تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خوش اخلاقى در بين مردم زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804694681




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

9 صفر سالروز شهادت عمار ياسر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 9 صفر سالروز شهادت عمار ياسر
خبرگزاري فارس: غبار فتنه جنگ صفين را فرا گرفته، ترديد در حالي برخي از خواص را به خود مشغول ساخته است كه گويي آنان خيال بيدار شدن را ندارند و در اين شرايط «عمار» با فرياد حق‌گونه خويش به «أين عمار» مولايش پاسخ مي‌دهد.


به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، هنگامي كه غبار فتنه فضاي جنگ صفين را فرا گرفته بود و دو لشكر اميرالؤمنين علي عليه‌السلام و معاويه در روبروي هم قرار گرفته بودند، حضور عمار ياسر در سپاه امام علي عليه‌السلام به عنوان شاخص حق مي‌درخشيد و در ايجاد افزايش بصيرت نقش مؤثري را ايفا مي‌كرد، البته جاي بسي شگفتي است كه چرا برخي از افراد با وجود تاكيد رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم بر جايگاه علي بن ابيطالب عليه‌السلام، بر حضور عمار ياسر در كدامين سپاه را ملاك حقيقت قرار داده بودند، ولايت را كنار گذاشته بودند و به فرع چنگ مي‌زدند، اما با اين حال نبايد از نقش ممتاز عمار ياسر صحابي خاص نبي اكرم (ص) در كنار زدن غبار فتنه غافل ماند، چرا كه در آن شرايط ولايت نياز به ياراني داشت كه در حمايت از حقانيت اسلام سينه سپر كنند و با جانفشاني‌هاي خود ديگران را متوجه شرايط موجود كنند و با روشنگراني‌هاي خود فضاي ملتهب جامعه را آرام سازند.

ايمان با گوشت و خون عمار عجين شده بود

عمار ياسر آن يار صديق اسلام حدود 57 سال قبل از هجرت پيامبر در قبيله بني مخزوم به دنيا آمد. پدرش ياسر و مادرش سميه از مسلمانان پيشگام و اولين شهيدان اسلام بودند، در حدود 48 سالگي در خانه ارقم اسلام آورد و در اين راه تمام آزارها و شكنجه‌ها را به جان خريد، مشركان بت‌پرست مكه، مستضعفان مسلمان شده شهر را هم ‌چون عمار، بلال و صهيب را شكنجه مي‌كردند و گاهي آنان را برهنه كرده، برابر تابش آفتاب سوزان حجاز روي ريگ‌هاي داغ مي‌خواباندند و كتك مي‌زدند، گاهي زره فولادين بر بدن آنان مي‌پوشاندند و آنها را در هنگام ظهر در برابر تابش آفتاب قرار مي‌دادند و گاهي نيز تخته سنگي بزرگ روي سينه آنها مي‌نهادند تا از اين طريق آنان را وادار سازند از آيين محمد صلي الله عليه و آله و سلم دست بكشند.
فشار شكنجه‌ها به حدي بود كه عمار در برابر خواسته‌هاي مشركين براي ستايش بت‌هاي «لات» و «عُزي» و بدگويي از پيامبر(ص) تسليم شد، پس از اين جريان نزد رسول خدا(ص) شتافت و در حالي كه به شدت مي‌گريست، چنين گفت: «چيزي به زبان راندم كه دلم بر خلاف آن است و بر ايمانم سخت استوارم»، پيامبر(ص)
با دست پر مهرش اشك از چشمان عمار زدود و فرمود «اگر بار ديگر تو را آزار دادند و خواستند كه به من ناسزا گويي، همان را انجام بده»، به اين ترتيب عمار با عمل كردن به تقيه كه ريشه قرآني دارد و مورد سفارش اكيد
امامان معصوم عليهم‌السلام است، خود را از آزار قريش رهانيد. برخي او را به خاطر اين كار و تسليم ظاهري در برابر كفار، سرزنش كرده و كافر دانستند، اين سخنان به گوش رسول خاتم (ص) رسيد، فرمود: «چنين نيست، بلكه سراپاي وجود عمار را ايمان فرا گرفته و با گوشت و خون او آميخته است».

