را به عنوان كار ويژه اصلي خود در انتخابات قلمداد كند.

3- دشمنان انقلاب اسلامي در تلاش اند با سلب اعتماد به نقش دانشگاهيان، تئوري هاي ترجمه اي را در ذهن آنها رسوخ دهند و آنان را از مردم جدا سازند و انجمن هاي اسلامي دانشجويان مهمترين راه مقابله با اين تلاش ها را حفظ ارتباط و پيوستگي فكري دانشجويان و دانشگاهيان با مردم و تمسك هر چه بيشتر آنها به ريشه ها و اصول انقلاب اسلامي مي دانند.

4- انجمن هاي اسلامي دانشجويان ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرايي و اصلاح طلبي و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرايان واصلاح طلبان، تفكيك مفهومي اين دو را نادرست دانسته وآن را محصول استراتژي استحاله نرم افزاري جمهوري اسلامي و در راستاي دو قطبي ساختن جامعه به جمهوري خواه و اسلام خواه، چپ و راست، آزاديخواه و اقتدارگرا مي دانند و معتقداند اصلاح طلبي بدون اصولگرايي نتيجه اي به غير از هرج و مرج و آنارشيسم و بسترسازي براي فرصت طلبان نخواهد داشت و اصولگرايي بدون اصلاح گرايي به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقيقت اصولگرايي و اصلاح طلبي همزاد همديگر و غير قابل تفكيك مي باشند؛ فلذا هرگونه مرزبندي اينچنيني در فضاي انتخابات دهم رياست جمهوري را نشان دهنده عدم درك صحيح روح انقلاب اسلامي از سوي اين جريان ها قلمداد مي شود.

5- نگراني نسبت به عقب‌گرد از سياست‌هاي انقلابي و ديپلماسي تهاجمي و بازگشت به دوران انفعال و امتيازدهي، يكي از مهم‌ترين مسائلي است كه در حساس بودن اين دوره از انتخابات دخيل مي باشد و نكته قابل تأمل اينكه همواره بايد از بازگشت استبداد و سلطه استعمار چه به لحاظ حضور و چه به لحاظ نفوذ نگران بود و مراقبت كرد تا جريان مردم‌سالاري ديني كه جوهر آن ضد استبداد و ضد سلطه است به يك فرهنگ عميق و ماندگار مبدل شود و انجمن هاي اسلامي دانشجويان نخواهند گذاشت افرادي با گرايش سلطه‌پذيري و احساس ضعف در برابر قدرت ها و منفعل در مقابل هوچي‌گري هاي بين‌المللي به دستگاه اجرايي كشور راه يابند؛ كه نتيجه چنين وضعيتي افتادن در دامن سلطه و حقارت غرب، عقب افتادن از قافله پيشرفت و محروم شدن از نعمت امنيت و آسايش خواهد بود چيزي كه در لبنان، فلسطين، عراق، افغانستان و پاكستان با وجود پذيرش الگوي‌هاي نرم و يا تن دادن به الگوهاي سخت به وقوع پيوسته است.

6- در سال هاي گذشته و پيش از فراگيري گفتمان عدالت در كشور، دو گفتمان توسعه‌ اقتصادي و توسعه‌ سياسي براساس دو ضعف اساسي عدم جامعيت و نگاه تك‌ساحتي و خلاء بومي‌نگري و وارداتي بودن مدل توسعه علي‌رغم برخي تفاوت‌ها با يكديگر و بعضي دستاوردهاي مهم نتوانسته‌اند پاسخي اساسي و درخور به مسأله كارآمدي دهند و حاكميت اين دو گفتمان در عرصه‌ مديريت اجرايي كشور منشاء نابساماني‌هاي فراواني در عرصه‌ فرهنگ، اقتصاد و سياست گرديد، اما نكته قابل تأمل حضور مجدد نمايندگان اين گفتمان ها بدون هرگونه آسيب شناسي و ابهام زدايي در خصوص رويكرد مورد نظر اين گروه ها در انتخابات آتي است، كه البته به اين گروه ها پيشنهاد مي شود با توجه به فراگيري گفتمان عدالت در ميان آحاد مردم، نسبت خود و رويكردها و برنامه هاي عملي شان را با اين گفتمان مشخص و معين نمايند.

7- اكنون در آستانه انتخابات مهم و سرنوشت‌ساز رياست‌جمهوري و در فضاي مسلط گفتمان خدمتگزاري و عدالت‌خواهي و رشد عقلانيت انتخاباتي مردم در اثر جامعه‌پذيري سياسي ناشي از برگزاري بيش از 30 انتخابات، مهم‌ترين راهبرد نيروهاي انقلاب در شرايط كنوني جهت در انداختن طرحي نو براي دولت كارآمد، يكپارچگي، انسجام و وحدت اصولي است و انجمن هاي اسلامي دانشجويان با درك اين مهم، اعتقاد دارند كه جريان هاي سياسي مي بايست با ارائه طرح هاي شفاف و اصولي زمينه انتخاب آگاهانه مردم را فراهم نموده و از شعارگرايي و طراحي سناريوهاي احساسي ممانعت ورزند.

انتهاي خبر // شبكه خبري برنا//182 - 182 - 72//www.BornaNews.ir

دوشنبه|ا|12|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برنا نيوز]

[مشاهده در: www.bornanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]