پيامبر خطاب به عمار: گروهي از ستم‌پيشگان تو را خواهند كشت

پس از مدتي عمار در اثر اين شكنجه‌ها به همراه گروهي از مسلمانان به حبشه هجرت كرد و اندكي بعد، پس از آرامش نسبي مكه، به اين شهر برگشت و آنگاه به مدينه هجرت كرد، عمار از كساني بود كه در ساختن اولين مسجد در مدينه بسيار حضوري فعال داشت، به طوري كه او به اندازه دو برابر ديگران سنگ‌ها را جا به جا مي‌كرد و چون علت اين كار را از جويا شدند، پاسخ داد: «ثواب نيمي را براي خودم و ثواب نيم ديگر را براي رسول خدا(ص) مي‌خواهم»، در هنگام كار وقتي با توهين عثمان مواجه شد، پيامبر خدا(ص) در شان او، اين خبر غيبي را فرمود: «انك من اهل الجنه، تقتلك الفئة الباغية»، «تو از اهل بهشت هستي، ستم‌پيشگان تو را خواهند كشت».
همچنين پيامبر (ص) در فواصل مختلفي با بيان روايت‌هاي مختلف از جايگاه رفيع عمار ياسر چنين مي‌فرمايند: «هرگز عمار ميان دو كار مخير نشد، مگر آنكه آنچه را به رشد و هدايت نزديك‌تر بود، برگزيد»، «بهشت، مشتاق علي و سلمان و عمار است»، «آنان را با عمّار چه كار؟! عمّار آنان را به بهشت و آن‌ها عمّار را به آتش فرا مي‌خوانند و اين، رسم اشقيا و بدكاران است»، همچنين رسول اكرم با خطاب قرار دادن عمار به پيروي هميشه از امام علي(ع) او را توصيه مي‌كند و مي‌فرمايد: «اگر همه مردم از راهي و علي بن ابي طالب از راه ديگري رفت، تو همان را برگزين كه برگزيده است».
عمار در جريان سقيفه و غصب خلافت اميرالمؤمنين بار ديگر در دفاع از حق وارد ميدان مي‌شود و هنگامي كه از ابوبكر براي ايراد خطبه نماز جمعه بر منبر پپامبر (ص) مي‌رود، خطاب به او مي‌گويد: «حقي را كه خداوند براي جز تو قرار داده است، غصب نكن و اوّلين كسي نباش كه دستور پيامبر خدا (ص) را ناديده مي‌گيرد، خلافت را به اهلش واگذار تا در روز واپسين، رسول خدا(ص) را از خود خشنود گرداني».

نقش بصيرتي عمار در جنگ صفين

زمان مي‌گذرد و امام علي عليه‌السلام به خلافت مي‌رسند، عمار ياسر اين يار صديق امام در تمام نبردها همرا امام حضور دارد، هنگامي كه اميرمؤمنان علي عليه‌السلام در كوفه تصميم مي‌گيرند كه براي سركوبي معاويه و سپاه او به سوي صفين حركت كند، مهاجران و انصار را كه با آن حضرت بودند، طلبيد و با آن‌ها درباره جنگ با معاويه به مشورت پرداخت و از آن‌ها نظرخواهي كرد، آن‌ها هر كدام جداگانه برخواستند و نظر خود را بيان كردند.
عمار ياسر نيز در ميان آن جمع بود و برخاست و پس از حمد و ثناي الهي چنين گفت: «اي اميرمؤمنان! اگر مي‌تواني حتي يك روز به دشمن مهلت ندهي، اين كار را انجام بده، ما را قبل از آن‌كه آتش دشمنان بدكار شعله‌ور شود و براي دوري و جدايي از ما هم‌ رأي شوند، همراه خود روانه جبهه كن، آن‌گاه مخالفان را به سوي راه هدايت و رشد فراخوان، اگر پذيرفتند كه سعادتمند شده‌اند و گرنه، ناگزير با آن‌ها مي‌جنگيم «فَوَاللهِ اِنَّ سَفْكَ دِمائِهِمْ، وَالْجِدَّ في جِهادِهِمْ لَقُربَهٌ عِندَاللهِ وَ كَرامَهٌ مِنْهَ»، سوگند به خدا! قطعاً ريختن خون آن‌ها و تلاش براي جهاد و نبرد با آن‌ها، موجب تقرّب و كرامت در پيشگاه الهي خواهد بود»
در بحبوحه جنگ صفين براي كساني كه دچار ترديد شده بودند و در شناخت حق مردد مانده بودند، عمار اينچنين مي‌گفت: «اگر سپاه شما (شام) آن قدر ما را سركوب كنند و تعقيب كنند كه تا نخل‌هاي سرزمين هجر (بحرين) عقب برانند، اطمينان داريم كه ما بر حق هستيم و شما بر باطل مي‌باشيد، كشته‌هاي ما در بهشتند و كشته‌هاي شما در آتش دوزخ مي‌باشند».
«اسماء بن خارجه فزارّي» نقل مي‌كند: «به هنگام زوال ظهر در صفين در كنار عمار بن ياسر ايستاده بودم، مردي به دنبال وي آمد، وقتي او را يافت، چنين گفت: سؤالي دارم؛ آشكارا بپرسم يا در نهان؟، عمار گفت: هرطور كه مايلي بپرس، او گفت: تا به اين جا كه آمدم، در حقانيت خودمان و گمراهي طرف مقابل ترديدي نداشتم، اما وقتي صداي اذان، نماز و شهادتين آنان را شنيدم، مردد و تا صبح نگران شدم، نزد علي عليه‌السلام رفته و شبهه‌ام را طرح كردم، آن حضرت فرمود: عمار را درياب و ببين او چه مي‌گويد، عمار در پاسخ شبهه آن مرد گفت: من به همراه پيامبر(ص) در سه نوبت (بدر، احد و حنين) با آن پرچم سياهي كه در دست عمرو بن عاص است، جنگيده‌ام و اين، چهارمين بار است و حالش بهتر از گذشته نيست؛ بلكه بدتر است، جايگاه ما امروز، همان جايگاه پرچم رسول خدا (ص) و جايگاه آن پرچم، همانند جايگاه مشركان و احزاب است، ريختن خون آنان را
مانند خون گنجشك بر خود جايز مي‌دانم و هيچ ترديدي به خود راه نمي‌دهم».
آري عمار براي بسياري از مردم ملاك حقانيت بود، ابن ابي الحديد، از بزرگان علماي اهل سنت و شارح نهج‌البلاغه، آن گاه كه از جنگ صفين ياد مي‌كند، حضور عمار را در يك جبهه، ملاك بر حق بودن آن جبهه و باطل بودن جبهه مخالف در نگاه هم مردم مي‌شمارد و آن گاه خود از اين نكته تعجب مي‌كند كه مردم عمار ياسر را ملاك حق مي‌دانستند، ولي از امام علي عليه‌السلام غافل بودند،اينها دردهايي بود كه سينه كساني چون عمار را به سختي مي‌گداخت، گويي مردم نه در پي حقيقت، كه در پي فتنه و هياهو و خواهش‌هاي نفساني خويش بودند و خوشا سعادت آنان كه در پايداري بر حق سعادت واقعي را مي‌جستند.
و اينك لحظه موعود فرا رسيده است، امام علي عليه‌السلام او را پيش از نبرد در آغوش مي‌گيرد و با او وداع مي‌كند و خطاب به عمار مي‌فرمايد: «اي عمار! خدا تو را جزاي خير دهد كه خوب برادر و رفيقي بودي»، عمار راسخ و استوار پاسخ مي‌دهد: «به خدا قسم، با بصيرت و بينش از شما پيروي مي‌كنم، زيرا در روز حنين از پيامبر(ص) شنيدم كه فرمود: عمار! پس از من فتنه و آشوبي پيش مي آيد، در آن زمان، از علي پيروي كن كه او با حقاست و حق با اوست».
عمار كه سمت فرماندهي سواره نظام لشكر امام را برعهده داشت، به سوي دشمن حمله كرد و چنين مي‌سرود: «نحن ضربناكم علي تنزيله/ فاليوم نضربكم علي تأويله»؛ «ما -پيش‌تر- شما را بر سر تنزيل و فرود آمدن قرآن زديم و امروز نيز بر تأويل و مفهوم قرآن مي‌زنيم».
هنگامي كه عمار به شهادت رسيد، اميرمؤمنان عليه‌السلام بر جنازه او نماز گزارد و بدون غسل و كفن با همان لباس خونينش او را در صفين دفن كرد و اينچنين در وصف عمار فرمود: «رَحِمَ اللّهُ عَمّاراً يَوْمَ اَسْلَمَ وَرَحِمَ اللّهُ عَمّاراً يَومَ قُتِلَ وَرَحِمَ اللّهُ عَمّاراً يَومَ يُبَعُث حَيّاً»؛ خدا رحمت كند، عمار را روزي كه اسلام آورد؛ روزي كه كشته شد و روزي كه مبعوث خواهد شد.
انتهاي پيام/ك

سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن